#امام_حسین_ع_مناجات
زندگی تکرارِ یک رنجِ ملالآور شده
حال ما اما به لطف روضهات بهتر شده
من نمیدانم چه سِرّی در گدایی تو هست
هر کسی افتاده بر پایِ تو آقاتر شده
من به آغوشِ ضریحِ تو پناه آوردهام
هر کجا در بازیِ دنیا دلم مضطر شده
هر که با یک واسطه هر شب صدایت میزند
ضامنِ ما دل پریشانها خودِ مادر شده
آبرویی هم اگر دارم به لطفِ فاطمهست
با دعای مادرانه، سنگ هم گوهر شده
قرنها اجدادمان نامِ تو را بردند که
حال بعد از سالها فرزندشان نوکر شده
صبح محشر آتشِ دوزخ نمیسوزانَدَش
قَدرِ یک بالِ مگس چشمانِ هر کس تر شده
از خدا دیگر چه میخواهم که عمرم سالهاست
با گدایی کردن از این خانواده سر شده
::
::
در تنورِ خانهی خولی چه آمد بر سرت
رأس تو ای ماه زینب! غرقِ خاکستر شده
خوب شد چشمانِ تو بر روی نیزه بسته بود
تا نبینی خواهرت اینگونه بی یاور شده
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_حسین_ع_مناجات
#زیارت_کربلا
با اینهمه دِين، یا قدیم الاحسان...
با اشک دو عین، یا قدیم الاحسان...
ما آمدهایم تا ببخشی ما را
امشب به حسین، یا قدیم الاحسان!
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @dobeity_robaey
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
هر كه یک دفعه سر این سفره مهمان میشود
مور هم باشد اگر، روزی سلیمان میشود
سر به زیر انداختن، ذاتش توسل كردن است
دردها در این حرم ناگفته درمان میشود
این كریمان لطفشان هر چند آمادهست، لیک
نام مادر كه وسط باشد دو چندان میشود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجبها كاظمین ما خراسان میشود
نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری
هر كه میبیند تو را، از نو مسلمان میشود
نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند
یک نفر از آن همه پیر جماران میشود
این دلِ ما، سینهی ما، عرش ما، حتی بهشت
هر كجا موسی بن جعفر نیست، زندان میشود
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
تجلی دادهای با هر دعایت، روح عرفان را
فضیلت داده القابت، تجلیگاه انسان را
تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟
رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی
کشیدی بر فضیلتهای هارون، خط بطلان را
پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر
ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را
تو با این بردباریها به اصحابت نشان دادی،
برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را
"شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری📎
تو روشنکردهای با این سخن، تکلیف صفوان را
"أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار" و "کظم غیظ" را با هم
نشان دادی چنین توصیههای ناب قرآن را
اگر چه ماه محبوسی و "فِی قَعْرِ السُّجُون" بودی
ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را
✍ #عاطفه_جعفری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📎ماجرای فرمایش امام کاظم (ع) خطاب به صفوان جَمّال دربارهی کرایه دادن شتر به هارون عباسی
📖صفوان بن مهران که با کرایه شتران خود، امرار معاش میکرد و از شاگردان ممتاز امام کاظم(ع) بود، نزد آن حضرت آمد؛ امام(ع) به او فرمود: «همهی کارهایت نیک است جز یک کارت»
صفوان: آن یک کار چیست؟
امام کاظم(ع): شتران خود را به این مرد (هارون) کرایه میدهی.
صفوان: سوگند به خدا، شترانم را برای کارهای ناشایست و شکار و امور بیهوده کرایه نمیدهم؛ ولی برای سفر حجّ کرایه دادهام و خودم عهدهدار راندن شترها نشدهام؛ بلکه آنها را به غلامان سپردهام.
امام کاظم(ع): آیا پول کرایه بر عهده آنها (دستگاه هارون) است؟
صفوان: آری.
امام کاظم(ع): آیا دوست داری آنها زنده بمانند تا کرایه تو پرداخت گردد؟
صفوان: آری.
