نرم افزار کتاب مصباح الهدی تقریر مجالس مرحوم #دولابی با قابلیت جست و‌جو و‌ کپی برداری

شماره۱۳۲ مجله خیمه نقد نظریه «جواز تعبد...»

#محکم_و_متشابه جلسه دوم قرآن محکم است یا متشابه؟ چهارشنبه ۲بهمن۹۸ @estentagh

وَ إِذَا اَلْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (تکویر۸و٩) این آیه در لایه ظاهری و در تنزیل خود راجع به زنده به گور کردن دختران است. در اینجا گویا ریشه لغت موؤُده به آیه وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما (بقرة: 255) به معنی ثقل حمل نزدیک است. این نزدیکترین معنایی است که به ذهن می رسد از موجود مؤنثی که بی گناه به قتل رسیده است، چون عرب تحمل نگهداری دختر نداشت. اما در روایات (مانند کتاب کافی و حتی در مجمع البیان به نقل از ابن عباس) ذیل آیه با بیانی شبیه به روش تفسیر قرآن به قرآن آمده است که موؤده موده است: یعنی همان مودت در قربی که اجر رسالت بود: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِي اَلْقُرْبىٌٰ (شوری٢٣). این موؤده کیست؟ همه کسانی که مودت آنها واجب بود ولی عکس آن عمل شد! اولین کسی که از قربای رسول به این ظلم شناخته شده است اباعبدالله است. اما گویا معنای آیه با این مصداق تمام نمی شود. معروفترین موؤده حسین شهید است و گمنام ترین آنها صدیقه شهیده. *** از مرحوم #دولابی نقل است: «خوب است پیروان سایر ادیان خبر ندارند که امت پیغمبر آخر الزمان، با آن همه مهربانی و خیرخواهی پیامبر برای امتش، با دختر پیغمبرشان و با فرزندان او چه کردند، و الا این امت تا قیامت نمی‌توانست سرش را پیش سایر امتها بلند کند. خدا این ننگ را از نظر سایر امم پوشاند». این بیان چند نکته دارد: یکی نامهربانی امت پیامبر با خانواده پیامبر و دیگری پنهان بودن این نامهربانی. در این میان خبر مظلومیت دختر پیامبر مخفی تر است. این ماجرا را اگر چه بزرگانی چون شیخ طوسی و سید مرتضی و ‌شیخ مفید نقل کرده اند اما بازهم‌ خبر همه گیر نیست‌ و این حادثه داستانی نیست که در هر جایی بتوان شنید و خواند چون اهل نظر معتقدند خدا این ننگ را پوشانده است. شاید خواست خدا بوده که روضه مدینه را مانند روضه عاشورا فاش نگوییم و در خلوت بسوزیم و بسازیم... #موؤُده_موده

چرا بعضیها در گروه المیزان نیستند؟ تقدیم به آنها که به مطالعات قرآنی کمتر اهمیت می دهند! لینک #گروه_مطالعاتی_المیزان http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a

از #علامه_طباطبایی چه می دانم؟ از علامه یاد گرفتم که تفسیر باید قرآن به قرآن باشد و‌حتی روایات هم گرچه در تفسیر روایی مفیدند اما آنها هم باید به قرآن عرضه شوند. از این فیلسوف بزرگ فهمیدم که چگونه در عمل قرآن را بالاتر از عرفان و فلسفه بدانیم و تا شاهد قرآنی نداشتیم تأویلات فلسفی و عرفانی را در قضاوتهایمان راه ندهیم. یادگرفتم روح توحیدی قرآن را چگونه در فهم آیات پیدا کنیم و چطور اخلاق را بر اساس مکتب سوم و توحیدگرایی تفسیر کنیم. فهمیدم با تفسیر قرآن به قرآن، نیازی به مجازی دانستن برخی تعبیرات قرآن نیست و واقعا خدا می آید و حقیقتا خدا را می بینیم و جهنم واقعا وجود دارد با تفسیر قرآن به قرآن بسیاری تضادهای ظاهری آیات رفع شدند. فهمیدیم که اسماء الله فرهنگ ویژه قران است و اسماء الحسنی راه های ارتباط با خدا را بهتر بیان می کند. با تفسیر المیزان فهمیدیم که ظاهر بسیاری آیات را بر اساس فهم نامحدود خود درک می کردیم و اگر خدا از روز الست می گوید آن روز دیروز نیست امروز است! فهمیدیم که چطور لایه های مختلف قران را در نظر بگیریم و بدانیم ابراهیم اگر گفت هذاربی می تواند واقعی باشد. از علامه حرفهای تازه شنیدیم؛ از نظریه نزول دفعی قرآن، از برهان حب در سیر ابراهیم، از اینکه غیرخدا همه مؤنث هستند، از او برای نقد نظریات و اصطلاحات غربی هم سخنان مفیدی یاد گرفتیم؛ از نقد «اعتماد به نفس» ، از صراط و سبل و... هنوز هم #علامه_طباطبایی برای ما #ناگفته دارد... #گروه_مطالعاتی_المیزان

