eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.7هزار دنبال‌کننده
248 عکس
63 ویدیو
19 فایل
✍🏻 سیدعلی روح‌الامین دکترای فلسفه‌ی هنر | طلبه‌ی درس‌خارج قم «وارستگی» دفتر قدم‌زدن در اقلیم حیرت است؛ میان متن، معنا، و سکوت ارتباط>> @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال، روا است)
مشاهده در ایتا
دانلود
همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» امروز، چهارشنبه، ۲۱ آبان ۱۴۰۴ با پیام استاد داوری اردکانی به میزبانی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی آغاز به کار کرد: 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🔎 https://varastegi.ir/3599 «به نام خدایی که هرچه هست از اوست و علم را هم او به ما آموخته و ‌بخشیده است. از استادان عزیز آقایان دکتر علی‌اکبرصالحی و دکتر جواد صالحی ممنونم که سالخورده گوشه گرفته‌ای را برای ایراد سخن در این مجلس شریف دعوت فرموده‌اند. من افتاده و ناتوانم و سخنی که لایق چنین مجلسی باشد ندارم اما چون خود را موظف به اجابت دعوت و اطاعت امر می‌دانم چیزی که به نظرم رسیده است نوشته‌ام و تقدیم می‌کنم. خلاصه نظرم اینست که هوش مصنوعی، چیزی بیش از یک ماشین عظیم پر از اطلاعات و اطلاعات‌پرداز است. هوش مصنوعی می‌تواند منشاء آثار مفید و مضر باشد. اما به احتمال قوی در جهانی که نشان مهر و دوستی در آن کمتر ‌پیدا و میل به قهر و دشمنی غالب است، قدرت ویرانگری بیشتری دارد. ادامه پیام در پست بعدی... ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» امروز، چهارشنبه، ۲۱ آبان ۱۴۰۴ با پیام استاد داوری اردکانی به م
ادامه قبل... هوش مصنوعی، مرحله اخیر رشد تکنولوژی است و خدا کند که مرحله آخر آن نباشد. این تکنولوژی که حضور علم را در آن آشکارا می‌توان دید تعلق به عصری دارد که بشر در آن کوشید و تا حدودی توانست طبیعت و هر چه در جهان است را به تصرف خود درآورد و مهار کند. قوام این عصر با تکنیک بود. فهم و درک و تصور غالب این است که تکنیک وسیله‌ای در اختیار آدمی است و برای رفع نیازهای آدمی پدید آمده است. یعنی تکنیک را با حرفه و صنعت قدیم اشتباه می‌کنند ولی تکنیک صورت کامل، صنعت قدیم نیست و ‌از حیث ماهیت با آن تفاوت دارد. کسانی که می‌پندارند تکنیک از جنس صنعت قدیم است ملتفت نیستند که تکنیک با خواست و بر اثر اظهار نیاز آنان پدید نیامده بلکه از لوازم اصلی جهان مدرن برای تسخیر و تصرف طبیعت بوده و مردمان پس از پدید آمدن خود را به آن محتاج دیده و وابسته‌اش شده‌اند. کسانی هم تا آنجا پیش رفته ‌و گفته‌اند که ممکن است روزی بیاید که بشر، برده تکنیک شود. آنچه محرز است اینکه تکنیک راه خود را می‌رود و به نیازهای مردمان کاری ندارد، بلکه می‌آید و مردمان را به آنچه آورده است نیازمند می‌سازد. هوش مصنوعی مرحله اخیر رشد تکنیک است و بیم آن می‌رود که آخرین مرحله آن باشد. زیرا، دارای قدرتی است که می‌تواند جهان را به هرصورتی که می‌خواهد تصویر کند و با دگرگون جلوه دادن وضع جهان و احوال مردمان و حوادث و کارها و چیزها، نظم جهان را بر هم زند و هر آشوبی که بتواند در هر جا پدید آورد. اکنون وقتی از هوش مصنوعی می‌گوییم، بیشتر نظر به فایده‌اش داریم و بر لزوم برخورداری از آن تأکید می‌کنیم و کمتر می‌اندیشیم که این ماشین هوشمند بر سر جهان و مردم جهان چه می‌تواند بیاورد. اگر اثر وجودی‌اش چیزی باشد که تاکنون از آن دیده‌‌ایم، بیشتر می‌توانیم آن را خطرناک بدانیم. هوش مصنوعی با لطیفه‌های عجیبی که زیر دام و دانه خود دارد، می‌تواند در یک لحظه جهان را پرآشوب و حتی نابود کند. این گمان که اختیار هوش مصنوعی