eitaa logo
کلـبــــــه🏡
38هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
🔸️کلبه جایی برای آرامش🌱 🔸️توکلبه یادمیگیری چطور افکار،هیجانات و رفتارتو مدیریت کنی +۱۵🔸️ 🔸️کلبه خودتوبساز 🏡 🔸️ارتباط با ادمین و مدیریت کانال👇 https://zil.ink/kolbehh_12
مشاهده در ایتا
دانلود
Music Editorافکار فریب دهنده.mp3
زمان: حجم: 11.07M
خیلی وقت‌ها ما فکر می‌کنیم دلایلی که وارد یک رابطه می‌شویم «عاقلانه» و «درست» است… اما اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، می‌بینیم پشت خیلی از این دلایل، چیزی جز فریب‌های ذهنی نیست. 👥 «می‌خوام بیشتر بشناسمش»، «می‌تونم نجاتش بدم»، «این رابطه باعث رشد من میشه» … اینها شاید زیبا به نظر برسند، اما در عمل می‌توانند ما را به تله‌ای بکشند که هم اعتمادمان را می‌سوزاند و هم آرامشمان را. 🎙 در این پادکست بسیار مهم با هم به سراغ این فریب‌های ذهنی می‌رویم؛ تا قبل از آنکه اسیرشان شویم، آنها را بشناسیم، نقابشان را کنار بزنیم و انتخابی آگاهانه داشته باشیم.
✍️ سوال شما: من ۱۹ ساله و دانشجو هستم و احساس تنهایی می‌کنم چون هنوز وارد هیچ رابطه عاطفی نشده‌ام‌ و از طرفی خواستگار هم ندارم در حالی که اطرافیانم روابط دارند و یا ازدواج کردن، این موضوع باعث فشار روانی من شده است می‌خواهم بدانم چگونه می‌توانم این نیاز به همراه و همدم را مدیریت کنم بدون اینکه وارد رابطه‌ای نامناسب شوم. 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 ⭕ پاسخ سوال: در سنین جوانی، احساس نیاز به همراه و همدم کاملاً طبیعی است و تجربه تنهایی وقتی اطرافیان روابط عاطفی دارند، می‌تواند فشار روانی ایجاد کند. با این حال، وارد شدن به روابط نامناسب می‌تواند پیامدهای منفی برای رشد شخصی و عاطفی شما داشته باشد. برای مدیریت این احساسات و حفظ سلامت روان، می‌توان به صورت گام‌به‌گام عمل کرد: گام اول: شناخت خود – ارزش‌ها، اهداف و نیازهای عاطفی خود را مرور و ثبت کنید تا نسبت به خود و محدودیت‌هایتان آگاه شوید. گام دوم: کنترل و خودآگاهی – هنگام تجربه تنهایی یا تمایل به ورود به رابطه، مکث کنید و یادآوری کنید که عجله ممکن است منجر به تصمیمات نادرست شود. گام سوم: تقویت مهارت‌های اجتماعی – در فعالیت‌های گروهی، انجمن‌های علمی، فرهنگی یا ورزشی شرکت کنید تا شبکه دوستان سالم ایجاد شود و فرصت شناخت افراد جدید به‌صورت طبیعی فراهم گردد. گام چهارم: ثبت احساسات و افکار – افکار و هیجانات روزمره خود را در دفترچه‌ای ثبت کنید تا فشار عاطفی کاهش یافته و الگوهای هیجانی بهتر شناسایی شوند. گام پنجم: تمرکز بر رشد فردی – به رشد علمی، هنری، ورزشی و معنوی خود توجه کنید تا اعتماد به نفس و رضایت از خود افزایش یابد. گام ششم: صبر و برنامه‌ریزی برای آینده – به خود یادآوری کنید که زمان مناسب برای ورود به رابطه سالم فرا خواهد رسید و عجله کردن می‌تواند مانع تصمیم‌گیری آگاهانه شود. پیروی از این گام‌ها به شما کمک می‌کند نیاز عاطفی خود را مدیریت کنید، از روابط ناپایدار دوری کنید و مسیر رشد فردی و اجتماعی خود را مستحکم‌تر سازید. https://eitaa.com/kolbehh_ir/6817
✍️ سوال شما: چگونه به‌صورت مؤدبانه و قاطع به پرسش‌ها و فشارهای مستقیم دربارهٔ خواستگاری و رابطه پاسخ بدهم تا شأنم حفظ بشود و از تصمیم‌گیری شتاب‌زده جلوگیری کنم؟ 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 ⭕ پاسخ سوال: برای حل این مشکل لازم است این اصول رعایت شود: ۱. اصل اول: کوتاه و مؤدب پاسخ دهید پاسخ‌ها را مختصر، محترمانه و بدون توضیح طولانی ارائه کنید تا از کش‌دادن گفتگو جلوگیری شود. ۲. اصل دوم: ارجاع به خانواده یا معرف موضوعات جدی را به خانواده یا واسطهٔ رسمی ارجاع دهید؛ مگر اینکه خواستگاری رسمی و مکتوب باشد. ۳. اصل سوم: مرزگذاری صریح در صورت فشار، یک جمله مرزی و قطع‌کننده بگویید («لطفاً دربارهٔ امور شخصی‌ام سؤال نپرسید») و در صورت تداوم مکان را ترک کنید یا از همراه کمک بگیرید. ۴. اصل چهارم: حفظ زبان بدن و لحن ایستادن یا نشستن راست، تماس چشمی متعادل، و لحن آرام و محکم شأن شما را حفظ می‌کند. ۵. اصل پنجم: معیارها را کلی بیان کنید به‌جای ورود به جزئیات بگویید: «برای من ایمان، مسئولیت‌پذیری و احترام مهم است.» این پاسخ هم شفاف و هم پایان‌دهنده است. ۶. اصل ششم: زمان‌طلبی و شرط‌گذاری همیشه زمان بخواهید و شرط بگذارید: «تا خانواده‌ها گفتگو نکنند یا اطلاعات روشن نشود، پاسخ نمی‌دهم.» ۷. اصل هفتم: محافظت از سلامت روانی اگر پرسش‌ها باعث اضطراب می‌شود، از همراه، معرف یا مشاور کمک بگیرید و مرزها را محکم نگه دارید. نمونه جملات کوتاه و آماده: ⭕متشکرم؛ لطفاً از طریق خانواده یا معرف رسمی پیگیری کنید.» ⭕این موضوع خصوصی است و در چارچوب خانواده بررسی می‌شود.» ⭕برای من ایمان، مسئولیت‌پذیری و احترام اهمیت دارد.» ⭕لطفاً دربارهٔ مسائل شخصی‌ام صحبت نکنید؛ ممنون.» https://eitaa.com/kolbehh_ir/6823
✍️نیازهای بی پایان، میل های سیری ناپذیر اغلب ما وقتی از «نیاز» حرف می‌زنیم، به‌طور خودکار آن را با «کمبود» یکی می‌گیریم؛ یعنی فرض می‌کنیم چیزی در زندگی‌مان نیست و اگر آن را به دست بیاوریم، احساس رضایت و آرامش خواهیم کرد. اما واقعیت روان‌شناختی پیچیده‌تر از این نگاه ساده است. بسیاری از نیازهای ما تنها از دلِ کمبود متولد نمی‌شوند، بلکه گاهی از «فزون‌خواهی»، «تجربه‌های بیش‌ازحد» یا حتی «سرریز شدن محرک‌ها» شکل می‌گیرند. در چنین حالتی، مسئله نه کمبود، بلکه «پر بودن» است؛ یعنی آن‌قدر با یک چیز اشباع شده‌ایم ــ توجه، لذت، اطلاعات، حتی امکانات ــ که این اشباع‌شدگی خودش به صورت یک نیاز تازه تجربه می‌شود، نیازی برای رهایی یا فاصله گرفتن. پژوهش‌های روان‌شناسی مثبت‌گرا و علوم اعصاب نشان می‌دهند که ذهن انسان سازوکاری دارد به نام «تطبیق لذت‌جویانه». به زبان ساده، ما خیلی زود به هر لذت و داشته‌ای عادت می‌کنیم و سطح انتظاراتمان بالاتر می‌رود. به همین دلیل، چیزی که روزی آرزویمان بود، پس از به دست آمدن به‌سرعت معمولی و پیش‌پاافتاده می‌شود و جای خود را به خواستهٔ تازه‌ای می‌دهد. این چرخه باعث می‌شود نه‌تنها رضایت پایدار حاصل نشود، بلکه حتی نیاز و نارضایتی تشدید گردد. فروید و بعد از او لاکان نشان داده‌اند که «میل» درونی ما هرگز پایان‌پذیر نیست. به همین خاطر، هر بار که خواسته‌ای را برآورده می‌کنیم، بلافاصله خلأ دیگری سر برمی‌آورد.. این‌جا نکتهٔ مهمی برای زندگی روزمره ما وجود دارد: اگر بخواهیم تنها با «ارضای بیرونی» به آرامش برسیم، در چرخه‌ای بی‌پایان از خواستن و نارضایتی گرفتار خواهیم شد. راه رهایی پایدار، تغییر زاویهٔ نگاه است. ما نیاز داریم که میان «نیازهای بنیادین» (مثل امنیت، محبت، معنا) و «خواست‌های ساختگی یا مصرفی» که معمولا دیگران با رسانه به خورد ما می دهد تمایز قائل شویم. علاوه بر این، تمرکزمان را باید از مقایسه‌های بیرونی و فشارهای اجتماعی برداریم و به معیارهای درونی‌تر، معنادارتر و شخصی‌تر متکی شویم. به بیان دیگر، رضایت واقعی زمانی شکل می‌گیرد که بیاموزیم علاوه بر پاسخ‌دادن به برخی نیازهای ضروری، ظرفیت‌های درونی مثل خودتنظیمی، معناجویی، تاب‌آوری و توانایی «نه گفتن» به خواسته‌های بی‌پایان را هم پرورش دهیم. آن‌گاه، همین چرخهٔ پر شدن و خالی شدن نیازها می‌تواند به‌جای یک میدان فرساینده، به فرصتی برای رشد، تعادل و انسجام هویتی تبدیل شود.
♨️ وقتی بی‌هدفی باعث می شود نتوانیم میل جنسی را کنترل کنیم «پژوهش‌های روان‌شناختی نشان داده‌اند که وقتی انسان در زندگی هدف مشخص و معناداری نداشته باشد، کنترلش روی میل جنسی هم ضعیف‌تر می‌شود. به بیان ساده، نبود هدف باعث می‌شود ذهن و بدن ما به دنبال محرک‌های فوری بروند؛ مثل این‌که مغز جایی برای تخلیه انرژی و هیجان پیدا نمی‌کند و بنابراین کوچک‌ترین عامل بیرونی می‌تواند میل جنسی را شعله‌ور کند. مطالعه‌ای در حوزه‌ی عصب‌روان‌شناسی (Berridge & Robinson, 2016) نشان می‌دهد که وقتی فرد در فعالیت‌هایی درگیر نیست که برایش ارزشمند یا لذت‌بخش باشند، سیستم پاداش مغز حساس‌تر می‌شود و بیشتر به دنبال لذت‌های زودگذر می‌گردد. در این شرایط، کنترل تکانه‌ها سخت‌تر می‌شود و فرد بیشتر در معرض تصمیم‌های ناگهانی و رفتارهای تکانشی قرار می‌گیرد. در مقابل، داشتن هدف‌های روشن—even کوچک و روزمره—باعث می‌شود میل جنسی به شکل سالم‌تری مدیریت شود. هدف مانند یک «لنگر روانی» عمل می‌کند؛ چیزی که فرد می‌تواند در لحظه‌های فشار به آن تکیه کند و انرژی جنسی‌اش را در مسیرهای سازنده‌تری مثل خلاقیت، یادگیری، یا روابط عاطفی سالم هدایت کند. اگر فرد بدون هدف بماند، میل جنسی که در اصل می‌تواند نیرویی برای رشد، پیوند عاطفی و انگیزه باشد، به یک نیروی آشفته و گاهی آسیب‌زا تبدیل می‌شود. این وضعیت ممکن است به احساس پوچی، نارضایتی از خود و حتی رفتارهای پرخطر منجر شود. به همین دلیل، ایجاد معنا و هدف در زندگی نه تنها به بهبود کیفیت روانی کمک می‌کند، بلکه یکی از راه‌های مهم برای مدیریت سالم غریزه جنسی است.» https://eitaa.com/kolbehh_ir/6834
