eitaa logo
روزنه
6.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
264 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
قلم به مزد دوزیست و آواره درنگی در گاه نوشت های محسن حسام مظاهری محسن حسام مظاهری جوان پرشور اصفهانی است که جامعه شناسی خوانده و گاه و بی گاه مطالبی در نقد می نگارد. او با نقد شروع کرد٬ به آئین های عزاداری سیدالشهدا ع شمشیر کشید٬ هنگام دولت نهم در مدار قرار گرفت و با بودجه دولتی مناسب٬ نشریه را راه انداخت. در سال ۸۸ با اهالی ۸۸ هم پیاله شد و تا وقتی که شکست فتنه گران مسجل نشده بود٬ از همراهی با آنان کوتاه نیامد. همزمان با تیم زائری در زمره قرار داشت و در پوشش یک مجموعه های سرچشمه و ٬ کلان پروژه هایی را با بودجه شهرداری به دست گرفت! پیشتر در مخالفت با پیاده روی اربعین و مراسم معنوی شیرخوارگان حسینی و... مطلب می نوشت و اکنون او مدتی است که علیه حجاب اسلامی و لباس روحانیت شمشیر کشیده است. او در تمام این سالها یک پایش در حوزه های علمیه و پایگاه های بچه حزب اللهی ها بود و پای دیگرش در محافل روشنفکران عرفی٬ این دوزیستی اگرچه روزگاری موجب اعتماد هر دو دسته به امثال مظاهری می بود اما به مرور از امثال او شخصیت های مذبذب و به نمایش گذاشت که در مصاحبت شان اخلاص و صداقت نیست و تنها به جمع آوری فکت برای یادداشت های شبه روشنفکری خویش می گردند و بعد از یک دوره ٬ خیلی نرم بر کرسی تکیه می زنند و برای زمین و زمان نسخه می پیچند و هر که و هرچه را که می خواهند تخطئه می کنند. زائری ها و مظاهری ها و دهباشی ها مصداق بارز نویسندگان و گویندگان و کاملا اند که زندگانی شان بدون پروژه های دولتی و حاکمیتی نمی گذرد و به دلیل وابستگی مالی و سیاسی شان٬ خط قرمزها برای شان کمرنگ تر از باقی نویسندگان است. این طیف تلاش دارد راه احسان نراقی را ادامه دهد که مشاور اعظم شاه و دربار بود اما در بیرون ژست استقلال و نقد می گرفت! اینان همچنان بدشان نمی آید که ادامه باشند لذا هر از گاهی لگدی به شریعت و شعائر می زنند و البته خود بهتر می دانند که در دغدغه مندی و هنر و تفکر هنوز و همچنان به گرد پای مرادشان نمی رسند و در حد همان باقی مانده اند! شاید مشکل از پول است که است! از مهدی خزعلی و محمد امجد گرفته تا دهباشی و مظاهری و زائری تا زیباکلام و مخمل باف و ده ها نفر دیگر. اصولا وقتی افرادی با زد و بند و رابطه و بدون واجدیت صلاحیت از مواهب مادی و معنوی حاکمیت و دولت برخوردار می شوند و می کنند٬ باید منتظر باشیم که این رشد کاذب به توهم کاذب بدل شود و اینان خود را صاحب ایده و فکر بپندارند حال آنکه این طیف هرگز در محافل آکادمیک جایگاهی ندارند و جدی گرفته نمی شوند و همین مواجهه بر عقده های روحی شان می افزاید و بیشتر علیه مقدسات شمشیر می کشند و به ساختار شکنی رو می آورند! این جماعت کیس های مهمی هستند که سیاست های غلط حمایتی جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگی و علمی را به اثبات رسانند. به نظر می رسد وقت بازنگری جدی در قطع حمایت های مالی و معنوی از این طیف رسیده است تا آنگاه ببینیم ادعای استقلال شان تا چه پایه با واقعیت سازگار است. ۹۷-۶-۳۰ @rozaneebefarda
به ضرب و زور نمی شود مرجع درست کرد/آیت‌الله یزدی تندرو و افراطی است!/ سخنان ایشان جز تشویش اذهان عمومی و برهم ریختن اخلاقیات عمومی، حاصلی ندارد! محسن غرویان بعنوان یکی از مخالفان سنتی جریان انقلابی و جامعه مدرسین، در گفتگو با جماران علیه آیت‌الله یزدی موضع گیری کرد. @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻غرویان در بخشی از سخنان خود می گوید: 🔸مقداری از  تندروی های آیت الله یزدی به روحیات ایشان برمی گردد. به هر حال لحن کلمات و انتقادات بعضی از علماء تند است. البته از  آنجایی که این موضوع به روحیات شخصی آنها برمی گردد و حرجی به آن نیست. 🔸 با این اظهارات جز تشویش اذهان عمومی و به هم ریختن اخلاقیات اجتماعی چیز دیگری حاصل نخواهد شد. 