#نظرات_شما
#روزهای_بیآینه
🖋🖋🖋
سلام
کتاب روزهای بیآینه، کتابی با سبکی خاص، که سراسر انتظار و عشق آن را تعریف کرده بود.
بزرگی روح در منیژه و حسین به شدت دیده میشد، اینکه پایبند عشقشون بودن و تا آخرین نفس کنارهم ...
من این کتاب را به کسانی که گاهی اوقات از همسرشون دلخور میشوند پیشنهاد میکنم. که طعم نبود و دوری همسر را از زبان منیژه دریافت کنند و شکر خدا را به جای آورند.
حسین آقا شخصیت فوق العاده ریزبین، نکتهسنج، آشنا با روحیات زنان، و معتقد و پایبندی بود.
انشاء الله که روحشان قرین رحمت الهی باشد.
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
سلام دوستان
روز جمعهتون بخیر 🌷
به رسم هدیههای کتاب رایگان، قصد داریم تعدادی نسخه الکترونیک کتاب #روزهای_بیآینه رو به قید قرعه هدیه بدیم.
اگر دوست دارین کد رایگان این کتاب رو دریافت کنین اسمتون رو اینجا ثبت کنین:
👇
https://digiform.ir/cb6266a859
❗️لطفاً اگر خودتون امکان تهیه کتاب رو دارین این فرصت رو به بقیه دوستان بدین. 🙏
نسخه صوتی این کتاب رو میتونین با اشتراک رایگان یک ماهه اپلیکیشن نوار گوش کنین که قبلاً روش فعالسازیش رو توضیح دادیم. 😉
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
#بریده_کتاب
#پناهم_باش
📘📘📘
- خانم دکتر! من باردار شدم. ناخواسته باردار شدم.
صورت خانم دکتر به خنده باز شد. دفترچهٔ بیمهام را برداشت.
- مبارک باشه! به سلامتی! خوب چی برات بنویسم. اسید فولیک ...
نگذاشتم جملهاش تمام شود. بلندبلند گریه کردم.
- خانم دکتر بچهٔ کوچیک دارم. هنوز بهش شیر میدم. شرایط بچهداری ندارم. واقعاً شرایط اقتصادیمون طوری نیست که سه تا بچه داشته باشیم.
حرف میزدم و گریه میکردم. خانم دکتر گفت:
- شرایط سه تا بچه رو نداری؟ خب یکی از اون بچههات که توی خونه هستنو بکش!
صدای هقهق گریهام بلندتر شد. خانم دکتر ادامه داد:
- عزیزم چه فرقی میکنه. میگم یکی از اون دو تا رو بکش گریه میکنی؟ ناراحت میشی؟ قتل! قتله! این که توی شکمت هست با اون دو تا هیچ فرقی نداره. مثل اون دو تا زندهس.
حرفهای خانم دکتر تمام قلبم را پاره پاره میکرد.
- خانوم دکتر به خدا نمیتونیم نگهش داریم. یه کاری برام بکنین.
خانم دکتر روی دفترچهام دو تا شماره نوشت. روبهروی یک شماره نوشت خانم ... و روبهروی شمارهٔ دیگر نوشت آقای ...
- خانوم دکتر دارین چی کار میکنین؟؟
- مگه نگفتی بچه رو نمیخوای؟ به این شمارهها زنگ بزن. اینا شمارههای یه زن و شوهره که بچهدار نمیشن. حاضرن به هر قیمت شده بچه بیارن. زنگ بزن بچه رو به اینا بفروش.
خانم دکتر میخواست باز هم شماره بنویسد. قلبم داشت از سینهام بیرون میزد. بلند شدم دستش را گرفتم.
- ننویسین خانم دکتر، با من این کار رو نکنین.
خانم دکتر توی چشمهایم نگاه کرد.
- اگه میخوای بچهتو توی سطل بندازی، خب بهتره به یکی دیگه بدیش. لااقل بچه رو نمیکُشی.
سنگینی فکر این که بچه را به کس دیگری بدهم تا مغز استخوانم را لرزاند.
📚 برشی از کتاب #پناهم_باش
روایتهایی مستند از مواجهه با موضوع سقط جنین عمدی
صفحه ۱۴۶ و ۱۴۷
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
پویشکتابمادرانشریف🇮🇷
#بریده_کتاب #پناهم_باش 📘📘📘 - خانم دکتر! من باردار شدم. ناخواسته باردار شدم. صورت خانم دکتر به خن
سلام دوستان 🧡
ما یک هفتهای هست که همخوانی کتاب #پناهم_باش رو شروع کردیم.