✍️ سؤال شما: دانش‌آموزی که به‌تازگی کنکور داده است، می‌گوید هنگام انتخاب رشته با مشکل مواجه شده چون هدف و علاقه‌ی مشخصی ندارد. او احساس می‌کند شناخت کافی از استعدادهایش ندارد و مشاوران بیشتر به رتبه و قبولی توجه می‌کنند تا علاقه و هدف. اکنون می‌خواهد بداند چگونه می‌تواند هدف واقعی خود را پیدا کند و انتخاب رشته‌ی درست‌تری داشته باشد. 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 ⭕ پاسخ سوال: ابهام در انتخاب رشته و سردرگمی نسبت به هدف امری طبیعی در این مرحله از زندگی است. بسیاری از افراد در سن شما هنوز مسیر نهایی خود را کشف نکرده‌اند. برای رسیدن به وضوح بیشتر، چند اقدام عملی توصیه می‌شود: 1. خودشناسی عمیق‌تر: فهرستی از فعالیت‌ها و درس‌هایی تهیه کنید که بیشترین انرژی و انگیزه را در شما ایجاد می‌کنند. توجه کنید چه زمانی احساس رضایت و اشتیاق بیشتری دارید. این نشانه‌ها مسیر علاقه‌های واقعی را آشکار می‌کنند. 2. بررسی استعدادها: می‌توانید از آزمون‌های معتبر رغبت و استعداد (مانند هالند یا MBTI) استفاده کنید. این ابزارها به شما کمک می‌کنند تصویر دقیق‌تری از توانایی‌ها و زمینه‌های مناسب‌تان به دست آورید. 3. مطالعه و تجربه میدانی: درباره رشته‌های مختلف تحقیق کنید، با دانشجویان یا فارغ‌التحصیلان صحبت نمایید و در صورت امکان تجربه‌های کوتاه‌مدت در حوزه‌های مورد علاقه داشته باشید. آشنایی نزدیک با محیط رشته‌ها، تصمیم‌گیری را واقع‌بینانه‌تر می‌کند. 4. ترکیب علاقه و واقعیت: انتخاب رشته تنها بر اساس علاقه یا رتبه کافی نیست. بهتر است میان علاقه‌مندی‌های شخصی، استعدادهای واقعی و شرایط شغلی آینده تعادل ایجاد کنید. 5. زمان و انعطاف: انتخاب امروز شما الزاماً به معنای قفل شدن مسیر زندگی نیست. بسیاری از افراد در طول تحصیل یا پس از آن مسیر خود را تغییر می‌دهند. مهم این است که اکنون با آگاهی بیشتر قدمی بردارید و در طول مسیر، انعطاف و یادگیری را حفظ کنید. با این رویکرد، به جای عجله برای پر کردن انتخاب رشته، می‌توانید تصمیمی بگیرید که همسو با خودشناسی و رضایت درونی شما باشد. https://eitaa.com/kolbehh_ir/6836
✍️ سؤال شما: پسر ۱۷ ساله‌ای هستم که برای کنکور آماده می‌شوم، اما مدتی است بیشتر اوقات ذهنم درگیر تخیلات عاشقانه است. وقتی دختری را می‌بینم که برایم جذاب است، در ظاهر سرد برخورد می‌کنم، اما در ذهنم با او دنیایی خیالی می‌سازم. این افکار گاهی ساعت‌ها ادامه دارد و تمرکز و آرامشم را از بین می‌برد. چطور می‌توانم این حالت را کنترل کنم و زندگی و درسم را تحت‌تأثیر آن قرار ندهم؟ 