به دست صاحبان آن است، توهم بدی است. هوش مصنوعی در جایی وجود دارد که آنجا کانون قدرت باشد و همواره با قدرت است نه در اختیار دانشمندان. هوش مصنوعی، انسان خردمند نیست. طراحان آن نیز در ابتدا نمی‌خواستند که انسان مصنوعی بسازند. مع‌هذا شاید از جهاتی به انسان مصنوعی شبیه باشد. بعضی از رمانتیک‌های اروپا صورتی از بشر مصنوعی را در خیال خود پرورده بودند که یکی از آنها هیولای فرانکّنشتاین بود. موجودی خطرناک که ویرانگر بود و آدم می‌کشت. اما بالاخره کشته شد. نمی‌دانیم اگر هوش مصنوعی هم به کارهای خطرناک دست بزند و حامل طرحی برای کشتار آدمیان باشد، مردمانی باقی می‌مانند که بتوانند او را از میان بردارند. شاید اگر بخواهد همه چیز را نابود کند وقتی کارش را انجام داد وجودش دیگر وجهی نداشته باشد و خود به خود از میان برود. آنچه اکنون اهمیت دارد این است که از هوش مصنوعی رو نگردانیم اما شیفته آن نباشیم که این شیفتگی با خرد و دانایی نمی‌سازد. هوش مصنوعی مانند هر تکنولوژی دیگر فایده‌ها دارد و از عهده کارهای بزرگ برمی‌آید اما در وضع کنونی بیشتر به کار ویرانگری می‌آید زیرا قدرت در مسیر ویرانگری است. هوش مصنوعی هم میلش به سوی قدرت است‌ و کاری به صلح و صلاح و بهبود زندگی انسان ندارد. شاید بتواند با محاسبه، صلاح را تشخیص دهد اما آن را ترجیح نمی‌دهد زیرا در بند خوب و بد و زشت و زیبا نیست. سرمایه‌اش هم اطلاعات است بی‌آنکه از خرد عملی بهره داشته باشد. ما اکنون نسبتی با تکنیک داریم که نمی‌توانیم از آن رو بگردانیم. امیدواریم هوش مصنوعی هرچه هست پایان تکنولوژی نباشد. از دانشمندان مجلس استدعا دارم به پرسش‌ها و ابهام‌هایی که در باب کارکرد هوش مصنوعی وجود دارد پاسخ بدهند. هوش مصنوعی تنها تکنیکی است که مردم نیز به آن اظهار علاقه می‌کنند و در انتظار آنند و چه خوب است به آنها گفته شود که چه انتظارهایی با آن برآورده می‌شود و چه کارهایی از عهده اش بر نمی‌آید. مشکل اساسی این است که از این ساخته دست آدمی، می‌توان سؤال و درخواست داشت اما نمی‌توان برایش تکلیف معین کرد. جهان کنونی را تکنیک راه می‌برد و متاسفانه نمی‌دانیم این راه به کجا می‌رود. سخن را با درود و احترام به حاضران گرامی پایان می‌دهم. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🔎 https://varastegi.ir/3599 ✍🏻 رضا داوری اردکانی ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» امروز، چهارشنبه، ۲۱ آبان ۱۴۰۴ با پیام استاد داوری اردکانی به م
‌ ‌ 🔻در مسیر بی‌مقصدِ «تکنیک»؛ تاملی بر پیام دکتر داوری اردکانی درباره هوش مصنوعی https://varastegi.ir/3606 🔸 پیام استاد داوری اردکانی در همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی»، فراتر از یک هشدار ساده، یک تشخیص فلسفی از وضعیت کنونی تمدن است. این پیام نه به دنبال ارائه راهکار فنی است و نه در پی یک مخالفت ساده‌انگارانه؛ بلکه دعوتی است به «تفکر» درباره‌ی امری که پیش از آنکه ماهیتش را بشناسیم، تمام شئون زندگی‌مان را فرا گرفته است. 🔹 هایدگر میان «تِخنه» یونانی و «تکنیک» مدرن تفاوت قائل می‌شود. «تخنه» در معنای باستانی آن، نوعی «آشکارسازی» یا «پرده‌برداری» بود. صنعتگر قدیم (مانند کوزه‌گر یا نجار) به طبیعت کمک می‌کرد تا چیزی را که بالقوه در خود دارد، آشکار کند. در این فرآیند، یک رابطه‌ی متقابل و محترمانه با ماده وجود داشت. صنعتگر تابع ریتم و ظرفیت‌های طبیعت بود. ادامه یادداشت در پست بعدی... ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔻در مسیر بی‌مقصدِ «تکنیک»؛ تاملی بر پیام دکتر داوری اردکانی درباره هوش مصنوعی https://varastegi.
