#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
گفتم به چاه، ای دل شب مَحرم علی
امشب مباش منتظر مَقدم علی
هر شب صدای غربت او بود و گوش تو
امشب توئی و زمزمۀ ماتم علی
مسجد خموش مانده و گلدستهها غریب
محراب کوفه شسته شده از دم علی
یک لحظه تیغ آمد و یک دم تمام شد
عمر علی و درد علی و غم علی
یک عمر بود محرم دلها ولی نبود،
جز نخلهای کوفه کسی همدم علی
کعبه! به کوفه رو کن و حج وصال بین
محراب خون گرفته شده زمزم علی
هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت
عالم نیافت یک خبر از عالَم علی..
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
ای زینت صدای اذانِ منارهها
نام تو علت ضربان ستارهها
غیر از خودت به هیچ کسی نیستی شبیه
زانو زدند پیش شما استعارهها
تفسیر آیههای الهی، نگاه توست
معنای خوبْ آمدن استخارهها!
تخت خلافت تو فقط یک حصیر بود
ویران شوند بعد تو دارالامارهها!
ای دستهای سبز درختان به سوی تو
ای مرجع ضمیر تمام اشارهها
ما را سوار کشتی نهج البلاغه کن
ما موجهای گمشده بر تخته پارهها
نامی به پای نام قشنگت نمیرسد
اسمت اذان ماست، گواهش منارهها...
✍ #فائزه_امجدیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
همچو اشکی به زمین خوردم و تکثیر شدم
سوی دریاچهی عفو تو سرازیر شدم
آسمان جای دلم بود، خودم میدانم
معصیت کردم و اینگونه زمینگیر شدم
نَفْس بال و پرِ پرواز مرا زخمی کرد
بی تو در خلوت پُر حادثه زنجیر شدم
رو زدم جز تو به هر بنده و بالا رفتم
مثل فواره زمین خوردم و تحقیر شدم
تشنهی جرعهای از سفرهی یکرنگ توأم
من از این سفرهی صد رنگ گُنه سیر شدم
دلم آلوده و بد بود ولی در #شب_قدر
بعلیٍ بعلی گفتم و تطهیر شدم
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
كوفه پس از حيدر فضای مبهمی داشت
آن شهر غم، هر گوشه آثار غمی داشت
در كوچههای شهر غمآلود كوفه
هرجا يتيمی بود، حال درهمی داشت
آنشب فقيری از خدای خويش پرسيد
كوآنكه هر شب با فقيران عالمی داشت
مرهم برای زخم او پيدا نمیشد
امّا برای زخم عالم مرهمی داشت
بردند او را نيمه شب پنهان ز مردم
رفت آنكه بهر خويش چاه محرمی داشت
بيت ولايت بعد از او بيت الحزن شد
بر روی ديوار و درش گرد غمی داشت
هر غنچه و هر گل به گلزار ولايت
بر روی گلبرگ رخ خود شبنمی داشت
از گريۀ زينب تمام عرش لرزيد
وقتی ميان زمزمهها زمزمی داشت
يك سو حسين و سوی ديگر مجتبايش
گريان ز هجر روی بابا ماتمی داشت
عباس او با ياد درد غُربت او
در گوشۀ تنهائی خود عالمی داشت
هرگاه میخواهم كه از دردش بگويم
گويم «وفائي» او مگر درد كمی داشت؟!
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
سکوت میوزد و بادها پریشانند
و در به در همه در کوچههای بارانند
شب است و تشنگی نخلها نمیخوابند
یتیمهای خدا هم گرسنۀ نانند
قنوت نافلهها هم ز درد میسوزند
به یاد مسجد و محراب، نوحه میخوانند
هزار آدم آوارهی پشیمان گرد
دوباره منتظر سورههای انسانند
تمام کوفه پر از ردّ اشکهای علیست
و چاهها که پر از نالههای پنهانند
شکست فرق نماز خدا به شمشیری
به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند!
