آقای پزشکیان داستانپرداز خوبی است
✍محمدرضا جوان آراسته
آقای پزشکیان داستانپرداز خوبی است. این را من به شما میگویم که معلم داستاننویسی هستم.
توی داستانگویی ما یک جرقه داریم، یک تجربه داریم، یک هسته مبتنی بر واقعیت داریم که با خیال خودمان بسطش میدهیم و پروارش میکنیم و آب و رنگش میدهیم و تبدیلش میکنیم به انبوهی از شخصیتها و دیالوگها و موقعیتها و اتفاقها. ما توی داستان تلاش میکنیم همه اینها را باورپذیر بسازیم و جلو ببریم.
خوانندههای داستان با شخصیتهای داستانی ذوق میکنند، با آنها غمگین میشوند، همراه میشوند و اصلا یکی خودشان را هم رای و نظر با شخصیتها میدانند.
آقای پزشکیان توی صحن علنی مجلس، داستانسرایی کرد، نمایندههای ساده و الکی انقلابی هم ذوق کردند و نظرهاشان عوض شد و با شخصیت پشتتریبون همذاتپنداری کردند و رای دادند.
فارغ از جلسات کممایه این روزهای مجلس که به زودی دربارهاش خواهم نوشت، جلسه پایانی رای اعتماد، نمایشی بود از سادگی، سطحینگری و غیرانقلابیگری.
من نمیدانم سناریونویس جلسه رای اعتماد چه کسی بوده، ولی هر که بوده، خوب نویسندهای بوده.
من رهبر انقلاب را میشناسم، حرفهایشان را دنبال میکنم، با نقطههای بنیادی نظرهایشان آشنا هستم و رویه حکمرانی و مدیریتشان را هم میبینم. برایم مثل روز روشن است، بیاغراق میگویم، مثل روز روشن است که آقای رییسجمهور برای رای اعتماد وزیرانش از کاه، کوه ساخت و از هیچ، همه چیز.
ادامه دارد ...
zil.ink/mrarasteh
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#معرفی_یادداشت
🔻تحلیلهای تک خطی از ماجرای مجلس
✍ محسن مهدیان
... ما گرفتار تحلیلهای تک خطی و توئیتری هستیم. الزام اختصار کارکتری، باعث شده است فکر و قضاوت مان هم تک خطی باشد. کلا دچار یک عادت تحلیلی شدیم؛ بسیط انگاری حوادث.
تحلیل تک خطی یک ویژگی اصلی دارد و ان اینکه باید بسیار ساده شود تا قابل جمع بندی باشد. برای همین در اکثر اوقات در تحلیل های توئیتری یک نتیجه بیشتر وجود ندارد. ماجرای یا سیاه است یا سفید. ادم های یا خائن می شوند یا خادم. طبیعی است که سرریز این تحلیل ها به دیگر رسانه های اجتماعی نیز همین سوگیری نادرست را ایجاد می کند.
🔻اما ابعادی که در تحلیل تک خطی نیست چیست؟
🔻معتقدم اقای پزشکیان اشتباه کرد از رهبرانقلاب اسم آورد. دلائلش روشن است و عبور کنیم. به نظرم یک یا دو وزیر پیشنهادی باید به دلیل نسبت با اغتشاش و فتنه حذف می شدند. این نیز احتمالا روشن است.
🔻حالا این حرف ها چه تفاوتی با خطای تحلیل تک خطی دارد؟
ثمره نهایی خطای تحلیل های تک خطی اینست که افراد احساس شکست می کنند. احساس ناامیدی از آینده. احساس اینکه همه یا اکثرا خائنند. احساس اینکه تا همه را تکفیر نکنند دلشان خنک نمی شود.
اما تحلیل چند وجهی ثمره اش اینست که اشکال را می بیند اما جامع تحلیل می کند و دچار مطلق انگاری نمی شود. ویژگی تحلیل جامع اینست که در نسبت با واقعیت شکل می گیرد.
