eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
368 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بر جلوه‌ی کبریایِ سرمد صلوات بر سَرور کائنات، احمد صلوات زیباتر از این نخوانده‌ام مصراعی "بر خاتم انبیا محمد صلوات" ✍ @dobeity_robaey
🌸 بر روز حساب خود براتی بفرست در باغچه‌ی دل نفحاتی بفرست با نام علی، دهان خود شیرین کن با نام محمد، صلواتی بفرست@dobeity_robaey
امشب که چلچراغ سماوات دیدنی است ماه سپهر عشق و فضیلت دمیدنی است از انعکاس آینه‌ی عشق و معرفت زیباترین پدیده‌ی اخلاص، دیدنی است فوج فرشته روی زمین جمع گشته است هرسو صدای بال ملائک شنیدنی است پیوسته بوسه بر رخ او می‌زند علی گلبوسه از جمال اباالفضل چیدنی است مهرش نصیب هردل غافل نمی‌شود با نقد جان، ولایت این گل خریدنی است آید به گوش جان، نغمات فرشتگان پیوسته می‌رسد فرشتگان آمد خبرکه فصل نشاط و طرب رسید ایام شادمانی میر عرب رسید دل‌های حق‌شناس که غرق سرور شد شوقی دگر به سینه‌ی هر حق‌طلب رسید شیواترین سرور دوعالم سروده شد زیباترین پدیده‌ی عشق و ادب رسید با زر نوشته‌اند به هفت آسمان عشق این ماه هاشمی‌ست که حیدر نسب رسید اندوه عالم از دل ما بار بست و رفت وقتی که نام نامی او روی لب رسید غرق تجلیات گل یاس می‌شود هرکس مرید حضرت عباس می‌شود امروز آمدی که به فردا علم شوی ! در پیشگاه حضرت حق محترم شوی! روزی پس از حسین به دنیا قدم زدی تا با عزیز فاطمه تو هم قدم شوی! نسل تو در کرامت و عزت زبانزدند دیگر عجیب نیست که صاحب کرم شوی! از کودکی خویش نشان داده‌ای بناست یک روز ساقی همه‌ی این حرم شوی! جبریل با پرش به روی آسمان نوشت فانی فی الحسین شدی روز سرنوشت روزی که جان‌نثار مسیر بلا شدی! تو حمزة الحسین به کرب و بلا شدی! در رزمگاه عشق حسینی به مرتبت گاهی حسن شدی و گهی مرتضی شدی! از چشمه‌ی فرات گذشتی تو تشنه‌کام آن گاه ساقی لب آب بقا شدی! از بس مقام و منزلت تو رفیع بود شایسته‌ی دعای همه اولیا شدی! باب المراد خلق تو بودی و باز هم باب الحوائج همه‌ی ماسوا شدی! ای کاشف الکروب! غم از دل تو می‌بری دل را زموج غصه به ساحل تو می‌بری روح حیات می‌دهد آقا نسیم تو یعنی دوباره زنده شدم از شمیم تو در مصحف همیشه‌ی جاوید روزگار نورانی است قدر و جلال عظیم تو بر روی دامن همه‌ی سائلان عشق دائم کَرَم چکیده زدست کریم تو دلدادگان مهر و وفا و شرف شدند، مدیون مهربانی و خُلق رحیم تو زائر به بارگاه تو احساس می‌کند عطر حضور فاطمه دارد حریم تو لطفی کن و «وفایی» خود را نوا بده برما کرامتی کن و کرب‌وبلا بده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان جلوه‌ای اگر دارد از نماز شب قمر دارد شب ميلاد تو همه ديدند نخل ام البنين ثمر دارد كوری چشم ابتران حسود چقدر فاطمه پسر دارد ای رشيد علی! نظر نخوری شهر چشمان خيره سر دارد باب حاجات، كعبه‌ی خيرات بر تو و قد و قامتت ای نسيم پر از بهار علی ماهِ در گردش مدار علی چقدر مشكل است تشخيصت تا كه تو می‌رسی كنار علی با تو يک رنگ ديگری دارد شجره نامه‌ی تبار علی دومين حيدر ابوطالب صاحب غيرت و وقار علی به شما می‌رسد ذخيره‌ی طف همه‌ی ارث ذوالفقار علی ای علمدار و سر پناه حسين حضرت حمزه‌ی سپاه حسين كاشف الكربی و تمنا من دست‌های هميشه بالا من تو بر اين خاک‌ها بكش دستی اگر اين خاک زر نشد با من سر سال است مرد مسكينم مكش از دست خالی‌ام دامن چقدر فاصله است ای دريا از مقام ظهور تو تا من تو بزرگ قبيله‌ی آبی تو غديری، فراتی اما من خشكسالم، كوير بی آبم روزگاری‌ست تشنه می‌خوابم كمرت جايگاه شمشير است لب تو جايگاه تكبير است سر ما را بزن همين امروز صبح فردا برای ما دير است هيچ كس روبه روت نيست مگر آن كسی كه ز جان خود سير است سيزده ساله حيدری كردی پسر شير بيشه هم شير است گيرم افتاده است روی زمين دست تو باز هم علمگير است پسر شاه لافتی عباس ای جوانی مرتضی عباس از نگاه كبوتری وارم به مقام تو غبطه می‌بارم سر من را اگر بگيری باز به دو ابروی تو بدهكارم ارمنی هم اگر حساب كنی دست از تو بر نمی‌دارم بده آن مشک پاره‌ی خود را تا برای خودم نگهدارم بی سبب نيست گريه‌ی چشمم حسرت صبح علقمه دارم با تمامی شور و احساسم آرزومند كف العباسم زلف ما را ز مشک وا نكيند لب ما را از آن جدا نكنيد پای ما را به جان خالی مشک در حريم فرات وا نكنيد دست بر زيرتان نمی‌آرد آب‌ها! اين‌قدر دعا نكنيد تيرها! روی اين تن زخمی خودتان را به زور جا نكنيد تازه طفل رباب خوابيده جان آقا سر و صدا نكنيد تا كه از مشک پاره آب چكيد رنگ از چهره‌ی رباب پريد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سجاده و تسبیح، فرستد آیینه به تلمیح فرستد صلوات میلاد صحیفه‌های سجادیه است قرآن و مفاتیح فرستد صلوات@dobeity_robaey
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی‌جهت نیست که اسمش علی اکبر شده است حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده‌ست مگر یا لیلا؟ با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چقدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست «پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست» سنگ در دستش از اعجاز قمر می‌گردد گر به خورشید بگوید نرو، برمی‌گردد هر زمان عطر حضورش به هوا برمی‌خاست نفس پنج تن آل عبا برمی‌خاست ذاتش آیینه در آیینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته... بی‌نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجۀ شیراز نوشت: «شاه شمشادقدان، خسرو شیرین‌دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان» زلفش آن‌روز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر مؤذن‌زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنۀ صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ... به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم می‌وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنۀ الطافِ تو دشت مشک از چشمۀ چشمان تو پر برمی‌گشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات.. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شده‌ست آینه‌ی حیّ لایموت، صفاتش کسی که خورده لبِ خضر هم به آب حیاتش به غیر او که جمالش إذا تَنَفّسِ صبح است کدام نور به خورشید می‌رسد برکاتش؟ بگو به کعبه عقب‌تر بایستد که تنِ طور به لرزه آمده روزی مقابل جلواتش می‌آید او که جهان روزه‌ی سکوت بگیرد به زیر سایه‌ی نهج البلاغه‌ی کلماتش ربیع الاول و آخر... تمام سال بهار است اگر که ریشه دواند به فصل‌ها نفحاتش کسی که گفت امام ششم به او "لَخَدِمتُه" به راستی که محال است وصف کردن ذاتش در الغدیر شریک است طبق قولِ امینی کسی که بوی "وَعَجّل" می‌آید از صلواتش 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل رمیده حوالی آستانه‌ی اوست تمام دلخوشی‌ام جشن شادیانه‌ی اوست ترانه‌ی لب من از غزل ترانه‌ی اوست "رواق منظر چشم من آشیانه‌ی اوست " "اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی‌ست زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی‌ست " ستاره‌های درخشان، به جلوه آمده‌اند شبیه ماهِ فروزان، به جلوه آمده‌اند بسانِ یوسف کنعان، به جلوه آمده‌اند "اگر چه حُسن‌فروشان به جلوه آمده‌اند" " کسی به حُسن و ملاحت، به یار ما نرسد به دلپذیری نقش نگار ما نرسد" پیمبران اولوالعزم، بی گمان جمع‌اند کنار اهل زمین، اهل آسمان جمع‌اند به شوق آمدن صاحب الزمان جمع‌اند "حضور خلوت اُنس است و دوستان جمع‌اند" "وان یکاد بخوانید و در فراز کنید معاشران! گره از زلف یار باز کنید" برای عرض ارادت به ساحت نرگس رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس عزیز عسکری و جان حضرت نرگس نظر به چهره‌ی ماهش عبادت نرگس حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات به شادی دل مهدی و مادرش وقار و شأنِ سلیمان، شرافت یعقوب نگاه رحمت نوح و تحمل ایّوب مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب تمام نور محمد به چهره اش پیداست چکیده‌ای ز تمام پیمبران خداست شبیه پرچم در حالِ اهتزاز آمد امیر مُطلَقِ از خَلق بی نیاز آمد علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد قسم به تیغ دو دم، فارس الحجاز آمد ز نسل احمد مختار و رونوشت علی‌ست سرشتِ مهدی کرار از سرشت علی‌ست نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند به خوبی‌اش همه‌ی شهر اعتراف کند به زیر سایه‌ی الطافش اعتکاف کند میان عرش، مَلَک دور او طواف کند همیشه از سر دلتنگی‌اند محتاجش فرشته‌ها همه چشم انتظار معراجش قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست "سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست" دمی که صحبت یار است، صحبت از "من" نیست سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست خدا کند که بیابم نشانِ مهدی را نشان دهم به همه دوستانِ مهدی را به عالمی ندهم قُرص نان مهدی را دوباره زنده کنم گفتمانِ مهدی را ز جور جعفر کذاب‌هایمان فریاد که سال‌های پیاپی ظهور عقب افتاد نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود بیان محکم گفتارمان عوض نشود مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود نظام و نحوه‌ی پیکارمان عوض نشود به غیر میل شهادت نبوده در دل‌مان مسیر ماست مسیر امام راحل‌مان قسم به کرببلا، "حریّت" فروشی نیست "وفا و غیرت و انسانیت" فروشی نیست "ولایت و شرف و امنیت" فروشی نیست به خونْ نوشته شد: این مملکت فروشی نیست هنوز مشی شهیدان‌مان به خاطر هست بقای نهضت ایران، گران تمام شده‌ست یگانه منجی عالم که حق ضمیمه‌ی اوست و شیعه تشنه‌ی یک نَظرَةً رَحیمه‌ی اوست وجبْ وجبْ وطن ما هماره بیمه‌ی اوست زمانه منتظر دولت کریمه‌ی اوست گره‌گشایی در مشکلات با مهدی‌ست نوای شیعه‌ی مظلوم، ذکر یا مهدی‌ست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرا رسیدن شعبان مبارک ای عشاق نزول رحمت یزدان مبارک ای عشاق بزرگ‌عید محبان مبارک ای عشاق قدوم حضرت جانان مبارک ای عشاق اگر در عالم ایجاد شور و زمزمه است ولادت گل نرجس، عزیز فاطمه است امام عسکری از شوق روی دلبندش نخواهد این که بگیرد نظر ز فرزندش ربوده دل ز پدر، بین گریه، لبخندش شده‌ست طاق بهشت، ابروان پیوندش  به آن خجسته جمال و به آن حمیده صفات به خال هاشمی او محمدی تمام ماه‌رخان را منظم آوردند از آسمان مه و خورشید با هم آوردند   ستاره‌های درخشان، فراهم آوردند و باز، پیش رخ ماه او کم آوردند کمان ابرو و چشمان نافذش زیباست نوشته‌اند که طاووس جنت الزهراست عزیز فاطمه لب را به خنده تا وا کرد  خدای داند و بس در جهان چه غوغا کرد  امین وحی خدا، خویش را مهیا کرد  هزار دسته‌ی گل، هدیه بر ملیکا کرد مپرس این که ملیکا که بوده یا او کیست ملیکه‌ی همه افلاک و مادر مهدی‌ست چه دختری! که ز شه‌زادگان رومی بود  نبی در عالم رؤیا مدیح او فرمود مسیح در نظرش آمد و وِرا بِسُتود وَ در مکاشفه‌ای بعدِ گفت و بعدِ شُنود به یک اشاره‌ی زهرا ز اهل ایمان شد عروس فاطمه با دست او مسلمان شد به یمن مقدم او عرش نور باران شد نصیب عرش‌نشینان دم بهاران شد  از آن زمان که رخ ماه او نمایان شد هزار شکر که مولای اهل ایمان شد تن فسرده‌ی ما را حیات خواهد داد زمانه را ز ستم‌ها نجات خواهد داد نگاه دلبری‌اش دل ربوده از مادر صدای حیدری‌اش در فضا طنین‌گستر پدر ز مادر و مادر بگیردش ز پدر که جبرئیل و ملائک به گفته‌ی داور وجود اقدس او را به آسمان بردند