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 ⭕️ پاسخ سوال: این مسئله در سن شما طبیعی است و به نیاز به محبت، صمیمیت و تغییرات هورمونی مربوط می‌شود. وقتی این نیاز در دنیای واقعی پاسخ داده نشود، ذهن برای جبران، به تخیلات پناه می‌برد. برای مدیریت این وضعیت: 1. پذیرش به جای سرکوب: به خودتان برچسب نزنید. این افکار بخشی از رشد شماست، اما باید کنترل شوند. 2. شناسایی موقعیت‌های محرک: متوجه شوید چه زمان‌ها یا چه موقعیت‌هایی باعث شروع تخیلات می‌شوند تا زودتر جلویشان را بگیرید. 3. جایگزین‌سازی سالم: ارتباط صمیمی با خانواده و دوستان هم‌جنس فعالیت ورزشی یا گروهی برای تخلیه انرژی یادگیری مهارت یا کار خلاقانه 4. مدیریت ذهن: تمرین‌های ساده مثل تنفس عمیق یا ثبت افکار می‌تواند به کنترل ذهن کمک کند. 5. هدف‌گذاری واقعی: داشتن برنامه مشخص برای درس و زندگی باعث می‌شود ذهنتان کمتر به سمت تخیلات برود. اگر این افکار شدید و کنترل‌نشده باقی ماند، بهتر است با یک مشاور متخصص نوجوانان گفت‌وگو کنید. https://eitaa.com/kolbehh_ir/6842
✍️ چرا روان ما به قانون نیاز دارد؟؟ وقتی عمیق‌تر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که قانون‌پذیری فقط یک الزام بیرونی یا مجموعه‌ای از مقررات خشک نیست، بلکه نیازی روان‌شناختی و حتی رشدی در وجود ماست. روان انسان، به‌ویژه در سال‌های ابتدایی زندگی، به ساختار و پیش‌بینی‌پذیری نیاز دارد تا بتواند احساس امنیت کند. در واقع قانون به ما مرز می‌دهد؛ مرز میان «چه چیزی مجاز است» و «چه چیزی نه» و همین مرزها هستند که به ذهن ما امکان سازمان‌دهی می‌دهند. بدون قانون، جهان به تجربه‌ای آشفته و غیرقابل پیش‌بینی تبدیل می‌شود و این آشفتگی می‌تواند اضطراب، ناامنی و حتی پرخاشگری را در ما تشدید کند. از سوی دیگر، قانون نقش مهمی در تربیت اخلاقی و اجتماعی ایفا می‌کند. وقتی قانون وجود دارد، ما یاد می‌گیریم خواسته‌های شخصی‌مان را در چارچوب خیر جمعی تنظیم کنیم. این محدودیت در ظاهر ممکن است مانع به نظر برسد، اما در حقیقت زمینه‌ای برای رشد خودکنترلی و پختگی روانی فراهم می‌آورد. در سطح عمیق‌تر، قانون حامل مفهومی از عدالت و معناست. یعنی به ما کمک می‌کند جهان را منصفانه‌تر و منطقی‌تر تجربه کنیم. وقتی مرزها روشن‌اند، ما می‌فهمیم پیامدهای رفتارهایمان چیست و این درک به ایجاد احساس مسئولیت منجر می‌شود. به همین دلیل است که روان انسان، حتی اگر در ظاهر میل به آزادی مطلق داشته باشد، در باطن از نبود قانون رنج می‌برد؛ چون قانون است که میان آزادی و هرج‌ومرج تعادل برقرار می‌کند و امکان زیست سالم فردی و جمعی را فراهم می‌سازد. https://eitaa.com/kolbehh_ir/6845
✍️ سوال شما: «من به خاطر دعواها و تنش‌های شدید خانوادگی در کودکی، در اعتماد به خواستگار مشکل دارم. هرچه سنم بالاتر می‌رود سختگیرتر و بی‌اعتمادتر می‌شوم. می‌ترسم فردی که ظاهر خوبی دارد در واقع خشن یا بی‌احترام باشد و همین باعث شده حتی از روی نشانه‌های کوچکی مثل اخم هم خیلی زود قضاوت کنم و منصرف بشوم.» 