هنوز خون سرش روی فرق محراب است
و جمع قبلهنشینان هنوز گریانند
هنوز کوفه و شهر مدینه میگریند
و بین یک در و دیوار روضه میخوانند
✍ #رحمن_نوازنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
ای مهربان! به این دل من هم نگاه کن
حالم بد است! حال مرا روبراه کن
سویت مُجیر، از همه جا رانده آمدم
یا رب! نظر به بندهی بی تکیه گاه کن
فرصت بده به راه بیایم، اگر نشد،
باشد قبول، زندگیام را سیاه کن
دارم شکست میخورم از لشکر گناه
سرباز بی سلاح و سپر را نگاه کن
یا اَیُها العزیز! مَسَنا و اَهلَنا
رحمی بر این شکستهدلِ بی پناه کن
طفل چموش نفس مرا زودتر بگیر!
با ترکهی محبت خود سر به راه کن
باید تو را به ذکر "علی جان" قسم دهم
ای مهربان! به این دل من هم نگاه کن
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
بعد از این -بی تو- دگر تشنهی دست تبرند
نخلهایی كه به دست تو فقط بارورند
ابرهایی كه به پای تو سخاوتمندند
امشب از هر شب دیگر همه پُر بارترند
این چه داغیست كه نیهای نیستانها را
آن چنان غمزده كرده كه چنین نوحهگرند
كوچههایی كه قدمگاه عدالت بودند
چون یتیمان عرب، چشم به راه پدرند
كیسههای رطب و نانِ تو را میطلبند
تشنهی بركت آن نانِ اگر مختصرند
امشب ای ماه! مگر واقعهای رخ دادهست،
كه ملائك همه در خانهی تو رهگذرند؟!
كیست در بستر بیماری این خانه مگر؟
كه یتیمان به عیادت همه در پشت درند
كار از كار گذشتهست... طبیبان گفتند
كه قدحهای پر از شیر دگر بی اثرند..
✍ #مطهره_عباسیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#سال_جدید
خیلی دلم گرفته مرا هم نگاه کن
ابر سیاه غفلت من را تباه کن
دل از هلال مهر تو داد این خبر به من
فصل رسیدن است، نگاهی به ماه کن!
در آسمان وزیده نسیم خوش سحر
آن را برای فصل خزانم پناه کن
از دشتهای عاطفه تا سفرههای نور
من را مقیم رحمت این بارگاه کن
با آیههای بیم و امیدت دل مرا
فرصت بده دوباره و پاک از گناه کن
نوروز آمده که مرا زندهتر کند
وقت شکفتن است، مرا هم نگاه کن
✍ #الهام_نجمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
به من که آینه بودم، کمی نگاه بده
به برکهی شب تنها، جمال ماه بده
شکستهام ولی از من، دلِ شکسته بخواه
شبی به آینهی مرده، سنگِ آه بده
چقدر آینهی خواب، مثل مرداب است
مرا نجات از این ظلمت تباه بده
همیشه وسوسه کردهاست در دلم شیطان:
«به شوق توبه به خود فرصت گناه بده!»
اگر «فَفرّوا الی الله» را به من گفتند
به استغاثهی من رنگ «لا اله» بده
فراریام، همه درها به روی من بسته است
مرا به خویش بخوان، حال روبراه بده
برای حُر شدنم یک نگاه تو کافیاست
از اشک و آه به من مرکب و سپاه بده
به یک اشارهی تو میدوم به سمت خودت
به من سعادت برگشت از اشتباه بده
دوباره کوفهی دل، آه از تو دور افتاد
مرا به بزم نُخیله دوباره راه بده
هنوز چاه، گرفتار یوسف اشک است
تو یوسفی و به من سرنوشت چاه بده
بیا و قلب مرا وقف رازهایت کن
به چاه سینهی من نیز مدّ آه بده
به آستان نگاهت پناه آوردم
مرا به سایهی آغوش خود پناه بده
پر از غروب شدم حسّ کربلا دارم
به این غزل، تب گودال قتلگاه بده
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
