eitaa logo
مدرسه تربیت و حکمرانی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
709 ویدیو
38 فایل
مدرسه تربیت و حکمرانی شهید رجائی ارتباط با ما: @mj_ghasemi313
مشاهده در ایتا
دانلود
📌لذت نگارش، لذت آفرینش دیشب در جلسه پنجم کارگاه مقاله‌نویسی مقدماتی، نوبت به یکی از دوستان رسید تا "پاراگراف پشتیبان" مقاله‌اش را بخواند. چون زمان کارگاه کم است و در جلسه سوم، چند "پاراگراف مقدمه" را از بقیه دوستان بررسی کرده بودیم، از او خواهش کردم تا فقط "مدعای مقاله" و طرحش را بگوید و پاراگراف پشتیبان را بخواند تا نوبت به دیگران هم برسد. اما درخواست کرد که پاراگراف مقدمه اش را هم سریع بخواند. گفتم که وقت کم است، ولی او دوباره درخواست کرد که نوشته اش را بخواند. این بار درخواستش را پذیرفتم؛ نه به این دلیل که احساس کردم مخالفتِ بیش از این‌ممکن است بی احترامی پنداشته شود؛ این هم بود، اما همه اش این نبود. این دوست من با انگیزه‌ی نویسنده شدن در این کارگاه شرکت کرده بود و برای جلسه دیشب، زحمت کشیده بود و اثری خلق کرده بود؛ اثری که خودش آن را دوست داشت و از آفرینش آن لذت برده بود و برای همین دوست داشت دیگران هم این تولید او را ببینند و اگر واقعاً قابل تحسین است، تحسینش کنند. این خاصیت آفرینش است؛ وقتی چیزی بیافرینی، دوست داری دیگران هم آن را ببینند، و هرچه بیشتر آن را ببینند و از آن بهره ببرند، تو بیشتر لذت می‌بری. برای همین است که می‌گویم دست به قلم شوید و تولید کنید؛ آن وقت خودتان تلاش می‌کنید تا برای این اثر جدیدتان خواننده پیدا کنید و می‌کوشید تا این نوشته هرچه بیشتر خوانده شود. این نکته، می‌تواند راهبرد ما در جنگ روایتها باشد.
📌بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود... حجت‌الاسلام راستگو، قصه‌گو و مربی سال‌های کودکی و نوجوانی‌مان به سوی عالَم بالا رفت. چقدر خاطره داریم ما بچه‌های دهه شصت و هفتاد از برنامه‌های جذاب او در تلویزیون، و چقدر مربی کودک و نوجوان تربیت کرد در سراسر کشور. یادش به خیر؛ وقتی قصه‌های قرآنی و درس‌آموزش تمام می‌شد، با همان چهره خندان و لحن کودک‌پسندش می‌گفت: "بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود..." شیخ راستگوی ما راست می‌گفت؛ آخر قصه همه ما رفتن به سوی عالَم بالاست؛ فقط فرق ما با هم این است که بعضی‌ها با دست پر و کارنامه روشن می‌روند و بعضی‌ها برعکس. قصه او هم به سر رسید، ولی باقیات الصالحات او همچنان خواهد بود؛ نوجوان‌هایی که پای برنامه‌های او تربیت شدند و مربیان کودک و نوجوانی که برای ترویج معارف اهلبیت تربیت کرد، گوشه‌ای از این توشه معنوی است. https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
آیا می‌دانید برابرِ دقیق فارسی برای واژه "پروژه" (project) چیست؟ یکی از بایسته‌های درست‌نویسی، پرهیز از بیگانه‌گرایی است. به این منظور، اگر واژه بیگانه‌ای، یک برابرِ فارسی زیبا و مأنوس دارد که معنای آن را به‌صورت دقیق در بر دارد، حتماً باید این برابر فارسی را به کار بندیم. اکنون پرسش این است که برابر فارسی واژه "پروژه" چیست؟ دکتر محمد معین، این واژه را با دو کلمه "طرح" و "نقشه" معنا کرده است، اما آیا دو کلمه بیان‌گر همه معنای نهفته در پروژه است؟ برابرِ فارسی تصویب شده برای پروژه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را ببینید: "مجموعۀ فعالیت‌های موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین". حتی دکتر معین هم پس از آوردن دو کلمه "طرح" و "نقشه"، گویا این دو کلمه را برای بیان همه معنای پروژه کافی ندانسته و در ادامه نوشته است: "طرح و نقشه کارهایی که باید انجام شود"؛ عبارتی که شبیه آن در فرهنگ فارسی عمید هم به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسد معنای دقیق پروژه همان است که در تعریف فرهنگستان آورده شده است. بنابراین، در هنگام کاربرد واژه "پروژه"، اگر منظورمان "طرح" یا "نقشه" است، این دو واژه را به کار می‌بریم؛ ولی اگر فراتر از این را در نظر داریم و می‌خواهیم چیزی نزدیک به تعریف طولانی فرهنگستان را بگوییم، بهتر است همان کلمه پروژه را به کار بندیم. این سطح از کاربست واژه بیگانه، بیگانه‌گرایی نیست و اهل ادب هم آن را مجاز شمرده‌اند. مثلاً این توضیح را بخوانید: "پاره‌ای از کلمات، وجهه فرامرزی یافته‌اند و در حال حاضر نیز معادلی در زبان فارسی برای آن‌ها نیست؛ مانند اینترنت، اتم، رادیو، فیلم، سینما، اسید، ویتامین و موتور". (رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۶۴)
📌هشتگ ، هشتگ ، هشتگ خدا می‌داند که دیدن این صحنه‌ها چقدر برایم رنج‌آور است؛ که چه غوغایی در درونم برپا می‌شود وقتی درد و رنج مستضعفان را می‌بینم و می‌شنوم. نه اینکه خودم جزو طبقه‌ای جز پابرهنه‌ها باشم، ولی همیشه در عین شکرگزاری پروردگار برای اینکه دستم به دهانم رسیده، غصه خیلی‌ها را خورده و می‌خورم. امروز صبح، وقتی از خانه بیرون آمدم، خیابان‌هایی را دیدم که از روزهای قبل خلوت‌تر بودند و مغازه‌هایی را که صاحبانشان، کرکره را پایین کشیده بودند تا با محدودیت‌های کرونایی دولت همراهی کنند. در دلم گفتم، مسئولان این کشور باید هر روز دست این مردم نجیب و همراه را ببوسند؛ مردمی که خودشان مشکلات زیادی دارند و قسط‌ها و قرض‌ها و چک‌هایشان آن‌ها را در فشار گذاشته است، ولی به تصمیم مدیران اجرایی کشورشان احترام می‌گذارند. اما کمی که جلوتر رفتم، جلوی یکی دو مغازه، صف‌هایی طولانی دیدم؛ صف که نه، انبوهی از مردم که حتی صف را هم رعایت نکرده بودند و در تلاش بودند که حتی اگر بدون نوبت، خود را به جلوی در مغازه برسانند. صف توزیع مرغ دولتی بود؛ مرغی که این روزها از سبد غذایی مردم پر کشیده و در آسمان بی تدبیری مسئولان بی‌کفایت، جولان می‌دهد. راستش، قلم هم دیگر تحمل این تلخی را ندارد. اینکه همشهری‌هایم ممکن است در این صف‌های طولانی، به این ویروس منحوس مبتلا شوند و جان شیرینشان را از دست بدهند، تلخ است؛ ولی تلخ‌تر از آن، عزت و کرامت انسانی آن‌هاست که در این صف‌ها لگدمال می‌شود. به آن‌ها گفته بودند که ما کاری می‌کنیم تا شیوۀ مدیریت کمیتۀ امدادی دولت قبل به پایان برسد، ولی در طول چند سال، کاری کردند که کسان دیگری هم کمیتۀ امدادی شوند. از واژه‌ها هم دیگر کاری برنمی‌آید. تا کی نوشتن از این همه رنج و ظلم؟ باید کاری کرد. باید دوباره انقلاب کنیم. باید قدرت را از دست این ظالمان بگیریم. باید انقلاب مستضعفان را از مدیران اشرافی پس بگیریم و به صاحبان اصلی آن برگردانیم. باید انقلاب کنیم، باید از درون در ما انقلابی دوباره صورت گیرد، باید دوباره برگردیم به سال های دهه شصت؛ سال‌هایی که هیچ کداممان از آمریکا نمی‌ترسیدیم و حاضر بودیم پای کار انقلابمان بایستیم، سال‌هایی که اجازه نمی‌دادیم کسی در کشورمان شعار مذاکره با شیطان بزرگ را سر دهد تا چه رسد به اینکه با این شعار رأی بیاورد و کشور را از وضعیت خیبر به وضعیت شعب ابیطالب بکشاند. https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
حالم خوش نیست، اصلاً حالم خوش نیست؛ نه از شنیدن خبر شهادت تو ای بزرگمرد، که امثال شما اگر جز با شهادت به ملاقات پروردگار بروید، دچار خسارت شده‌اید. ناخوش احوالی‌ام برای خودم است، برای خودم و امثال خودم که تو و راهت را نشناخته‌ایم و هنوز قدم در راهی که تو منازل مختلف آن را طی کردی و به مقصد و مقصودت رسیدی، نگذاشته‌ایم. ای شهید، ای آنکه از دیروز به مقام "عند ربّهم یُرزَقون" رسیدی، در این نیمه‌ی شب، با بغض در گلو و اشک در چشم می‌نویسم: خدا گواه است که ما با همه ادعایمان، باید در مکتب شما شاگردی کنیم. صلواتی که برایت میفرستم، در برابر سلام و صلوات خدا و ملائکه‌اش بر تو ناقابل است؛ ولی می‌خواهم بهانه‌ای باشد تا وقتی آن را در طبقی از نور به روح پر فتوحت می‌رسانند، مرا بشناسی. من تا امروز نمی‌شناختمت و نمی‌دانستم که همشهری منی، تو هم مرا نمی‌شناختی؛ ولی حالا که وارد عالَم بالا شده‌ای، دستت باز شده و دیگر می‌توانی مرا ببینی و حالا می‌شناسی‌ام. دست این همشهری‌ات را هم بگیر و دعایم کن. دعایم کن تا از اسارت خودم رها شوم و مانند شما، جز برای خدا قیام و قعودی نداشته باشم. خدایا به حق خون پاک این شهید، دعای او و دعاهای امام زمانمان را در حق ما اجابت کن.
‌منابع دنیا محدود است و تمامیت‌خواهی، خاصیت تمدنهاست؛ پس منطقی است که تمدن رقیب، هرگز ما را آسوده نگذارد و با ما دشمنی کند. درک کنیم که حتی برای داشتن یک زندگی راحت و عزتمند دنیوی، باید با دشمن تمدنی خود درگیر شویم. جنگ تمدنها حتمی است؛ به جای فریب، جامعه را برای آن آماده کنیم. https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌اهل بکاء که باشی، حتی بعد از جدایی روح از بدنت، بر مصیبت سیدالشهدا اشک می‌ریزی. گریه پیکر مطهر ‌ با شنیدن روضه سیدالشهدا در حرم حضرت معصومه.
‌‌ باشم و انگلیسی رو غلط بخونم، بهتر از اینه که ‌ باشم و فارسی رو متوجه نشم؛ رهبر به فارسی فرمود به مذاکره خوش بین نیستم،ولی کار خودش رو کرد. مردم به فارسی گفتن شرف نداره کسی که بعد از شهادت حاج قاسم از مذاکره حرف بزنه، ولی خودش رو به نشنیدن زد. ‌ https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
‌یک کتاب روان‌شناسانه با عنوان "تاب آوری در بحران ‌" که در وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی مجوز گرفته. گذشته از اینکه به جای استفاده از عنوان "همسر" از "شریک زندگی" استفاده میکنه که ترویج ‌ است، رسماً ‌ رو توصیه میکنه. کرونا بحران نیست، اینا بحرانه... https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📌فرصت‌سازی شیوع کرونا برای شیوع تهدیدی به نام خودارضایی در میان خانواده‌ها همان روزهای آغاز شیوع کرونا، در جمعی از کارشناسان تربیتی، با مدیر یکی از نهادهای تربیتی مرتبط با نوجوانان هم‌کلام شدم. نگران این بود که خانه‌نشینی‌های این دوره و خلوت‌های فراوان ایجادشده برای نوجوانان، زمینهٔ آسیب‌هایی مانند «خودارضایی» را در آن‌ها تقویت کند. از من خواست تا اگر حرفی جز راهکارهای کتاب «خلوت ناامن» دارم، بگویم. اما اگر او هم چیزی را ببیند که من دیروز دیدم، دیگر فقط نگران نوجوان‌های مجرد نخواهد بود و احتمالاً باید فکری هم به حال پدران و مادرانشان بکند. دیروز یک کتاب تازه منتشرشده دیدم به نام «تاب‌آوری در بحران کرونا» که پنج خانم روان‌شناس آن را نوشته‌اند. در صفحهٔ ۶۵ و۶۶ کتاب آمده است: «افزایش نیاز جنسی خود را به شریک زندگی خود تحمیل نکنید. اگر چنانچه طرف مقابل شما برعکس است و اضطراب، میل جنسی را در او ضعیف می‌کند، بهتر است به‌جای تحمیل کردن خود به کسی که رضایت جنسی ندارد، خودارضایی کنید». توصیهٔ زوجین به خودارضایی برای فرونشاندن نیاز جنسی، علاوه بر ترویج یک کار حرام و نهادینه کردن آن در خانواده‌ها، یک اقدام غیرمسئولانه و غیرضروری است. گذشته از آنکه برای کاهش موقت میل جنسی، راهکارهای شرعی و طبی هست، توجه به آسیب‌های بعدی این رفتار برای رابطهٔ زناشویی، برای پرهیز از تجویز چنین نسخه‌هایی کافی است. در شرایطی که یکی از زوجین، با یک دلیل موجه، توان پاسخگویی به نیاز جنسی همسرش را ندارد، می‌توان با راهکارهای شرعی و طبی به‌طور موقت نیاز جنسی طرف مقابل را کاهش داد و مدیریت کرد. به این منظور، در فقه ما ظرفیت‌هایی پیش‌بینی شده که می‌توان در صورت نیاز از آن‌ها استفاده کرد. ساده‌ترین آن‌ها، روزهٔ مستحبی است که استمرار بر آن در طول مدت موردنیاز، می‌تواند قوای جنسی فرد را کاهش دهد. اما به‌جز این راهکارهای شرعی، می‌توان از راهکارهای طب سنتی هم برای این منظور استفاده کرد. پرهیز از خوردن برخی از غذاها، انجام برخی از حرکت‌های ورزشی و نیز خوردن و آشامیدن برخی از داروهای گیاهی، ازجملۀ این تدبیرهاست. جالب اینجاست روان‌شناسانی که برای درمان پدیده‌ای که اسم آن را «بیش فعالی» کودک گذاشته‌اند، به‌جای رفتاردرمانی از یک قرص استفاده می‌کنند که قوای کودک را تحلیل می‌برد و او را بی‌حال می‌کند؛ ولی دربارهٔ پیدایش مشکل پیش‌گفته در رابطهٔ زناشویی، به‌جای تجویز یک قرص، ارتکاب یک فعل حرام را توصیه می‌کنند. دومین نکته‌ای که نادرست و غیرمسئولانه بودن توصیهٔ زوجین به خودارضایی را نشان می‌دهد، آسیب‌های بعدی این رفتار خطرناک برای رابطهٔ زناشویی است. استدلال نویسندگان کتاب «تاب‌آوری در بحران کرونا» برای توصیۀ یک فرد متأهل به خودارضایی این است که همسر این فرد که خودش میل کمتری دارد یا اصلاً میلی ندارد، حتی اگر درنتیجهٔ اصرارهای او درخواستش را بپذیرد، از او ناراضی و دلسرد خواهد شد. غافل از اینکه، اگر یکی از زوجین به این رفتار زشت اعتیاد پیدا کند و حتی بعد از رفع مشکل طرف مقابلش، آن را ادامه دهد، نه‌تنها طرف مقابل ازنظر روحی آسیب می‌بیند، که ممکن است در درازمدت رابطهٔ جنسی آن‌ها ازنظر فیزیکی هم آسیب ببیند. این سخن هم پذیرفتنی نیست که ارتکاب این رفتار برای یک مدت کوتاه سبب اعتیاد نمی‌شود. بسیاری از معتادان این رفتار، شروع مشکل خود را از یک یا چند بار خودارضایی می‌دانند و نباید از نقش شیطان در انداختن مؤمنان به دام خود و ادامهٔ یک مسیر نادرست غافل شد. همچنان که نباید پنداشت این رفتار برای متأهل‌ها امری کاملاً اختیاری و تحت کنترل است. معتادانی هستند که حتی پس از ازدواج و در کنار هم‌بستری با همسر خود، خودارضایی کرده و می‌کنند. بنابراین، با توجه به آسیب‌های احتمالی خودارضایی افراد متأهل به رابطهٔ زناشویی آن‌ها و نیز با در نظر داشتن امکان مدیریت قوای جنسی زوج پرخواهش با راهکارهای شرعی و دستورالعمل‌های طبی، توصیهٔ زوجین به این رفتار نمی‌تواند توصیه‌ای عقلایی و مشروع دانسته شود. تقابل دو جهان‌بینی الهی و مادی سبب می‌شود در شرایطی که عده‌ای نگران رواج اعتیاد خودارضایی در بین نوجوان‌های مجردند و برای کمک به والدین آن‌ها درزمینهٔ پیشگیری و درمان این بیماری، کتاب‌هایی مانند «خلوت ناامن» را می‌نویسند، برخی‌ها با رنگ و لعاب روان‌شناسی در حال ترویج این رفتار ناپسند در میان والدین این نوجوان‌هایند. https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592