🔹 مرجعیت یک مقام دینی، مذهبی، اخلاقی و علمی است و اگر کسی روال تکاملی تحصیل علم و تقوا را در حوزه های علمیه طی کند، مانند گلی که به طور طبیعی شکوفا می شود، مقام مرجعیت نیز برای او شکوفا می شود. 🔸 مرجعیت مقامی است که رابطه مستقیم با توده مردم دارد. مردم وقتی قلبا به علم و تقوای شخصی رجوع کنند آن شخص مرجع می شود. مرجع به معنای محل رجوع است. مردم در امور دینی به علمای مورد اعتماد خود رجوع می کنند. کسی هم نمی تواند جلوی این موضوع را بگیرد. چون یک امر قلبی و باطنی است. 🔸کسی نمی تواند به زور سرنیزه و سلاح جلوی دوست داشتن کسی را بگیرد. مرجعیت هم در طول تاریخ خودش این طور بوده است. مردم به عالمی رجوع می کردند و وجوهات دینی و مذهبی و اعانات معنوی خودشان را در اختیار او قرار می دادند که او در راه ترویج دین استفاده کند. باید مرجعیت به همین شکل ادامه پیدا کند؛ والّا ضمانت اجرایی و ضمانت پایداری ندارد. 🔹به ضرب و زور مرجعیت درست نمی شود و یا جلوی آن گرفته نمی شود.  به نظر من آقای یزدی تعابیر تندی به کار بردند و در طول تاریخ علماء سلف هم سابقه نداشته است. مرجعیت یک مقام طبیعی است که از رابطه مردمی یک عالم حاصل می شود و شکل طبیعی آن همین است و باید به همین شکل باشد. به نظر من نباید مرجعیت را یک مقام حکومتی کنیم. به این شکل که بخواهیم با تعابیر تندی مثل پایین آوردن تابلو در مورد آن صحبت کنیم. اینها از نظر اخلاقی، معنوی و دینی تعابیر جالبی نیست. 🔸در حوزه نسبت به دین، اسلام و فرهنگ تشیع قرائت های مختلف هست. همه مجتهدین و علماء صاحب نظر هستند و هر کدام قرائت و دیدگاهی د ارند. دلیلی ندارد که یک دیدگاه یا قرائت بخواهد همه را تابع قرائت خودش کند. آیت الله یزدی هم به هر حال قرائتی از دین و اسلام دارند. ولی این دلیل نمی شود که همه مجتهدین و صاحب نظران دیگر مقلد ایشان شوند و یا نظر ایشان را بپذیرند. 🔹 آیت الله یزدی باید دیدگاه خودشان را بیان کنند و حوزه را آزاد بگذارند که صاحب نظران و صاحب فتاوا هم نظرات و دیدگاه های خودشان را بیان کنند؛ آن وقت مردم و مقلدین انتخاب می کنند. همیشه در تاریخ اجتهاد و تقلید به همین شکل عمل کرده ایم که مجتهدین مختلف خودشان را در معرض انتخاب مردم می گذاشتند و مردم هم به عنوان مرجع تقلید انتخاب می کردند. 🔶حاشیه روزنه جناب آقای غرویان در سال‌های اخیر همواره به اتخاذ مواضع عجیب و غریب و خلق الساعه شناخته می‌شود که نوعا در چارچوب سیاسی و فکری خرده جریان مرحوم قرار می گیرد. پیرامون مواضع اخیر ایشان باید گفت، اولا خود او در سال ۹۵ در گفتگو با ، نسبت به موروثی شدن مرجعیت انتقاد کرده و چنین هشدار داده است که: « اگر  مرجعیت، موروثی شود و  اموال به ارث برسد به فرزندانی که اهلیت، علمیت و تقوای لازم را ندارند، باعث  همان سلب اعتماد می شود. البته بعضی فرزندان مراجع هستند که راه پدر را ادامه می دهند و از نظر علمیت در حدی هستند که می توانند حفظ کنند، اما این کار باید بسیار با دقت و احتیاط انجام شود.» اکنون مواضع و دغدغه آیت‌الله یزدی دقیقا همین مسائل است. خب اگر کسی واجد صلاحیت نباشد و حرف هیچ کس را در مورد رویه اشتباه خود در تصدی مرجعیت نپذیرد، کسی در جایگاه آیت الله یزدی چه باید بکند؟! آیا تشریک مساعی با برخی نخبگان متعهد قم جرم و ذنب لایغفر است؟! و آیا یک روحانی در سن و سابقه آقای غرویان حق دارد با فردی باسابقه و از معمرین حوزه قم در یک رسانه عمومی اینچنین سخیف و نازل سخن بگوید؟! از این گذشته، آقای غرویان را از هر طرف که بخوانی یک و محسوب می شود؛ او در این سالها تنها کاری که کرده از اردوگاه فکری آیت‌الله مصباح به اردوگاه سیاسی مرحوم ، کوچ کرده است و نیاز به گفتن ندارد که هر تعریفی از حوزه و آخوند حکومتی ارائه دهیم، حتمن این آقایان هر دو در آن دایره می گنجند! پس چه بهتر که افرادی چون غرویان ژست های اپوزسیون نما و استقلال طلبانه شان را با نگاهی به سابقه و لاحقه سیاسی و فکری خود تنظیم کنند که موجب مضحکه عام و خاص نشود. @rozaneebefarda
