eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.6هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
847 ویدیو
213 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ نگاهی به نظریه‌پردازان فرضیه‌های نژادی (2) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت پنجم) 1⃣ در آثار گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1831-1770) فیلسوف آلمانی نیز سخن از و تفاوت‌های نژادی در میان است. 2⃣ می‌نویسد که چینی‌ها و هندی‌ها به نژاد آسیایی مغولی تعلق دارند و صفات و اخلاقیاتشان غیر از اروپاییان است اما ملت‌های آسیای مقدم که از نژاد قفقازی‌اند جزء اقوام اروپایی محسوب می‌شوند. 3⃣ قاعده‌ی اصلی اقوام آسیای دور تکیه بر حالات روانی، فکری و طبیعی است و در آنجا درون‌نگری، اخلاق و آنچه ادراکات و تعلقات انسانی را می‌سازد وجود ندارد! 4⃣ هگل قاره‌ی آفریقا را به سه بخش تقسیم می‌کند که در هر بخشی اختلاف در صفات روانی با مشخصات جسمانی رابطه دارد و ادامه می‌دهد که در مناطق مرتفع آفریقا مردم جز این‌که به‌عنوان مورد استفاده قرار گرفته‌اند رابطه‌ی دیگری با تاریخ ندارند. 5⃣ از آنچه هگل نوشته مستفاد می‌شود که به نظر وی اگر قومی با در رابطه نباشد با تاریخ هم رابطه‌ای ندارد و انسان اروپایی معیار است. 🔸 [دوستان عزیز اندیشكده توجه داشته باشند كه این فرد و امثال او كه به عنوان دانشمندان و متفكران بزرگ تاریخ به ما تحمیل شده‌اند تا چه حد دچار ابتذال فكری و اسیر خرافات عوامانه بوده‌اند!] 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Rassism05 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ نگاهی به نظریه‌پردازان فرضیه‌های نژادی (3) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت پنجم) 1⃣ (1882-1816) فرضیه‌های نژادی را مفهوم کلیدی در توضیح تاریخ جهان و بشریت می‌دانست. به نظر وی نیروی محرکه و عامل تعیین‌کننده در اوج یا سقوط تمدن‌ها و فرهنگ‌ها بوده و بدین سبب رشد و سقوط تمدن‌ها و فرهنگ‌ها تنها یک مسئله‌ی نژادی است! 2⃣ گوبینو تعداد نژادهای انسانی را به سه نژاد اصلی تقلیل داده بود: سفید، زرد، سیاه. به نظر گوبینو هر نژاد صفات جسمی و روحی معین، ثابت و مشخص و غیرقابل تغییر خود را دارد که منشأ آن است! 3⃣ به نظر گوبینو، از جانب خداوند برای بر نژادهای پست تعیین شده است و این امر است و نمی‌توان در آن تغییری داد، زیرا خداوند از همان ابتدای خلقت، استعداها را میان نژادها تقسیم و معین کرده است! 4⃣ گوبینو از و سخن می‌گفت؛ را پایین‌ترین رده در گروه‌های انسانی می‌دانست که کم‌هوش و احساساتی‌اند؛ خرده‌بین و در جستجوی رفاه مادی است و برای تجارت و کارهای دستی خلق شده است اما عشق به آزادی و افتخار دارد و به علت آریایی بودن بر همه نژادها برتری دارد! 5⃣ گوبینو به هیچ‌وجه توضیح نمی‌دهد که مراد وی از خون آریایی یا چیست و این خون چه ترکیبی دارد، و در خون نژاد سفید چه عواملی وجود داشته که در خون سیاهان و زردها نبوده است. در آثار گوبینو «خون» به‌عنوان یک عامل مهم، اسرارآمیز اما تعیین‌کننده حضور دارد. 