عزادار است تا فردای محشر مسجد کوفه
که مولا را نخواهد دید دیگر مسجد کوفه
تمام مردم این شهر دلتنگ علی هستند
ولی دلتنگ او چندین برابر مسجد کوفه
دوباره بُغض میگیرد سر راه گلویش را
دم تکرار هر «الله اکبر» مسجد کوفه
به یاد درد دلهای علی با چاه نخلستان
به زانوی غریبی میبرد سر مسجد کوفه
دلش خون است از خون بهناحقریخته برخاک
چنان سجّاده و محراب و منبر، مسجد کوفه
بهغیر از آن شب آخر که مشتاق پریدن بود
علی را دیده کِی با حال مضطر مسجد کوفه؟
علی در گوش او میگفت رازی را دم رفتن
که روزی میشود دامان یکسر مسجد کوفه
که روزی خطبه خواهد خواند با صوت علی یک زن
سکوتی محض خواهد شد سراسر مسجد کوفه
جواب قطرهای از خون اصغر هم نخواهد بود
اگر در اشک حسرت شد شناور مسجد کوفه
ولی میآید از نسل علی، عین علی مردی
که میبیند علی را بار دیگر مسجد کوفه
به گوش جان میآید نغمهی «مَولایَ یا مَولای»
دوباره میشود روزی معطر مسجد کوفه
دلم تنگ است، میخواهم کمی خلوت کنم پایِ
#مناجات_امیرالمؤمنین_در_مسجد_کوفه
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اخلاقی_و_اندرز
#حدیث_نفس
چه آمد بر سرت ای دل، نوای آشنایت کو؟
چرا خاموش و غمگینی؟ فروغ رَبّنایت کو؟
بنا بود آسمان باشی! چرا در خاک جا ماندی؟
چه شد رؤیای پروازت؟ پر و بال دعایت کو؟
چنین بی حال و بی حاصل نبودی پیش از این ای دل
رها کن این تکلف را؛ وجود بی ریایت کو؟
چنان درگیر دنیایی که آرامش نمییابی
تأمل کن شبی در خود؛ بگو صبر و رضایت کو..
چه پیش آمد که این گونه سیاهی شد نصیب تو؟
در این تاریکی ممتد چراغ اشکهایت کو؟
به غیر از گریه درمان چیست زخم بی خدایی را؟
تویی که سر به سر دردی، دل من! پس دوایت کو؟
چرا ساکن نشستی هان! مگر گم نیستی در خود
چه کردی با خودت ای دل! توکل بر خدایت کو؟
بگو حال مناجاتت کجای زندگی گم شد؟
بپرس از نفس اماره، ببین سوز صدایت کو..
غرورت را رها کن تا دمی عبد خدا باشی
کجایی بندهی عاصی؟ خود بی ادعایت کو؟
پس از عمری علی گفتن چرا اینگونه خاموشی؟
در این هنگامهی غربت، دم یا مرتضایت کو؟
✍ #حسن_شیرزاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
پدرم مرد با خدایی بود
مهربان بود، مثل دریا بود
روی پیشانیِ پُر از چینش
اثرات سجود پیدا بود
پدرم اسوهی شجاعت بود
قهرمان شجاع بدر و حنین
ضربتش در کشاکش خندق
افضلُ مِن عبادت الثّقلین
تا پدر بود خوب پُر میشد
جای خالی مادرم زهرا
قصه در گوش بچهها میگفت
شانه میزد به موی من شبها
داغ مادر ولی پدر را کشت
همه مویش سپید شد پدرم
مسجد کوفه تیغ خورد اما
در مدینه شهید شد پدرم
پدرم خاطرات تلخی داشت
قصهی آتش و در و دیوار
قصهی کوچهی بنی هاشم
قصهی تلخ سینه و مسمار
دیگر اما به خانهی ایتام
نان و خرما کسی نمیآرد
بر زمین با عبور نعلینش
گل برکت کسی نمیکارد
شب آخر پدر وصیت کرد
حَسنش را به عدل و حق الناس
رو به عباس کرده و فرمود:
جان تو، جان زینبم عباس
خوب شد کربلا نبود پدر
وقتی از روی ناقه افتادم
دیگر عباس هم نبود آنجا
تا بیاید رسد به فریادم
خوب شد مجلس شراب نبود
شاهد غربت پسر باشد
شاهد خیزران لبهایش
شاهد رأس و طشت زر باشد...
✍ #عباس_احمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e