امام کاظم(ع): «مَنْ اَحَبَّ بَقائَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کانَ مِنْهُم کانَ وِرْدَ النَّارِ
کسی که بقای آنها را دوست بدارد، جزء آنها است و کسی که جزء آنها باشد، در دوزخ وارد خواهد شد».
صفوان میگوید: از خدمت امام(ع) رفتم و همهی شترانم را فروختم تا دیگر به این گناه گرفتار نشوم. هارون از ماجرا اطلاع یافت، مرا احضار کرد و گفت: «شنیدهام شترانت را فروختهای»
گفتم: آری.
گفت: چرا؟
گفتم: پیر شدهام و غلامانم پایبند کار نیستند.
گفت: هیهات، هیهات! من میدانم که به اشاره چه کسی تو این کار را کردهای، آن کس که به تو اشاره کرد، موسی بن جعفر(ع) بود.
گفتم: مرا به موسی بن جعفر(ع) چه کار؟ گفت:
«دَعْ هذا عَنْکَ، فَوَاللهِ لَوْلا حُسْنُ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُکَ
از این حرفها نزن، سوگند به خدا اگر سابقهی رفاقت نیک من با تو نبود، قطعاً تو را میکشتم».
📚وسائل الشّیعه، ج ١٢، ص ١٣١ و ١٣٢.
↳ @hosseinieh_net
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
همانگونه که شب را روشنایِ ماه میبخشد
خدا در ظلمت دنیا چراغ راه میبخشد
به حکم"اَلْبَلاءُ لِلْوِلا" است اینکه در تاریخ
خدا به دوستان خود غمی جانکاه میبخشد
تو از نسل همان مردی که هنگام رکوع خود
عقیقش را به سائل قُربةً لله میبخشد
نگاه مهربانت آیهی "وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ"
تو "عَافِينَ عَنِ النَّاسِی" که بی اکراه میبخشد
* *
به کم قانع نشو امشب، بخواه از او خودِ او را
به کم قانع نشو ای دل، که دارد شاه میبخشد
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
نیتی داری اگر سربسته در سر، نذر کن
در بساطت هرچه شد با خود بیاور، نذر کن
دست خالی پیش ارباب کرم رفتن خطاست
شاعری؟ باشد، مداد و چند دفتر نذر کن
میروی مشهد، دل از بند زمینیها بکن
آسمانی باش، گاهی هم کبوتر نذر کن
هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش
بعد هم یک سفرهی موسی بن جعفر نذر کن
ده برابر ده برابر عشق جبران میکند
بر در این خانه سائل! ده برابر نذر کن
مادرم را که خدا رحمت کند، در کاظمین
گفت: مادر، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
خوش عالمیست عالم باب الحوائجی
با توست نورِ اعظم باب الحوائجی
مهر شماست حلقۀ وصل خدا و خلق
داری به دست، خاتم باب الحوائجی
در عرش و فرش، واسطۀ فیض و رحمتی
بر دوش توست، پرچم باب الحوائجی
در آستان تو اَحَدی نا امید نیست
وقتی برای ما همه باب الحوائجی
بیشک شفیع ماست نگاه رئوف تو
در رستخیز واهمه، باب الحوائجی
دلبستۀ سخای اباالفضلی توأم
مانند ماه علقمه، باب الحوائجی
صحنت دوباره غرق گل یاس میشود
وقتی که میهمان تو عباس میشود...
در سایهسار کوکب موسی بن جعفریم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
لطفش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است
یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
هستی ماست نوکری اهلبیت او
ما خانهزاد زینب موسی بن جعفریم
قم، آستان رحمت آل پیمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
چشم امید عالَم و آدم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم
حتی قفس براش مجال پرندگیست
مدیون ذکر "یا رب" موسی بن جعفریم
وقت قنوت، قبلۀ حاجات میشود
عالَم پر از شمیم مناجات میشود
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
(ابیاتی از مثنوی بلند خیبر از کتاب #حیدرانه)
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بی عشق را میريخت اين طوفان عشق
اي که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
دسته ی ذوالفقار میداند
قدرت دست شیر یعنی چه
مرحب خیبری خبر دارد
ضرب شست امیر، یعنی چه
✍ #قاسم_صرافان
↳ @hosseinieh_net