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 ⭕ پاسخ سوال: شما در کودکی در محیطی پر از تنش و دعوا بزرگ شدید. ذهن کودک در چنین شرایطی «امنیت رابطه‌ای» را از دست می‌دهد و یاد می‌گیرد که صمیمیت برابر است با تهدید و آسیب. به همین دلیل امروز هم وقتی کسی برای ازدواج نزدیک می‌شود، ناخودآگاه گذشته زنده می‌شود و ترس از تکرار تجربه‌های کودکی فعال می‌گردد. این همان چیزی است که به آن الگوی دلبستگی ناایمن می‌گوییم. از طرفی رفتارهای دوگانه پدر در بیرون و داخل خانه بی اعتمادی بیشتر کرده است: راهکارهای کاربردی بازشناسی باورها اولین قدم این است که آگاهانه تشخیص دهید: «بی‌اعتمادی امروز من بیشتر ناشی از ترس‌های کودکی است تا واقعیت شخص مقابل». نوشتن این افکار روی کاغذ و بررسی‌شان می‌تواند به شما کمک کند بین «ترس ذهنی» و «واقعیت بیرونی» فرق بگذارید. شناخت تدریجی، نه فوری به جای قضاوت از روی اخم یا حالت چهره، زمان بیشتری برای شناخت بگذارید. می‌توانید در جلسات متعدد و در موقعیت‌های مختلف (رسمی، همراه خانواده و...) فرد را بسنجید. آدم‌های سالم در گذر زمان ثبات رفتاری دارند، افراد ناسالم زود چهره عوض می‌کنند. اعتماد به توان تصمیم‌گیری خودتان مهم‌تر از اعتماد به طرف مقابل، این است که به خودتان اعتماد کنید: «اگر دیدم طرفم اهل خشونت است، توانایی و حق دارم رابطه را تمام کنم». این تغییر زاویه نگاه باعث می‌شود اضطراب‌تان کمتر شود. تمرین‌های کوچک اعتماد اعتماد یک‌شبه ساخته نمی‌شود. می‌توانید از روابط کوچک‌تر شروع کنید: دادن مسئولیت‌های کوچک به اطرافیان، سپردن کارهایی ساده به دوستان یا همکاران و دیدن اینکه همیشه نتیجه منفی ندارد. این تمرین‌ها ذهن‌تان را آماده می‌کند. کار روی زخم‌های گذشته چون ریشه اصلی مشکل در دوران کودکی است، جلسات مشاوره فردی (ترجیحاً درمانگر رویکرد طرحواره یا دلبستگی) بسیار کمک می‌کند تا الگوهای ذهنی ترسناک کودکی اصلاح شوند. خلاصه اینکه: بی‌اعتمادی شما بیشتر از آنکه واقعیت امروز باشد، سایه‌ای از گذشته است. راه عبور از این چرخه این نیست که یک فرد کاملاً بی‌عیب پیدا کنید، بلکه این است که با شناخت دقیق، معیارهای منطقی و اعتماد به توانایی خودتان برای انتخاب و قطع رابطه، ترس‌های قدیمی را کم‌کم کمرنگ کنید. https://eitaa.com/kolbehh_ir/6856
✍️ سؤال شما: به دختری علاقه‌مند شده‌ام که از نظر خانواده، اخلاق، پوشش و مهارت‌ها شرایط خوبی دارد و تقریباً بیشتر معیارهای من را داراست. تنها مسئله این است که نماز نمی‌خواند و ممکن است از نظر سیاسی هم کمی مخالف من باشد. من دوست دارم همسر آینده‌ام نمازخوان باشد، اما شخصیت من آن‌قدر تأثیرگذار نیست که بتوانم او را در این زمینه تغییر دهم. نمی‌دانم در چنین شرایطی چه تصمیمی بگیرم و چگونه باید عمل کنم علاقه و کشش عاطفی، بخش مهمی از ازدواج است، اما به تنهایی برای یک زندگی پایدار کافی نیست. 