🔻اما آنچه باید روشن شود چیست؟
حالا که ماجرا روشن شد بیائید کمی فکر کنیم. چرا؟ دقیقا چرا رهبرانقلاب با این لیست همراهی کردند؟ چه تفاوتی بین ما و رهبری وجود دارد که ایشان اجمالا تائید می کنند و ما برنمی تابیم و به خسارت محض میرسیم؟
دقت کنیم بالاخره رهبرانقلاب اجمالا این افراد را برای تصدی وزارت خانه ها تائید کردند. ممکن است بگوئیم از بین نامزدهای که پزشکیان آورده است رهبری تائید کردند. درست است. مجلس هم با همین استدلال حق داشت رد کند و بگوید دولت گزینه بهتری بیاورد. اما باز دقیق شویم. رهبری انقلاب همین گزینه را می توانستند رد کنند. اما نکردند. اگر انقدر مثل ما ماجرا را حیثیتی می دیدند باید رد می کردند. فرق تحلیل ما و ایشان چیست؟ به نظرم ریشه همه بحث ها اینجاست.
🔻بجز علت ها به حکمت ها هم فکر کنیم. چه بسا لازم بود خبر درز کند تا یک واقعیت را پیش روی ما قرار دهد. فرق تحلیل ما و رهبری انقلاب. چه بسا حکمتش اینجاست.
🔻این تفاوت ها کجاست؟ دقیق تر شویم.
🔻یکم. رهبرانقلاب پذیرفتند که مردم به یک جهت گیری سیاسی منسوب به غیرانقلابی رای دادند. احتمالا خیلی از ما ها هنوز در فضای انتخاباتیم و دوست داریم کابینه دلخواه ببندیم. پس گام اول پذیرفتن واقعیت است. حالا رهبرانقلاب با همین واقعیت می خواهند کشور را جلو ببرند. با خودمان مرور کنیم. ببینیم ما نیز در دل همین نیت داریم؟ چه بسا اگر نیت مان این بود همچنان در دعوای جلیلی ها و قالیبافی ها نمی ماندیم.
🔻دوم. رهبرانقلاب از دولت ها حمایت می کنند. حمایت حداکثری رهبری انقلاب دلیل روشن دارد آنهم صلاح مردم و کشور و انقلاب است. این دولت موفق شود موفقیت همه است. پس حمایت نیز شد یک اصل. در شعار نمانیم. اگر حمایت را پذیرفتیم لوازمی بر آن حاکم است. یعنی باید کمک کرد آنچه رئیس جمهور فکر می کند درست است، همان پیش رود تا بعدا نگویند نشد و نگذاشتید. نقد و اصلاح نیز در مسیر اجرا.
🔻سوم اینکه رهبرانقلاب آدم ها را صفر و یک نمی بینند. آدم ها به دو دسته خائن و خادم تقسیم نمی شوند. نگاه حذفی ندارند. شاخص ارزیابی تعیین می کنند اما می دانند که آدم ها را نمی توان از آسمان آورد. همین ها هستیم که هستیم. آدم ها نقطه قوت دارند و ضعف . باید جمع زد. شرایط آدم ها را می بینند. همه نمی توانند بصیرت انقلابی داشته باشند. یکی ممکن است یک جا اشتباه کندو بعدا پیشمان شود. راه بازگشت برای آدم ها می بینند. برای همین است با امثال لاریجانی و انصاری و احمدی نژاد و غیره هم کار می کند و حذف شان نمی کند. اساسا هنر رهبری انقلاب اینست که با همین افراد انقلاب را سمت قله برده است.
🔻چهارم. رهبرانقلاب پیچیدگی اجرا را می بیند. آرمان خواهی را بدون واقع نگری توهم می داند. می داند که اصل اول حرکت کشور است. توقف کشور به دلائل طبیعی طی پنج ماه اول سال خسارت بالایی به کشور زده است. باید کشور حرکت کند. باید وزرا تعیین شوند تا چرخ کشور بچرخد. اصلاح باید در حرکت صورت گیرد. کشورتاب و تحمل توقف بیش از این ندارد.
🔻خلاصه اینکه جامع ببینیم. تحلیل مان را به افق تحلیلی رهبری انقلاب نزدیک کنیم. امیدوار باشیم و صبوری کنیم. وظیفه و تکلیف ما این روزها چشم به چشم رهبری است که چه چیز را هدف گرفتند؛ هدف اصلی نیز فقط کمک به دولت است تا کارهای انقلاب و مردم پیش رود.
#رهبر_انقلاب
#دولت #مجلس
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
چگونه شعر بگویم تمام زینب را
در ابتدای تو ماندیم٬ کیستی بانو؟
*
خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و درد بسیار است!
#سید_علی_حسینی_ایمنی
☘️روحشون شاد
@shaeranehowzavi
.
🔆 شهیدی که پای خروسها را به مبارزه باز کرد
✍️ علی کردانی
چهاردهسال مخفی زندگی کرد؛ اما سالیان سال آشکارا تمجید شد. از نوجوانی خط مبارزه با طاغوت را در پیش گرفت و در همان جوانی مزدش را گرفت. برای مبارزه سرازپا نمیشناخت، تا جاییکه رهبر انقلاب درباره ایشان میفرمودند: «شهید شبها دیروقت به منزل ما میآمدند و با هم جلسه داشتیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت میکردیم.»
🔗متن کامل را در رحا مدیا بخوانید
#شهید_اندرزگو
#سید_علی_اندرزگو
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
.
روایت دیدار
✍س.غلامرضاپور
شب را در سامرا ماندیم. از همان اول ورود به حرم صحن و رواقهای مردانه از زنانه جدا شده بود. حیاط پر بود از زائران خستهای که زیر نور ماه خوابیده بودند. روی یک فرش کنار امانتداریِ کیف و کالسکه، سمت خانمها نشستیم. هوا گرم بود و زمین گرمتر. بچه ها طاقت گرما را نداشتند. اما من دوست داشتم دستم را بچسبانم به زمین داغ تا دردش کمتر شود. بچه ها خوابآلوده رفتند جای خواب خنکی پیدا کنند؛ ولی با چشمهای باز و پر از شوق برگشتند. آشنا دیده بودند. همسفرهای پارسالشان را بین جمعیت خوابیده در زیرزمین حرم پیدا کرده بودند و با دیدن چشمهای آشنا بین آن همه جمعیت توان تازهای گرفته بودند.
دلم میخواست مثل بچهها تا صبح در صحنها، رواقها، سرداب، کنارضریح و هرجا که ممکن است راه بروم و بگردم؛ بلکه من هم چشمان آشنایی را ببینم که سالهاست منتظر است؛ شاید...
یادم هست بیست سال پیش سرداب سامرا یک دالان مارپیچ پلهای بود بدون سنگ کاری که دو نفر از کنار هم به سختی رد میشدند. اما حالا به راحتی میشد رفت و دو رکعت نماز خواند. تنها چیزی که درآن سرداب به ذهن میرسد دعا برای ظهور است. درست مثل کسی که دنبال گم کردهاش، تمام مسیر را به عقب برمیگردد تا می رسد به همانجا که عزیزش را گمکرده و مدام دنبال یک ردی ،نشانی از او میگردد. انگار تمام تاریخ را به عقب برگشتهایم و به سرداب رسیدهایم. از همینجا بود که دیگر ندیدیمش.
اینبار هم به نیت حقداران و هم به نیت همه آنهایی که به گردنشان حق داشتم دو رکعت نماز خواندم و از حقم به نیت ظهور گذشتم.