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Rassism05 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ نگاهی به نظریه‌پردازان فرضیه‌های نژادی (4) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت پنجم) 1⃣ (1900-1844) معتقد بود که می‌توان با تربیت و پرورش نژادی، و را به وجود آورد. 2⃣ به نظر نیچه، تاریخ جهان جنگ دائمی میان نژاد حاکم و نژاد محکوم بوده اما می‌توان برای غلبه بر مشکلات و بی‌نظمی‌ها، قشر نژادی حاکم را پرورش داد تا آقای آینده‌ی دنیا باشد. 3⃣ نیچه در آثارش مکرر از آینده سخن گفته که بالای همه‌ی ملت‌ها قرار داشته و در اثر برخورد نژادها در اروپا ترکیب آنها به وجود می‌آید. 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Rassism05 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ نگاهی به نظریه‌پردازان فرضیه‌های نژادی (5) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت پنجم) 1⃣ نیز از جمله بر اساس قبول برتری بر سایر گروه‌های انسانی است که در آن مفاهیم ملت (Nation)، خلق (Volk)، دین (Religion) و نژاد (Rasse) با هم کاملاً ترکیب شده‌اند و یک واحد را می‌سازند. 2⃣ این امتزاج و ترکیب مفاهیم را می‌توان به خوبی در آثار (1904-1860) نشان داد که به نظر وی مسئله‌ی تشکیل و استقرار آن مشکلی بوده که می‌بایست میان مللِ با فرهنگ حل می‌شده و اطمینان می‌داد که چنین دولتی در بخشی از دیوار دفاعی اروپا در برابر به‌اصطلاح و خط مقدم در جبهه‌ی دفاع از فرهنگ در برابر خواهد بود! 3⃣ با توجه به نقشه‌ی جغرافیا و محل قرارگرفتن فلسطین می‌توان به خوبی دریافت که مراد هرتزل از ، ساکنان چه سرزمین‌هایی بوده‌اند و مراد از چه می‌توانسته باشد! 4⃣ چنین طرز تفکر و بیان، چیزی جز بهره‌برداری از فرضیه‌ی برتری بر سایر گروه‌های انسانی در تاریخ و جامعه‌شناسی و علوم سیاسی نیست. 🔹 ادامه‌ی مقاله را در سایت اندیشکده مطالعه كنید. ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Rassism05 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ زمینه فرهنگی فرضیه‌های نژادی (1) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت ششم) 1⃣ برای جوامع مستعمراتی از جمله زیرکانه‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های و سلطه‌ی فرهنگ استعماری برای وصول به اهداف اقتصادی و سیاسی در این جوامع است. 2⃣ از جمله شیوه‌های استعماری برخورد با مسائل تاریخی و اجتماعی در راستای تاریخ‌سازی می‌توان به موارد ذیل اشاره كرد: 🔸 تبلیغ نژادی. 🔸 جعل تاریخ در جهت منافع طبقاتی و استعماری. 🔸 کوشش برای منحصر کردن استعداد و توانایی در پایه‌گذاری پیشرفت‌های فرهنگی، علمی و اجتماعی و اصولاً تمدن جهانی به یک قوم یا نژاد خاص. 🔸 انکار وجود، حضور و شرکت اقوام دیگر در پایه‌گذاری و رشد فرهنگ و علم و به‌طور کلی تمدن جهانی. 