⭕️ توپخانه سنگین فتنهگران علیه حجاب و امر به معروف به بهانه یک خبر
🔹بعد از اعلام خبر راهاندازی اتاق وضعیت عفاف و حجاب در ستاد امر و نهی از منکر که به بررسی وضعیت جامعه درباره این موضوع میپردازد، اصلاح طلبانی که مدعی انجام کار فرهنگی برای عفاف و حجاب بودند، حتی تشکیل همین تاق تحقیقاتی را هم تحمل نمیکنند و با انواع فشارها آن را سرکوب میکنند.
🔹در کانال اصلاحات نیوز در طول یک هفته ۱۴ پست و مصاحبه علیه آن کار کرد.
🔹روز گذشته، آیت الله علم الهدی نسبت به این «هجمه علیه امر به معروف و حجاب به بهانه انسجام» موضع گرفتند و فرمودند: اینکه عدهای میگویند نهی از منکر نکنید، مسئله حجاب را پیگیری نکنید، جلوی اباحه گری را نگیرید تا انسجام ملی حفظ شود؛ حرف درستی نیست؛
درحالیکه ما هر چه داریم به خاطر خدا و پیامبر اکرم (ص) است، همه پیشرفتها، عزتها و سرافرازیها به خاطر سرانگشت امام زمان (عج) است، ایشان همهچیز را برای ما آسان میکند؛ با این حال آیا درست است که این دین را هزینه کنیم تا انسجام حفظ شود؟!
❌لازم است متدینان نیز نسبت به این موضوع واکنش جدی تر و تولید محتواهای بیشتری داشته باشند.
📌 این مخالفتها نشان از آن دارد، که ترساندن مردم از گشت ارشاد نیز یک مسالهی واقعی نبوده و ساخته و پرداختهی سلطهی رسانهای دشمنانی بوده که قصدشان استخفاف هویت ایرانی و کرامت زنان مسلمان ایران بوده است.
@araf11
#پویش_نوشتن
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
هنگام حضور در جمع بلند صحبت نکنید!
✍️محمدصدرا مازنی
بلند صحبت کردن شما در جمع این پیام را منتقل میکند که توانایی صحبت کردن منطقی با دیگران را ندارید و حتما میخواهید حرف خودتان را به کرسی بنشانید و این ضعف و ناتوانی شما را نشان میدهد و موجب میشود اطرافیان هنگام ارتباط با شما استرس داشته باشند.
لقمان حکیم خطاب به فرزندش میفرماید:
«وَ اقصِد في مَشيِكَ وَ اغضُض مِن صَوتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصواتِ لَصَوتُ الحَميرِ (لقمان/19)
یعنی در راه رفتنت اعتدال داشته باش و از طنین صدایت کم کن، که همانا ناپسندترین صداها، صدای الاغ است.
«وَ اقصِد في مَشيِكَ»
«قصد» به معنای میانهروی و اعتدال است. «مَشی» به معنای راه رفتن و البتّه کنایه از رفتار است. ما در فارسی هم میگوییم «اعتدال داشته باش» که در حقیقت از راه رفتن گرفته شده، ولی در همه امور استعمال میشود.
«اغضُض مِن صَوتِكَ»
«غَض» به معنای پایین آوردن است که در اینجا در مورد صدا مطرح میشود؛ به معنای آرام صحبت کردن است.
در فراز سوم میفرماید؛ ناخوشایندترین صداها، صدای الاغ است. صدا بلند کردن بیجا و داد و هوار کردن را به صدای بلند و ناخوشایند الاغ تشبیه کرده است.
#پویش_نوشتن
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
#یاحسین
زینب که شکفت بر زمین گلشن شد
از نور نگاهش همه جا روشن شد
او آمد و آسمانِ جانخسته و تار،
از شوق گریست، غرق باریدن شد
#سمانه_خلف_زاده
@shaeranehowzavi
⭕️ گزارشی حاشیه ای از اجرا کنگره آیتالله نائینی در مشهد
در شنبه شب، سوم آبانماه ۱۴۰۴، تالار آفتاب ولایت در مشهد مقدس، میزبان نشستی بود که عنوان «اختتامیه کنگره بینالمللی آیتالله العظمی نائینی» را بر پیشانی داشت. اما آنچه در عمل به وقوع پیوست، بیش از آنکه شایسته نام یک کنگره بینالمللی و درخور شأن علمی مرجع بزرگی چون میرزای نائینی باشد، روایتی از شتابزدگی، بیبرنامگی و ناهماهنگیهای مثالزدنی بود که این سوال جدی را در ذهن هر ناظری متبادر میساخت: به کجا چنین شتابان؟
تصمیم برای برگزاری این نشست در مشهد، گویا تصمیمی آنی و خلقالساعه بوده است؛ تصمیمی که در چند روز اخیر گرفته شد و تبعات این تعجیل، از همان ابتدا تا انتهای مراسم، چون سایهای سنگین بر سر برنامه سنگینی میکرد. فقدان اطلاعرسانی قبلی و کافی، اولین نشانه از این آشفتگی بود. اما این تنها آغاز ماجرا بود.
