eitaa logo
ارتباط موثر
1.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
403 ویدیو
8 فایل
مسیری برای یادآوری و تداوم مطالعه و آموختن مهارت‌های توسعه فردی به خصوص مهارت‌های ارتباطی مربوط به دوره‌های ارتباط موثرِ حجة الاسلام مخدوم این‌کانال با هدف تامل و به کارگیری مهارت‌ها، در هفته به طور متوسط با سه مطلب کاربردی به روز رسانی می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️یک نکته، چند درس به تازگی، پیشانیِ یکی از نوه‌های کم‌سنم باید چند بخیه می‌خورد. وقتی دکتر وسایل را آماده می‌کرد، به کودک گفت: «می‌خوام این قسمت رو بی‌حس کنم تا بخیه‌ها رو احساس نکنی و یه کمی درد داره.» دکتر ادامه داد: «وقتی دارم بی‌حسی می‌زنم، می‌خوام با من از شش تا یک برعکس بشمری.» 🔹احساس درد هنگام زدنِ بی‌حسی اجتناب‌ناپذیر بود؛ اما روشِ خلاقانۀ دکتر این احساس را به تجربه‌های پیش‌بینی‌پذیر تبدیل کرد، تا کودک هم در جریانِ وقایع قرار بگیرد و (هم با مدیریت ذهن)همراه دکتر بشمارد. با این ایده به جای گریه و همکاری‌نکردن، کودک هشت‌ساله آرام شد و با دکتر همکاری کرد؛ چون می‌دانست بعد از شمردن و رسیدن به عدد یک، قسمت دردناک ماجرا تمام می‌شود. کتاب والد همراه/ ص ۱۱۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌بسیاری اوقات به سبب کمبود مهارت، نه تنها روش خلاقانه خاصی برای مهار چالش‌ها نداریم؛ بلکه به طور جدی گماان می کنیم که تنها راه ممکن همان راه حل دردناک قبلی است. @ertebatmoaserdini .
💢وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند! (۱) 🔸چند سال پیش محققان دانشگاه هاروارد تصمیم گرفتند آزمایشی را روی دو گروه انجام دهند: در گروه اول تعدادی از بچه‌های کودکستانی حضور داشتند و در گروه دیگر تعدادی از فارغ‌‌التحصیلان رشته MBA از دانشگاه هاروارد. موضوع رقابت بین این دو گروه عبارت بود از سرهم‌‌بندی کردن بلندترین سازه ممکن با استفاده از رشته‌های ماکارونی، طناب، چسب و مارشمالو. 🔸از هردوی این گروه‌ها خواسته شد تا در یک‌‌زمان محدود و با هر روشی که خودشان صلاح می‌‌دانند عمل کنند و هدف‌شان هم باید افزایش ارتفاع سازه ساخته‌‌شده باشد. هردو گروه‌ در اتاق‌‌های جداگانه کارشان را شروع کردند و تمام فعالیت‌‌ها و گفت‌وگوهای بین اعضای دو گروه ثبت و ضبط می‌شد و پس از پایان وقت داده‌‌شده، سازه‌های ساخته‌‌شده دو گروه ازنظر ارتفاع و همچنین استحکام باهم مقایسه شد. 📄 نتیجه به دست‌آمده همه را شگفت‌‌زده کرد؛ چراکه سازه ساخته‌‌شده توسط بچه‌های کودکستانی هم بلندتر از سازه ساخته‌‌شده توسط فارغ‌‌التحصیلان MBA دانشگاه هاروارد بود و هم خیلی محکم‌‌تر از آن بود و جالب آنکه سازه موردنظر دارای شکلی عجیب و غیرمتعارف بود؛ اما هم ‌‌ارتفاع خوبی داشت و هم خیلی محکم بود حال‌‌آنکه سازه‌‌ای که توسط گروه دیگر یعنی فارغ‌‌التحصیلان دانشگاه ساخته ‌‌شده بود باوجود ساختارمند بودن و شکل هندسی متعارفی که داشت کوتاه‌‌تر و ازنظر استحکام هم ضعیف‌‌تر بود! ⛔️ به نظر شما علت این تفاوت چه بود؟ ادامه دارد... @ertebatmoaserdini .
ارتباط موثر
💢وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند! (۱) 🔸چند سال پیش محققان دانشگاه هاروارد تصمیم گرفتند آزمایشی را روی
💢وقتی بزرگ‌ترها اشتباه می‌کنند! (۲) 🔸بررسی فیلم‌‌ها و صداهای مربوط به مکالماتی که در حین انجام این آزمایش از اعضای دو گروه ضبط شد نشان می‌‌داد گروه فارغ‌‌التحصیلان دانشگاهی بیشتر وقت و انرژی‌‌شان را صرف بررسی جوانب کار و تصور کردن و تجسم ذهنی سازه‌‌ای که قرار بود ساخته شود، می‌کردند و در این میان باهم مشاجره و چالش هم داشتند؛ حال‌‌آنکه اعضای گروه بچه‌های کودکستانی کارشان را خیلی سریع شروع کردند و با کمترین برنامه‌‌ریزی و تجسم ذهنی سراغ استفاده از وسایلی رفتند که برای ساختن سازه در اختیارشان قرار داده ‌‌شده بود و بعدازاینکه به این نتیجه می‌‌رسیدند که در انتخاب مسیر کارشان دچار اشتباه شده‌‌اند به سرعت روشی دیگر را امتحان می‌کردند و در این میان از اشتباهاتشان به‌‌خوبی درس می‌گرفتند و سرانجام هم توانستند یک سازه بلند و محکم آماده کنند. حال‌‌آنکه سازه ساخته‌‌شده توسط گروه فارغ‌‌التحصیلان دانشگاهی که کوتاه‌‌تر بود خیلی زود فروریخت. 🔸بررسی‌‌ها و تحلیل‌‌هایی که بعدها روی این آزمایش انجام شد مشخص کرد که عامل اصلی موفقیت بچه‌ها در این رقابت این بودکه عمده توجه گروه فارغ‌‌التحصیلان بر "اما و اگرها" و «اگر این کار را انجام دهیم این‌‌طور خواهد شد» متمرکز شده بود؛ حال‌‌آنکه تمام توجه گروه بچه‌ها روی «چگونه و چطور» قرار داشت و چگونه انجام دادن کار برای آنها اهمیت بیشتری داشته تا "اما و اگر" های مربوط به نتایج کار. ◀️ در واقع گروه‌ها، سازمان‌ها، نهادها،شرکت‌‌هایی در دنیای پررقابت امروز می‌توانند دست بالا را داشته باشند و رقبا را کنار بزنند که ‌‌مانند این کودکان خیلی سریع وارد عمل شوند و از اشتباهات خود درس گرفته و با جرات و سرعت عمل، سراغ امتحان کردن راه‌های نرفته بروند و برای اتخاذ تصمیمات‌شان منتظر تشکیل گروه‌های متعدد و تصویب کمیته‌های تخصصی نمانند. @ertebatmoaserdini .
21.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 خلاقیت در ارائه پیام 1️⃣ صوتِ این کلیپ توسط هوش مصنوعی و مبتنی بر صدای شهید آوینی تهیه شده است. @ertebatmoaserdini .
13.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 خلاقیت در ارائه پیام 2️⃣ تاثیر ضرب آهنگ(ریتم) و هنر در گستره پژواک پیام @ertebatmoaserdini .
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ انتقاد استاد دانشگاه و کارآفرین از نظام آموزشی: آقای وزیر ولله بالله تالله جواب نمی دهد!/صداوسیما کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ "ر" مثل مادر آموزش خلاقانه یک معلم دبستان @ertebatmoaserdini .