3⃣ عمده‌ی پژوهشگران جوامع مستعمراتی که تحت تأثیر سرمایه‌داری و محصول آن قرار داشته یا دارند، بیشتر در جستجوی آثار فرهنگ جامعه‌ی خود بر فرهنگ‌های دیگرند و چون تنها به قاضی می‌روند راضی و خوشحال برمی‌گردند و چون هدف تحقیق قبلاً تعیین شده برای اثبات مدعای خود شواهد کافی نیز می‌یابند و چون کمترین تلاشی برای شناختن فرهنگ اقوام دیگر و همچنین آثار روابط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جوامع دیگر بر جامعه‌ی خودی نمی‌کنند، در بررسی‌های تاریخی و باستان‌شناسی به این نتیجه می‌رسند که فقط جامعه، قوم یا «نژادی» که بدان تعلّق دارند مشعل‌دار تمدن جهان بوده و اقوام و جوامع دیگر در طول تاریخ کاری جز تقلید، پیروی یا دستبرد زدن نداشته‌اند و نکرده‌اند. [✍️ چقدر اين حرف‌ها آدم را به ياد وطنی می‌اندازد!] 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/KkvBGp ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ زمینه فرهنگی فرضیه‌های نژادی (2) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت ششم) 1⃣ تاریخ‌سازی نژادی بیشتر با کوشش برای تعیین برای یک قوم شروع می‌شود، زیرا هر قدر قدمت یک قوم یا «نژاد» بیشتر باشد ادعای پیشکسوتی، پیشتازی و پایه‌گذاری فرهنگی و اجتماعی آن قابل‌قبول‌تر و نظریه‌ی موجّه‌تر خواهد بود. 2⃣ باید پذیرفت که تعیین مبدأ تاریخ برای یک قوم یا گروهی از اقوام، امری فرضی و قرادادی است و با تغییر شیوه‌ی بررسی تغییر می‌کند. 3⃣ بررسی اكثر تألیفات و تحقیقات تاریخی نشان می‌دهد که در بسیاری موارد آنچه به‌عنوان مبدأ تاریخ یک قوم خاص یا اقوام «دیگر» تعیین می‌شود، رابطه‌ی مستقیم با قومیّت، مقاصد سیاسی، منافع طبقاتی و استعماری مؤلف یا محقق دارد. 4⃣ مورخان مصلحتی می‌کوشند با به‌هم بافتن دلایل و کنار هم گذاشتن یا در پاره‌ای موارد حذف حوادث تاریخی و ارائه‌ی یک سلسله استدلال‌های قابل تردید برای قومی که خود بدان تعلّق دارند یا تصور می‌کنند «هم نژاد» باشند، مبدأ تاریخ را از نظر زمان قدیم‌تر، از نظر مکان وسیع‌تر، از نظر فرهنگی والاتر، از نظر سیاسی و نظامی پرقدرت‌تر تعیین کنند و غرق در رؤیاهای شاعرانه، اجداد خود را از نظر جسمانی زیباترین و از نظر اخلاقی شریف‌ترین ‌انسان‌ها بدانند و زورگویی‌ها و آدم‌کشی‌ها و غارت‌های آنان نسبت به اقوام دیگر را امری مشروع و به‌حق جلوه دهند. [✍ قبلاً به مناسبتی اشاره كردیم كه همين امر باعث شده آتیلا در مجارستان، چنگیزخان در مغولستان، تیمور لنگ در ازبکستان و کورش در ایران نه تنها متجاوز و آدم‌کش نیستند، بلكه قهرمان ملی شمرده می‌شوند!] 👉 https://eitaa.com/jscenter/1845 5⃣ وجود چنین مسابقه‌ای را در بسیاری از آثار مورخانِ مصلحتی و جانب‌دارانِ پان‌بازی و پان‌سازی نژادی «» و «» و «تورانی – ترکی» می‌توان نشان داد. 🔹 ادامه دارد... ✍ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/KkvBGp ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ زمینه فرهنگی فرضیه‌های نژادی (3) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت ششم) 1⃣ ارائه‌کنندگان در سده‌های 18 و 19 میلادی در اروپا را می‌توان به‌طور عمده به دو دسته تقسیم نمود: 2⃣ اول: گروهی که در مطابقت با متن (تورات) وجود منشأ واحد برای نوع بشر (حضرت آدم) را پذیرفته و پیدایش «نژاد»ها را معلول عللی