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 4 از 5] ♦️سید‌محمدعلی ابطحی مهمترین مسئولیت سیاسی او ریاست دفتر رئیس جمهور اصلاحات(1376 تا 1380) است. از فعالان فتنه۸۸ بود و دستگیری و اظهارات او در دادگاه های فتنه 88 جنجالی و تاریخی بود. را متوهم و را خائن نامید و را به دنبال انتقام گرفتن از رهبری دانست. زندگی سیاسی این عنصر اصلاح طلب همواره با حواشی زیادی همراه بوده که از آن جمله مسئله ارتباط پدر وی با جریان است که اگرچه تلویحا از سوی او رد شده اما قرائنی بر این موضوع وجود دارد و در این فرض، کنش گری سیاسی ابطحی باید در بستری بسیار پیچیده تر از وضع فعلی تحلیل شود. در واقع یکی از اضلاع مهم خرده جریان اعتدال، اتصال به حجتیه است که امام خمینی نسبت به خطر آنان بارها هشدار داده بود. 🎞عکس43: ♦️صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب که با اظهارات سیاسی سطحی و جنجالی اش شناخته شده است. یک است که مکنونات فکری اصلاح طلبی را - مثل لیبرالیسم و سکولاریسم - به صریح ترین شکل ممکن بیان می کند. رسانه ها درباره مدرک دانشگاهی او و عضویتش در هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعنوان رشته غیرمرتبط با تحصیلات آکادمیک وی، های جدی مطرح کرده اند. او تصریح دارد که تمام سلول های بدنش است و همچنین حامی تمام عیار روحانی در انتخابات 92 و 96 بوده است. زیباکلام در دوران مبارزات، از سمپاتهای جریان ملی گرا بود و همچنان این اتصال فکری برقرار است. 🎞عکس45: صادق زیبا کلام ♦️محمد سروش محلاتی یکی از اعضای شاخص خرده جریان اعتدال و از مریدان آقای رفسنجانی است که در مدح وی کتاب «آیت درایت» را نوشت است. او شاگرد سیدمصطفی (روحانی روشنفکر اصلاح‌طلب و اعتدالی) بوده و به گفته خود در دروس افرادی چون آقای و نیز حضور داشته است. نزدیک‌ترین فرد به وی؛ آقای و پس از آن؛ است که با هم‌کاری یک‌دیگر و البته با مساعدت ، از دهه شصت تا کنون، در صفحه حوزه و روحانیت ، مطلب می‌نویسند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). او سال 1394 پس از ثبت نام برای کاندیداتوری تهران، شد. 🎞عکس53: محمد سروش محلاتی محمد سروش محلاتی در پاسخ به این سؤال که «آیا آثار شما در دهه اخیر، کرده است؟» تلویحا تغییر رویکرد خود را بعد از تأیید می‌کند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). البته باید دانست که این تغییر؛ مانند تغییرات رفتاری پدر سیاسی ایشان یعنی جناب آقای رفسنجانی، صرفا یک تغییر استراتژیک بوده و نه تغییری بنیادین و فکری و بن‌مایه‌های فکر او در کتاب «آزادی، عقل و ایمان» که در سال 1381 و در دولت آقای به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد، در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و شاخه دواند. محمد سروش محلاتی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان؛ صراحتا می‌گوید تنها جایی که الزاما باید وارد شود، مسائل مربوط به آخرت (نماز و روزه و...) است و بقیه مناطق یا امکان ورود دارد ولی الزامی نیست یا این‌که اصلا حق ندارد وارد شود. البته در ساحت دوم و در جایی که امکان ورود دین هست؛ صرفا در حد کلی‌گویی‌های فطری امکان حضور دارد و نه بیش از آن(اسلام و مقتضیات زمان، فصل سوم). را می‌توان یکی از تئوریسین‌های تبلیغی خرده جریان دانست. او به تبع سایر کارگزاران شبه‌جریان اعتدال؛ الگوی فکر سیاسی خود را بر : ، و مبتنی بر این دو بنا می‌کند و آن را در مجامع حوزوی و دانشگاهی تبلیغ می‌کند. او با همین عینک به سراغ آیات و روایات می‌رود و برداشت‌های و غیراصولی خود را به آن تحمیل می‌کند. به طور مثال او از آیه شریف « لا إکراه فی الدین » استفاده از ابزارهای الزام‌آور علیه عقاید باطل را به هیچ وجه جایز نمی‌داند (اندیشه و ایمان در آزادی، فصل سوم) و از این طریق با جریانات ضد دین را با روکش فقهی ترویج می‌کند. محلاتی در حال حاضر در مؤسسه و سایر مراکز هم‌سو به تئوری‌سازی برای دولت اعتدال مشغول است. @rozaneebefarda ادامه👇