تا ظهر خودمان را به کربلا رساندیم. محل اسکانی که از قبل هماهنگ کرده بودیم در خیابان علقمی بود. خیابان علقمی مشرف به حرم باصفای سقاست و مسیر اصلی حرکت سقا از فرات به سمت خیمه ها.
روبروی محل اسکان چشمم به ویلچری خورد که دو دختر بچه بر روی آن نشسته بودند. بسکه آفتاب به سرم خورده بود، برای لحظاتی نفهمیدم؛ اما یکهو دوزاریَم افتاد که اینها چقدر آشنایند.
#شوق_زیارت
#سخت_های_شیرین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔻آنها جاذبه ندارند
با گذرنامه زیارتی به عراق آمدیم و همراه عشاق مسیر نجف تا کربلا را به زیر قدم گذراندیم. حالا در مسیر برگشت در مینیبوسِ خستهای هم کلام شدیم. از سیمکارت دائمی و پانصد هزارتومانی که باید بابت رومینگ پرداخت کند میگوید و از کیفیت سیمکارت عراقی من میپرسد.
ظاهراً از اتفاقات این چند روز ایران خبر ندارد و از رأی اعتماد وزرا خبر میگیرد. آنچه رخ داد را میگویم و منتظر واکنش او هستم. چهرهاش که چیزی را نشان نمیدهد؛ ولی گمان میکنم خوشحال است و با اولین کلامش گمان من را تبدیل بهیقین میکند «الحمدلله! ایشالا تغییراتی که میگن رو انجام بِدن تا یه ذره اوضاع معیشت مردم خوب بشه»
به کسی که رأی داده است امید دارد. او یکی از آن هفده میلیون نفر است و برخلاف آنچه در ایتا گفته میشود انسان تحصیلکرده و محترمی است همچنین دوستداشتنی!
لبانش را به گوشم نزدیک میکند و یواش میپرسد: «شما جلیلی بودی؟» گفتم دور دوم به جلیلی رأی دادم؛ ولی طرفدارش نیستم. توقع دارم گفتوگوی پرچالشی داشته باشیم؛ اما تنها چند لحظه سکوت میکند سپس بهمانند پدر سالخوردهای که پسر جوان خامش را نصیحت میکند دررابطهبا فحاشی و زشتیهایش میگوید. دلپری دارد و من کاملاً آنچه کنایه وار بیان میکند را میفهمم و باز هم این جمله در مغزم رژه میرود:
«آنها جاذبه ندارند ما هستیم که دافعه داریم»
✍️مهدیار اسفندیار
#کابینه
#دولت_پزشکیان
#نویسندگان_حوزوی_تهران
@howzavian_tehra
🔘 #اربعین، فرصتی برای تقویت روحیه مقاومت در برابر «#رژیم_صهیونسیتی» است.
محبت و حمایت از #مظلومان_فلسطینی مهمترین مسئلهای است که در زیارت #اربعین مورد تدقیق قرار میگیرد. زائران با یادآوری مظلومیت و ستمدیدگی مردم #فلسطین و دعا برای استقلال و حرّیت و عدالت، نشان میدهند که ایستادگی و استقرار در برابر ظلم و تعدّی، و حمایت از مظلومان،از اصول اساسی دین #اسلام است. این همبستگی و حمایت، نمادی از عشق و وفاداری به ارزشهای انسانی و اسلامی است که امام حسین علیهالسلام برایشان، خود و فرزندانش را فدا کرد.
#اربعین، نه تنها یک آیین و رسم مذهبی است، بلکه یک نهضت و اهتزازِ اجتماعی و فرهنگی عظیم است که پیامهای گرانمایهای از عشق، وفاداری، همبستگی، مظاهرت و حمایت از جبهه حق و مظلومان را به جهان مخابره میکند.
#اربعین، فرصتی برای تجدید عهد با ارزشهای انسانی و اسلامی و تقویت روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر «#رژیم_صهیونسیتی» است.