‌ ‌ ادامه پست قبل... 🔸 از نگاه هایدگر، ذات تکنولوژی مدرن، یک ابزار نیست، بلکه نحوه‌ای از «انکشاف» است که هرچه را در جهان، به منزلهٔ «ذخیره‌گاه» یا منبعی برای بهره‌برداری و سفارشی‌سازی آشکار می‌کند. تکنیک مدرن طبیعت را نه یک شریک، بلکه یک «انبار» می‌بیند که باید به تسخیر درآید، مهار شود و انرژی‌اش استخراج گردد. رودخانه دیگر یک جریان طبیعی نیست، بلکه منبعی برای تولید برق است که باید بر آن سد زد. زمین دیگر بستر رویش نیست، بلکه معدنی است که باید منابعش را استخراج کرد. 🔹 هوش مصنوعی، برخلاف باور رایج، نه «ابزاری برای انسان»، بلکه «ظهور نهاییِ یک منطق وجودی» است که از قرن‌ها پیش، با اندیشهٔ مدرن آغاز شد: منطقِ تسخیرِ طبیعت، منطقِ موضوع‌سازیِ جهان، و منطقِ دگرگونیِ همه‌چیز به «ذخیرهٔ قابل استخراج» 🔸 مهم‌ترین و هشدارآمیزترین فراز پیام این است: «آنچه محرز است اینکه تکنیک راه خود را می‌رود و به نیازهای مردمان کاری ندارد، بلکه می‌آید و مردمان را به آنچه آورده است نیازمند می‌سازد.» این وارونگی، جوهر تحلیل هایدگر از ماهیت تکنولوژی است که آن را «گِشتل» می‌نامد. گشتل آن چارچوب و منطق فراگیری است که کل جهان (طبیعت، انسان، فرهنگ) را وادار می‌کند تا خود را به منزله‌ی یک «ذخیره‌ی قابل محاسبه و بهینه‌سازی» عرضه کنند. خطر گشتل این است که دیگر ابزاری در دست ما نیست، بلکه ما خود به کارگزاران و اجزای این سیستم تبدیل شده‌ایم. ما دیگر از تکنیک «استفاده» نمی‌کنیم، بلکه در درون منطق آن «زندگی» می‌کنیم. این همان «نیازمند ساختن» است. ما قبل از اختراع گوشی هوشمند، «نیاز» به اتصال ۲۴ ساعته نداشتیم. این تکنیک بود که آمد و این نیاز را در ما «ایجاد» کرد. 🔹 فوکو نشان می‌داد که چگونه نهادها (زندان، بیمارستان، مدرسه) با تولید «دانش» دربارهٔ انسان (مجرم، بیمار، شاگرد)، ابزارهای جدیدی برای نظارت، کنترل و هنجارسازی ایجاد می‌کنند. هوش مصنوعی، با توانایی بی‌سابقه‌اش در گردآوری، تحلیل و تولید داده، قدرتمندترین نظام دانش در تاریخ بشر را ایجاد کرده است. از منظر فوکو، قدرت یک «شبکه» است، نه یک «شیء» که کسی صاحبش باشد. هوش مصنوعی تبدیل به یک سازوکار محوری در شبکه‌ی قدرت مدرن شده است. این یک ابزار بی‌نظیر برای اعمال «قدرت/دانش» است. الگوریتم‌ها با تحلیل کلان‌داده‌ها، «حقیقت» را درباره‌ی ما تولید و همزمان ما را بر اساس آن «مدیریت» می‌کنند. یعنی هوش مصنوعی نه در خدمت انسان، بلکه در خدمت نظمی است که انسان را به ابژه‌ای برای پیش‌بینی، کنترل و بازتولید تبدیل می‌کند. 🔸 فوکو می‌گفت: هر عصری شکل خاصی از «سوژه‌سازی» دارد؛ شاید امروز، سوژه‌ی ما دیگر «سوژه‌ی خودآیینِ دکارتی» نیست، بلکه «پروفایل داده‌ای» است که الگوریتم‌ها آن را ساخته‌اند. 🔹 دعوت نهایی دکتر داوری یک دعوت به «تفکر» است. تفکری که در برابر شیفتگی مقاومت کند و اجازه ندهد درخشش خیره‌کننده‌ی این «ماشین هوشمند»، ما را از پرسش درباره‌ی مسیر تاریکی که «تکنیک» ما را در آن راه می‌برد، غافل سازد. این پیام، زنگ خطری است که ما را از خواب‌رفتگی در آسایش تکنولوژیک بیدار می‌کند و به مسئولیت خطیر اندیشیدن به زمانه‌ی خود فرامی‌خواند؛ پیش از آنکه راه، به مقصدی نامعلوم و بی‌بازگشت ختم شود. 🔸 تکنولوژی تقدیر ماست، اما نه سرنوشت محتوم. ما می‌توانیم با آن نسبتی خردمندانه برقرار کنیم—نه انکار، نه پرستش. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🔎 https://varastegi.ir/3606 ✍🏻 سید علی روح الامین ‌ ‌ ‌ ‌
