eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.7هزار دنبال‌کننده
20 عکس
23 ویدیو
28 فایل
گلچین تخصصی،بروز،اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل،مرثیه،نوحه،گریز،باحضورمداحان وشعرای آئینی تبادل و تبلیغ فقط شبانه🥀 راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀 دریاست نبی و گوهرش فاطمه است مولاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه حسین است، پناهِ دو جهان او خود به پناهِ مادرش فاطمه است ✍مرحوم بر بازوی ناتوان او گریه کنید بر پهلوی خون‌فشان او گریه کنید از روضه‌ی بازِ او که فارق گشتید بر مرقد بی نشان او گریه کنید ✍ فهمید که رکن مرتضی فاطمه است آری نَفَس شیر خدا فاطمه است پس گفت به قنفذ که بزن زهرا را بشتاب، که سدِّ راه ما فاطمه است ✍ آن یاس که از راز خزان آگاه است دیری‌ست که در دلش غمی جانکاه است در هجدهمین بهار، بر خاک افتاد یعنی که همیشه عمر گل کوتاه است ✍ دانی ز چه رو سرشک، مأنوس علی‌ست؟ یا آه چرا به سینه، محبوس علی‌ست؟ یک مرد نبود تا بگوید: نامرد! این زن که تو می‌زنیش ناموس علی‌ست ✍ آئینه‌ی قیمتیِ بابا برخیز ای زخمیِ غیرتیِ بابا برخیز حالا چه جوابی بدهم در خانه ای وای امانتیِ بابا برخیز ✍ بالی که شکست، آشیانه نرسد مرغی که زمین خورده به لانه نرسد از من که گذشت، مادری باز ای کاش بر شانه‌ی کودکش به خانه نرسد ✍ از باغِ نشسته در خزان آقا جان حرفی بزن و کمی بخوان آقا جان زهرا به زمین خورد و علی را بردند این جمعه خودت را برسان آقا جان ✍ یک عمر ز کوچه غصه می‌خورد حسن تا خانه خودش فاطمه را برد حسن حق داشت اگر ز غصه‌های مادر... آن روز میان کوچه می‌مرد حسن ✍ آیینه‌ی پلک‌ها ترک می‌خواهد زخم جگر انگار نمک می‌خواهد با گریه بیایید به دادش برسیم مادر وسط کوچه کمک می‌خواهد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
نمی‌خواهم برنجانم کسی را بی سبب اما چگونه مرگ یک مادر، چهل تن متهم دارد ؟ ✍ در گلبن وحی، رکن دین افتاده یا شهپر جبریل امین افتاده ای خاتم انبیا! به فریاد برس قرآن علی روی زمین افتاده ✍ خدایا گنج با گنجینه‌ام سوخت میان شعله‌ها آیینه‌ام سوخت چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت: مادر سینه‌ام سوخت ✍ خزان با برگ نیلوفر چه کرده ؟ شرر با لالۀ پر پر چه کرده ؟ نمی‌دانم خدا می‌داند و بس !! که با آن سینه میخ در چه کرده ؟ ✍ دنیاست که بیت الحزن فاطمه است چون آینه غرق محن فاطمه است گر شیعه به سختی نفس از سینه کشد امشب شب پرپر شدن فاطمه است ✍ با شوقِ سفر، چشم‌به‌راهی زهرا می‌ماندی اگر چند صباحی... زهرا ای کاش غم از دل علی می‌بردی مانند گذشته با نگاهی زهرا ✍ از داغِ تو من، تمام دردم زهرا ای کاش به خانه بر نگردم زهرا کردی تو نَوَد زخمِ مرا چاره ولی یک زخم تو را چاره نکردم زهرا ✍مرحوم نگاهی گرم سوی کودکانش نگاه دیگری با هم‌زبانش علی را بیشتر شرمنده می‌کرد همین لبخندهای نیمه‌جانش ✍ ندارم چاره با آهم بسازم فقط با دردِ جانكاهم بسازم زِ چوبی كه نشد گهواره باشد دوتا تابوت می‌خواهم بسازم ✍ ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
ای قرارِ جان ز داغت بی قراری می‌کنم رفتی و من تا که هستم سوگواری می‌کنم گر نباشد بیم طَعْنِ دشمنان یا فاطمه! روز و شب در پیش قبرت آه و زاری می‌کنم گر بِخُشکد اشک من یا قُرَّةُ العینِ رسول در عزایت خونِ دل از دیده جاری می‌کنم بر خزانِ عمرت ای ریحانه‌ی باغ نبی گریه‌ی پیوسته چون ابر بهاری می‌کنم هر چه می‌خواهم نَگِریم پیش طفلانت ولی از غمِ دل گریه‌ی بی اختیاری می‌کنم خود نهال آرزویم را به گِل کردم دریغ از سرشکِ دیده آن را آبیاری می‌کنم روزها در خانه طفلان را تسلی می‌دهم شب کنار قبر تو شب‌زنده‌داری می‌کنم من که خود مشکل گشایم از غمِ هجران تو مشکلی افتاده در کارم که زاری می‌کنم جان من در خاک رفت و زنده‌ام من ای عجب صبر من از دست رفت و بردباری می‌کنم ✍مرحوم ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