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 ⭕ پاسخ شما: در مورد مسئله‌ای که مطرح کردید، چند نکته مهم وجود دارد: ۱. اهمیت باورها و ارزش‌های مشترک: نماز خواندن فقط یک عمل عبادی نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی جهت‌گیری اعتقادی و سبک زندگی فرد است. اگر برای شما دینداری و پایبندی به احکام، یک ارزش اساسی است، باید این موضوع را جدی بگیرید. تفاوت در این زمینه می‌تواند به مرور باعث فاصله و اختلاف شود، حتی اگر در ابتدا کوچک به نظر برسد. ۲. شناخت واقعی، نه امید به تغییر: از صحبت‌های شما برداشت می‌شود که به توانایی خودتان برای تغییر دادن ایشان اطمینان ندارید. این نگرش واقع‌بینانه است؛ زیرا در ازدواج، نباید بر اساس امید به تغییر طرف مقابل تصمیم گرفت. اگر امروز ایشان نماز نمی‌خواند و تغییری هم در این زمینه نشان نداده، باید این واقعیت را همان‌طور که هست بپذیرید و بر اساس آن تصمیم بگیرید، نه بر اساس تصور آینده‌ای احتمالی. ۳. اختلافات فکری و سیاسی: تفاوت در نگاه سیاسی اگرچه به اندازه باورهای دینی تعیین‌کننده نیست، اما می‌تواند زمینه‌ساز تعارض باشد. لازم است قبل از هر اقدامی، در فضایی آرام و محترمانه درباره دیدگاه‌های اساسی خودتان صحبت کنید تا میزان تفاهم یا اختلاف را بهتر بشناسید. ۴. ملاک‌های اصلی را اولویت‌بندی کنید: گاهی برخی ویژگی‌ها مثل مهارت‌ها، ظاهر یا خانواده خوب، باعث می‌شوند جنبه‌های مهم‌تر نادیده گرفته شوند. پیشنهاد می‌کنم یک لیست از معیارهایتان تهیه کنید و مشخص کنید کدام موارد برایتان خط قرمز هستند و کدام موارد قابل انعطاف. ۵. مشورت با یک فرد آگاه و قابل اعتماد: قبل از تصمیم نهایی، با کسی که شناخت کافی از شما و شرایط‌تان دارد، مثل یک مشاور خانواده یا فرد باتجربه، صحبت کنید. در نهایت، اگر نمازخوان بودن و دینداری برای شما جزو معیارهای غیرقابل مذاکره است، بهتر است تصمیمی بگیرید که بعدها موجب حسرت و پشیمانی نشود. ازدواج یعنی هم‌سفر شدن در مسیری طولانی، و برای این همراهی لازم است که دو نفر در اصول اساسی زندگی هم‌جهت باشند. https://eitaa.com/kolbehh_ir/6863
✍️ اثر پوشش مذهبی بر نوع نگاه به فرد؛ یک آزمایش ردیابی چشم این مقاله با بهره‌گیری از فناوری ردیابی چشم ثابت می‌کند که پوشش‌های مذهبی به طور قابل‌توجهی رفتار نگاه را تغییر می‌دهند. این تغییرات به‌گونه‌ای است که توجه بینندگان به سمت بخش‌های غیرجنسیتی جلب یا کلا از آن‌ها منحرف می‌شود. لینک مقاله: https://farsnews.ir/ali_lotfi/1758140834182575852
Music Editorپاسخ به سوال.mp3
زمان: حجم: 7.8M
✍️ سوال شما: من یه دختر مذهبی و دانشجو هستم. مدتیه به یکی از هم‌دانشگاهیام حس عاطفی پیدا کردم و اون هم به من علاقه‌شو نشون داده. چون قبلاً شکست عاطفی خورده، سعی می‌کنم به حرفاش گوش بدم و حالش رو بهتر کنم. اما این موضوع باعث شده یه حس بد و عذاب وجدان داشته باشم، طوری که بعضی وقتا دلم می‌خواد همه پیاماشو پاک کنم. با این حال… نمی‌تونم از این رابطه بیرون بیام و رهاش کنم. به نظر شما باید چیکار کنم؟ https://eitaa.com/kolbehh_ir/6867