eitaa logo
روزنه
6.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
264 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کسی نخستین بار به فعالیت در را داده است؟! 💥فیه_تأمل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 فرید مدرسی خبرنگار اصلاح طلبی است که نزدیک به یک دهه و نیم بر حوزه علمیه قم متمرکز است و اکنون در برخی محافل نیمه علمی خود را به عنوان کارشناس حوزه مطالعات روحانیت معرفی می کند. از این بگذریم که چرا و چگونه یک می تواند چنین عناوین پرطمطراقی را برخود بار کند اما پرسش اصلی این است که چه کسی به یک ماموریت داد که با عینک وارد فضای بکر حوزه علمیه شود و به زعم خویش بتواند دیگرنمایی از فضای قم را کلید بزند و بعد از یک دهه و نیم٬ در کسوت برخی و بعضی جلوه کند؟! ماجرای تاثیرات ژورنالیسم در حوزه نیازمند بررسی های مستقل دیگری است؛ اما سوال اینجاست که چگونه سیاسی ترین جریان رسانه ای کشور توانست به نهانخانه حوزه قم کند و در طیفی که داعیه داشته و دارد٬ توفیق نسبی یابد و با خیال آسوده به فعال کردن مشغول شود؟!! فرید مدرسی در یادداشت مفصلی در دهه هشتاد٬ به تشریح برخی ابعاد ماموریت خود در قم پرداخته و تصریح می کند که مجری ایده های (داماد و شاگرد ) بوده است. مدرسی چنین نوشته است: 👇 نویسنده: فرید مدرسی - سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۷ حوزه ای دیگر در شهروند سرویس «حوزه» در هفته نامه شهروند امروز جدیدالولاده بود. جرقه راه اندازی چنین سرویسی در روزنامه شرق زده شد. من در سرویس سیاسی این روزنامه مشغول بودم و به نوشتن گزارش هایی مرتبط با روحانیون سیاسی و احزاب اصولگرا می پرداختم. روزی ، سردبیر در راهروی دفتر روزنامه در حوالی میدان آرژانتین این پیشنهاد را به من داد. من هم تحقیق و بررسی های اولیه را انجام دادم که کار بسیار سخت و تا حدی غیرممکن به نظر رسید. چراکه: روزنامه، روزنامه اصلاح طلبان بود و بخشی از حوزه و موثرین آن آنچنان حاضر به همکاری نبودند. این فقط گوشه ای از سختی کار بود. فضای رسمی حوزه و ساختار مدیریتی آن هیچگاه با اصلاح طلبان از در دوستی وارد نمی شود. اگرچه تعاملاتی در مقاطع تاریخی وجود داشت، اما این تعاملات به روابط صمیمانه مبدل نشده بود. از این رو، متنفذین این بخش حاضر به همکاری نبودند و به ما روی خوشی نشان نمی دادند. حتی آنان که در گفت و شنودهای خصوصی همچون اصلاح طلبان می اندیشند، در یک رسانه عمومی نه تنها حاضر به بیان آن مطالب نیستند، بلکه حتی از انتشار هرگونه مطلب در اینگونه رسانه ها سر باز می زنند. در روزنامه «هم میهن» باردیگر این ایده از سوی «محمد قوچانی» مطرح شد. آن روزها در این روزنامه، به ارائه اخبار، گزارش ها و تحلیل هایی درباره احزاب اصولگرا مشغول بودم و گاهی در صفحه آخر که تحت مسولیت «رضا خجسته رحیمی» بود، اخبار کوتاه حوزه را در ستونی به نام «حجره» انعکاس می دادم. همچنین اخبار و گزارش های حوزوی محض را در صفحات دیگر ارائه کرده بود. به یاد دارم که پرونده ای با نام «گعده سیاسیون در قم»  هم تهیه کردم که درباب تعاملات احزاب با علمای قم بود. سرویس حوزه آغاز به کار کرد، با 4 صفحه در هفته که پس از ماه ها گاهی تعداد صفحات آن به 16 صفحه -البته به ندرت- هم رسید؛ از تیر 86 تا آبان 