یادِ آن روزی که ما هم سایه بر سر داشتیم همچو طفلان دگر، در خانه مادر داشتیم جدّ ما پیغمبر از ما چهره پنهان کرد و باز یادگاری هم چو زهرا از پیمبر داشتیم مادر مظلومه‌ی ما نیز رفت از دستِ ما مرگ او را کیْ به این تعجیل باور داشتیم؟! اندر آن روزی که آتش بر سرای ما زدند ما در آن جا، حال مرغِ سوخته پر داشتیم! آمد و، رفت از جهان محسن در آن غوغا، دریغ! آرزوی دیدن روی برادر داشتیم مادر ما، خود ز حق می خواست مرگ خویش را ورنه ما بهرش دعا با دیده‌ی تر داشتیم روزهای آخر عمرش ز ما رو می‌گرفت! چون علی، ما هم ازین غم دلْ پُر اَخگر داشتیم! در شب دفنش به ما معلوم شد این طُرفه راز تا ز روی نیلگونش بوسه‌ای برداشتیم! از کفن دستش بر آمد، جسم ما در بر گرفت جسم او را هم چو جان ما نیز در بر داشتیم از فراق روی مادر، با پدر هر روز و شب دو برادر بزم ماتم با دو خواهر، داشتیم! با فغان گوید "مؤید" آنچه را "میثم" بگفت: (ای خوش آن روزی که ما در خانه، مادر داشتیم!) ✍مرحوم ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
شبی که آن تنِ عفّتْ حجاب را شستم ستاره ریختم و آفتاب را شستم شبی نبود مرا دردناک‌تر زآن شب کز اشک و خون دل، آن دُرّ ناب را شستم مجال غسل نمی‌یافتم ز اشک روان شبی که بضعه‌ی ختمی‌‌مآب را شستم به سینه، خون دلم جوش زد در آن دل شب که زخم سینه‌ی از خونْ خضاب را شستم کتاب زندگی من، وجودِ فاطمه بود به دست خویش، دریغ! آن کتاب را شستم خسوفِ صورت او وا نگشته بود هنوز رخ گرفته‌ی آن ماهتاب را شستم ز بعدِ شستن چشمِ کبودِ زهرایم به گریه از بصرم نقشِ خواب را شستم زبانِ شعرِ "مویّد" ترانه‌اش این است: به مِهر او گنه بی‌حساب را شستم ✍مرحوم ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
یادِ آن روزی که ما هم سایه بر سر داشتیم همچو طفلان دگر، در خانه مادر داشتیم جدّ ما پیغمبر از ما چهره پنهان کرد و باز یادگاری هم چو زهرا از پیمبر داشتیم مادر مظلومه‌ی ما نیز رفت از دستِ ما مرگ او را کیْ به این تعجیل باور داشتیم؟! اندر آن روزی که آتش بر سرای ما زدند ما در آن جا، حال مرغِ سوخته پر داشتیم! آمد و، رفت از جهان محسن در آن غوغا، دریغ! آرزوی دیدن روی برادر داشتیم مادر ما، خود ز حق می خواست مرگ خویش را ورنه ما بهرش دعا با دیده‌ی تر داشتیم روزهای آخر عمرش ز ما رو می‌گرفت! چون علی، ما هم ازین غم دلْ پُر اَخگر داشتیم! در شب دفنش به ما معلوم شد این طُرفه راز تا ز روی نیلگونش بوسه‌ای برداشتیم! از کفن دستش بر آمد، جسم ما در بر گرفت جسم او را هم چو جان ما نیز در بر داشتیم از فراق روی مادر، با پدر هر روز و شب دو برادر بزم ماتم با دو خواهر، داشتیم! با فغان گوید "مؤید" آنچه را "میثم" بگفت: (ای خوش آن روزی که ما در خانه، مادر داشتیم!) ✍مرحوم ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
🏴قال مولانا امیرالمؤمنین(ع): لا خَیرَ بَعـدَکِ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا أَبکِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی 📚بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۱۳ خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و من گریَم از این‌که طول کشد روزگار من ✍مرحوم استاد ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
