eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
38.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
834 ویدیو
87 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سید یاسر جبرائیلی
⚡️صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیت‌بخشی" به بازیگران 🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازه‌
📎 به مناسبت پخش سریال پایتخت ۶ 🔺صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیت‌بخشی" به بازیگران 🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازه‌ای مرجعیت اجتماعی یافته‌اند که در بزنگاه‌های مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش‌های اساسی و بعضا تعیین کننده ایفا می‌کنند؟ آیا آنان شایستگی چنین جایگاهی را در جامعه دارند؟ 🔹پیش از پاسخ به این سوال، باید در شخصیت بازیگران دقیق شویم. بازیگر کیست؟ بازیگر در واقع هنرمندی است که می‌تواند ذهن خود را در اختیار نویسنده و جوارح خود را در اختیار کارگردان بگذارد تا به دستور آنها بگوید و بجنبد. بازیگر به اختیار خود نه سخنی می‌تواند بگوید و نه حرکتی می‌تواند بکند. اواخر سال ۱۳۹۷ اتفاقی افتاد که اشاره به آن، در لمس بیشتر این معنی به ما کمک می‌کند. وقتی خشایار الوند، نویسنده سریال پایختت چهره در نقاب خاک کشید، دیدیم که کل پروژه متوقف شد؛ نقی معمولی با رفتن خشایار الوند دچار مرگ مغزی شد و از سیروس مقدم که مسئول تنظیم حرکات جوارح او بود نیز، کاری برای احیایش برنیامد. آقای مقدم حرف جالبی در تلویزیون زد و گفت من تجربه از دست دادن عوامل را در میانه کار دارم و پس از فوت خانم پوپک گلدره، بازیگر دیگری را جایگزین کردم. اما نویسنده را نمی‌توان جایگزین کرد و آقای مقدم هم نتوانست. نویسنده خالق همه شخصیت‌های فیلم و داستان فیلم است و جایگزین ندارد. 🔹حال پرسش اینجاست که چرا علاقه مردم به شخصیت نقی معمولی-که مخلوق ذهن خشایار الوند است- آقای محسن تنابنده را تبدیل به سلبریتی می‌کند و او در مسائل گوناگون از موضع و جایگاه نقی معمولی اظهار نظر می‌کند؟ آیا او این حق را دارد؟ آیا تبدیل شدن بازیگران به صاحب‌نظران اجتماعی، سوء استفاده و سرقت شخصیت محبوبی نیست که نویسنده خلق کرده است؟ 🔹پاسخ این سوالات البته روشن است. اما چه چیزی باعث شده است که بازیگران، به چنین جایگاهی در اجتماع برسند؟ به نظر می‌رسد مقصر اصلی در این سرقت شخصیتی، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران سازمان صدا و سیما هستند. سازمان صدا و سیما به جای اینکه بیینده را از این وهم در بیاورد که آنچه دیده است، فیلم است و آنکه بازی می‌کند، در حال اجرای دستورات نویسنده و کارگردان است، در فضای خارج از فیلم بیشتر به وهم این‌همانی معمولی-تنابنده دامن می‌زند. وقتی گاه و بیگاه، در برنامه‌های مناسبتی، بازیگر میهمان است و مجری از علائق و سلایقش تا نظراتش درباره مسائل گوناگون از او سوال می‌کند، روشن است که این بازیگر دچار توهم صاحب‌نظر بودن در امور گوناگون جامعه خواهد شد. درباره خوانندگان محترم نیز مسئله همین است. حنجره خوبی دارند و توانسته‌اند مفهومی که شاعر می‌سراید و با وزنی که او ساخته، صدایی بسازند، اما گاه شخصیت شاعر را به سرقت می‌برند و چنان رفتار می‌کنند که گویی آنچه خوانده‌اند، سخن خود آنهاست. 🔹وقتی این توهم، هم در بازیگر و هم در مردم، ایجاد شد، بازیگران یا به استخدام سیاسی درمی‌آیند و در بزنگاه‌های سیاسی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند، یا اینکه دوز این توهم در جامعه چنان بالا می‌زند که بازیگران سیاستمدار می‌شوند. 🔹این وضعیت متوهمانه، حاصل نگاه تفرجگاهی به جای نگاه دانشگاهی به صدا و سیماست. هدف صدا و سیما نباید سرگرم کردن مردم و گذراندن وقت آنها باشد، بلکه هدف باید اعتلای سواد و فهم و درک و آگاهی مردم باشد. سلبریتی‌پروری و مرجعیت‌بخشی به آنها، با این اهداف متعالی در تضاد و تناقض است. 🔹خوب است دوستان تصمیم‌گیر در صدا و سیما، اگر هم بنا دارند به جای دانشمندان و صاحب‌نظران، عوامل فیلم و سریال را به برنامه‌ها دعوت کرده و از علایق و سلایقشان سوال کنند، به جای بازیگران نویسندگان فیلم‌نامه‌ها، و به جای خوانندگان، شاعران را دعوت کنند تا درباره آنچه خلق کرده‌اند با مردم سخن بگویند. @syjebraily