صحنه اجرا، به جای آنکه نمادی از نظم و مدیریت باشد، به صحنه نمایشی از سردرگمی بدل شده بود. مجری برنامه که خود قربانی این بینظمی بود، با مراجعه مکرر افراد به روی سن و دستبهدست شدن کاغذهای متعدد، رشته کلام و تمرکز خود را از دست داده بود. سینِ برنامه، که باید نقشه راه یک رویداد علمی باشد، گویی در میانه راه گم شده بود و مدیریت زمان، مفهومی فراموششده به نظر میرسید.
اوج این اعتراضات به وضعیت نابسامان، در کلام صریح نماینده هیئت عتبه علویه، جناب سید نبا الحمامی، تجلی یافت. پیش از قرائت پیام، با لحنی آکنده از ناراحتی، به بینظمی و بیتدبیری حاکم بر جلسه اعتراض کرد و با اشارهای کنایهآمیز و دردناک به جایگاه پرچم علوی بر روی سن، زخمی کهنه را یادآور شد: «اگر دیگران و دشمنان امیرالمومنین (ع) را خلیفه چهارم قرار میدهند، امشب نیز در مشهد، پرچم مبارک علوی جایگاه چهارم را یافت...» این سخن، که برگزاری همایش را مناسب شأن علمی مرحوم نائینی نمیدانست، نقدی عمیق بر شکلی بود که با محتوای کنگرهای به نام یکی از بزرگترین فقهای شیعه، هیچ تناسبی نداشت. هرچند عذرخواهی شایسته مدیر حوزه علمیه خراسان به زبان عربی، حرکتی قابل تحسین بود، اما اصل انتقاد همچنان به قوت خود باقی ماند.
آشفتگی زمانی به اوج خود رسید که مشخص شد برنامهریزی اولیه صرفاً برای چهار سخنران تنظیم شده بود. اما اضافه شدن ناگهانی نام حجتالاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی، کمتر از ۲۴ ساعت مانده به برنامه، تمام معادلات زمانی را بر هم زد. سخنرانی طولانی ایشان، که با وعده ارائه نکات جدید و نشنیده آغاز شد، کاملاً بر اندیشه سیاسی مرحوم نائینی متمرکز بود. آقای خاتمی با اشاره به اینکه حوزه علمیه مشهد، حوزهای انقلابی و ادامهدهنده خط فکری نائینی است، این نکته جالب توجه را بیان کرد که مرحوم نائینی در نجف، شخصاً با پول خود کتابهای «تنبیهالامة» را از بازار خریداری و جمعآوری میکرد.
این تمرکز بر سیاست، سبب شد تا استاد علیدوست به دلیل کمبود شدید وقت، با شتاب و عجله به ارائه بحث خود بپردازد. ایشان ضمن اشاره به چاپ ۱۰۰ مقاله از ۳۰۰ مقاله ارسالی در مجموعهای فاخر، هدف اصلی کنگره را چنین تبیین کرد: «اگر امروز نائینی بود، چگونه رفتار میکرد و اندیشه او چگونه قابل تطبیق است؟». ایشان آگاهانه کمتر به مباحث سیاسی ورود کرد و در کنار استاد درایتی و استاد ربانی بیرجندی، بیشتر بر ابعاد فقهی و اصولی شخصیت نائینی متمرکز شدند.
در این میان، استاد ربانی بیرجندی که به زبان عربی سخن میگفت، به نکتهای تلخ اشاره نمود و از بیمهریهایی گفت که مرحوم نائینی در اواخر عمر خود در نجف اشرف، حتی از سوی برخی علما و حوزه علمیه متحمل شده بود. اما متاسفانه، به دلیل همان آشفتگی در مدیریت زمان که ناشی از سخنرانی طولانی سخنران پیشین بود، سخنان ارزشمند استاد بیرجندی نیز نیمهکاره رها شد.