87. در این یکسال و چهار ماه اکثر قریب به اتفاق پرونده ها با حاشیه هایی روبرو بود که هیچگاه به آن اشاره نکردم؛ حاشیه هایی درون نشریه تا در میان حوزویان و شخصیت های مرتبط با پرونده ها که روزی به آن می پردازم. آنچه در این میان باقی می ماند، هموار شدن این راه بود که با عنایت حوزویان مقدور نبود و باید از تک تک آنان که مرا یاری کردند، تشکر و سپاسگزاری کنم؛ به ویژه دوست گرامی ام « » و سایر عزیزانی که مقالات ذی قیمت خود را به ما هدیه دادند و در شهروند منتشر شد. این صفحات بهانه ای شد تا همراه و پیدا کنم و انشاءالله با توقیف شهروند این دوستی ها نه تنها متوقف نشود، بلکه تقویت و توسعه یابد. آنچنان بسیاری یافته ام که از است و نامی از آنان نمی برم تا خدای ناکرده نام کسی از قلم نیفتد. متن کامل را اینجا بخوانید: 👇 http://faridmod.blogfa.com/post/339 🔶حاشیه آیا وقت آن نرسیده که به آسیب های بیاندیشیم؟ یادداشتی در این باب: https://eitaa.com/rozaneebefarda/551 راستی٬ امروز چه کسانی در شمار دوستان بی شمار مدرسی محسوب می شوند؟ کدام افرادند که به تصریح مدرسی٬ در محافل خصوصی مثل اصلاح طلبان می اندیشند اما از ابراز آن بطور علنی پرهیز دارند؟! کدام تشکیلات حوزوی است که دست پرورده حلقه عماد باقی در قامت سخنگوی آنان مشغول افاضات است تحولات حوزوی را در پی بگیرید:👇 @rozaneebefarda
تأملی در سخنان عجیب پیرامون تفاوت دیدگاه و آقای 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 عماد الدین باقی از نزدیکان آقای منتظری ‌و پدرخانم ٬ از جمله اصلاح طلبانی است که در سه دهه گذشته تلاش کرده با هنر ٬ وقایع مربوط به آقای منتظری را جلوه دهد. وی در اظهارنظری عجیب و ٬ تلاش کرده همه و بیت قائم مقام مستعفی را به اختلاف رویکرد وی با امام برگرداند و صراحتا از امام عزیز چهره ای معرفی نماید. البته ایشان و همپالگی هایشان در مهندسی تخریب شان٬ هوشمندی و جستوجوگری ویژه نسل حاضر را نادیده گرفته اند. آقای باقی در مصاحبه اش چنین گفته است:👇 🔸آیت الله منتظری رویکرد خاص خود را داشت. آیت الله خمینی هم درباره روحانیون مخالف انقلاب، رویکرد خود را داشت. ایشان در جلسات درسش در نجف در سال 49و48 که تبدیل شد به کتاب ولایت فقیه به صراحت اعلام می کند که چرا حوزه ها نسبت به آخوندهای درباری بی تفاوتند. می افزاید: نمی گویم آنها را بکشید اما باید اینها را بزنیدشان، عمامه از سرشان بردارید. نتیجه این سخنان ایشان هم این شد که در قم گروهی به نام «گروه ضربت» درست شد که آنهایی را که انقلابی نبودند و یا متهم بودند که رابطه شان با دربار خوب است، آنها را کتک می زدند. در اصفهان هم چنین روندی نسبت به آیت الله شمس آبادی پیش آمد. در قم هم چندین مورد پیش آمد که طلبه های انقلابی بعضی روحانیون را مورد حمله قرار داده و عمامه از سرشان بر می داشتند. اماهیچ وقت مواضعی به این شدت از سوی آیت الله منتظری وجود نداشت. حتی در اسناد ساواک که با جزییات و مفصل بود، در این زمینه سندی وجود ندارد که نشان دهنده خشونت او نسبت به مخالفان انقلاب باشد.  