مانند می‌دانستند (Monogenetiker) مانند بوفون، کانت، گوبینو، ماینرس و… 3⃣ دوم: گروهی که با ردّ متن عهد قدیم در مورد ، از وجود چند منشأ برای نوع بشر (وجود آدم دوم، چند آدم یا گروه انسانی ماقبل خلقت آدم) سخن می‌گفتند (Polygenetiker) و بدین ترتیب برای هر یک از گروه‌های انسانی (و بخصوص برای اروپایی) منشأ جداگانه و خاص (غیر از حضرت آدم تورات) تعیین می‌کردند. از این گروه می‌توان ولفگانگ گوته، فرانسوا ولتر، کارل لینه و… را نام برد. 4⃣ با وجود اختلاف نظر در باب مسئله‌ی خلقت انسان، فرضیه‌پردازانِ هر دو گروه درباره‌ی موضوعات اصلی و جان کلام فرضیه‌های نژادی با هم توافق اصولی و کامل داشتند! موضوعاتی مثل: 🔸1. وجود نژادهای مختلف انسانی با مشخصات جسمانی و بر این اساس، فکری و فرهنگی متفاوت، 🔸2. رده‌بندی ‌انسان‌ها به نژادهای برتر و پست‌تر، زبرین و زیرین بر پایه‌ی مشخصات جسمی که به استعدادهای فکری و فرهنگی نیز تعمیم داده می‌شد، 🔸3. قبول برتری جسمی (زیبایی)، فکری و فرهنگی (اروپایی) بر ساکنان همه‌ی قارّه‌ها و همه‌ی سرزمین‌ها، 🔸4. تفویض مقام رهبری و سیادت به نژاد سفید در جامعه‌ی جهانی و طبیعی دانستن سلطه و حکومت آنان بر همه‌ی نژادهای دیگر! 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/KkvBGp ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ زمینه فرهنگی فرضیه‌های نژادی (4) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت ششم) 🌐 زبان اولیه‌ی بشر 1⃣ از نکاتی که از طرف هر دو گروه نظریه‌پردازان نژادی مورد بررسی قرار می‌گرفت و موجب بروز اختلاف می‌شد یافتن پاسخ این سؤال بود که حضرت آدم یا آدم دوم یا اولین گروه انسانی به چه زبانی سخن می‌گفته یا می‌گفته‌اند و زبان اولیه‌ی بشر (Ursprache) چه بوده است؟ 2⃣ در این‌باره نظریات فراوانی ابراز می‌شد که در حقیقت بیانگر اعتقادات دینی، سیاسی یا تصورات نژادی، قومی و در پاره‌ای موارد احساسات ناسیونالیستی و برتری‌جویی کلنیالیستی ارائه‌کنندگان بود، نه بیشتر. 3⃣ برخی ادعا می‌کردند که قدیمی‌ترین زبان‌هاست و کسانی دیگر معتقد بودند که حضرت آدم به آلمانی سخن می‌گفته چون بهترین زبان‌هاست و به این جهت زبان اولیه (Ursperache) بوده است! 4⃣ تا قرن هجدهم در محافل فرهنگی کشورهای اروپای غربی به استناد متن این نظر که زبان عبری زبان ‌انسان‌های اولیه بوده و همه‌ی زبان‌های دیگر از آن منشعب شده‌اند نظری مسلّط به‌شمار می‌رفت. این نظر به‌تدریج در مبارزه‌ی فرهنگی و سیاسی میان کلیسا و متفکران دوره‌ی اروپا مورد تردید قرار گرفت. 5⃣ برای نظریه‌پردازان و زبان‌شناسانی که به هر علت در پی اثبات صحت متون درباره‌ی وقایع تاریخی و اجتماعی جامعه‌ی بشری بودند، مسأله‌ی نام‌گذاری زبان‌ها تا حدّی روشن بود. بر پایه‌ی فهرست عهد قدیم، یک دسته از زبان‌ها به نام سام فرزند حضرت نوح ، و دسته‌ی دیگر به نام فرزند دیگر حضرت نوح، نام گرفت. گرچه نام‌گذاری سامی مورد قبول قرار گرفت و حتی امروزه هم به کار می‌رود، اما برای بسیاری از نظریه‌پردازان و زبان‌شناسان که به عهد قدیم اعتماد و اعتقادی نداشتند، نام‌گذاری «یافثی» قابل قبول نبود. 6⃣ زبان‌شناسان آلمانی این گروه زبانی را (Indogermanisch) و زبان‌شناسان دیگر کشورهای اروپای غربی و سپس آمریکا آن را (Indoeuropeaisch) و در مواردی نامیدند. 