و اما تلخترین بخش این رویداد بینالمللی، نادیده گرفتن ابتداییترین الزامات آن بود. در نشستی با حضور حجم انبوهی از میهمانان عراقی، هیچ ابزاری برای ترجمه همزمان در نظر گرفته نشده بود. گویی فراموش شده بود که «بینالمللی» بودن یک همایش، صرفاً به حضور میهمانان خارجی نیست، بلکه نیازمند فراهم آوردن زیرساختهای ارتباطی و تشریفات متناسب است؛ از جایگاه مناسب پرچمها گرفته تا حضور مترجم.
در پایان، کنگره آیتالله نائینی در مشهد، با تمام تلاشهای علمی صورت گرفته، در میدان عمل و اجرا، تصویری ضعیف از خود به نمایش گذاشت. این رویداد نشان داد که عجله و عدم پیشبینی، میتواند ارزشمندترین محتواها را نیز در سایه فرم ضعیف خود کمرنگ کند و اعتبار نهاد برگزارکننده را خدشهدار سازد. این کنگره، بیش از هر چیز، یک فرصتسوزی بود؛ فرصتی که میشد از آن برای تجلیل باشکوه از مقام علمی میرزای نائینی و نمایش توانمندی مدیریتی حوزه علمیه خراسان بهره برد، اما در گردباد شتابزدگی گم شد.
🆔 @Howzaviat
یا منّان
✍️پهلوانی قمی
خشخش چرخهای روغن نخورده برانکارد، در فضا پیچید. اوّل همکار سفیدپوش بخش تحت نظر، وارد لیبر (بخش مراقبت بیماران پرخطر باردار) شد و بعد تخت روانی که دو بیمار را همزمان، زیر پارچهای خونین حمل میکرد.
ملحفه را که برداشتم، بیاختیار یک قدم عقب کشیدم. مثل این بود که گوسفندی زیر پای مادر ذبح کرده باشند. تا زانو غرق خون بود. سریع نبض مادر را به مانیتور بزرگسال وصل کردم و نبض حملاش را به مانیتور جنینی. پرونده مادر را باز کردم و دوان دوان با کمک همکاران، هزار و یک جور دستور پزشک را اجرا کردم و بعد نشستم و زل زدم به منحنی زندگی موجودی که درصد مرگ و زندگیاش پنجاه پنجاه بود.
گوشام به آهنگ لاپ داپ دل بست و ذهن تنهاخور من! بار و بندیلش را جمع کرد و تک و تنها رفت و نشست کنار دو وجب جنین. دل دلنازکام هم که دل توی دلش نبود بیتاب میتپید.
دلنگرانیاش بیمورد نبود. تصوّر اینکه جنین ناکام شیر مادر نخورده، در سه لایه تو در توی تاریک شکم حبس شود، شده بود قدِ یک گردو و راه نفسام را بسته بود.
از آنطرف دو زن جوان در اتاق زایمان با هم مسابقه آواز گذاشته بودند!
یکی نالهاش مثل ناخنی بود که روی تخته سیاه کشیده میشد و تمام در و دیوار دلمان را میلرزاند
و دیگری با خودش عهد کرده بود فریادهای 22بهمن هفتاد هشتاد سال عمرش، سر اسرائیل و آمریکا و ضدولایت فقیه را همین یک شب سر مامای مسئولش و تمام پرسنل بختبرگشته بلوک زایمان بکشد!
تُن صدایش، نه فقط بخش ما که کلّ بیمارستان را برداشته بود!
یکی دو دقیقه بعد دکتر زنان بالای سر مریض غرق خون آمد و با صدایی آرام گفت: «خب اینکه معلومه دکولمانه. (دکولمان: کنده شدن جفت) مانیتور باشه. اگه افت قلب داد میبرمش اتاق عمل!!»
دلم مثل سیر و سرکه میجوشید که تلفن زنگ خورد.
- یه مریض پرهاکلامپسی (مسمومیت بارداری) فشار بیست داریم. دستور بستری آی سی یو داره؛ اما چون تخت نداشتیم گفتن بیاد پیش شما!
کارد میزدند خونم در نمیآمد! داشتم منفجر میشدم؛ شاید اگر همان لحظه فشار خودم را پس از چندینسال! میگرفتم کمتر از این بیمار نبود.
گفتم: «خب چرا اینجا؟ چرا نمیره تحتنظر؟» مِنمِنی کرد و گفت: «خب شما آی سی یوی باردارا هم هستید دیگه!»
جوابش، فشارم را به بیست و دو رساند!
نفس عمیقی کشیدم. «باشه» زورکی را به همکار تریاژ گفتم و او هم راضی، گوشی را گذاشت و آماده آوارشدن بر سر ما شد!
سرم را روی میز گذاشتم و چشمهایم را بستم. دلم برایشان سوخت.
رو کردم به همکارم و با پوزخندی که به گریه بیشتر شبیه بود گفتم: «نمیدونم این اعضای بنده خدا، تو عالم ذر چی گفتن که یه عمر سرکردن با من نصیبشون شد! این همه تلاش و تنش، آخرشم به جای تشویق و تشکّر، میان میگن چرا سطح تعرفه مریضو فلان زدی و بیسار نزدی!!»
سمانه دست از نوشتن پرونده کشید و لبخند تلخی زد.
- آخه فکر میکنن از جون خودت گذشتن و جون بقیه رو نجات دادن که وظیفمونه؛ پس تشکّر نمیخواد؛ ولی وای به حالت اگه ...
بغض نگذاشت حرفش را ادامه بدهد. درد دل همهمان بود.
«حقالناس فقط از دیوار مردم بالارفتن نیست.
ظلم فقط در قصر پادشاهان قاجار و فراعنه مصر پیدا نمیشود.
گاهی همین که قدر پرسنل زحمتکش و تلاشگرت را ندانی و از کوچکترین حق قانونیاش غافل باشی بزرگترین ظلم است.»
یاد حرف دلنشین حضرتآقا افتادم. یازده سال پیش بود و چقدر آن موقع دلمان را گرم کرد. قربانش بروم با آن همه فاصله، زحمتهایمان را دیده بود؛ تلاشهایمان را و نقش مؤثرمان را در حفظ سلامت جانان (جان مادر و کودک) و بیتعارف فرموده بود: «تمام مردان و زنان، مرهون منّت ماماها هستند.» (۱۳۹۳/۲/۱۵)
حرفی که باید با خط درشت بر دیوارهای بیمارستان نوشته شود تا شاید مردان و زنان مسئول ببینند و برای ادای این دین قدمی بردارند. به امید آن روز
❤️روز پرستاران بیمنّت مادر و نوزاد، کارشناسان مظلوم مامایی مبارک
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
عمههای ولایت در تاریخ
✍️نجمه صالحی
در تاریخ اسلام، واژهی «عمه» تنها یک نسبت خویشاوندی نیست؛ نشانهای از پیوند زنان مؤمن با جریان امامت و رسالت است. در بزنگاههای تاریخ اسلام، عمههایی بودند که در کنار پیامبران و امامان ایستادند، بار مسئولیت را به دوش گرفتند و در صحنههای سرنوشتساز، صدای حقیقت شدند.
صفیه بنت عبدالمطلب، عمهی پیامبر(ص)، از اولین مسلمانان در مکه بود که با گروهی از آنان به حبشه هجرت کرد. او نه تنها پناه بنیهاشم بود، بلکه در میدانهای نبرد، از اسلام دفاع کرد. روایت کردهاند که در برخی غزوات صدر اسلام به مجاهدان کمک میکرد و در غزوه خندق از زنان دیگر دفاع کرد و یکی از یهودیان متجاوز را کشت و اینگونه پیام پایداری و شجاعت را به زنان مسلمان آموخت. او نخستین عمهای بود که با ایستادگیاش، واژهی «عمه» را به شرافت نبوت پیوند زد.
بانوی دیگری که در تاریخ اسلام نامش میدرخشد، زینب کبری(س) عمهی امام سجاد(ع) است که قامتِ صبر را برافراشت و از میان آوردگاه خون، فریاد حق را به گوش تاریخ رساند. او بانوی پیام و پرچمدار تداوم عاشورا بود. عمهای که با خطبههایش در کوفه و شام، حقیقت را از اسارت رها کرد و به بشریت آموخت که سکوت در برابر ظلم، همسنگ سقوط است.
