🔸 این رفتارهاست که انسان رو به شهادت نزدیک می‌کنه... |دبیرستان رشته‌ی ریاضی می‌خوند و با برنامه‌های قرآنی سرش از همیشه شلوغ‌تر بود. وقتی هم خسته و هلاک به خونه بر می‌گشت، مامان دوست داشت کنارش بشینه تا ببیندش. محسن تا وقتی پیش مامان نشسته بود، پاش رو دراز نمی‌کرد. حتی گاهی کم کم پلک‌هاش روی هم می‌رفت و سرش کج می‌شد. مامان بهش می‌گفت: محسن! خب بخواب همین‌جا ده دقیقه؛ می‌خوام صورت ماهت رو ببینم. محسن دوباره هشیار می‌شد و می‌گفت: نه! بی ادبیه من پام رو این جا [جلوی شما] دراز کنم... 👤خاطره‌ای از دوران نوجوانی شهید محسن حسنی‌کارگر 📚منبع: کتاب "محسن" ؛ صفحه ۳ ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: