eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 (علیه‌السلام) «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْ‏ءٌ: اَلْإِيمَانُ بِاللهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَانِ» دو صفت است که بالاتر از آن‌ها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران دینی. 📗 تحف العقول، ص۵۲۰ 🔹دو ویژگی برتر🔹 «ایمان به خدا» لذت ناچیزی نیست با نور خدا، غروب و پاییزی نیست دائم «به برادران خود سود رسان» بالاتر از این دو ویژگی چیزی نیست@hosseinieh_net@dobeity_robaey
به نام خالق یکتای ما که از ایمان نهاده بار امانت به گرده‌ی انسان جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست همهْ زمین و زمان، پرده‌ی نمایش ماست به قتلگاه خودش می‌رود نَفَس به نَفَس کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن جهاد چیست؟ در این جاده‌ها به سر رفتن و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما پیام اول این انقلاب بود، جهاد امید مردم سَرْپل‌ذهاب بود، جهاد جهاد ما سفر از دخمه‌ی تن آسانی‌ست جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی‌ست جهاد، از غم همسایه‌ها نخفتن ماست جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد علی به شانه‌ی خود بار نان و خرما داشت حسینِ ما غم این پابرهنه‌ها را داشت کسی مباد گرفتار بی پر و بالی مباد سفره‌ای از نان و زندگی، خالی در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم هنوز مردم مستضعف‌اند پای نظام بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم کدام آینه بوده‌ست از شکستن شاد؟! مبادمان که پریشان شویم و دشمن‌شاد کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است دریغ، از نظر شعله‌ها به پرچم ما شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را میان سینه‌ی خود از خدا نشان داری همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی و زنده می‌کنی اسم امام راحل را ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را سپیدِ چهره‌ی تو نور دیده و دل ماست چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند ز سبزی تو معطر کنیم منزل را به زیر سایه‌ات اِستاده ملتی نستوه که فاتحانه گذر کرده این مراحل را مباد سایه‌ی امن تو از سر ما کم مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را صدایی از نفس راه می‌رسد بر گوش نوید نصر من الله می‌رسد بر گوش کدام گُل که در اندیشه‌ی بهارش نیست کدام جاده که دلواپس قرارش نیست مشام کوچه پر از عطر آب پاشی‌ها در انتظار تو گلدسته‌ها و کاشی‌ها به هرطرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست شهید خیمه‌اش آن‌سوی بی‌کرانی‌هاست شهید جلوه‌ی بانوی بی نشانی‌هاست شهید! ای به تماشای سوره‌ی کوثر گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر" غریب باش دلا تا به آشنا برسی غیور باش به شمشیر لافتی برسی در این زمانه‌ی تردید و شبهه و پرهیز بیا و دست به دامان دلبری آویز پیاله‌نوشِ ولا از بلا نپرهیزد فدایی نجف از کربلا نپرهیزد حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است... اگرچه پیرهنش پاره پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید در این شبانه، سرود سپیده باید خواند در اقتدا به گلوی بریده باید خواند میان لشکری از نهروانی و جملی پناه خسته‌دلان کیست ذوالفقار علی ✍سروده ؛ ؛ ؛ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در سایه‌ی بیرق و علم باید گفت با همت و یاری قلم باید گفت از غیرت و قدرت عجم باید گفت تا صبح ظهور دم به دم باید گفت ما هیئتی و همیشه غیرت داریم ما در دل خود نور بصیرت داریم ما را به مخالفان دین کاری نیست ما را به نگاه قاسطین کاری نیست با مشی و مرام مارقین کاری