eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
15.8هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
88 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 انباری که گردانیده شد 🤔 بیشتر از یک هفته بود که درگیر انبارگردانی بودیم. از اینکه نتونستیم در این مدت خدمت‌رسانی کنیم عذرخواهی می‌کنیم. لازم بود که قبل از یک‌سری کارها انجام می‌شد تا با نظم، دقت و سرعت بیشتری، کتابایی که لیست کردین برای نمایشگاه رو تقدیمتون کنیم. 🤲 خدا رو شکر و با کمک بچه‌ها، کتابفروشی و انبار و واحد سایتمون حالت خوبی پیدا کرده و مثل همیشه از ۸ صبح تا ۸ شب(یکسره) در خدمتتون هستیم. 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔@nashreshahidkazemi
🔔 آشنایی‌ام با او از یک جلسه هم‌اندیشی کتاب شروع شد. چهارده سال پیش. ظاهرش فرقی نکرده، ریش‌هایش، حالت مو‌هایش. اهل بروجرد است. 🌱 می‌گفت آن روز‌ها محسن(حججی) را هم دیده؛ هرچند باهاش هم کلام نشده. از خودش گفت و کتابفروشی‌اش. حالش خوب بود. بهانه رفاقتمان صوت قرآنش بود و مدح اهل بیتش. یک شب برایمان روضه خوانده بود، از خاطراتش گفت، او هم مثل محسن یک روز در کتابشهر کار می‌کرد. 💯 می‌گفت: هرچند توفیق شهادت نداشتم؛ اما یک اهل سنت را شیعه کردم، آن هم در کتابفروشی‌ام.(لینک خبر B2n.ir/r39109 ) ✅خیلی اهل مطالعه است. امروز آمده بود به کتابفروشی‌مان هر ماه می‌آید. هنوز رفاقتمان سر جایش است. 👌 پ ن: آقای مرادی یکی از بچه‌های خوب و اهل کتاب است که مدت هاست در کنار مداحی و فعالیت فرهنگی، کتاب می‌فروشد و کتاب را دوست دارد. 📚 کتابفروشی را هم با اینکه اوضاع کتاب نابسامان است؛ اما همچنان سنگرش را حفظ کرده. خیلی وقت پیش کتابشهر را تحویل داده؛ ولی بعدش کتابفروشی جدیدی راه انداخته که همچنان چراغش روشن است... 🤲 خدا حفظش کند... 📌 🆔@nashreshahidkazemi
🎙نشست پشت میزی که درواقع صندوق مهمات بود و بی‌هوا زد زیر آواز. فکر کردم سنتی می‌خواند، اما لحنش چرخید به مداحی: «دلم یه جوریه… آره پر از صبوریه… چقدر دارن شهید…» 📱دلنشین می‌خواند. گوشی را درآوردم فیلم بگیرم، اخمی کرد و اشاره که: «فیلم نگیر…» ✅ بعد، کتاب شد نقل گفت‌و‌گویمان. پیدا بود که اهل مطالعه است، مخصوصاً رمان‌. گفت: «پسر، می‌تونی چندتا رمان درجه‌یک بیاری؟» گفتم: «ما بیشتر کتاب‌های خاطرات و زندگی‌نامه‌ی شهدا داریم…» 📘نه گذاشت و نه برداشت: «از مهدی باکری چی داری؟» دستم رفت روی ... گفت: «جمشید رو می‌شناسم، فرمانده گردان آقا مهدی بود. تنها فرمانده گردانی که زنده ماند...» ⁉️ گفتم: «آقا سید، انصافاً کتاب‌های شهدا رو هم مثل رمان می‌خونی؟» گفت: «بله، خیلی زیاد. معرفی هم می‌کنم.» قبلا از قولش جایی خوانده بودم که در کتابخانه شخصی‌اش نزدیک به 12 هزار جلد کتاب دارد که بعضی از آن‌ها نفیس و کمیاب هستند. 💼کارش که تمام شد، چند کتاب بهش پیشنهاد دادم. همه را گرفت. کتاب‌ها را در یک کیف مسافرتی کوچک گذاشت. 💯 صدای اذان بلند شد و او برای برنامه‌ای که هماهنگ شده بود، راهی جمکران شد. 📚 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1