7⃣ این اختلاف در نام‌گذاری و اصرار در حفظ و کاربرد آن بیش از آن‌که دلیل علمی داشته باشد، علل سیاسی داشته و دارد و نفوذ در علم را نشان می‌دهد. هنوز در نشریات آلمانی درباره‌ی زبان، از هند و ژرمنی و در نشریات کشورهای دیگر از زبان‌های هند و اروپایی سخن گفته می‌شود و متأسفانه پاره‌ای از زبان‌شناسان در مستعمرات نیز بر حسب تمایلات سیاسی یا این‌که در کدام کشور اروپایی تحصیل کرده باشند، یکی از این دو اصطلاح را به کار می‌برند. ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/KkvBGp ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ دروغ بزرگ برتری نژاد آریایی (1) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت هفتم) 1⃣ در مقاله‌ای که در سال 1768 انتشار داد، به نقل از هرودوت، واژه‌ی را برای نام‌گذاری اقوام به کار برد. هرودوت در فهرست نام اقوامی که در لشگر خشایارشا در جنگ با یونان شرکت داشتند از پارسیان، مادها، آشوری‌ها، باختریان، هندیان، آریاها، خزرها، عرب‌ها و… نام می‌برد. 2⃣ گذشته از این‌که پیدایش نام (Perser) را به زئوس خدای یونانی نسبت می‌دهد، درباره‌ی مادها می‌نویسد: «… فرمانده قشون مادها تیکرانس هخامنشی بود … اینها [مادی‌ها] قبلاً به‌طور عام آریا نامیده می‌شدند … امّا بعداً نام دیگری به خود دادند.» 3⃣ نکته‌ی جالب این است که هرودوت در مورد از مادها نام می‌برد نه پارسیان. دیگر این‌که هرودوت از آریاها (Die Arier) به مثابه قومی در کنار اقوام دیگر یاد می‌کند و آنان را از مادها، پارسیان، هندها، عرب‌ها، آشورها، خزرها جدا می‌شمارد اما پارتیان، خوارزمیان، سغدیان و چند قوم دیگر را جزو آریاییان می‌داند. 4⃣ ممکن است هرودوت در جای دیگر اقوام دیگری را از جمله آریاییان دانسته باشد، اما با توجه به آنچه نقل شد می‌توان دریافت که به نظر هرودوت آریاییان در زمان خشایارشا قومی بوده‌اند مانند سایر اقوام و در کنار آنها. 5⃣ در نوشته‌های هرودوت به هیچ‌وجه اشاره‌ای به مقام و منزلت خاص و انحصاری در پیدایش علم و فرهنگ و هنر در میان نیست و سخنی نیز در این مورد گفته نمی‌شود که این قوم احتمالاً از دیگر اقوام قدیمی‌تر بوده، نکته‌ای هم درباره‌ی مشخصات جسمانی آنان ذکر نشده است تا بتوان به استناد آن، این قوم را چه به لحاظ جسمانی و چه از جهت فرهنگی و فکری قوم برتر و برگزیده دانست. 6⃣ طبیعتاً در میان اعضای قوم آریا، مانند همه‌ی اقوام جهان انسان‌های شریف و شریر، راست‌گو و دروغ‌گو و… وجود داشته‌اند. بدین‌سبب خیال‌پردازی شیرین و شاعرانه‌ای خواهد بود اگر کسی افراد یک قوم را –هر قومی که می‌خواهد باشد– از صدر تا ذیل و به‌عنوان یک واحد غیرقابل تقسیم و تفکیک، شریف، مهمان‌دوست و پهلوان بداند و از تعلّق احتمالی و خیالی بدان قوم یا قرین افتخار شود و خود را تافته‌ی جدا بافته در جامعه‌ی بشری بداند. 