💟 کارگردان زندگی مادر است. او هرگز بیکار نیست. 🇮🇳 اثر هنری بالا را «آجونات»، دانش‌آموز کلاس نهم از هند، کشیده است. او از شنیدن اینکه مادرش شاغل نیست و خانه‌دار است، به ستوه آمده بود؛ چرا که کار‌های گوناگون مادر را می‌دید. از همین رو تصمیم گرفت حرفش را با رنگ و بوم به گوش همگان برساند. 🎨 عنوان نقاشی او «مادرم و مادران، در همسایگی ما» است. وی نقاشی را به معلمش نشان داد. معلم نیز آن را به دفتر ایالتی فرستاد و اکنون این نقاشی طرح روی جلد «سند بودجه جنسیتی» سال ۲۱ - ۲۰ شده است. 🕊 آجونات می‌گوید صحبت کردن برایم سخت است؛ اما در عوض قلم موهایم صحبت می‌کنند: «وظایف متعددی را که مادرم و سایر زنان در طول روز انجام می دهند مشاهده کردم. بیش‌تر آن‌ها شناخته نشده است. بنابراین تصمیم گرفتم آن را روی بوم بیاورم.» نقل از کانال یادگیرنده مادام العمر @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ انتقاد استاد دانشگاه و کارآفرین از نظام آموزشی: آقای وزیر ولله بالله تالله جواب نمی دهد!/صداوسیما کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
⏹ انعطاف‌پذیری شناختی در کودک آموزگار ریاضی در انتهای کلاس، صورت‌مسئله‌ جدیدی را روی تابلو نوشت و گفت: «هر کسی که این مساله را حل کند، یک نمره به او اضافه خواهم کرد». پیشنهاد او هیجان کلاس را برانگیخت؛ «حتما مساله، راه‌حل پیچیده‌ای دارد». فرنوش، دانش‌آموز ممتاز کلاس در ریاضی، با عجله اطلاعات سوال را روی یک کاغذ نوشت و تمام زنگ تفریح درگیر آن بود. با این‌حل حتی پس از چندین کوشش، پاسخ‌اش با داده‌های مسئله تناقض داشت. سرانجام فرنوش، با کلافگی تلاش خود را متوقف کرد. دو روز بعد، آموزگار پاسخ مسئله را از آن‌ها خواست، زهرا، با استفاده از یک راهبرد بسیار ساده، تنها دانش‌آموز موفق در حل مسئله بود. این موضوع دیگران را شگفت‌زده کرد؛ تنها تفاوت، در درک متفاوت او از صورت‌مسئله بود. ❇️ «انعطاف‌پذیری شناختی (ا.ش)، توانایی جابه‌جایی توجه، میان جنبه‌های گوناگون مساله است و به واسطۀ آن، فرد می‌تواند چشم‌انداز و راهبرد خود را نسبت به یک مسئله تغییر دهد» (پرون، آلمی، زلازو؛ ۲۰۱۸). ذهن انسان شبیه به یک نمایش بزرگ است که در آن کارگردان به صورت لحظه‌ای نور را روی بازیگران جابه‌جا می‌کند. در این مثال، نور، همان «توجه» و کارگردان همان، ا.ش است. نمودهای گوناگونی از ا.ش در زندگی روزمره وجود دارد. اغلب، کودکان در بازی‌های خود استفاده‌ی خلاف عادتی از اشیا دارند. برای مثال آن‌ها از ملاقه به عنوان چوب جادو، از قابلمه به عنوان کلاه‌ استفاده می‌کنند. در همۀ این موارد آن‌ها توجه خود را از یکی از آشناترین جنبه‌های شیء به یک جنبۀ کمتر آشنای آن جابه‌جا می‌کنند. در موقعیت کلاس ریاضی، بیشتر دانش‌آموزان نتوانستند توجه خود را از راهبردهای پیشرفتۀ حل مسئله به نفع درک آن به شیوه‌ای متفاوت، جا‌به‌جا کنند، در نتیجه علی‌رغم استفاده از راهبردهای پیشرفته‌تر نتوانستند مسئله را با موفقیت حل کنند. محیط نیز می‌تواند ا.ش را تقویت کند. خانواده‌ای را تصور کنید که برنامۀ گردش آخر هفته‌اش، به علت بارش باران به‌هم خورده است. در چنین موقعیتی پدر و مادرها می‌توانند به کودکان در «جابه‌جایی توجه» خود از برجسته‌ترین جنبۀ ناکامی موقعیت، به سایر جنبه‌ها کمک کنند، . برای مثال می‌توانند به کودک نشان دهند "به‌هم خوردن برنامۀ گردش بسیار ناراحت کننده‌است، اما در عوض موقعیت جدیدی وجود دارد که در آن می‌توانیم از بارش باران لذت ببریم" اهمیت این تمرین‌های ساده در این است که پس از مدتی، کودکان صدای والدین خود را درونی می‌کنند و در موقعیت‌های چالش برانگیز مشابه به صورت خودکار از ا.ش استفاده می‌کنند. 🖊دکتر حامد صفایی @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