چند نسل بعد، در روزگار امام رضا(ع)، نام بانویی دیگر شهرت یافت؛ حضرت معصومه(س)، عمهی جوادالائمه(ع). او با هجرتی هوشمندانه از مدینه به سوی ایران، راه پیوند دو سرزمین ایمان را هموار کرد. هجرت او، حرکتی زینبی در قامت عمهای جوان بود؛ حرکتی که ایران را در آغوش ولایت جای داد. چه بسا از برکت حضور اوست که در هر گوشهی شهر قم، بقعهای، صحن کوچکی، یا بارگاهی آرامبخش برپا شده است. وجود او بود که قم را به پایتخت علم و معرفت تبدیل کرد.
در قرن سوم هجری، در دوران خفقان عباسی، عمهای دیگر پاسدار ولایت شد: حکیمه خاتون(س)، دختر امام جواد(ع) و عمهی امام حسن عسکری(ع). او نهتنها شاهد ولادت امام مهدی(عج) بود، بلکه پس از شهادت برادرزادهاش، در روزگار غیبت صغری، بهعنوان امین امام و پناه شیعیان شناخته شد. حکیمه خاتون بانویی عالِمه، شجاع و مدافع ولایت بود که در سکوت خانهاش، حریم امامت را از گزند دشمنان حفظ کرد. در حقیقت، او نگهبان آخرین فصل حضور معصوم در میان مردم بود.
و این خط نورانی، در روزگار معاصر نیز ادامه یافت. امام خمینی(ره)، احیاگر بزرگ قرن و پرچمدار انقلاب اسلامی ایران، در کودکی تحت کفالت عمهی خویش پرورش یافت. این بانوی مؤمنه، پس از شهادت پدر ایشان، مسئولیت تربیت کودک یتیم را برعهده گرفت و با صبر و ایمان، روح بزرگ او را در دامان خویش پروراند. حضور او نشان میدهد که «عمه» در فرهنگ اسلامی، مأمنی تربیتی و معنوی است که نسل ولایت در پناه آن رشد میکند.
تاریخِ ولایت در سایهی زنان مؤمنهای شکل گرفته که در لحظههای حساس، رسالت خود را با صبر، هجرت، تربیت و حمایت از ولیّ خدا ادا کردند. اینها برشی از اقدامات بانوان در عرصههای مختلف است که تهدیدها را به فرصت تبدیل کردند و الگویی شدند برای زنان دیگر، تا بدانند در منظومهی الهی زن همواره میتواند حافظ شعلهی ایمان باشد.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
نخستین کتابشناسی جامع حضرت زینب(س) با معرفی بیش از ۱۸۰۰ اثر منتشر شد
مدیر خانه هنر و رسانه «آمدیا» از انتشار نخستین کتابشناسی گسترده درباره حضرت زینب کبری(س) خبر داد و گفت: این اثر با معرفی بیش از هزار و ۸۰۰ منبع در زبانهای مختلف، بهعنوان پشتوانهای علمی برای تدوین دانشنامۀ جامع عقیله بنیهاشم تدوین شده است.
به گزارش روابط عمومی خانه هنر و رسانه آمدیا، سید امیرحسین میرحسینی، مدیر خانه هنر و رسانه «آمدیا» با اعلام انتشار نخستین کتابشناسی جامع حضرت زینب کبری(س)، اظهار کرد: این کتابشناسی از سوی واحد پژوهش و تحقیقات معاونت رسانهای مؤسسه آلالبیت لإحیاء التراث (آمدیا) و با پژوهش حجتالاسلام والمسلمین مصطفی مشهدی گردآوری و تدوین شده است.
وی با بیان اینکه در این مجموعه بیش از یکهزار و ۸۰۰ اثر در موضوع زندگی و شخصیت حضرت زینب(س) معرفی شده، افزود: آثار گردآوریشده در قالب زبانهای فارسی، عربی، اردو، انگلیسی، فرانسوی، ترکی، روسی، بنگالی، ایتالیایی، کردی و دیگر زبانها قابل بررسی است.
میرحسینی در تشریح ساختار این کتابشناسی گفت: در مجموع ۱۳۱۰ عنوان کتاب در این پژوهش شناسایی و ثبت شده که از این تعداد، ۱۱۰۵ عنوان تألیف مستقل و ۲۰۵ عنوان کتاب غیراستقلالی هستند و همچنین این اثر شامل ۴۰۹ مقاله علمی، ۷۲ پایاننامه دانشگاهی و ۹ نرمافزار تخصصی در موضوع حضرت زینب(س) است.
مدیر خانه هنر و رسانه «آمدیا»، ضرورت تولید این کتابشناسی را پاسخگویی به نیاز پژوهشگران دانست و تصریح کرد: کتابشناسی، مقدمهای ضروری برای هر تحقیق علمی بوده و بدون آن هیچ پژوهش جدی و ساختاریافتهای به سامان کامل نمیرسد. آگاهی از گستره آثار مکتوب، پژوهشگر را از تکرار جلوگیری کرده و او را به کشف خلأها و راههای نو در پژوهش هدایت میکند.
وی افزود: هدف از انتشار این کتابشناسی، فراهم آوردن زمینهای علمی برای تدوین دانشنامۀ جامع حضرت زینب کبری(س) و ایجاد مرجعی مطمئن برای محققان، نویسندگان و پژوهشگران حوزه معارف اهلبیت(ع) است.
میرحسینی با اشاره به جامعیت این اثر، بیان کرد: در کنار کتابهای چاپی موجود، نسخههای خطی و سنگی مربوط به حضرت زینب(س) نیز در این مجموعه ثبت شده تا زمینه احیاء و چاپ این آثار در آینده فراهم شود و مسیر پژوهشگران برای شناخت ابعاد شخصیتی عقیله بنیهاشم هموار گردد.
وی انتشار این کتابشناسی را اقدامی ارزشمند و کمنظیر در ادبیات زینبی دانست و خاطرنشان کرد: امید است این گنجینۀ پژوهشی با کاربست دقیق و بهرهگیری عالمانه توسط اهل قلم، به الگویی در مسیر تولید دانش دینی و گامی در اعتلای مطالعات زینبی در عرصه ملی و فراملی تبدیل شود.
#حضرت_زینب
📚@dostaneketab | دوستان کتاب
✨ مراسم رونمایی از کتاب «جذابیتهای تمدن غرب؛ واقیت یا توهم؟!» روز چهارشنبه هفتم آبانماه ۱۴۰۴ در سالن جلسات مؤسسه شناخت برگزار میشود.
در این نشست، حجتالاسلام دکتر حبیبالله بابایی بهعنوان کارشناس و مهمان ویژه حضور خواهد داشت و درباره ابعاد تمدنی و فرهنگی این اثر سخن میگوید.
📚 کتاب «جذابیتهای تمدن غرب؛ واقیت یا توهم؟!» تألیف مشترک حجتالاسلام والمسلمین محسن وافی و آقای امین شاهرفعتی است و با رویکردی انتقادی به بررسی ساختار فکری و ظواهر فرهنگی تمدن غرب میپردازد.
🔸این مراسم با هدف معرفی تازهترین دستاورد انتشارات شناختپژوه در حوزه مطالعات تمدنی و گفتوگو پیرامون نسبت اسلام و غرب برگزار میشود و حضور در برنامه برای عموم علاقهمندان آزاد است.
#خبر #رونمایی_کتاب #جذابیتهای_تمدنغرب
[ نـشــر شــنـاخــت پــژوه ]
#پویش_نوشتن
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
📌رحا بانو با همکاری دفتر مطالعات راهبردی تسنیم برگزار می کند؛
در ادامه نشست تخصصی «زیست عفیفانه» به میزبانی دفتر مطالعات راهبردی تسنیم، گعدهای علمی برگزار میشود تا درباره نسبت عفاف و حجاب و بازخوانی معنای حجاب در گفتمان انقلاب اسلامی گفتوگو شود.
♨️ محور گفتوگوها؛
▫️ عبور از دوگانهسازی بیحجابی=بیعفتی
▫️ تبیین حجاب بهمثابهی اراده، هویت و استقلال زن ایرانی
▫️ نقد نگاه تقلیلگرایانه و سکولار به پوشش زنان
با حضور مهمان ویژه: استاد حجت الاسلام دکتر حسین بستان
با حضور اساتید، پژوهشگران و علاقهمندان به مباحث فرهنگی و هویتی زنان
🗓 زمان: دوشنبه، ۵ آبان
ساعت ۱۷:۳۰_۱۶
📍 محل: شهرک قدس
#رحا_بانو (رسانه بانوان حوزوی)
@rahaa_banu