#محکم_و_متشابه جلسه سوم چرا در قرآن متشابهات وجود دارد؟ چهارشنبه ۹بهمن۹۸ @estentagh

جلسه #گروه_مطالعاتی_المیزان پنجشنبه 10 بهمن 1398 گفتگوی شیطان با خدا نکات بسیار عمیقی دارد: چرا خدا شیطان را مهلت داد و راه ما را به خطر انداخت؟ چگونه می توانیم از شیطان در امان باشیم؟ ابزار اغوای بشر چیست؟ http://estentagh.blog.ir/post/115

#پرسش: سلام سوالی داشتم در مورد حادثهء قیامت و تعاریفش در قرآن. طبق روایات زمان ظهور و عصر حکومت معصوم آخر(روحی‌فداه) عقل‌ها کامل می‌شه و زندگی و بندگی تا نهایت امکان دنیوی پیشرفت می‌کنه، پس چرا حادثهء قیامت در قرآن این‌قدر وحشتناک توصیف شده؟ چه دلیلی وجود داره عبدصالح خداوند که به‌کمال رسیده چنین باوحشت و هراس با واقعهء قیامت روبرو بشه؟ ممکن هست که این هراس فقط مخصوص انسان‌های سطحی‌نگر و غیر مؤمن باشه؟(چون در قرآن برای مؤمنین از عبارت هیچ ترس و نگرانی بر آن‌ها وارد نخواهد شد، استفاده شده) آیا خشیت الهی لازم هست با وحشت دراین حد همراه باشه؟ پس تکلیف لا‌خوف علیهم و لاهم یحزنون چی می‌شه؟ #پاسخ: سلام اولا زمان ظهور دین‌حق غالب میشه ولی دلیل نیست که دیگر ادیان در حالت مغلوب حضور نداشته باشند بلکه بنابه قرآن اهل کتاب تا روز قیامت باقی هستند. ثانیاً مؤمنین هم در برابر عظمت الهی دچار خوف و خشیت می شوند مانند حال حضرت موسی ع مقابل تجلی بر کوه. اگر منظور از وحشت حال صعق در جلال الهی و فنا و تضرع است، بله این اقتضای عبودیت است. تعبیر لاخوف علیهم می تواند اشاره به ترس های بیگانه‌از ذات انسان مانند ترس در امور دنیوی داشته باشد نه خوف از پروردگار که در حقیقت ذات انسان فانی در اوست

جهت اطلاع و اقدام ‌لازم! کانال خدا و‌دیگر هیچ (کلیه گفتارها و نوشتارها) eitaa.com/rezakarimi http://t.me/karimireza1001 کانال استنطاق (گفتارها و یادداشتهای قرآنی) eitaa.com/estentagh گروه مطالعاتی المیزان (مجازی و حضوری) http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a صفحه اینستاگرام شامل یادداشتها و مطالب شخصی و اخبار و موضع گیری ها Instagram.com/rezakarimi.1001 و اندیشه در کرمانشاه (اخبار و مطالب معرفتی در حوزه علوم انسانی) https://eitaa.com/kermanshah_andishe گروه آوینی خوانی https://eitaa.com/joinchat/3276079139C7667782692 کانال داوری با داوری t.me/davaribadavari

#محکم_و_متشابه جلسه چهارم با محکمات و متشابهات چگونه روبرو شویم؟ (۱) چهارشنبه ۱۶بهمن۹۸ @estentagh

#پرسش بانظریه «ضروری بودن متشابهات» که علامه فرمودند برای من این سوال شد که دلیل وجودمحکمات چیه؟خب آیات کلا متشابه می بودچه مشکلی پیش می آمد؟ واگرامکانش بوده که بعضی آیات محکم نازل بشوند چرا بقیه آیات هم همینطور نازل نشدند و متشابه نازل شدند؟ #پاسخ: اولاً در نظریه «ضروری بودن متشابهات» سخن بر این است که حق و باطل ناگزیر در این دنیا با هم آمیخته شده اند ولی لزومی ندارد که در هر شرایطی باطل کاملاً حق را بپوشاند و همه آیات در هر حالتی متشابه باشند. اصولاً در دنیا باطل محض نمی تواند وجود داشته باشد و قرآن «متشابه بدون محکمات» برای قلبهای ختم نخورده با رحمت الهی سازگار نیست مگر اینکه این متشابهات همان مثانی (آیات معطوف به هم) باشند و به محکمات تبدیل شوند. ثانیاً بستگی دارد که ظرف خواننده چقدر استعداد دریافت حقایق را داشته باشد. برای همین است که به درستی علامه می گوید محکم و متشابه نسبی هستند. یعنی بعضی آیات برای بعضی از قلبها متشابه هستند و برای بعضی محکم. پس ضروری بودن متشابهات برای مردم در مراتب پایین زندگی دنیوی است نه برای آنانکه از تعلقات دنیوی رسته و بالا رفته اند.