💟 کارگردان زندگی مادر است. او هرگز بیکار نیست. 🇮🇳 اثر هنری بالا را «آجونات»، دانش‌آموز کلاس نهم از هند، کشیده است. او از شنیدن اینکه مادرش شاغل نیست و خانه‌دار است، به ستوه آمده بود؛ چرا که کار‌های گوناگون مادر را می‌دید. از همین رو تصمیم گرفت حرفش را با رنگ و بوم به گوش همگان برساند. 🎨 عنوان نقاشی او «مادرم و مادران، در همسایگی ما» است. وی نقاشی را به معلمش نشان داد. معلم نیز آن را به دفتر ایالتی فرستاد و اکنون این نقاشی طرح روی جلد «سند بودجه جنسیتی» سال ۲۱ - ۲۰ شده است. 🕊 آجونات می‌گوید صحبت کردن برایم سخت است؛ اما در عوض قلم موهایم صحبت می‌کنند: «وظایف متعددی را که مادرم و سایر زنان در طول روز انجام می دهند مشاهده کردم. بیش‌تر آن‌ها شناخته نشده است. بنابراین تصمیم گرفتم آن را روی بوم بیاورم.» نقل از کانال یادگیرنده مادام العمر @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
🔷 تجربه‌ای از یک مدرس موفق و خلاق «تقلب» و یادگیری عمیق! به قلم: دکتر حامد صفایی‌پور تدریس را تمام کردم و مشغول جمع‌کردن کیفم شدم. چند دقیقه‌ای به زنگ مانده بود. رو به کلاس گفتم: «بسیار خب! هفته آینده از این سه فصل امتحان می‌گیرم». صدای اعتراض بچه‌ها بلند شد: آقا ما نمی‌رسیم!؛ به خدا همان روز امتحان داریم؛ سه فصل زیاده! و از این صحبت‌ها. گفتم: «مطالب زیادهِ؟» پاسخ دادند: «بله خیلی». گفتم: «بسیار خُب، با خودتان تَقلُّب همراه بیاورید(!)». سکوت و لبخندی کلاس را گرفت؛ «واقعا آقا؟»؛ «بله! می‌توانید نصف کاغذ آ-چهار تقلُّب همراهتان بیاورید». زنگ خورد. با نگاهی به چهره‌های غافلگیرشده بچه‌ها از کلاس خارج شدم. هفته اینده با شوق دیدن تقلب‌های بچه‌ها به کلاس آمدم! وقتی وارد کلاس شدم گویی چند میناگر در حال کشیدن گُل و بوته‌هایی ظریف بر کاغذ اند؛ میکروفیل‌هایی تودرتو با نظمی هندسی و تماشایی. بچه‌ها مثل جلسات ارائه دانشجویان معماری در آتلیه‌های هنری، کاغذهای تقلب یکدیگر را می‌دیدند. برخی تلاش کرده بودند همه کتاب را در این، به قول خودشان، «یُخته‌جا»، جا دهند و برخی هم برگۀ تقلب نهایی را پاکنویس کرده بودند و درخت‌واره‌های مفهومی ترسیم کرده بودند. با شروع آزمون گفتم: «وقت آزمون یک ساعت است؛ نیم ساعت دوم می‌توانید از تقلب‌ها استفاده کنید». نیم ساعت گذشت. فرمان صادر شد. تقلب‌ها را در آوردند. برخی همه پاسخ‌ها را نوشته بودند و از سر سیری به تقلب‌ها نگاه می‌کردند. گاهی هم نگاهی به من! که ناسزای آبداری در آن نهفته بود. پنج دقیقه پایانی گفتم می‌توانید «تقلب‌هایتان را به دوستانتان تقلب بدهید». بامزه بود. بچه‌ها تقلب‌ها را جابه‌جا می‌کردند. وقت تمام. بچه‌ها یکی یکی برگه‌ها را تحویل می‌دادند و هنگام خروج از کلاس چیزی می‌گفتند: 💎«آقا اجازه! ما از تقلب استفاده نکردیم! خودمون بلد بودیم» 💎«آقا اجازه! ما اینقدر که برای نوشتن این تقلب وقت گذاشتیم روی کتاب وقت گذاشته بودیم تمام شده بود!» 💎«آقا اجازه! این سوال‌ها را با تقلب که هیچی با خوردن کتاب را هم نمی‌شد جواب داد. با بدجنسی تمام از درون می‌خندیدم. ما معلمان باید کاری کنیم که بچه‌ها با همان روشی که تقلب می‌کنند، درس بخوانند. تا به حال توجه کرده‌اید که تقلب، نیازمند چه سطحی از مهارت‌های شناختی است؟ در تمرین ما، کم بودن جا، برای نوشتن تقلب، نیاز به ترسیم «نقشه‌ مفهومی» را به وجود می‌آورد. دانش‌آموزان مجبورند مطالب را به صورت ساختارمند بفهمند. امتحان، پرسش کلاسی و همه بخش‌های نظام آموزشی فرصتی برای یادگیری اند. @ertebatmoaserdini .