#اربعین، یک معیار سنجش عمق انسانیت و انقلابیبودن است چقدر برای کامیابی و پیروزی #فلسطین و نابودی و اضمحلال #اسرائیل ملعون و غاصب در اربعین دعا میکنیم و از امام حسین علیهالسلام طلب میکنیم؟
✍️ سجاد انجمشعاع
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی_کرمان
@HOWZAVIAN_kerman
اربعینی و یک کلمه حرکت
چه غوغایی برپا شده است!
صدای هل من ناصر ینصرنی حسین بن علی به گوش می رسد!
زینب کبری بالای تلّ به نظاره نشسته ایستاده!
زمین تاب این همه عاشقی را ندارد!
خورشید می تابد! گرمای خود را به اوج رسانده! آغوش گرم باز کرده!
جبرئیل امین نازل شد؛ فاخلغ نعلیک را فریاد می زند!
چه غوغایی برپا شده است!
اربعین یعنی حرکت و #توقف_ممنوع است.
ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را از همان خُطوه اول و گام نخست ملائکه می نویسند!
بال پهن می کنند.
آسمان را ریسه و چراغانی می سازند.
برای حرکت من و تو!!!
زیارت برگردان همان کلمه توقف ممنوع است.
اربعین یعنی بلند شوید و حرکت کنید.
راه بروید.
زن و مرد و بچه ها را بیاورید.
اربعین یعنی حرکت از امام تا امام!
کعبه تا کعبه!
حرم تا حرم!
نجف تا کربلا!
اربعین یعنی حرکت از علم به عشق!
از باب العلم امیر المومنین علی علیه السلام تا سید الشهدا حسین بن علی علیه السلام!
از محراب عبادت ابوتراب تا دشت خونین و سر جدا نینوا!
از چکاچک شمشیر صفین و نهروان تا اسارت آل الله!
✍ حجتالاسلام والمسلمین سیدجواد محمدزاده
#حرکت
#اربعین
____________________
#نویسندگان_حوزوی_مازندران
🆔 @howzavian_mazandaran
آقای پزشکیان
با تمام اختلاف نظر هایی که با شما داریم...قلبا مشتاق پیشرفت های ایران در دولت شماییم...
چرا که کارآمدی و ناکارآمدی شما پای نظام نوشته میشه...
دیگه بهونهای برا کار نکردن وجود نداره...
دیگه کسی نمیتونه بگه نذاشتن...مانع شدن...
طبق ادعای آقای رئیس جمهور، رهبری که تأیید کردن، نهادهای امنیتی هم موافقت کردن، سپاه هم که همراهه، مجلس هم که یه جا رأی اعتماد داده...
خودتون هم گفتید وفاق ایجاد شده...
مشتاقانه منتظریم...
به قول خودتون بسم اللّه...
✍️بدرلو
#کابینه
#پزشکیان
@howzavian_hamedan
.
جای نظامی خالی
✍فاطمه میریطایفهفرد
"صحنه" عجب صحنههایی در تاریخ ثبت کردهاست، تاریخ و تمدنی مکتوب که تنه به تنه با کتیبههای جیرفت میتازد و من دنبال یک مکان برای خوابیدن در این شهر ویژه هستم. چندباری در این شهر خوابیدهایم، اما اینبار مدرسه همیشگی را پیدا نمیکنیم، شهر پر بود از هوای اربعین و معرفی شماره تلفنی برای پاسخگویی، شماره را میگیرم، پشت خطم، هی بوق میخورد و هی زنگ. عجیب بود برایم که این موقع هم پاسخگو هستند؛ این موقع یعنی بیش از ۱۲ نیمه شب.
کسی از آن طرف سلام میکند، من هم علیک میگویم و تا بخواهم توضیح دهم میگوید حاج خانم بفرمایید. توی دلم میگویم خدا از دهنت بشنود، یعنی میشود من هم حاج خانم شوم؟
توضیح میدهم دنبال موکبم برای اسکان، همان لحظه بلوار امام خمینی شهر را به سمت بیستون ترک میکنیم. پس یعنی نمیشود صحنه خوابید. مرد پشت خط توضیح میدهد و اصرار دارد تا کرمانشاه برویم و آنجا ساکن شویم.
سوال پیچش میکنم:
_خود بیستون جایی نداره؟ هَرسین چی؟
_نه خانم بیستون نه، هرسین هم از راه شما دوره، اصلا اون ور نمیرید.
_امامزاده باقر چی؟
_ بله بله اونم هست ولی شلوغه برید موقعیت عبدالمحمد چراغی، چون خلوته، تحویلتون میگیرن، اگر نپسندیدید برید دانشگاه صنعتی. این موقع بود که لهجه با شیب ملایمی، کرمانشاهی میشود.
موقعیت مکانی هردو جا را ارسال میکند.
گوشی را که قطع میکنم پسرم میپرسد:
_مامان نگفت شما که خودتون همه رو بلدید.
خندهام میگیرد. من دنبال خوابیدن یک شب در کنار کتیبه بیستون بودم و نمیشد این را بگویم.
از مجموعه جهانی بیستون رد میشویم، کتیبه را نور پردازی کردهاند. از دور هم قشنگ است در شب هم قشنگ است، قشنگ که چه عرض کنم فوقالعاده است.
از خودم میپرسم پس چرا دستکندههای فرهاد را نورپردازی نکردهاند؟!
دنبال وجه شبه هستم از این راه، از عشق و از دیرینگیاش.
حتما باید دلیلی باشد که من تاریخ بلد، نابلدم، که این جاده، از قبل آمدن حضرت عشق، میزان و تراز دلدادگی بودهاست.
ترازی که برای محک عاشقان برای عرض دلدادگی و ارادت، از اینجا طی طریق میکنند به سمت مشایه و نهایت به سمت حسين(عليه السلام).
این خاک جذبهای دارد که عاشق شناس است.
به سمت مرز خسروی میرویم، البته باید #بان_قلعه و #چهارقاپی و #عمارت_خسرو را هم رد کنیم. ببین الان چقدر جای نظامی خالیست!
نظامی کجایی که مروارید عشق و علاقه را رشته کنی و هفت پیکر بنویسی، دیوان غزلیات بسرایی؟! آنقت بنشینی کناری و به هنر عشق آفرین بگویی...
#سفرنامه #یکم
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
💢 کنار قـــــــدمهای جابــــــــــر
از قبیله خزرج بود و فرزند شهید. پدرش در غزوه اُحُد به شهادت رسید. رشته محبت میان او و پیامبر در اولین سالهای رسالت گره خورده و از زبان مبارک پیامبر مژده عمری طولانی را شنیده بود. آنقدر طولانی که سلام پیامبر را به امام باقر علیهالسلام رساند. جابر بن عبدالله انصاری، پیرمردی که عمر طولانیاش را با محبت علی و فرزندانش سپری کرده و بر سینهاش مُهر «علیٌّ خَیر البشر» حک شده بود. هنگام وقوع حادثه کربلا، جابر در مدینه بود و کهولت سن، دستش را از میدان رزم کوتاه کرده بود اما پس از شهادت فرزند رسولالله به قصد زیارت تربت سیدالشهداء از مدینه راهی کربلا شده و بنیانگذار زیارت اربعین شد. در روزگاری که رسانه و تبلیغات، فرزند پیامبر را خارجی و شورشی خوانده و حتی از دفن شهدای کربلا خودداری کردند، جابر بن عبدالله که مسلمانی سرشناس و معتبر است برای زیارت همان شهید رها شده در صحرای کربلا به جاده میزند و آبرو خرج میکند تا همه بدانند که این مدفون در کربلا نور چشم پیامبر و همان سرور جوانان اهل بهشت که رسولالله روی دوشش نشاند و مردم را به محبت او سفارش کرد.
جابر، این صحابی معمر پیغمبر در سالهای آخر عمر خود و بنا بر روایاتی با چشمانی نابینا، علناً اعلام میکند که به نیت زیارت تربت حسینبنعلی(ع) رهسپار کربلا میشود. جابر با آدابی شبیه آداب حج به زیارت میرود. در فرات، غسل میکند و لباس احرام میپوشد و مُحرِم محبت حسین میشود. قدمها را آهسته برمیدارد تو گویی نفسهای رسیدن به قطب عالم را میشمارد. «عطیه عوفی» همسفر و همقدم اوست، علت را جویا میشود که چرا این گونه میروی؟ جابر جواب میدهد از پیامبر شنیدم «هر قدمی در راه زیارت سیدالشهداء ثواب چندین حج و چندین عمره را دارد.»[۱]
پیامبر در مقام یک خارجی که با او رفتار غیر مسلمان کردهاند این روایت را بیان فرموده است؟ خیر، جابر بلندگوی جهاد تبیین را برداشته و به تمام تاریخ اعلام میکند که این حسین که من به زیارتش آمدهام ذریه فاطمه زهرا (س) و نسل پیغمبر است. جابر به کمک عطیه، مرد همراهش خودش را به قبر میرساند و دستش که به تربت حسین علیهالسلام میرسد بیهوش بر روی قبر میافتد. عطیه میگوید به صورت جابر آب پاشیدم تا به هوش آمد آنگاه سه بار صدا زد: «یا حسین» و ادامه داد: «حَبيبٌ لا يُجيبُ حَبيبَهُ»؛ آيا دوست، پاسخ دوستش را نمى دهد؟!
سپس با خودش گفت: «چگونه (حسين) پاسخت را بدهد، در حالى كه ميان خون آغشته شده و بين بدن و سرش جدايى افتاده است؟».[۲]
و حالا یک اربعین است و خیل سیاهپوشانی که پشت حکومت استکبار را به لرزه درآورده و تیتر اخبار آزادگان جهان است. این کشتی نجات به راه افتاده و هر سال دست هزاران رنگ و نژاد و تفکر را گرفته و تا مقصد آزادگی میرساند.
پیام خیل زائران پیاده اربعین ادامه بانگ «اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعروف و اَنهی عَنِ المُنکَر» امام حسین علیهالسلام است. معروف چیست که سیدالشهداء به خاطر احیای آن ترک وطن کرده و شهید غربت شد، آن معروف، همان ولایت و حکومت صالحی است که در طول تاریخ زیر چکمههای ظلم له شده و حالا نفیر فریادش از حنجره مردم ستمدیده غزه و فلسطین بلند است. معروف، محفوظ نگه داشتن هیهات منالذله است که ابی عبدالله با نثار خون خویش بر آن مهر زده است. اما منکر چیست؟ منکر همان حکومت ظالم و غاصبی است در مقابل آزادگی انسانها و ارزشهای الهی قد علم میکند، منکر همان وحوشی هستند که از کودکان و نوزادان غزه سر بریده و با ناله مادران بی دفاعشان سمفونی مرگ و حسرت مینوازند. این است پیام سیاهی لشکران مشایه که ما میآییم و هر ساله میآییم تا در این مسیر، علَم امر به حکومت صالح و نهی از ستم ستمگران صهیون را بر نقطه نقطه عالم کوبیده و در این راه صدها هزار جان میدهیم.
پینوشت:
[۱]. کاملالزیارات، ص۱۳۳.
[۲]. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۱۹۶.
✍نرگس ایرانپور
#طریقالحسین
#طریقالقدس
#طریقالیالاقصی
#اربعینتمدنساز
@yekAsemankhial
@howzavian_hamedan