7⃣ در هر حال هر معنایی برای واژه‌ی قائل شویم، فقط با یک نام‌گذاری سرو کار داریم و این نام هیچ فضیلت و زیبایی یا پلیدی و زشتی که ارثی هم باشد(!) همراه نداشته و ندارد. 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/tfuXTt ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ دروغ بزرگ برتری نژاد آریایی (2) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت هفتم) 1⃣ پیدایش، توسعه و تکامل علم و فرهنگ و هنر و اقتصاد و سازمان‌های اجتماعی، اندیشه‌های سیاسی و فلسفی در جهان حاصل نبوغ «یک قوم» که از جانب خداوند یا تاریخ شده باشد نبوده و نیست. در این جریان، چنان‌که اسناد و آثار باستانی و تاریخی اثبات می‌کند، اقوام و گروه‌های انسانی متعددی از سرزمین‌های مختلف شرکت داشته‌اند (و دارند). 2⃣ نکته‌ی جالب این‌که در آثار باستان‌شناسان و مورخانی که درباره‌ی تاریخ شرق تحقیق می‌کنند به‌طور عمده سخن از قوم یا اقوام آریایی در میان است و کمتر کسی واژه‌ی را به کار می‌برد اما در نوشته‌های اُدبا، سیاستمداران، داستان‌سرایان و نژادپرستان بر کلمه‌ی «نژاد» تکیه می‌شود. به هر حال به استناد نوشته‌های هرودوت و کتیبه‌های داریوش و خشایارشا نمی‌توان از و صفات جسمانی و اخلاقی و فرهنگی و فکری خاص آریاییان سخن گفت. 3⃣ در باب قوم آریا نیز این سؤال مطرح است كه: آیا همه‌ی افرادی که را تشکیل می‌داده‌اند بدون استثناء شریف، شجاع، پهلوان، قهرمان و… بوده‌اند و آیا می‌توان برای گروه‌های انسانی «صفت قومی» چنان‌که در پی اثبات آنند قائل شد؟! 4⃣ اگر بپذیریم که قوم یا اقوام آریایی بر اثر فشار اقوام آلتایی چراگاه‌های خود را ترک کرده‌اند، پذیرفته‌ایم که اقوام دیگری غیر از آریاها نیز همزمان با آنان وجود داشته‌اند و دیگر مسئله‌ی (Volk) و (Ursprache) در رابطه با آریاها نمی‌تواند مطرح باشد و باز این سؤال بدون پاسخ می‌ماند که این قوم یا اقوام از کجا به این چراگاه‌ها آمده بوده‌اند. 5⃣ دیگر این‌که بر اساس این نقل قول، اقوام آلتایی دست‌کم از نظر جنگی بر آریاها تفوّق داشته‌اند و برخلاف تصور، تخیل و تبلیغ نظریه‌پردازان نژادی اشاره‌ای هم –ولو مختصر– به صفات جسمانی و استعدادهای فوق‌العاده و خاص فرهنگی قوم (اقوام) آریایی در متون اوستایی نمی‌شود. 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/tfuXTt ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ دروغ بزرگ برتری نژاد آریایی (3) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت هفتم) 1⃣ با ترجمه‌ی مقاله‌ی انکتیل دوپرون به‌وسیله‌ی کلوکر (Kleuker) به آلمانی، واژه‌ی وارد مباحث نژادشناسی، مردم‌شناسی و زبان‌شناسی در حیطه‌ی زبان آلمانی شد و از آن زمان افسانه‌سازی و بهره‌برداری سیاسی از این واژه آغاز گردید. 2⃣ اولین زبان‌شناسی که در جهت در هم آمیختن زبان‌شناسی، مردم‌شناسی و فرضیه‌های نژادی – سیاسی به کلمه‌ی آریا معنای وسیع بخشید بود (1819) که کوشید به استناد وجود شباهت در ریشه و ساختار لغات در زبان‌ها، خویشاوندی قومی (نژادی) اقوام (آلمانی) با (Perser) را ثابت کند و از این طریق برای آنان اجداد آسیایی و آریایی بیابد. 