eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.9هزار دنبال‌کننده
875 عکس
387 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸بُرش‌هایی از زندگی شهید وحید نومی‌گلزار 🌼 |همیشه به‌شوخی می‌گفت: من موندنی نیستم، شهید میشم؛ قیافه‌م شبیه شهداست. 🌼 |ازدواج کردیم و رفتیم سر خونه زندگیمون. یه روز وحید ناراحت اومد و مستقیم رفت توی آشپزخونه، یه سری وسیله رو جمع کرد. بهم گفت: دوستم تازه ازدواج کرده و توی منزل‌شون هیچی ندارند. از لوازم منزل، اونایی که بنظرم اضافه‌ست رو جمع کردم تا بهشون بدم... نصف وسایل رو جمع کرد و بهشون داد. توی مدتی که بندرعباس زندگی می‌کردیم، وحید سه مرتبه اینکار رو تکرار کرد. 🌼 |این‌بار موتورش رو بخشیده بود به یکی از دوستاش؛ می‌خواست رفیقش با همسرش بره گردش، تا زندگی مشترک‌شون نابود نشه. 🌼 |کارمند شرکت نفت بود و وضع مالی خوبی داشت. اما هر جوری بود برا مدافع‌حرم شدن مرخصی بدونِ حقوق گرفت. می‌گفت: فکر می‌کنیم نماز می‌خونیم و روزه می‌گیریم و خرده کار خیر انجام میدیم، مسلمونی تموم شد؟ توی عراق مردم رو ذبح می‌کنند، انسانیت، شیعه و اسلام رو ذبح می‌کنند، اگه من و ما نریم، هرکس بهونه‌ای داره که نره. مثل زمانی که امام‌حسین(ع) ندای "هل من ناصر..." سر داد و فقط ۷۲تن موندند. 🌼 |چون نظامی نبود اعزامش نمی‌کردند. با هزار دردسر خودش رو رسوند عراق و به هر سختی بود، مدافع‌حرم شد؛ فرمانده‌شون می‌گفت: اگه ۲۰مردجنگی مث وحید داشتم، منتظر حمله‌ی داعش نمی‌موندم و بهشون هجوم می‌آوردم 🌼 |دو روز مونده به عاشورا رفقاش گفتند: وحید بیا تا شروع عملیات بریم زیارت امام حسین(ع) و برگردیم؛ اما وحید قبول نکرد و گفت: امروز کربلا همین جاست... و روز عاشورا شهید شد ➕منبع @khakriz1_ir