eitaa logo
شهرستان ادب
1.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
371 ویدیو
8 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
جبریل، مقیم آستانت افلاک، حریم بارگاهت... @shahrestanadab
کتاب یک «تکه ابر» مجموعه روایت‌هایی برای پیامبر اکرم(ص) است. در این کتاب، شش قصه به انتخاب مجید قیصری دیده می‌شود که غالب این داستان‌ها، برگزیدگی جشنوارهٔ خاتم را در کارنامهٔ خود می‌بینند. شخصیت‌های محوری قصه‌های این کتاب، هر کجا که باشند، از اورشلیم و فرانکفورت گرفته تا خیابان‌های تهران، هر کدام داستان زندگی خودشان را دارند و در پی گمشده‌ای می‌گردند؛ از دختری که دنبال یک تکه ابر است تا کارگردانی که بین کودکان، در تب‌وتاب انتخاب بازیگری برای نقش کودکی‌های پیامبر است. @shahrestanadab
جبریل آمد. رسول او را گفت: «ای برادر، چرا چنین دیر آمدی؟ از دل یافتی که دوستِ خویش را در چنین وقت فروگذاشتی؟» جبریل گفت: «یا رسول‌الله، معذورم دار که در آسمان‌ها همی موکب ساختم استقبالِ جانِ تو را، تا همه روان‌های پیغامبران حاضر آمدند بر درهای آسمان تحیّتِ جانِ تو را.» رسول گفت: «یا جبریل، مرا همه اندوه امت است تا حالِ ایشان از پسِ مرگ من چون بوَد.» جبریل گفت: « دل شاد دار که همه فریشتگانِ آسمان‌ها شادی می‌کنند: بر درهای آسمان ایستاده جلوۀ جانِ تو را و حورالعین و وِلدان و غِلمان بهشت نظارۀ جانِ عزیزِ تو را.» رسول گفت: « نه از اینت می‌پرسم، هیچ خبرداری تا حالِ امتِ من از پسِ مرگِ من چون خواهد بودن و نگاهدارِ ایشان کی باشد؟» جبریل گفت: «هم اکنون خبر با تو دهم.» پرّی بزد و ناپدید گشت و در ساعت بازآمد گفت:‌ «یا محمد، خدایت می‌ سلام کند و می‌گوید دل شاد دار که نگهدارِ امتِ تو من باشم.» رسول گفت: «کنون خوش‌منش گشتم به مرگ.» @shahrestanadab