3⃣ به نظر شله‌گل، ARI یک ریشه‌ی ژرمنی است زیرا با کلمه‌ی (Ehre) (به معنای شرافت) رابطه دارد. اما در زبان آلمانی کلمات دیگری نیز می‌توان یافت که بیش از (Ehre) شبیه کلمه‌ی (Ari) باشد مانند (Arie) به معنای (تک‌خوان همراه با وسیله‌ی موسیقی). 4⃣ به‌کار بردن کلمه‌ی (Ehre) از طرف شله‌گل نشان می‌دهد که چگونه این زبان‌شناس با نظر قبلی و تعیین‌کننده به‌صورتی که مطابق مراد و مقصود ناسیونالیستی‌اش باشد را با و مخلوط کرده است. 5⃣ به نظر می‌رسد اگر شله‌گل به خود زحمت می‌داد یا اگر در پی اثبات اهداف خود نبود، می‌توانست در بسیاری از زبان‌های دیگر و در سرزمین‌های دیگر نیز برای کلمه‌ی ARI موارد مشابه یا نزدیک با معنای دیگر پیدا کند. 6⃣ در هر حال تاکنون میان نظریه‌پردازان و کارشناسان بر سر معنی توافقی صورت نگرفته و هر زبان‌شناس آن را مطابق سلیقه یا عقیده‌ی سیاسی خود ترجمه و معنا کرده است. به نظر نگارنده، احتمال می‌رود آریا تنها یک معنای جغرافیایی داشته باشد. 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/tfuXTt ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ دروغ بزرگ برتری نژاد آریایی (4) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت هفتم) 1⃣ به هر حال نظریه‌پردازان اروپایی در سده‌های هیجده، نوزده و بیست اعم از زبان‌شناسان، ارائه‌کنندگان و نظریات سیاسی، کسانی که در پی یافتن اجدادی مناسب برای اروپاییان (غیر از پسران حضرت نوح)، اثبات برتری فرهنگی، علمی، هنری و اجتماعی (موروثی) و به‌ویژه بخشی معین از آن بودند، ابزار مناسب خود را یافتند. 2⃣ گئورگ ویلهلم فریدریش نیز مبلّغ پرنفوذ چنین نظری بود و یقین داشت که اقوام اولیه از آسیا به سایر نقاط [و به‌طور عمده اروپا] مهاجرت کرده‌اند. 3⃣ (Ernest Renan) از نژادپرستانِ به‌نام و مؤثر در افکار عمومی کشورهای اروپایی در انتشار فرضیه‌ی محسوب می‌شود که با بهره‌گیری از الفاظ شیوا اما تهی از معانی علمی، به خیال‌پردازی خود میدان می‌دهد: ✍️ «بگذار ما به این قله‌های مقدس سلام کنیم، جایی که [از آنجا] نژادهای بزرگ، کسانی که آینده‌ی بشریت را با خود داشتند برای اولین بار به بی‌پایانی‌ها نظاره می‌کردند. [اینان] دو عامل را به خود آوردند که چهره جهان را تغییر داد: و . پس از این‌که بعد از هزاران سال مشقّت بر کره‌ی زمین که در آن سکونت دارد حکومت کرد، اولین وظیفه‌اش این خواهد بود که اسرار این سرزمین را کشف کند.» 4⃣ به نظر ارنست رنان به‌علت عقل و دانشش و به‌عبارت دیگر به‌علت جستجوگری عاقلانه، دقیق و فلسفی‌اش، به‌علت حقیقت‌جویی‌اش که به‌نظر می‌رسد باشد بر جهان خواهد شد. 5⃣ جالب است که در همه‌ی نوشته‌های فرضیه‌پردازان نژادی به جنایات و غارتگری‌های وحشیانه‌ی در مستعمرات اشاره‌ای نمی‌شود. به‌نظر می‌رسد این فرضیه‌پردازان دزدی، غارت، کشتار و دست زدن به هر جنایتی را «حق» طبیعی و مشروع «نژاد سفید» می‌دانستند (و می‌دانند) و از اخلاق درک خاص و محدودی داشتند (و دارند). 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/tfuXTt ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی: