eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
374 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدف اصلی دشمن من و زهرا بودیم کشته شد محسنم آن روز به جای من و او شاعر: @dobeity_robaey
آرام جان خسته‌دلان پیکرت کجاست؟ جانم به لب رسیده پدر جان سرت کجاست؟ جسمت اسیر فتنه‌ی یغماگران شده پیراهن امانتی مادرت کجاست؟ از چه جواب دختر خود را نمی‌دهی بابای با محبّتم! انگشترت کجاست؟ در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت خاکم به سر، عمامه‌ی پیغمبرت کجاست؟ سوز عطش ز خون تنت موج می‌زند ای تشنه‌لب، برادر آب‌آورت کجاست؟ از دود خیمه تربت شش‌ماهه گم شده بابا بگو مزار علی‌اصغرت کجاست؟ ما را میان این همه دشمن نظاره کن دیگر مپرس دخترکم، معجرت کجاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  آن‌روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل‌خون‌تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت‌سرای ماست عزاخانه‌ی شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو می‌بخشد عاقبت ما عاقبت‌بخيرِ تو در روضه‌ها شديم ما یک برات کرب و بلا، لای پوشه‌ایم ساکت نشسته‌ایم تو امضایمان کنی حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزل‌هایمان کنی بی جذبه‌ی عصا که به جایی نمی‌رسیم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کنی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شده‌ای بی‌سبب نیست که این‌گونه معطر شده‌ای دشت را از شرر داغ دلت سوزاندی ‏یک‌تنه باغی از آلالۀ پرپر شده‌ای تَنِش تیغ و تنت، کرببلا را لرزاند ‏زخمیِ صاعقه خنجر و حنجر شده‌ای... سنگ بر آینه‌ات خورده و تکثیر شده مثل غم‌های دلم، چند برابر شده‌ای... مجتبی دست تو را داد به دستم، دیروز ولی امروز، تو مهمان برادر شده‌ای ای به کام تو شهادت ز عسل شیرین‌تر تو در آیین وفا آینه‌باور شده‌ای... دست و پا می‌زنی و من جگرم می‌سوزد خیلی امروز شبیه علی اکبر شده‌ای ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شرافت مات تشریفات والای علی اکبر تعالی شمّه‌ای از شأن اعلای علی اکبر معاد پیچش زلفش نماد محشر کبری قیامت جلوه‌ای از قد و بالای علی اکبر تجلّی‌های پیغمبر در این آئینه بی وقفه حرم را می‌کند محو تماشای علی اکبر هم آوردی ندارد شیر حق در جنگ رو در رو هزار الله اکبر، کیست همتای علی اکبر به یک جولان چشمش قلب اردوگاه دشمن ریخت عجب شوری به پا کرده است غوغای علی اکبر نه تنها بهر استقبال از او پیغمبر آماده‌ست خدا آغوش واکرده مهیّای علی اکبر اگرچه حاصل عمرحسین از دست رفت اما به رسم صبر تاب آورد تا پای علی اکبر غم فرزند سنگین است، تا می‌شد تحمل کرد ولی آخر به خاک افتاد بابای علی اکبر به خاک افتاد طوریکه همه گفتند دق کرده به خاک افتاد بین ارباً اربای علی اکبر حسین افتاد از پا موقعی که دید افتاده شکافی بین ابروهای زیبای علی اکبر مسیحا آفرین آهی کشید و از نفس افتاد خدایا کاش امکان داشت احیای علی اکبر علی را تکه تکه از تمام دشت آوردند ولی کامل نشد انگار اعضای علی اکبر تنش را در عبا چیدند پیش چشم بابایش عموعباس با دیگر عموهای علی اکبر وحالا بین دارالحرب دور عمه‌ی سادات بنی هاشم همه جمعند، منهای علی اکبر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دریا به موج زلف کمندش اسیر بود آب شریعه تشنه‌ی کام امیر بود مشکی به عمقِ دیدِ حرم روی دوش داشت حتّی فرات پیش نگاهش حقیر بود یک آبگیر غلغله از روبهان پست پیش یلی که اصل و تبارش ز شیر بود با آرزوی خنده‌ی اصغر به آب زد ساقی نبود، منجی طفل صغیر بود دریا عقب کشید و تلاطم فرونشست مثل همیشه هیبت او بی‌نظیر بود نوحانه پا به عرصه‌ی طوفان خون نهاد موسای نیل علقمه خود موج گیر بود مردانه دست بیعت سرخی به مشک داد او از نژاد برکه‌ی سبز غدیر بود همراه آب جان به کف مشک می‌سپرد با آب مشک، چشم و دلش هم مسیر بود باید به داد تشنه‌ی شش‌ماهه می‌رسید فرصت نمانده بود و زمان، دیردیر بود مرد رشید علقمه با عزم راسخش می‌تاخت سوی خیمه ولی سربه‌زیر بود از آن‌طرف نگاه سه‌ساله به شوق آب در انتظار مشک عموی دلیر بود لب‌های دخترک چو لب کودک رباب مجروح زخم دشنه‌ی خشک کویر بود ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
وقتی همه جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه‌خور خوان تو باشیم دامن نکش از دست گداهای گرفتار بگذار کمی دست به دامان تو باشیم خیرالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مزد بگیران تو باشیم فردای قیامت خبر از دربه دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیر مقامات، پی گوهر اشکیم ما چله نشستیم که گریان تو باشیم اسلام بنا بر «لک لبیک حسین» است ما نیز بنا شد که مسلمان تو باشیم گویی که ابالفضل دعاگوی لب ماست هرجا که به یاد لب عطشان تو باشیم ما یاد گرفتیم که در روضۀ گودال آشفته‌تر از زلف پریشان تو باشیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت غائله در مجلس یزید اشک سر بُریده در آمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای با پای پُر ز آبله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید با کینه‌ای به قدمت تاریخ، کفر داشت با دین، سرِ مقابله در مجلس یزید دف‌ها به روی دست، و کِل می‌کشید مست مطرب میان هلهله در مجلس یزید بزم شراب بود و چه کردند پای تشت رقاصه‌ها پِیِ صِله در مجلس یزید ای وای، بین جام شراب و سر امام چندان نبود فاصله در مجلس یزید بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید شد اشک چشم، بغض و بدل کرد اینچنین آتش فشان به زلزله در مجلس یزید خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد از دست إبن آکله در مجلس یزید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دامن زلف تو در دست صبا افتاده است که دل خسته‌ام اینگونه ز پا افتاده است گرچه سر نیزه گرفته است سرت را بر سر پیکرت روی تن خاک، رها افتاده است چه‌کنم اینقَدَر از نیزه نیوفتی پائین؟! تا به اینجا سرت از نی دو سه جا افتاده است سنگ خورده است گمانم به لب و دندانت که چنین نای تو از شور و نوا افتاده است باز هم حرمله افتاده به جان اسرا گوش کن ولوله بین اسرا افتاده است :: همه دارند بدنبال کسی می‌گردند دخترت گم شده! ای وای! کجا افتاده است؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آرام جان خسته‌دلان! پیکرت کجاست؟ جانم به لب رسیده پدر جان، سرت کجاست؟ جسمت اسیر فتنۀ یغماگران شده پیراهن امانتی مادرت کجاست؟ از چه جواب دختر خود را نمی‌دهی؟ بابای با محبّتم! انگشترت کجاست؟ در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت خاکم به سر، عمامۀ پیغمبرت کجاست؟ سوز عطش ز خون تنت موج می‌‌زند ای تشنه‌لب، برادر آب‌آورت کجاست؟ از دود خیمه تربت شش‌ماهه گم شده بابا بگو مزار علی‌اصغرت کجاست؟.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی به خدا من که ندارم گله از هیچ کسی خواب بودم اگر از پشت شتر افتادم طلبی نیست در این مسئله از هیچ کسی بعد از آن نیمه شب و گم شدن و تنهایی نگرفتم نفسی فاصله از هیچ کسی من نمی‌ترسم اگر عمه کنارم باشد غیر از این زجر و ازین حرمله از هیچ کسی خواستم گر چه نشد غیر تو نامی ببرم در قنوت دل هر نافله از هیچ کسی زخم زنجیر مرا کشت الهی دیگر تاب و طاقت نبرد سلسله از هیچ کسی گریه نگذاشت که پوشیده بماند بابا مشکل پای من و آبله از هیچ کسی جز تو و خواهر تو برنمی‌آید به خدا خطبه خواندن وسط هلهله از هیچ‌کسی کاشکی در بغل فاطمه دق می‌کردم تا دگر سر نبرم حوصله از هیچ کسی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی همه جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه‌خور خوان تو باشیم دامن نکش از دست گداهای گرفتار بگذار کمی دست به دامان تو باشیم خیرالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مزد بگیران تو باشیم فردای قیامت خبر از دربه دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیر مقامات، پی گوهر اشکیم ما چله نشستیم که گریان تو باشیم اسلام بنا بر «لک لبیک حسین» است ما نیز بنا شد که مسلمان تو باشیم گویی که ابالفضل دعاگوی لب ماست هرجا که به یاد لب عطشان تو باشیم ما یاد گرفتیم که در روضۀ گودال آشفته‌تر از زلف پریشان تو باشیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e