🔶حاشیه روزنه ۱) گروه ضربت را کسانی مانند درست کردند که اکنون در اردوگاه سیاسی اصلاح طلبانند! و جالب آنکه هرگز نه مورد تایید امام بودند و نه ارتباط خاصی داشتند. برخوردهای ناشی از کج فهمی افراد چپ زده(هسته اصلی اصلاحات)٬ ربطی به نظریه ولایت فقیه و امام ندارد. ۲)مسئله آیت الله توسط مریدان دوآتشه آقای و به جرم مخالفت آن مرحوم با کتاب آقای اتفاق افتاد نه تاثیرپذیری از جزوه ولایت فقیه امام! ۳) امام خمینی علی رغم دوری از کانون حوادث٬ ماهیت منحرفین را خوب می شناخت و لذا وقتی برخی طلاب انقلابی نجف به قصد شرکت در تحصن کلیسای جهت حمایت ٬ از ایشان اجازه خواستند٬ امام با برخوردی تند فرمود می خواهید برای حمایت از یک تحصن کنید؟! ۴)آقای باقی حتما خاطرات آقای منتظری که خود در نگارش جهت دار آن نقش داشته را نیز از یاد برده که آقای منتظری در برخورد با مخالفین عقیدتی خود (مثلا پیروان برخی فرق در نجف آباد) چگونه رفتار می کرده است! وانگهی! مگر نه آنکه به جهت احتیاط امام٬ احکام اعدام مفسدین فی الارض در دهه شصت به حکم آقای منتظری بود و در مکاتبه رسمی آقای موسوی اردبیلی نیز آمده است. از این گذشته٬ حمایت تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی قاتل و باند تبهکارش که نزدیک به ۳۰ در پرونده داشتند٬ ناشی از رویکرد مصالحه جوی ایشان داشت؟!!! او حامی کسانی بود که شمس آبادی مظلوم را به خاطر نقد محتوای یک کتاب به شهادت رسانند و قصد قتل آیت الله گلپایگانی عزیز را نیز باز بخاطر نقد شهید جاوید داشتند که ناکام ماندند. ۵) از فتوای سیاسی حمایت آمیز پیرامون اعضای فرقه ضاله بهائیت(که به مثابه یک ٬ در خدمت دشمنان ایران است) که بگذریم٬ حمایت همه جانبه آقای منتظری از اعضای که تا همین سال ۹۶ با انتشار فایل صوتی وی توسط بیتش ادامه یافت٬ گل سر سبد صلح طلبی آقای منتظری و اطرافیان اوست! خلاصه اینکه عماد جان برو این دام بر مرغ دگر نه....! @rozaneebefarda
لشکر سایبری در حوزه دقیقا به دنبال چه می گردند؟! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از دوران مشروطه به این سو٬ اصلاح طلبی دینی (دگراندیشی) با (بابی٬ ازلی٬ بهایی٬ روشنفکری٬ فراماسونی٬ اقلیت گرایی یهودانه و زردشتی٬ باستان گرایی و...) گره خورد و این جماعت٬ بر سر حذف شریعت شیعی یا ناکارآمدسازی اجتماعی آن٬ به رسیدند. آنان نسخه غرب مدرن را برای ایران شیعی راه نجات می دانستند و فقهای شیعه بر اجرای حداکثری احکام شریعت پای می فشردند. از منظر آنان در یک اقلیم دو شاه نمی گنجید! لازمه اجرای غرب اندیشان٬ ابتدا (دین سازی/ نوسازی دینی) و در نهایت حذف دین از ساحت جامعه بود. از همین نقطه سر و کله اش پیدا شد. العیاذ بالله خدا باید به پستوی خانه ها پس زده می شد و مطلق ولایت ها(ولایت رسول الله تا ولایت ائمه هدی و به تبع آن ) و امری قبیح شمرده شد که نباید زیر بارش می رفت! آن حقیقت تلخی که پیشتر و بیشتر از دیگران متوجهش شد٬ این هجمه سازمان یافته علیه دین مبین بود. وگرنه چنان که خود در گفته است٬ او و مرحوم آخوند هر دو به یک مشروطه باور داشتند. دوگانه واقعی در مشروطه٬ نزاع دین ستیزان غرب اندیش(معمم و مکلا) با فقهای عظام و مفسران امین شریعت شیعی بود. غرب اندیشان را به دل جامعه دینمدار شیعی راه نبود٬ لذا مستقیم گویی موجب طرد آنان می شد و لذا آنان راه از و را برگزیدند! این راهبرد در توصیه نامه تاریخی میرزاملکم خان به ٬ و نیز سند مربوط به مصوبات تشکیلات علنا قابل مشاهده است. در دوره گذار غرب اندیشی در عصر