اگر دوست دارین این کتاب رو مطالعه کنین و با ما همراه باشین، تشریف بیارین اینجا:
👇
🔗 https://eitaa.com/joinchat/2067268405Cbf526eaa28
❗️گروه مختص خانمهاست❗️
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
#بریده_کتاب
#روزهای_بیآینه
📘📘📘
این افکار توی سرم میچرخید که آن دو نفر شروع کردند به حرف زدن: «شما میدونید درگیریهای مرزی شدید شده. عراق در حال تعرض به مرزهای ماست. دیروز جناب سروان اون طرف مرز عراق مأموریت داشتن که هواپیماشون رو زدن. هواپیماشون تو خاک عراق سقوط کرده.»
پسرم، علی، در بغل خواهرم بود. داشت توی اتاق او را راه میبرد. سرهنگی که داشت صحبت میکرد با تأسف به علی نگاه کرد و گفت: «این پسرتونه؟»
گفتم: «بله.»
گفت: «نگران نباشید؛ همه چیز درست میشه.»
گفتم: «چی درست میشه؟ حسین فوت کرده؟»
گفت: «نه. دیدهبانهای مرزی هواپیماش رو دیدهان که آتیش گرفته؛ همون لحظه چتری باز شده؛ چتر نجات سروان باز شده. اون توی خاک عراق اسیر شده. اما چون الان سفارتخونههای دوتا کشور تعطیله و روابط سیاسی نداریم، کمی طول میکشه آزادش کنیم. خیالتون راحت باشه اون زندهاست.»
زدم زیر گریه و گفتم: «چی درست میشه. بیچاره شدم...بدبخت شدم.»
مادر و حاجخانم امدند کنارم تا آرامم کنند.
📚 برشی از کتاب #روزهای_بیآینه
خاطرات منیژه لشکری
همسر خلبان آزاده شهید حسین لشکری
انتشارات سوره مهر
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
پویشکتابمادرانشریف🇮🇷
سلام دوستان روز جمعهتون بخیر 🌷 به رسم هدیههای کتاب رایگان، قصد داریم تعدادی نسخه الکترونیک کتاب #
سلام و درود 😊
عیدتون مبارک 🌸☘🌸
از بین کسانی که برای کتاب الکترونیک رایگان #روزهای_بیآینه اسم نوشته بودن، اسم این عزیزان در اومده:
خانمها
راضیه زارعی
فاطمه جوزی
فاطمه سادات حاتمی
زهرا بوری
مرواری اردونی
سمیه بلیغی
فاطمه مقدسی
زهرا عبدالهیان
هاجر نصر اصفهانی
نعیمه عباسی
زهره شبان
خانم اسدی
زهرا اکبری
اگر اسمتون بین این افراد هست و همچنان تمایل دارین نسخه الکترونیک کتاب #روزهای_بیآینه رو دریافت کنین، ♦️ اسم و شماره موبایلتون♦️ رو به این آیدی ارسال کنین:
👇🏻
@Z_Soleimani
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
سلام همراهان عزیز
آغاز دههی ولایت بر شما مبارک 💜💚💛
خب همون طور که همه میدونین خرداد ماه دو تا کتاب رو با هم خوندیم.
برای هر کدوم از کتابها إن شاءالله ۷ جایزهی ۱۰۰ هزارتومانی 🎁 به قید قرعه تقدیم عزیزانی میشه که کتاب رو کامل خونده باشن 🤩
هر کدوم از این دو کتاب رو که خوندین، برای شرکت تو قرعهکشی اسمتون رو توی فرم مربوطه ثبت کنین ☺️
🔶 شرکت در قرعهکشی کتاب #زیتون_سرخ
🔗 https://digiform.ir/c2a761249c
🔶 شرکت در قرعهکشی کتاب #روزهای_بیآینه
🔗 https://digiform.ir/c24ef2e6a6
نظراتتون در مورد کتاب رو هم برای ما بفرستین هم توی اپلیکیشنهای کتابخوانی ثبت کنین تا إن شاءالله باقی افراد هم به مطالعه این کتابها دعوت بشن ☺️
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab