eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زينب آئينه ي جلال خداست چشمه ي جاري كمال خداست ردّ پايش مسير عاشوراست خطبه هايش سفير عاشوراست @hosenih مثل كوهِ وقار برگشته وه چه با افتخار بر گشته غصّه و ماتم دلش پيداست رنگ مشكي محملش پيداست پشت دروازه خواهري آمد خواهر بي برادري آمد خواهري كه تنش كبود شده رنگ پيراهنش كبود شده نيمه جاني كه كاروان آورد با خودش چند نيمه جان آورد كارواني كه شير خواره نداشت گوش هايي كه گوشواره نداشت گر چه خورشيد عالمين شده چند ماهي ست بي حسين شده چند ماه است ديده اش ابري ست بر سرش سايه ي برادر نيست آسمان بود و غم اسيرش كرد خاطرات رقيه پيرش كرد رنگ مويش اگر سپيده شده بارها بارها كشيده شده @hosenih بهر اُمّ البنين خبر آورد از ابالفضل يك سپر آورد از حسينش فقط كفن آورد چند تا تكّه پيرهن آورد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شکسته پشت غم از بار غصه های رباب از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب به سوز سینه ی گهواره داغ غم زده است شرار زخم دل خون لای لای رباب @hosenih و تار صوتی آتش گرفته می فهمد که آمده چه بلایی سر صدای رباب برای کودکش آنقدر آه و ناله نکرد که چشم مشک پر از اشک شد بجای رباب به جان گریه ی شش ماهه روی دست حسین کسی نریخته اشکی مگر به پای رباب قنوت صبر گرفته برای حلق علی خدا کند به اجابت رسد دعای رباب میان هلهله ی چنگ و های و هوی رباب سه شعبه زخم زد و ناله شد نوای رباب و ناگهان پر و بال فرشته ها تر شد به خون کشته ی مظلوم کربلای رباب "رقیه" آمده از یک فرشته می پرسد پیام تسلیت آورده ای برای رباب؟ @hosenih و فکر می کنم آب فرات گِل شده است که ریخته به سرش خاک، در عزای رباب خدا به داد دل خاطرات او برسد چه می کشند خیالات انزوای رباب ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از میان غباری از اندوه از دل ریگهای صحرا ها کاروانی ز راه آمده بود کاروان قبیله ی دریا تا که پرسید از مدینه بشیر کيست درشهرتان بزرگ شما همه گفتند بیت ام بنین هست در کوچه ی بن الزهرا @hosenih دید در کوچه ی بنی هاشم درب آتش گرفته ای وا شد پیشتر از تمام خانم ها مادری همچو کوه پیدا شد ديد در احترام مردم شهر به سوی کارون قدم برداشت رفت اما ز راه خود برگشت و به لب ناله ای مکرر داشت زیر لب گفت باز هم نرسید آنکه محو پریدنش بودم باز این کاروان نبود آنکه چشم بر راه دیدنش بودم حیف شد که نیامد و من هم نشنیدم سلام عباسم وندیدم دوباره پیش حسین پیش زینب قیام عباسم داشت او سمت خانه بر می گشت ناگهان ناله ای صدایش کرد زن پیری میان قافله باز مادرش خواند و در عزایش کرد زیر چادر به زیر گرد و غبار چهره ای سوخته پر از چین داشت خوب معلوم بود از سر و وضعش دیده ای تار و گوش سنگین داشت گفت:حق ميدهم كه نشناسي خواهری را که بی برادر شد دخترت را كه پاي گودالي قدكمان بود قدكمانترشد @hosenih شانه ام جای دوش طفلانت زیر رگبار خیزران ها سوخت جرم زنجیر ها که جا وا کرد پوست تا مغز استخوانها سوخت مادرم،خوب شد ندیدی تو شمر به روی سینه اش جا شد وقت غارت كه شد خودم ديدم سر یک پیرهن چه دعوا شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همه جا عطر ياس مي آمد عطرِ ياس پيمبر رحمت خيمه مي زد به پشت دروازه عابد اهل بيت با زحمت داشت خواب مدينه را مي ديد دختري كه به شام تهمت خورد ناگهان ديده بر سحر وا كرد چشم خيسش به شهر عصمت خورد @hosenih ديد فرياد «طَرّقوا» آيد كوچه وا شد به محمل زينب گفت: اُم البنين بيا اما دست بردار از دلِ زينب گفت اُم البنين ببين زينب با چه اوضاعي از سفر برگشت از حسين تكه های پيراهن از ابالفضل يك سپر برگشت بر بلندي همين كه خيمه زدند ياد گودال كربلا افتاد سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد ياد آتش گرفته ها افتاد گفت يادم نمي رود هرگز دلبرم رفت و روز ما شب شد آن قدر نيزه رفت و آمد كرد بدن شاه نامرتب شد خطبه ها خطبه هاي غرّا شد ليك با طعم روضه ی «الشام» صحبت از نذر نان و خرما بود صحبت از سنگ های كوچه و بام همه جا رنگ كربلا بگرفت كربلا كربلای ديگر بود بر لب زينب و زنان و رباب روضه ی تشنگی اصغر بود @hosenih رأس ها بر بدن شده ملحق دست ها جای زخم های طناب گوش ها جای گوشواره ولی همه ی گوشواره ها ناياب دختری با قيام نيمه شبش جان تازه به دين و قرآن داد در خرابه كنار رأس پدر طفل ويران نشين ما جان داد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من @hosenih مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم: نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه مصیباتِ تو را، از شام تا کوفه چشیدم من به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرك خواند فقط با حربة نفرین، نفسهایش بریدم من قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من @hosenih خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های و 🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴 ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 🙏 امیدواریم خادمین را در ایام ماه صفر، از دعای خیرتان محروم نفرمایید. 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅عمومی: ✅ اول صفر: ✅ مصیبت های شهر شام: (بین مسیر کوفه تا شام) ✅ پنجم صفر: ✅ هفتم صفر: ✅ بیستم صفر: اربعین حسینی(ع) ✅ بازگشت کاروان اهل بیت(ع) به مدینه: ✅ بیست و هشتم صفر: ✅ بیست و هشتم صفر: ✅ سی ام ماه صفر: ✅ پایان ماه صفر: مناسبت شهریور ماه ✅ از ۳۱ شهریور: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
غمِ دلِ اُمّ بنینه غمت روضه ی بازه چهره ی درهمت خیلی عوض شدی عزیز دلم منو حلال کن اگه نشناختمت اشک غریبی توی چشمام نشست مثل سر تو پشت من هم شکست زینبِ من بیا بگو دروغه این که میگن حرمله دستاتو بست حقیقته انگاری خواب نبودم ناراحتم پیش رباب نبودم بدجوری آبرو ریزی کرده شمر کاشکی من از بنی کلاب نبودم آسمونم رو بی قمر كی ديده پروانه ی بدون پر كی ديده ام بنين بهم نگی حق داری ام بنين بی پسر كی ديده سربریدن امید و احساسمو تبر زدن ساقه های یاسمو خواستی چهارتا قبر اگه بسازی کوچیک دُرس کن واسه عباسمو رفت و دل اهل حرم خالی شد دست امیر لشگرم خالی شد یه جور زدن با تیر به چشم نازش کاسه ی چشم پسرم...... توو علقمه راهشو بند آوردن چی به روز قد بلند آوردن گریه‌م از اینه توی بزم شراب سرش رو با بگو بخند آوردن سراغشو از این و اون می‌گیرم جونی ندارم ولی جون می‌گیرم حالا که مادر نداره حسینم خودم میام براش زبون می‌گیرم بهم بگو كه نور عينم كجاست بگو غريب عالمينم كجاست جمعيت كاروونت كم شده فقط بگو، بگو حسينم كجاست گفتی تموم دشتو دشمن گرفت تک تک بچه هامو از من گرفت زینب من بگو آخر کی اومد؟! سر حسینمو به دامن گرفت عزیزم از روزیکه راه دور رفت شادی دیگه از این دل صبور رفت نمیتونم باور کنم هنوزم سر حسینم میون تنور رفت مردمِ شهر سر به سرم نذارید زخم زبون رو جیگرم نذارید گریه‌ی من فقط برا حسینه گریه‌مو پای پسرم نذارید غمَم ربابه که به غم اسیره طفل خیالیشو رو دست می‌گیره شبا هی از خواب می‌پره هی میگه آبش بدید ، آبش ندید ، می‌میره رباب نميشه با غم تو سر كرد بدون گريه شبارو سحر كرد درد منو درد تو مثل همه حرمله دوتامونو بى پسر كرد سروده گروه شعری " " © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزی که رفتم از مدینه محترم بودم عباس و اکبر داشتم، بی درد و غم بودم دور از نگاه این و آن، پرده‌نشین بودم من کعبه‌ی آل علی روی زمین بودم دور و برم بودند بانوها و دخترها بار شتر بودند چادرها و معجرها قد فلک کوتاه بود از دوش من آری... جای رقیه بود در آغوش من آری... روزی که رفتم روزگارم حال بهتر داشت زینب میان این مدینه شش برادر داشت امروز برگشتم شکسته، پیر، آشفته برگشته‌ام با روضه‌های داغ و ناگفته من در میان هلهله گودال را دیدم جنجال را دیدم، تنی پامال را دیدم هر ناله‌ای که می‌زدم بی سود و حاصل بود موی حسینم در میان مُشت قاتل بود این زینبی که آمده، آزارها دیده سخت است اما کوچه و بازارها دیده این زینبی که آمده، قامت کمان بوده بعد از حسین هم‌صحبتِ شمر و سنان بوده زخم دل بی تاب من خیلی نمک خورده آه ای مدینه! زینبت خیلی کتک خورده بی احترامی‌ها به من در هر مسیری بود بر قامت دخت علی رَخت اسیری بود بین نگاه صد حرامی رفته‌ام، ای وای! بزم میِ اوباش شامی رفته‌ام، ای وای! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غمِ دلِ اُمِّ بنینه غمت روضه‌ی بازه چهره‌ی درهمت خیلی عوض شدی عزیز دلم منو حلال کن اگه نشناختمت اشک غریبی توی چشمام نشست مثل سر تو پشت من هم شکست زینبِ من بیا بگو دروغه این که میگن حرمله دستاتو بست آسمونم رو بی قمر كی ديده پروانه‌ی بدون پَر كی ديده "ام بنين" بهم نگی حق داری ام بنينِ بی پسر كی ديده سربریدن امید و احساسمو تبر زدن ساقه‌های یاسمو خواستی چهارتا قبر اگه بسازی کوچیک دُرس کن واسه عباسمو * * بهم بگو كه نور عينم كجاست بگو غريب عالمينم كجاست جمعيت كاروونت كم شده فقط بگو، بگو حسينم كجاست گفتی تموم دشتو دشمن گرفت تک تک بچه‌هامو از من گرفت زینب من بگو آخر کی اومد، سر حسینمو به دامن گرفت؟! عزیزم از روزیکه راه دور رفت شادی دیگه از این دل صبور رفت نمیتونم باور کنم هنوزم سر حسینم میون تنور رفت مردمِ شهر! سر به سرم نذارید زخم زبون رو جیگرم نذارید گریه‌ی من فقط برا حسینه گریه‌مو پای پسرم نذارید غمَم ربابه که به غم اسیره طفل خیالیشو رو دست می‌گیره شبا هی از خواب می‌پره هی میگه آبش بدید، آبش ندید، می‌میره رباب! نميشه با غم تو سر كرد بدون گريه شبارو سحر كرد دردِ منو دردِ تو مثل همه حرمله دوتامونو بى پسر كرد ✍سروده گروه 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعرا و ذاکرین گرامی 🔹از آنجاییکه متأسفانه به روضه‌ی در اشعار کمتر پرداخته می‌شود، لذا وظیفه خود دانستیم با اشعار نسبتاً قدیمی، مقداری این خلأ را در صحن حسینیه جبران کنیم. ✔️الحمدلله با توجه به اینکه اشعار زیادی در مصیبات قتلگاه، شهدای بنی هاشم(ع)، شام، کوفه، اربعین و... سروده شده، به شاعران محترم می‌کنیم در کنار سروده‌های مورد نیاز، به مصیبت‌هایی از قبیل ، ، ، ، ، ، ، ، ، و... بپردازند. 📎از خداوند متعال توفيقات روز افزون و نفس و قلم بابرکت برای همه مادحین و شعرای گرامی خواستاریم. 🏴کارگروه حسینیه🏴 ↳ @hosseinieh_net
با نور استجابت و ایمان عجین شدی وقتی که با ولی خدا همنشین شدی عطر بهشت در نفست موج می‌زند حالا دگر تو بانوی خُلدبرین شدی زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود تو آمدی و این همه شورآفرین شدی بی‌شک برای مادری زینب و حسین شایسته‌ای که فاطمهٔ دومین شدی... با خود دوباره خاطره‌ها را مرور کن از روزهای خوب مدینه عبور کن این روزها که خاطره‌ها همدمت شدند تنها انیس قلب پر از ماتمت شدند چندی‌ست پاره‌های دلت رفته‌اند آه تو مانده‌ای و نم‌نم این اشک گاه‌گاه با قلب تو حکایت هجران چه‌ها نکرد یک لحظه هم تو را غم و غربت رها نکرد تنگ غروب بود و دلت ناگهان گرفت مانند چشم ابری تو آسمان گرفت پر شد ز عطر سیب غریبی هوای شهر پیچید بوی پیرهنی در فضای شهر مثل نسیم کوچه به کوچه خبر وزید: مادر بیا که قافلهٔ کربلا رسید یک شهر چشم منتظر و اشک بی‌امان برگشته است از سفر عشق کاروان برگشته با تلاطم اشک و خروش آه دارد هزار خاطره از دشت و خیمه‌گاه تو می‌رسی و روضه هم آغاز می‌شود بغض از گلوی خاطره‌ها باز می‌شود هرکس نشسته گوشه‌ای و روضه‌خوان شده اما سکینه با دل تو همزبان شده هم‌ناله با دو چشم ترت، حرف می‌زند از جای خالی پسرت حرف می‌زند: یادش بخیر لحظهٔ شیرین گفتگو یادش بخیر زمزمه‌های عمو عمو یادش بخیر دیدهٔ بیدار کربلا شب‌ها صدای پای علمدار کربلا یادش بخیر مشک و علم در دو دست او آرامش تمام حرم در دو دست او سقای عشق و آب و ادب بود ماه تو نام‌آور تمام عرب بود ماه تو داغ تو تازه‌تر شده با حرف‌های او وقتش شده تو روضه بخوانی برای او رو می‌کنی به او که فدایت سکینه جان جانم فدای حُجب و حیایت سکینه جان شاید نگاه توست به قدّ خمیده‌ام یا این‌که شرم می‌کنی از اشک دیده‌ام دیگر شکسته قامت ام‌البنین، بخوان از روضه‌های ماه من ای نازنین، بخوان نام‌آوران به شوکت او بُرده‌اند رشک در علقمه چه شد که به دندان گرفت مشک؟ از چشم خون گرفته برایم سخن بگو از ماجرای تیر سه‌ شعبه به من بگو آخر چگونه بر سر ماهم عمود؟... آه دستی مگر به پیکر سقا نبود؟... آه شرمنده‌ام ز روی تو و مادرت رباب شرمنده‌ام اگر نرسیده به خیمه آب قلب مرا بیا تو رها از ملال کن آرام جان من! پسرم را حلال کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید، می‌گریست و این اشعار را می‌خواند: مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا ▪️اى مدینه‌‌ی جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه‌ها بازگشتیم الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا ▪️ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا ▪️از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا ▪️در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شده‌ایم و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا ▪️در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا ▪️انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا ▪️مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟ ▪️و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت‌خوى سوار کردند و نَحنُ بَناتُ یس و طه و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا ▪️ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا ▪️پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا ▪️ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا ▪️اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا ▪️حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند 📚 الدمعة الساکبه 📚 نفس المهموم 📚 سوگنامه آل محمد(ص) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e