مشروطه٬ هیبت روحانی و ادبیات دینی٬ بسیار مؤثر می نمود. آنان همزمان از دو ابزار و راهبرد استفاده کردند؛ در حلقه اطرافیان بزرگان دین برای تغییر محاسبات آنان در سر بزنگاه ها و حذف عناصر اصیل. و برای تولید ادبیات جدید و زمینه سازی اجتماعی برای . امروز هم دو ابزار و به درآمده اند برای برهم زدن قم و ایجاد فاصله بین روحانیت و نظام سیاسی اسلامی. جوجه سکولارهای رسانه ای برای از تاریخی به غرب اندیشان٬ مدتهاست که در آشیانه آل محمد(ص) کرده اند. آنان با تجربه مؤفق آقایان و ٬ حالا بیشتر به امید بسته اند. آنان برای همه برنامه دارند؛ انقلابی ها٬ غیرانقلابی ها٬ ضدانقلاب ها. ضدانقلاب ها را از نهتوی انزوا بیرون می کشند٬ تطهیر می کنند و به مواجهه علنی می کشانند. جسارت بی سابقه فرزند تشیع لندنی به ولی فقیه را که یادتان هست؟ غیرانقلابی ها را به ضدانقلاب تبدیل می کنند.(نمونه در این مورد کم نیست) انقلابی ها را به غیرانقلابی یا خنثی و عناصر لابشرط مبدل می سازند.(علت سکوت برخی چهره های باسابقه در این است) و اگر نتوانستند٬ به روی می آورند؛ شبیه آنچه که در مورد شیخ شهید در تهران و برای صاحب عروه در نجف انجام دادند‌.(در زمان ما مانند ترور علامه مصباح) دوگانه سازی٬ انشقاق و فعال سازی گسل های اختلاف٬ تنها اول راه آنهاست. تشکل سازی٬ تولید تئوری های انحرافی و ترویج در دل حوزه علمیه٬ همه راهبردهای میان مدت است. هدف اصلی ایجاد برای نظام اسلامی با جداسازی حوزه از حکومت است. از بخت بد این جماعت حالا دیگر انقلابی ها با ابزار بیگانه نیستند و بومرنگ نیرنگ شان به صورت خودشان بازگشته است! خط نفوذ شناسایی شده و افشای آرام و با حوصله ٬ حوصله آنان را سر برده است‌. آخرین پروژه آنان از جریان انقلابی حوزه است برای آنکه هراس و واهمه ایجاد کنند حال آنکه جریان انقلابی پیرو امام خمینی در مواجهه با منحرفان عقیدتی و نفوذی ها هرگز نیازی به تقابل سخت ندارند اصلا فداییان اسلام واکنش اعاظم نجف و علمای سنتی(مثل صاحب الغدیر) به انحرافات کسروی بود٬ پاسخ جریان انقلابی مواجهه مستند علمی با پدیده های انحرافی است که نمادش است. از قضای روزگار این پروژه ضدانقلاب هم در آستانه شکست قرار دارد. فداییان انقلاب اسلامی٬ سلاح شان قلم و بیان است و همین سلاح است که اشک و را درآورده است! تقی زاده ها٬ حکمی زاده ها٬ کسروی ها را بشناسیم و بشناسانیم. اینها سر و کله شان مدتی است در قم پیدا شده و تلاش دارند پروژه شان را با کمک پیش ببرند. کشف اسرار دیگری باید نوشت... ۹۸/۱/۱۴ @rozaneebefarda‌
مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه 5 از9] 3.2. استناد به خاطره‌ای مخدوش آقای محمد مهاجری در پایان مطلب انجمن حجتیه‌اش خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله خزعلی می‌آورد: «مرحوم از چهره هایی است که به انجمن گرایش داشت اما آن‌گونه که شخصا از او شنیدم هیچ‌وقت عضو انجمن نبود. مع‌هذا مرحوم آقای خزعلی اعتقاد داشت نسبت به انجمن بی انصافی شده. او می گفت اوایل سال 58 با مرحوم شهیدمطهری در باره انجمن صحبت کرده و قرار شده در جلسه ای در حضور امام، در باره آن گفت وگو شود. تصمیم می‌گیرند از امام وقت ملاقات بخواهند اما ترور آقای مطهری این فرصت را سلب می کند.» این سخن آقای مهاجری یک خاطره است اما هر خطش چند غلط دارد: 1. مرحوم آیت‌الله خزعلی شخصیتی تمام انقلابی بود که با مشاهده انحراف فرزندش از وی نیز تبری جست. 2. ایشان برای صحبت با امام نیازی به حضور شخص ثالثی نداشت. 3. ایشان پیش از ترور با امام در خصوص انجمن صحبت کرده بود و مدتی نیز به دستور امام برای ارتباط‌گیری ارشادی و... با اعضای انجمن ارتباط گرفت و پس از انحراف قطعی و غیرقابل بازگشت انجمن همین ارتباط هم قطع شد. 4. ایشان اعتقادی به بی‌انصافی علیه انجمن نداشت بلکه شهید مطهری به مرحوم خزعلی می‌گویند که اعضای انجمن به حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گرایش شدیدی دارند در نتیجه باید به انقلاب جذب شوند و نباید به طور کامل طرد شوند. اکنون اصل خاطره را نقل می‌کنیم: «جنابعالی برای توجیه حجتیه نزد امام تلاش فراوانی کردید که البته ایشان نپذیرفتند؟ چرا پیگیر این قضیه بودید و چرا امام قبول نکردند؟ بنده نه هیچ وقت حجتیه‌ای بوده‌ام و نه هستم. یک هستم و در این مسیر حتی اگر فرزندم هم خلاف عمل کند، او را خواهم کرد، کما اینکه کردم. در هم بهتر از امام رهبری را سراغ ندارم و لذا با هر کس که با امام مخالف باشد ذره‌ای مماشات نخواهم کرد.در مورد انجمن حجتیه، بین فضلا و علما بحث‌هایی مطرح بود. شهید مطهری معتقد بودند: هر چند اینها در اعتقاداتشان انحرافاتی دارند، اما عمیقاً به امام زمان(عج) معتقدند و لذا باید با امام صحبت کنیم که راهی برای جذب اینها به انقلاب پیدا کنیم و طرد آنان کار صحیحی نیست. آقای مطهری برایشان کاری پیش آمد و به رفتند و خدمت امام رفتم و موضوع را با ایشان مطرح کردم. امام فرمودند شما از طرف من نماینده باش و برو و با آنها صحبت کن. آقای مطهری که از مشهد برگشتند و موضوع را برایشان گفتم، بسیار خوشحال شدند. از آن به بعد بنده به عنوان نماینده امام در انجمن حجتیه شرکت می‌کردم و مرتباً هم از قضایای انجمن به ایشان گزارش می‌دادم. بعدها مسائلی پیش آمدند که امام نسبت به اینها بدبین شدند و به من فرمودند که دیگر به نمایندگی از طرف من نزد آنها نروید. من هم اطاعت امر کردم. * علت چه بود امام به آنها بدبین شدند؟ در جامعه شایع شده بود اینها معتقدند باید بگذاریم آن‌قدر معصیت در جامعه زیاد شود تا امام زمان(عج) ظهور کنند. حتی امام در یکی از سخنرانی‌هایشان هم به این موضوع اشاره کردند. خدمت امام عرض کردم بسیاری از اینها نماز شب خوان هستند، به جبهه می‌روند و شهید می‌شوند. آخر چگونه ممکن است چنین اعتقادی داشته باشند؟ امام فرمودند: اگر این اعتقاد را ندارند، چرا از خود نمی‌کنند؟»‏(آیت الله خزعلی، 1394) 4. علی شریعتی 4.1. تقلیل سطح مخالفت‌ها و تعضیف مخالفان شریعتی جناب آقای مهاجری که به دلیل تبحر در بر ترفندهای اقناع و تحریف مسلط است به خوبی از «تحریف به نقیصه» استفاده نموده و از مخالفان جدی و فراوان او؛ تنها مرحوم کافی و شیخ قاسم اسلامی و نهایتا شهید مطهری را ذکر می‌کند و در مورد تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی نیز دروغی می‌گوید که به آن خواهیم پرداخت. اما آیا مخالفان حوزوی شریعتی همین چند نفر بوده‌اند؟ قطعا خیر. در ادامه مخالفت بزرگ‌ترین شخصیت‌ها و مراجع دینی با افکار و آثار شریعتی خواهیم آورد که اسناد آن نزد تحریریه روزنه محفوظ است: @rozaneebefarda ادامه 👇