نیست با غیر امیرِ مومنین کاری نیست همراه علی، میثم تمار شدیم همراه علی، مالک و عمار شدیم دل را به هوای دلبری خوش کردیم سر را به هوای سروری خوش کردیم پا را به رکاب صفدری خوش کردیم جان را به فدای رهبری خوش کردیم ما مفتخریم امیر و رهبر داریم ما شکر خدا نائب حیدر داریم تا بر سرمان دست ولایت باشد تا در دلمان شوق شهادت باشد تا روح خدا امام امت باشد تا سیدمان امین و حجت باشد هم صف‌شکن خط مقدم هستیم هم سینه‌زن ماه محرم هستیم بر گردن خود همیشه دینی داریم ما روحیه‌ی بدر و حنینی داریم هم در دل خود حب خمینی داریم هم در سرمان شور حسینی داریم سرمنشاء انقلاب ما عاشوراست این مملکت حسینیان پابرجاست ما در نهم دی که قیامت کردیم از نهضت کربلا حمایت کردیم یادی ز امام پیر امت کردیم با خامنه‌ای دوباره بیعت کردیم ما هر نه دی، ذکر فرج می‌خوانیم از برکت ثامن الحجج می‌خوانیم سرباز خدا و اهل ایمان هستیم ایرانی و از تبار سلمان هستیم هنگام نبرد، مرد میدان هستیم چون ماحصل خون شهیدان هستیم دل در گرو حضرت سلطان داریم ما همت و باکری و چمران داریم شد ذکر مدام قلب ما یازهرا شد شور و نوای ضرب ما یازهرا شد رمز شروع حَرب ما یازهرا شد کاشف همّ و کرب ما یازهرا با فاطمه فاطمه جلا می‌گیریم از مادرمان کرببلا می‌گیریم ما با مدد مادرمان می‌جنگیم با حکم ولی امرمان می‌جنگیم با دشمن خیره‌سرمان می‌جنگیم با جان و دل و باورمان می‌جنگیم این کشور ناب مهدی موعود است هر طایفه قد علم کند نابود است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه‌ها و نواخوان نوحه‌ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته‌ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان‌دادگان زنده‌ی این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی‌لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و هم‌سنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه‌ایم مرد جهاد و هم‌قدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی‌ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّاروار هم‌نفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِنَ القَتْل» خوانده‌ایم هرگز ز جرم فتنه‌گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکه‌ی آخریم ما ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن‌روز که در حسرت انکار خودش بود تاریخ در آیینه‌ی تکرار خودش بود شک بود که در جلد یقین آمده بود و شیطان به طرفداری دین آمده بوده و می‌خواست که یک‌باره گل‌آلود شود آب تا صورتی از آتش نمرود، شود آب چون از طرف معجزه احساس‌خطر کرد پیراهن خود را به تن چند‌نفر کرد آن عده‌ی لالی که به حرف آمده بودند در چله‌ی گرما پیِ برف آمده بودند تصمیم گرفتند که از دامن فتنه خود را برسانند سر گردن فتنه آن فتنه عبا بود که یک‌مرتبه کت شد سنگ محکی بود، که صیقل شد و بت شد بر آن بت سنگی به سجود آمده بودند آن عده که با قصد صعود آمده بودند آن عده که ننگ سر پیشانی دین‌اند شیخ‌اند که در میکده سجاده نشین‌اند هرآینه دندان طمع تیز نمودند آن‌روز به امید شکار آمده بودند غافل شده بودند که ما مرد نبردیم در معرکه هرگز به کسی پشت نکردیم در سینه‌ی ما از شرر زخم چه‌بیم است؟ جایی که خداوند غفور است و رحیم است هرکس که نگاهش به غنیمت شده مشغول در فکر خدا نیست، به‌فکر زر و سیم است از تیغ نترسیدم و از وسوسه آری چون سخت‌ترین حربه‌ی شیطان رجیم است سالم نتوان رد شد از این عرصه‌ی خون‌خوار عمّار شو ای دوست! که این فتنه عظیم است تا روز ابد باطل و حق در جریان‌اند دنیا همه در معرکه‌ی زید و سلیم است ما نسل غدیریم که سربند به دستیم این لطف خدا بوده که از پا ننشستیم طوفان شده و موسم جانبازی ما شد جانبازی ما مهر سرافرازی ما شد امروز که خون است شکوه وطن من تبدیل به جوهر شده خونم به تن من در بی‌خبری‌هاست تمامی خبرها از ناگذری می‌گذرد راه گذرها در مسلک ما نامه‌رسان فرق ندارد جبریل‌امین‌ها شده یا شانه‌به‌سرها در معرکه‌ی عشق سر اصل‌و‌نسب نیست توفیر ندارند پدرها و پسرها مردانه نشستند خدا را به تماشا مات‌اند به آیینه اگر اهل‌نظرها حفظ سروجان مایه‌ی ننگ است در این راه افتاده به خاک است اگر تیغ‌و‌سپرها در مرتبه‌ی وصل فقط حرف یقین است جایی نرسیده‌ست به اما و‌ اگرها ما مردم میدان جهادیم، بدانید با دشمن خود دست ندادیم بدانید یک‌پارچه این عرصه تجلّی حضور است چشمی‌که ندید این‌همه را، «واقعه‌کور» است ما تیغ زبان یکسره در کام نگیریم «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست» عشق علی و فاطمه تیغ دودم ماست هیهات! بترسید که ما نعره‌ی شیریم در وقت خطر گوش به فرمان امیریم چون نام علی بر سر هر بام بلند است تا روز ابد پرچم اسلام بلند است با مرکب جهلی که در این قائله هی شد این مرحله‌ها بی‌خود و بی‌فایده طی شد هرکس که عقب ماند و جلو رفت، همین‌کار در آخر خط باعث گمراهی وی شد پیروز بدانید فقط فرقه‌ی خود را روزی عمر سعد اگر حاکم ری شد آن ایده که پیراهن عثمان شما بود در حال فرار از وسط معرکه قی شد عبرت که زیاد است چرا یاد نگیریم؟ از ناقه‌ی صالح که حماقت شد و پی شد می‌خواست خدا راه مشخص شده باشد آن‌روز که خورشید عیان بر سر نی شد تاریخ ورق‌خورد و نوشتند به تقویم برگی دگر از عزت ایران «نُه دی» شد ایرانی از آغاز مرامش علوی بود مظلوم اگر بود، که مظلوم قوی بود جسم و سر و روح و جگر و جان و تن؛ ایران ایران من، ایران من، ایران من، ایران ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نُه دی نور ايمان منجلی بود نُه دی ذکر لب‌ها يا علی بود نُه دی روز مرگ اهل فتنه نُه دی روز بيعت با ولی بود نماد صبر و عزت بود آن‌روز شکوه استقامت بود آن روز تمام نقشه‌ها شد نقش بر آب تجلی بصيرت بود آن روز نُه دی روز حق، روز خدا بود شکوه غيرت اهل ولا بود دم «يا لَيْتَنا کُنّا مَعَک» داشت نُه دی «کُلُ اَرضٍ کربلا» بود ✍ @hosseinieh_net@dobeity_robaey
🏴حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید، می‌گریست و این اشعار را می‌خواند: مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا ▪️اى مدینه‌‌ی جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه‌ها بازگشتیم الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا ▪️ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا ▪️از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا ▪️در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شده‌ایم و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا ▪️در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا ▪️انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا ▪️مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟ ▪️و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت‌خوى سوار کردند و نَحنُ بَناتُ یس و طه و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا ▪️ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا ▪️پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا ▪️ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا ▪️اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا ▪️حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند 📚 الدمعة الساکبه 📚 نفس المهموم 📚 سوگنامه آل محمد(ص) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است غمش آنقدر بزرگ است که یک روضه‌ی آن مثنوی گر بشود، دفتر هفتاد من است شیردل می‌شود آن مرد که فرزند علی‌ست دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است زینب دیگری از کرببلا رفت به شام دختر دیگر زهراست که دور از وطن است کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد مرثیه‌خوان حسینی که بدون کفن است خیمه می‌سوزد و او حال عجیبی دارد شاهد آتش در، باخبر از سوختن است شام، بازار بدی دارد و گرز سخنش هرکجا حرف کنیز آمده دندان‌شکن است روضه‌خوان همه‌ی مرثیه‌ها شد مثلاً روضه‌ی چوب میان آمده، حرف از دهن است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای پله‌های منبر تو آسمان‌ها پامنبری روضه‌هایت، روضه‌خوان‌ها مثل امیرالمؤمنینی، خطبه‌هایت_ پیچیده در گوش زمان‌ها و مکان‌ها ای سایه‌بان عصمت تو ماه و خورشید ای در پناه غیرت تو ارغوان‌ها هر تازیانه خطی از غمنامه‌ات بود ای شانه‌هایت شرح حال نیمه‌جان‌ها همراه زینب بین گودال تفحص گشتی به دنبال نشان از بی‌نشان‌ها همراه زینب در هجوم سنگ و آتش بودی پناه بی‌پناه الامان‌ها همراه زینب روضه‌های باز دیدی بازارها، رقاصه‌ها، آوازخوان‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همین که دختر شیر است و خواهر شیر است بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است برای شیرزن عصر خود شدن کافی‌است همین که خون علی در رگش سرازیر است ظهور دیگری از فاطمه‌ست وقتی که برابرش همه‌ی فتنه‌ها زمین‌گیر است محال بوده که با کفر همنشین باشد کسی که آینه‌ی آیه‌های تطهیر است اگر اسیر خطابش کنم زبانم لال... که شیر شیر بماند اگر به زنجیر است هزار داغ به جانش نشست در یک روز عجیب نیست اگر در جوانی‌اش پیر است برای از نَفَس افتادنش همین کافی‌است که روبروش سری روی نیزه تصویر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مور را رخصت تمجید سلیمان‌ها نیست پیشگاه کرمت عرصه‌ی جولان‌ها نیست از کرامات فراوان تو خوبان ماتند این‌همه حُسن در اندیشه‌ی انسان‌ها نیست باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند گفتن از شخصیتت وُسع مسلمان‌ها نیست عصمت از فاطمه داری که مطهر شده‌ای احتیاجی پی این امر به برهان‌ها نیست شام زیر لگد خطبه‌ی تو جان می‌داد مثل تو هیچ‌کسی فاتح میدان‌ها نیست خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان‌ها نیست ام کلثوم شدن، زینب و زهرا شدن است حرف عشق است، در آن صحبت عنوان‌ها نیست ازدواج تو و نمرودِ مدینه؟ هیهات نخی از چادر تو قسمت شیطان‌ها نیست نمک سفره‌ی افطار پدر هستی تو لذتی بی تو در این شیر و در این نان‌ها نیست می‌شود گفت ز تو، از غم و درد تو نگفت؟ مدح خوب است؛ ولی مُکفی گریان‌ها نیست یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان‌ها نیست نازپرورده‌ی دستان پُر از مهر علی! شأن تو ناقه‌ی عریان و بیابان‌ها نیست هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد مور را رخصت تمجید سلیمان‌ها نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نگاه آسیه‌ها محو در قداست اوست حیا، ادب‌شده‌ی مکتب نجابت اوست به شأن و رتبه‌ی او غبطه می‌خورد مریم دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است که خاک‌خوردن نامش نشان غربت اوست نوشته‌اند فلک غرق ذکر تسبیح است حسین گفتن با "آه" هم عبادت اوست* لهوف مختصری از مصائب بانوست لهوف گریه‌کن روضه‌ی اسارت اوست فقط مقابل او نام "شام" را نبرید... اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست دوباره مرثیه‌ی قتل صبر می‌خواند از آن شلوغی گودال، این غنیمت اوست** شهیده‌ی غم گودال باید او را خواند "حسین" ذکر مدام دم شهادت اوست ✍ *اشاره به آیه‌ی «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» و روایت «نَفَسُ المَهمومِ لِظُلمِنا تَسبیحٌ» دارد. **اشاره به مرثیه حضرت در کوفه دارد: «قَتَلْتُمْ أَخِی صَبْراً فَوَیْلٌ لِأُمِّکُمْ» 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e