قلم به مزد دوزیست و آواره
درنگی در گاه نوشت های محسن حسام مظاهری
محسن حسام مظاهری جوان پرشور اصفهانی است که جامعه شناسی خوانده و گاه و بی گاه مطالبی در نقد #شعائر_اسلامی می نگارد. او با نقد #هیئت_های_مذهبی شروع کرد٬ به آئین های عزاداری سیدالشهدا ع شمشیر کشید٬ هنگام دولت نهم در مدار #مهرورزی_محمود قرار گرفت و با بودجه دولتی مناسب٬ نشریه #فتیان را راه انداخت. در سال ۸۸ با اهالی #فتنه۸۸ هم پیاله شد و تا وقتی که شکست فتنه گران مسجل نشده بود٬ از همراهی با آنان کوتاه نیامد. همزمان با تیم زائری در زمره #سرچشمه_نشینان قرار داشت و در پوشش یک مجموعه های #خصولتی سرچشمه و #خیمه٬ کلان پروژه هایی را با بودجه شهرداری به دست گرفت!
پیشتر در مخالفت با پیاده روی اربعین و مراسم معنوی شیرخوارگان حسینی و... مطلب می نوشت و اکنون او مدتی است که علیه حجاب اسلامی و لباس روحانیت شمشیر کشیده است.
او در تمام این سالها یک پایش در حوزه های علمیه و پایگاه های بچه حزب اللهی ها بود و پای دیگرش در محافل روشنفکران عرفی٬ این دوزیستی اگرچه روزگاری موجب اعتماد هر دو دسته به امثال مظاهری می بود اما به مرور از امثال او شخصیت های مذبذب و #دوجانبه به نمایش گذاشت که در مصاحبت شان اخلاص و صداقت نیست و تنها به جمع آوری فکت برای یادداشت های شبه روشنفکری خویش می گردند و بعد از یک دوره #عیب_جویی٬ خیلی نرم بر کرسی #دانای_کل تکیه می زنند و برای زمین و زمان نسخه می پیچند و هر که و هرچه را که می خواهند تخطئه می کنند.
زائری ها و مظاهری ها و دهباشی ها مصداق بارز نویسندگان و گویندگان #قلم_به_مزد و کاملا #حکومتی اند که زندگانی شان بدون پروژه های دولتی و حاکمیتی نمی گذرد و به دلیل وابستگی مالی و سیاسی شان٬ خط قرمزها برای شان کمرنگ تر از باقی نویسندگان است.
این طیف تلاش دارد راه احسان نراقی را ادامه دهد که مشاور اعظم شاه و دربار بود اما در بیرون ژست استقلال و نقد می گرفت! اینان همچنان بدشان نمی آید که ادامه #شریعتی باشند لذا هر از گاهی لگدی به شریعت و شعائر می زنند و البته خود بهتر می دانند که در دغدغه مندی و هنر و تفکر هنوز و همچنان به گرد پای مرادشان نمی رسند و در حد همان #پسران_سارا_شریعتی باقی مانده اند!
شاید مشکل از پول #جمهوری_اسلامی است که #اپوزسیون_پرور است! از مهدی خزعلی و محمد امجد گرفته تا دهباشی و مظاهری و زائری تا زیباکلام و مخمل باف و ده ها نفر دیگر. اصولا وقتی افرادی با زد و بند و رابطه و بدون واجدیت صلاحیت از مواهب مادی و معنوی حاکمیت و دولت برخوردار می شوند و #رشد_پفکی می کنند٬ باید منتظر باشیم که این رشد کاذب به توهم کاذب بدل شود و اینان خود را صاحب ایده و فکر بپندارند حال آنکه این طیف هرگز در محافل آکادمیک جایگاهی ندارند و جدی گرفته نمی شوند و همین مواجهه بر عقده های روحی شان می افزاید و بیشتر علیه مقدسات شمشیر می کشند و به ساختار شکنی رو می آورند!
این جماعت کیس های مهمی هستند که سیاست های غلط حمایتی جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگی و علمی را به اثبات رسانند. به نظر می رسد وقت بازنگری جدی در قطع حمایت های مالی و معنوی از این طیف رسیده است تا آنگاه ببینیم ادعای استقلال شان تا چه پایه با واقعیت سازگار است.
۹۷-۶-۳۰
@rozaneebefarda
#سیلیبریتی_های_صله_بگیر و #ژست_دروغین #مردم_دوستی!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹هنر و خصوصا #شعر، عرصه تأثیرگذاری است و لذا در همه ادوار تاریخی، همواره هنرمندان از دو سو مورد اقبال بوده اند؛ #توده_مردم و #حکومت_ها.
🔸شاعران هم دو دسته بوده اند؛ گاهی مردمی و مستقل بوده اند و گاه درباری و #صله_بگیر و #قلم_به_مزد.
🔸در میان شاعران آزاده و مستقل، نام نیک بزرگان ادبیات ایران به چشم میخورد؛ آنان که به حکام ظلم و جور نه گفتند و در کنار ارزشها و آرمانهای شیعی ایستادند و شرافتی فرازمانی یافتند.
🔹شاعران صله بگیر اما ستایشگر ظلم و ظالم و سرکوبگر مردم مظلوم ایران بودند و قدر نام و آوازه شان هم به اندازه نام و آوازه همان اربابان شان، کم فروغ و کم قدر و قیمت بود.
🔹در زمان پهلوی ها، که علاوه بر ننگ ظلم و ظلمت استبداد، ننگ وابستگی به بیگانه نیز بر پیشانی داشتند، عرصه هنر همچون گذشته و بلکه بیشتر از پیش، در معرض مصادره قرار گرفت؛ دربار از راههای مختلف برای اجیر و مزدور کردن اصحاب هنر، تله گذاشت؛
🔻برخی هنرمندان پوچ گرا و جنسی نویس چون هدایت و چوبک، در دام پول نفت هویدا(رییس وقت شرکت نفت و نخست وزیر حدودا سیزده ساله بعدی) افتادند!
🔻برخی دیگر چون سردبیر مجله سخن، #ناتل_خانلری مثلا چهره برجسته ادبی، رسما پست #وزارت_فرهنگ پذیرفت و پس از #کشتار_خونین_پانزده_خرداد، در جلسه هیأت دولت(که مشروح مذاکرات آن موجود است) از کشتار مردم حمایت کرد و جانب دربار را گرفت!
🔻طیف بعدی با تمایلات چپ، اگرچه ظاهرا ژست مبارزه میگرفتند اما صدای شوروی از حلقوم شان بیرون میآمد و در حقیقت به دنبال آن بودند که مردم را از چاه استبداد به باتلاق استعمار بکشانند!
وانگهی! تاریخ نشان داد که در مبارزه با شاه نیز صادق نیستند؛ چه اینکه همین جماعت بعدا اکثرشان جذب #دفتر_فرح شدند یا در اتاقک های گلخانهای شه ساخته، فقط فیلم مبارزه بازی کردند!
مثلا همین #کانون_نویسندگان که برگزاری #شبهای_شعر_گوته را چهاردهه است پیراهن عثمان کرده و طلب سهم خواهی از انقلاب میکند، وقتی محتوای اشعار و سخنرانیهای این جلسه مثلا سیاسی را میخوانید، دریغ از یک کلمه حرف سیاسی که بوی براندازی و نقد مستقیم دربار از آن بلند شود! آنان در این جلسات اوج اعتراض شان به مطالبات صنفی است و بس!
🔻وضع امثال #شاملو هم در همین فضا قابل تحلیل است؛ در شعر مبارز می نمایند و در عمل، شاعرکانی دست آموز و دم جنبان دربارند!
برخی شان آنقدر وضع شان فجیع است که مسؤلیت سانسور در دستگاه پهلوی برعهده داشته اند!
🔻در این ایام بحث مواضع جنجالی و ضدمردمی و بعضا ضددینی برخی هنرمندان موضوع بحث واقع شده است. #تحریم_تلویزیون و #تحریم_جشنواره_فجر از جمله اقدامات نمایشی برخی از این جماعت بود و جالب آنکه حالا همانها نه تنها در جشنواره شرکت نموده اند، که برای گرفتن تندیس جشنواره سر و دست میشکنند و از هم سبقت میگیرند!
چنانکه یک شاعرک هتاک هم اخیرا صله اهانت هایش به مردم و نظام و ارزشها را از دست #دولت_اعتدال گرفته است!
🔹گرچه فرهنگ صله بگیری و مزدوری در همه هنرمندان کشور در دوران پس از انقلاب اسلامی، رواج ندارد، اما مع الاسف این فرهنگ شاهنشاهی هنوز ریشه کن نشده لذا برخی سیاسیون و کارگزاران نوعا غرب اندیش ایرانی برای به دست آوردن چند عدد رأی بیشتر به سان کارگزاران پهلوی به دنبال جذب هنرمندان قلم به مزد هستند و از آن سو این هنرفروشان سیاست معاش نیز در امتداد همان سیره آلوده پیشیان بدسگال خود، دست گدایی شان به صله ارباب سیاست دراز است و طرفه آن که در این ایام امتداد گدایی شان تا #بن_سلمان آدمخوار و سفارتخانه برخی کشورهای اروپاییهای آدمکش انسان نما ادامه یافته است!
@rozaneebefarda