صدای چکمه‌های سربازان صندوق می‌آید... بانک مرکزی جمهوری اسلامی از صندوق بین‌المللی پول در زمینه «هدفمندی یارانه‌های انرژی» درخواست کمک فنی کرده و IMF نیز موافقت کرده است. در همین ایام، هفته نامه تجارت فردا رسما به اجرای پروژه بچه‌های شیکاگو در ایران و تکرار تجربه شیلی اعتراف و افتخار کرده است. برادر و خواهر هم‌وطن! اگر حتی به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه اعتقادی ندارید، اگر در دل‌تان ذره‌ای مهر ایران هست، تاریخچه اجرای سیاست‌های IMF در جهان را بخوانید؛ پروژه بچه‌های شیکاگو و نتایج فاجعه‌بار آن در شیلی دوران دیکتاتوری پینوشه را بخوانید. 🔺تجربه سقوط دولت شیخ حسینه واجد را نیز تقدیم می‌کنم به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دستگاه‌های امنیتی کشور که مسئولیت حفظ نظام را بر دوش دارند: ✨ رد پای IMF در سقوط دولت شیخ حسینه ‎ دولت بنگلادش سقوط کرده و کارشناسان و رسانه‌های وابسته به جریان سرمایه‌داری، در حال روایت همه چیز هستند به جز حقیقت ماجرا... انرژی یک کالای کلیدی است که تغییر قیمت آن، دومینووار روی همه کالاها اثر می‌گذارد. به همین دلیل بود که پس از جنگ اوکراین و وقوع بحران انرژی در اروپا، کشورهای اروپایی بلافاصله تئوری‌های اقتصاد بازار را کنار گذاشتند و مبالغ عظیمی یارانه به شهروندان خود پرداخت کردند تا اثر افزایش قیمت‌های انرژی را تا حدودی جبران نماید. برای نمونه، سال 2022 دولت آلمان یک بسته یارانه 300 میلیارد یورویی برای صیانت از شهروندان خود در برابر افزایش قیمت انرژی اختصاص داد. اما در همین دوران بحران، صندوق بین المللی پول یک نسخه متفاوت برای بنگلادش بحران‌زده ارائه کرد. بهمن 1401 صندوق بین المللی پول اعلام کرد که در ازای یک برنامه اصلاحات اقتصادی 44 ماهه، با اعطای 4.7 میلیارد دلار وام به بنگلادش موافقت کرده است. در بیانیه IMF تصریح شده بود که این برنامه اصلاحات اقتصادی، در عین حال که موجب ثبات اقتصاد کلان و رشد پایدار اقتصادی می‌شود، از آسیب دیدن اقشار ضعیف جلوگیری خواهد کرد. روز بعد خبرگزاری رویترز این وام را یک پیروزی برای شیخ حسینه نخست‌وزیر این کشور خواند که در سال 2024 یک انتخابات پیش رو دارد. از جمله اصلاحات پیشنهادی صندوق بین المللی پول «معقول سازی یارانه‌ها» بود. صندوق در نسخه خود آورده بود که «معقول‌سازی یارانه‌های انرژی منابع مالی را برای هزینه‌های توسعه‌ای و اجتماعی آزاد خواهد کرد. هرچند افزایش اخیر قیمت‌ها، قیمت بنزین را به نرخ جهانی نزدیک کرده است، اما پیش بینی می شود که یارانه های برق و گاز در سال مالی 2023 به 0.9 درصد GDP برسد. در دوران اجرای برنامه اصلاحات اقتصادی، اجرای مکانیسم تعدیل قیمت سوخت بر اساس فرمول، کمک خواهد کرد که درباره عدم پرداخت یارانه سوخت اطمینان حاصل شود. مقامات بنگلادشی همچنین گزینه‌های مختلف را برای کاهش تدریجی یارانه‌های برق و گاز در عین تقویت تور ایمنی اجتماعی (برای جلوگیری از آسیب دیدن اقشار ضعیف)، بررسی خواهند کرد». (دقت کنید که یارانه 300 میلیارد یورویی دولت آلمان، معادل 7.5 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است!) با آغاز برنامه، پروژه افزایش قیمت برق و گاز برای مردم بنگلادش کلید خورد. تعرفه گاز در بنگلادش طی سال 2023 میلادی 178.8 درصد افزایش یافت و روند افزایش قیمت، در سال 2024 نیز تداوم یافت. قیمت برق نیز پس از آغاز اجرای برنامه صندوق به همین ترتیب افزایش یافت که اثر دومینووار روی قیمت کالای اساسی داشت. جامعه بنگلادش آماده یک جرقه بود که منفجر شود. این جرقه با اعتراضات دانشجویی به حکم دادگاه عالی بنگلادش مبنی بر احیای سهمیه 30 درصدی استخدام فرزندان افراد شرکت کننده در جنگ آزادسازی بنگلادش (که باعث جدایی پاکستان شرقی و تشکیل کشور بنگلادش در سال 1971 میلادی شد)، رقم خورد. این اعتراضات، بستری برای وقوع شورش‌های اجتماعی شد و به سرنگونی دولت ختم شد. یک بار دیگر، آتش خشم ناشی از فشار اقتصادی که زیر خاکستر نهفته بود، با یک جرقه فرهنگی شعله کشید. صندوق بین المللی پول پس از سرنگونی دولت شیخ حسینه بیانیه جالبی داده است: «عمیقا بابت تلفات جانی و جراحات وارد شده بر افراد غمگین هستیم اما به حمایت از تلاش‌ها برای تضمین ثبات اقتصادی و تداوم رشد فراگیر ادامه خواهیم داد». لیبرال های ایرانی در حال روایت سازی برای سرنگونی دولت بنگلادش هستند. یکی می‌نویسد شورش نسل Z، دیگری می نویسد اعتراض به حکومت دیکتاتوری شیخ حسینه... یک سوال در اینجا باقی می ماند و آن اینکه چرا IMF اینهمه اصرار بر افزایش قیمت انرژی در کشورهای در حال توسعه و جهان سومی دارد. پاسخ را از گزارش 6 مهر 89 صندوق درباره اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران برایتان نقل می‌کنم: «ایران انرژی بیشتری برای صادرات خواهد داشت». @syjebraily