eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
7.8هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🥀 تو سرما و گرما همیشه پا برهنہ بود بهش میگفتن چرا پا برهنہ اے ؟ میگفت: چون تو جبهہ خون‌ پاک‌ شهدا ریختہ شده 🕊معروف بود بہ سید پا برهنہ👣
🌱شب ها که می خواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود می رفت بیرون سنگر و روی سنگ ریزه ها می خوابید  یک شب بهش گفتم:چرا این کار رو می کنی،چرا توی سنگر نمی خوابی؟ جواب داد:بدن من خیلی استراحت کرده،خیلی لذت برده،حالا باید اینجا ادبش کنم. 🌷 @mahman11
تو سرما و گرما همیشه پابرهنہ بود، بهش می‌گفتند: چرا پا برهنہ اے ؟ می‌گفت: چون تو جبهہ خون پاڪ شهدا ریختہ شده . معروف بود بہ سید پا برهنہ ... @mahman11
خیلی به او اصرار کردم تا داماد شود. گفت: باشه بی بی، هر چی شما بگویی، فقط می خواهم خانواده ی خوبی باشند و با جبهه رفتن من مشکلی نداشته باشند. گفتم مردم که به چنین فردی زن نمی دهند. گفت: چرا دختر زیاد است که همسر امثال من بشوند، فقط باید بگردی. به همه آن ها بگو من چه شرطی دارم. شرط من این است که آنقدر در جبهه می مانم تا جنگ تمام شود. با این حرف سید حمید، دیگر مادر حرفی از دامادی به او نزد... ‍ 🕊 @mahman11
📌بعد از عملیات فتح المبین رفتم کرخه نور تا سید را ببینم و از سلامتی اش با خبر شوم. 🔸گوشه ی سنگر یک تلفن بودکه سید مدام با آن حرف میزد ولی هر دفعه به گونه ای صحبت می کرد.که خیلی عادی و معمولی جلوه کند. 🔹پرسیدم: آسید حمید مسئولیت شما توی جبهه چیه ؟سیدگفت من تلفن چی فرمانده ام.درست می گفت.خودش هم فرمانده بود و هم تلفنچی فرمانده. ▪️فرمانده خط بود ولی برای اینکه همشهری هایش نفهمندچه مسئولیتی دارد،جلوی ما آن طوری برخوردمی کرد. به همه نیروهایش گفته بود در موردمسئولیتش به کسی چیزی نگویند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @mahman11
📌 شهیدی که لحظه شهادت حاج همت شهید شد 🔹️ شخصیت عجیبی داشت. در خانواده سادات و مذهبی بزرگ شد . ◇ برای خودش حال وهوای دیگری داشت و دنبال رفقای آنچنانی بود. ◇ هرچه دوستان و خانواده نصیحتش کردند عمل نمیکرد. ◇ دنبال تفریح و ... بود تا اینکه با پیکر خونین برادرش مواجه شد. ◇ سید حمید از همان دوران انقلاب مسیر خودش را عوض کرد. با شروع جنگ همراه با کمکهای مردم راهی جبهه ها شد. ◇ سیدحمید را کمتر با کفش می دیدند. معروف شد به سید پابرهنه. ◇ می‌گفت تمام این سرزمین به خون شهدا آغشته است. ◇ مسئول اطلاعات شد. شجاعت او زبانزد رزمندگان بود. دوستان قدیم خودش را نیز به جبهه کشاند. ◇ در عملیات خیبر، ترک موتور او نشست تا به سمت دیگر جزیره بروند. ◇ گلوله توپ در مقابل آنها به زمین خورد. سید حمید میرافضلی عاشق حضرت زهرا(س) بود و روز شهادت حضرت نیز همراه با حاج همت آسمانی شد. @mahman11