❖ تاملی در امکان فهم طبقاتی از جامعه ایرانی
نقدی بر تحلیل های شبه مارکسیستی از جامعه ایرانی
📝 یادداشتی از حجت الاسلام #علی_اسدی
در فضای مجازی این روزها تحلیل های طبقاتی از جامعۀ ایران بخصوص تحلیل از نوع طبقاتی مثل بورژوا و پرولتاریا بسیار افزایش یافته است، این تحلیل های شبه مارکسی که جامعه را با طبقۀ سرمایه دار و کارگر و مانند آن توضیح می دهند توجه ندارند که بورژوا فقط یک طبقۀ اقتصادی نیست بلکه طبقه ای است که دارای فرهنگ خاص به خود، سیاست خاص به خود و مانند آن است حتی امنیت برای او معنای خاصی دارد، اما آیا در ایران اساسا چنین وجهِ اشتراکی میان یک طبقه می توان یافت؟
مثلا فردی از نظر برخی قرائت ها مذهبی است(مذهب به معنای خاص و بین الاذهانی نه مذهب به معنایی که دین معرفی می کند) ولی همین فرد در عین مذهبی بودن پولدار است، در عین حال گرایش سیاسی او با مذهبی بودن او تفاوت وحشتناکی دارد حال چگونه او را مثلا با فردی که فقیر است و از نظر مذهبی هم شبیه فرد اول است ولی گرایشهای سیاسی کاملا متفاوتی دارد در یک طبقه قرار دهیم؟
اساسا باید پرسید فهم طبقاتی در جهان کنونی امکان دارد؟ و یا اصلا در هیچ دوره ای فهم طبقاتی امکان داشته است؟ یا تنها باید فهم طبقاتی را مربوط به یک جنبه از حیات بشر دانست مثلا بیان داشت که چون اقتصاد زیر بناست و فرهنگ خاص خود را هم تولید می کند فهم طبقاتی با زیر بنای اقتصادی ممکن است؟ و اگر چنین باشد آیا این نفی دیالکتیک مورد ادعای خودِ آقایان نخواهد بود؟ چرا که اگر این دوستان دیالکتیک را در همه جا مطرح می نمایند باید قائل باشند که نوعی رابطۀ دیالکتیک از فرهنگ به اقتصاد و از اقتصاد به فرهنگ و نیز از مقولات دیگر اجتماعی به دیگری وجود داشته باشد. (چنانکه برخی مجبور به قبول این دیدگاه شده اند)گرچه ما را رایی دیگر است که اینجا مجال طرحش نیست، اما به طور خلاصه باید گفت طبقاتی کردن جامعه بیشتر از آنکه یک طرحِ مبتنی بر رئالیسم اجتماعی باشد نوعی نظم دادن سوبژکتیو به جامعه است چیزی که خودِ آقایان در بنیاد نفی آن خود را تعریف کرده اند.
#مارکس #فلسفه_غرب #جامعه_طبقاتی
ـــــــــــــــــــ
✦ مدرسه علوم انسانی اسلامی سها 👇🏻
📮 کانال ایتا | وب سایت