دکتر داوری: نگرانم اطلاعات جای دانایی را بگیرد! رضا داوری اردکانی در گفتگوی جدیدی که امروز به مناسبت هفته کتاب منتشر شد، از سرنوشت کتاب، هوش مصنوعی و بحران خرد عملی می‌گوید... جهت مطالعه متن کامل مصاحبه جدید ایشان به لینک زیر بروید: https://varastegi.ir/3618
اکنون، در این زمان، ما هنوز به کتاب و وضع آن کمتر می‌اندیشیم. کتاب مسئله آینده است. اگر امروز طبع و نشر کتاب مشکل دارد، فردا این مشکلات افزایش می‌یابد و شاید حتی انتشار کاغذی کتاب تعطیل شود و همه، کتاب‌ها و مقالات را در گوشی‌های موبایل بخوانند. این تحول بی‌ارتباط با علایق و روحیات مردم نیست. اگر صورت رجوع به علم و اطلاعات تغییر می‌کند، این تغییر تناسبی با روزگار مردمان و درک و فهم و روحیات آنان دارد. درست بگویم، کتاب ممکن است از وضع و صورت کنونی‌اش خارج شود و مردم هم از این وضع صرف‌نظر کنند. در این صورت که فقط صورت کتاب تغییر نمی‌کند، مضمون آن هم دگرگون می‌شود، تا آنجا که شاید دیگر نتوان نام کتاب بر آن‌ها نهاد. متن کامل: https://varastegi.ir/3618
زمان ما، زمان اطلاعات است. در جهان پر از معلومات و انبوه اطلاعات، باید نگران بود که اطلاعات جای فهم و درک را بگیرد. جهان ما اکنون به انبار اطلاعات تبدیل شده است و هر روز این انبار بزرگ‌تر می‌شود. مردم زمان ما هم مردم دیگر می‌شوند و پاسخ پرسش‌هایشان را به‌آسانی در صفحه موبایل خود پیدا می‌کنند. وقتی اطلاعات عمومی چندان بر زندگی آدمی غالب شود که جای دانایی را نیز بگیرد، کار چاپخانه هم به پایان می‌رسد. اما این تحول با سرعت روی نخواهد داد. متن کامل: https://varastegi.ir/3618
کتاب نه‌فقط وسیله یادگیری، بلکه شریک و رفیق تامل و تحقیق اهل نظر و متفکران و دانشمندان بوده است. آنچه مایه نگرانی است، این است که مبادا اطلاعات جای دانایی را بگیرد، تفکر نیز بیشتر در پرده رود. در این صورت دیگر به کتاب چاپی هم نیازی نیست. متن کامل: https://varastegi.ir/3618
در قدیم، سیاست گرچه از علم بی‌نیاز نبوده، به آن وابستگی نداشته است. در زمان ما، سیاست به علم و تکنولوژی وابسته است.
علم عملی در قیاس علم نظری، به‌نحوی آشکارتر با درک زمان نسبت دارد.صاحبان خرد عملی، سخنگویان زمان خویش‌اند. آن‌ها اگر باشند زمان و امکان‌هایش را خوب می‌شناسند و احیاناً صاحب فضیلت اخلاقی و اهل درک و فهم سیاسی‌اند.
در نظم تکنیکی، سیاست به قدرت علم و تکنیک وابسته است. سیاستمداران زمان ما باید از قدرت علم و تکنیک و اقتضاهای جامعه جدید آگاه باشند. این آگاهی، بخشی است از «خِرَد عملی». متن کامل: https://varastegi.ir/3618