نثار بر نور مبین حی سرمد صلوات بر جمع کسای آل احمد صلوات بر دشمنِ پنج‌تن، دمادم لعنت بر پنج‌تنِ آل محمد صلوات ✍ صد شکر که ما اهل تولّا هستیم در زمره‌ی دوستان مولا هستیم بر شانه‌ی ما، ای دو ملک! بنویسید ما دشمنِ دشمنان زهرا هستیم ✍مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را ای نورِ دیده! جان و دل اهدا کنم تو را این دیده نیست لایقِ دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را تو در میانِ جمعی و من در تفکّرم کاندر کجا برآیم و پیدا کنم تو را هر صبحِ جمعه ندبه‌کنان در دعای صبح از کردگارِ خویش تمنا کنم تو را "یابن الحسن" اگر چه نهانی ز چشمِ من در عالم خیال هویدا کنم تو را هم‌چون "مويدم" به تكاپو، مگر دمی ای آفتابِ گم شده پيدا كنم تو را ✍مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
گر نگاهی به ما كند زهرا دردها را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسیارش كآنچه خواهی، عطا كند زهرا بضعۀ مصطفی بُوَد زآن‌رو جلوه چون مصطفی كند زهرا خانۀ وحی را، ز رخسارش، رشكِ غار حَرا كند زهرا نه عجب گر به شأن او گویند، خاك را كیمیا كند زهرا این مقام كنیز او باشد تا دگر خود، چه‌ها كند زهرا! چهره پوشد ز مرد نابینا تا بدین حد، حیا كند زهرا در طرفداری از خدا و رسول به علی اقتدا كند زهرا روز محشر كه از شفاعت خویش حشر دیگر به پا كند زهرا- همچو مرغی كه دانه بر چیند، دوستان را جدا كند زهرا چه شود گر زِ رحمت بسیار حاجت ما روا كند زهرا؟ چه شود گر که بر «مؤید» هم نظری از وفا کند زهرا ✍مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
اشکی بوَد مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم گر لحظه‌ای وصال حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم عمری بوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینۀ سَینا نمی‌دهم تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌کشم دامان او ز دست تمنا نمی‌دهم سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیۀ فردا نمی‌دهم در سایۀ رضایم و همسایۀ رضا این سایه را به سایۀ طوبی نمی‌دهم ✍مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
چون خدا خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد صورت عصمت خود را متجلا می‌کرد تا علی آیت عظمی نبوَد بی همتا ذات حق خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد ازدواج علی و فاطمه با آن برکات چشمه‌ای بود که پیوند دو دریا می‌کرد رازی از اعظم اسماء و صفات خود را با یکایک صفت فاطمه معنا می‌کرد ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش نور زهرا ز رُسُل حل معما می‌کرد مصحف او که امامان همه را در بر بود رازهایی‌ست که روح القدس انشاء می‌کرد فضه‌ی خادمه‌اش مرتبه‌ی مریم داشت قنبر خانه‌ی او کار مسیحا می‌کرد در حضورش همه هستی به رکوع آمده‌اند فخر از سجده‌ی او حی تعالی می‌کرد ز چه عالم نشود مجری فرموده‌ی او کآنچه می‌خواست خدا، فاطمه اجرا می‌کرد اول خاتمه‌ی هر سفری پیغمبر عزم دیدار حرمخانه‌ی زهرا می‌کرد باز می‌شد درِ جنات خدا بر رویش تا درِ خانه به روی پدرش وا می‌کرد مرتضی چشم خدا بود خدا را می‌دید هر زمان بر رخ زهراش تماشا می‌کرد :: گر نمی‌رفت برون حضرت حوا ز بهشت اندر آن تا به ابد سیر چو حورا می‌کرد بیش از این قدر که از همسری آدم داشت نیست معلوم دگر مرتبه پیدا می‌کرد لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش مدحت فاطمه تقریر به حوا می‌کرد گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل خواهش مادری حضرت زهرا می‌کرد ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت کاش آدم همه دم ترک ز اولی می‌کرد توبه‌اش تا که نیامیخت به نام زهرا بود بی فایده هر چند خدایا می‌کرد خوش‌ترین لحظه‌ی ایام "مؤید" آن بود که مدیح علی و فاطمه انشاء می‌کرد ✍ مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