بهشت را به میان بهشتیان بردند اگر چه شد دل نرجس ز دوری‌اش بی تاب سه روز دیده‌ی مادر نمی‌نشست به خواب پس از سه روز شد آخر ز دیدنش شاداب بگو به حضرت نرجس، امان ز قلب رباب نسیم از دل غمدیده‌اش توان می‌بُرد سه شعبه اصغر او را به آسمان می‌بُرد لوای دولت او تا در احتزاز شود  بزرگ پرچم اسلام در فراز شود مسیح پشت سرش گرم در نماز شود به کعبه تکیه کند، بغض بسته باز شود دوباره تازه نماید بهار هم عهدی صَلا زند که أنا المُنتقِم، أنا المهدی لوای نصرُ مِنَ الله را کِشد بر دوش شرارِ فتنه‌ی کفّار می‌کند خاموش ز آبشار نگاهش حرم شود مدهوش رسد صدای اذانش ز بام کعبه به گوش نه آن اذان که بگویند قوم نا آگاه اذانِ أشهد أنَّ علی ولیُّ الله به انتقام عزیزان ز جای برخیزد ز خاک، آن دو ستمکار را برانگیزد به نخل خشک شده آن دو را بیآویزد شرار شعله به آن دو شرور می‌ریزد به جرم اینکه ربودند حق حیدر را به پیش ساقی کوثر زدند کوثر را امیر عالم ایجاد یا اباصالح سلام ما به شما باد یا اباصالح کنار پنجره فولاد یا اباصالح زنم به شوق تو فریاد یا اباصالح خدای را به امام غریب می‌خوانم به شوق دیدنت، أمَّن یُجیب می‌خوانم بیا که آینه زین بیش شرمگین نشود بیا که هجر تو بر نفع خصم دین نشود بیا که خون به دل و جان مؤمنین نشود تحمّلِ غم هجر تو بیش از این نشود! بیا که فاطمه چشم انتظار دولت توست امید خسته‌دلان جهان، حکومت توست بیا که شیعه نشسته‌ست در محن آقا چکیده خون دل لاله در چمن آقا من از کدام ستم آورم سخن آقا عراق، سوریه، بحرین ، یا یمن آقا قسم به حضرت زهرا! بیا بیا مهدی! به آه زینب کبری! بیا بیا مهدی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب حسنات می‌فرستد، حسنات صدها برکات می‌فرستد، برکات نذر پسرش، حضرت نرجس خاتون دارد صلوات می‌فرستد، صلوات@dobeity_robaey
بر نامِ کریمِ آلِ طاها یکبار نه ده بار نه، صدها صلوات غم رفت و فراق رفت و بی تابی رفت آمد پسر ارشد زهرا، صلوات@hosseinieh_net@dobeity_robaey
زنگ نقاره‌ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است خلق در فکر طوافند بگو سِرّش چیست دور تا دور حریمت پُر میدان شده است! با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است می‌رسد کار گدای تو به آنجایی که همه‌ی شهر بفهمند سلیمان شده است اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا می‌دهی‌اش نابینا گره‌ای هم که زده دور مشبک کور است دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است! از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است من همان سائل انگشتری هر روزه تو علی هستی و دُرّ نجفت فیروزه دل زوار تو از شور و شعف پر شده است صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت از ضریح تو فقط خیر و کرم می‌ریزد سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت اثر جذبه‌ی ایوان تو بود آقا جان راهب دِیْر مسلمان شدنش علت داشت پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا لال یکمرتبه در بین حرم گفت: رضا جان به قربان تو و معجزه‌های حرمت من نفس می‌کشم... اما به هوای حرمت خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله‌ست صد و ده بار علی گفته‌ام اطراف حرم باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم خیرهای کثیر را عشق است کرم کم نظیر را عشق است طول صحن غدیر را عشق است سنگفرش مسیر را عشق است زائر سر به زیر را عشق است پیش سلطان اسیر را عشق است این‌همه مستجیر را عشق است حال و روز فقیر را عشق است این حرم، این امیر را عشق است نغمه‌ی یا رضا رضا عشق است مشهدت مثل کربلا عشق است کل القاب تو بجا اما اینکه اسمت علی‌ست را عشق است حب آل علی‌ست راه نجات بر گل روی مرتضی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e