eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تا نگاهت بشود سهم گدایت شبِ قدر می‌شوم زائر ایوانِ طلایت شبِ قدر در خیالاتِ خودم آمده‌ام سمتِ حرم تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام» آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر بینوا آمده‌ام تا به نوایی برسم دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر عاشقت هست خدا؛ پس بعلیٍ(ع) العفو... رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شبِ قدر نام تو هست امان نامه‌ی از دوزخ؛ پس_ شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث» تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شبِ قدر ** غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده_ مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند... بچّه‌هایت همگی دورِ عبایت شب قدر! © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💠 (عليه‌السلام): لَقَد فارَقَكُم أمسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الأَوَّلونَ، و لا يُدرِكُهُ الآخِرونَ ديروز مردى شما را ترک كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و کسانی که در آینده می‌آیند به او نمى‌رسند. 📗 الكافی، ج۱، ص۴۵۷، ح۸ شده سهم يتيمان بی‌قراری تمام شهر، غرق سوگواری نفهميدند غم‌های على را پس از او کوفه ماند و شرمساری@hosseinieh_net@dobeity_robaey
عالم و آدم کند، گریه برای علی حیف که در خاک رفت، قد رسای علی نخل بوَد منتظر، چاه بوَد بی‌قرار حیف که خاموش شد، صوت دعای علی گریه کند صبح و شام، اشک فشانَد مدام تا که عدالت زند، بوسه به پای علی زندگی بی‌علی، سخت‌تر از مردن است کاش که ما می‌شدیم، کشته به جای علی دامن محرابِ خون، گشته بر او قتلگاه مسجد کوفه شده، کرب و بلای علی تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند گر ببرد کودکی، شیر برای علی مسجدیان! یک طرف، جمله گشایید صف تا که یتیمان نهند، سر به سرای علی پیر فقیری زند، بر سر و بر سینه‌اش طفل یتیمی شده، نوحه‌سرای علی بذل و عنایت ببین، لطف و کرامت ببین قسمت قاتل شده، سهم غذای علی می‌دمد از سنگ‌ها، نالۀ «یا سیدی» می‌چکد از نخل‌ها، اشک عزای علی ثروت هر کس همان، مال و منالش بوَد هستی «میثم» بوَد، مهر و ولای علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گر چه در خاک نهان شد بدن خستۀ تو کعبۀ خلق بُوَد خانۀ در بستۀ تو گر چه آوای اذانت شده بر لب خاموش می‌دمد لالۀ توحید زگلدستۀ تو کیست تا مثل تو از لطف به قاتل نگرد ای فدای نگه چشمِ زخون بستۀ تو گلِ لبخند تو نگذاشت بدانند که بود یک جهان غصه درونِ دل وارستۀ تو خلق، یک لحظه زدرد دلت آگاه نشد بی صدا بود زبس گریۀ پیوستۀ تو چه به زهرا گذرد گر بگذارد به جنان دست بشکسته به پیشانی بشکستۀ تو "میثم" سوخته دل را زکرم وامگذار کز همه رسته و عمری شده وابستۀ تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آه! کوفه چقدر تاریک است ماه، دیگر کنار چاه نرفت خاک از تشنگی لبش خشکید چشمه در بین کوچه راه نرفت دست طفل یتیم نان نرسید جرعه‌ای طعم آسمان نرسید دیگر امشب صدای نالۀ مرد تا حوالی بی‌کران نرسید نخل‌ها بی‌قرار و منتظرند طعم خرمای بی‌علی تلخ است روز خوش بی‌تو نیست در عالم طعم دنیای بی‌علی تلخ است این ابوجهل‌ها نفمیدند که تو با خود عدالت آوردی شهر از کوره‌راه پُر شده بود که تو راه سعادت آوردی رفتنت هم حکایتی دارد روی محراب، ردّ خون مانده پس از آن روز جاهلان گفتند: مگر او هم نماز می‌خوانده؟ خار در چشم خویش داری مرد استخوان در گلوی تو مانده درد تنهایی تو را حس کرد هر که نهج‌البلاغه را خوانده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کوفه! چه ساکت و خموشی خاموشی و سخت در خروشی ای مسجد کوفه! کو امامت؟ محراب علی! سرت سلامت ای پیر مریض! کو طبیبت؟ ای منبر کوفه! کو خطیبت! سجادۀ لاله گون مولا انداخته گل زخون مولا امروز که آبرو گرفتی از خون علی وضو گرفتی ای زندگی‌ات تمام تاریخ مظلوم‌ترین امام تاریخ ای کل وجود تربت تو شهر تو دیار غربت تو هر ظلم که بود، با دلت شد تا تیغ سقیفه قاتلت شد ای عقل نخست! هر که هستی تو کشتۀ جهل مردم استی با آن همه حُسن نیت خویش دیدی ستم از رعیت خویش کو مالک اشترت علی جان؟ سلمان و ابوذرت علی جان؟ هر جا که نشانه از غم توست صد دجلۀ اشک هم کم توست با آنکه شکافت فرق پاکت خون ریخت به روی تابناکت زخمیت به زخمۀ جگر بود، کز زخمِ سرت کشند‌‌ه‌تر بود مشتاق رخ حبیب بودی بی فاطمه‌ات غریب بودی بشکافت چو فرق نازنینت شمشیر گریست بر جبینت خون تو روانه از جبین بود پاداش محبت تو این بود؟ ای زخم تو زخم آفرینش بگریسته بر تو چشم بینش ای خاک‌نشین آسمانی ای عرش مکانِ لا مکانی ای قلب نماز، سینه‌چاکت ای سجده نهاده سر به خاکت ارکان دعا شکست بی تو تکبیر به خون نشست بی تو :: تو منتظر وصال یاری در بستر مرگ بی قراری اطفال یتیم داغدارند امشب همه چون تو بی قرارند خون گشته روانه در عزایت از چشم یتیم بی غذایت با قتل تو آه آه کوفه خیزد ز درون چاه کوفه زخم تو به فرق مرهمت بود پایانگر دورۀ غمت بود از "فزت برب" توست معلوم راحت شدی! ای امام مظلوم! آیینۀ دل، شکستۀ توست محراب، به خون نشستۀ توست تا هست به سینه ها غم تو تقدیم تو اشک "میثم" تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفتم به چاه، ای دل شب مَحرم علی امشب مباش منتظر مَقدم علی هر شب صدای غربت او بود و گوش تو امشب توئی و زمزمۀ ماتم علی مسجد خموش مانده و گلدسته‌ها غریب محراب کوفه شسته شده از دم علی یک لحظه تیغ آمد و یک دم تمام شد عمر علی و درد علی و غم علی یک عمر بود محرم دل‌ها ولی نبود، جز نخل‌های کوفه کسی همدم علی کعبه! به کوفه رو کن و حج وصال بین محراب خون گرفته شده زمزم علی هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت عالم نیافت یک خبر از عالَم علی.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
كوفه پس از حيدر فضای مبهمی داشت آن شهر غم، هر گوشه آثار غمی داشت در كوچه‌های شهر غم‌آلود كوفه هرجا يتيمی بود، حال درهمی داشت آن‌شب فقيری از خدای خويش پرسيد كوآنكه هر شب با فقيران عالمی داشت مرهم برای زخم او پيدا نمی‌شد امّا برای زخم عالم مرهمی داشت بردند او را نيمه شب پنهان ز مردم رفت آنكه بهر خويش چاه محرمی داشت بيت ولايت بعد از او بيت الحزن شد بر روی ديوار و درش گرد غمی داشت هر غنچه و هر گل به گلزار ولايت بر روی گلبرگ رخ خود شبنمی داشت از گريۀ زينب تمام عرش لرزيد وقتی ميان زمزمه‌ها زمزمی داشت يك سو حسين و سوی ديگر مجتبايش گريان ز هجر روی بابا ماتمی داشت عباس او با ياد درد غُربت او در گوشۀ تنهائی خود عالمی داشت هرگاه می‌خواهم كه از دردش بگويم گويم «وفائي» او مگر درد كمی داشت؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سکوت می‌وزد و بادها پریشانند و در به در همه در کوچه‌های بارانند شب است و تشنگی نخل‌ها نمی‌خوابند یتیم‌های خدا هم گرسنۀ نانند قنوت نافله‌ها هم ز درد می‌سوزند به یاد مسجد و محراب، نوحه می‌خوانند هزار آدم آواره‌ی پشیمان گرد دوباره منتظر سوره‌های انسانند تمام کوفه پر از ردّ اشک‌های علی‌ست و چاه‌ها که پر از ناله‌های پنهانند شکست فرق نماز خدا به شمشیری به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند! هنوز خون سرش روی فرق محراب است و جمع قبله‌نشینان هنوز گریانند هنوز کوفه و شهر مدینه می‌گریند و بین یک در و دیوار روضه می‌خوانند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پدرم مرد با خدایی بود مهربان بود، مثل دریا بود روی پیشانیِ پُر از چینش اثرات سجود پیدا بود پدرم اسوه‌ی شجاعت بود قهرمان شجاع بدر و حنین ضربتش در کشاکش خندق افضلُ مِن عبادت الثّقلین تا پدر بود خوب پُر می‌شد جای خالی مادرم زهرا قصه در گوش بچه‌ها می‌گفت شانه می‌زد به موی من شب‌ها داغ مادر ولی پدر را کشت همه مویش سپید شد پدرم مسجد کوفه تیغ خورد اما در مدینه شهید شد پدرم پدرم خاطرات تلخی داشت قصه‌ی آتش و در و دیوار قصه‌ی کوچه‌ی بنی هاشم قصه‌ی تلخ سینه و مسمار دیگر اما به خانه‌ی ایتام نان و خرما کسی نمی‌آرد بر زمین با عبور نعلینش گل برکت کسی نمی‌کارد شب آخر پدر وصیت کرد حَسنش را به عدل و حق الناس رو به عباس کرده و فرمود: جان تو، جان زینبم عباس خوب شد کربلا نبود پدر وقتی از روی ناقه افتادم دیگر عباس هم نبود آنجا تا بیاید رسد به فریادم خوب شد مجلس شراب نبود شاهد غربت پسر باشد شاهد خیزران لب‌هایش شاهد رأس و طشت زر باشد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سه شب گذشت و نوایی دگر نمی‌آید به غیر خون دل از چشم تر نمی‌آید هوای کوفه ملال آور و غم انگیز است دگر صدای علی در سحر نمی‌آید فضای نُه فلک از داغ او پر از غوغاست صدای شیون از این بیش‌تر نمی‌آید جگر خراش شده داغ حیدر کرار که داغ، جز به سراغ جگر نمی‌آید حسین و زینب و کلثوم با حسن گویند دلا بسوز که دیگر پدر نمی‌آید به پیر مرد جزامی کسی خبر ببرد که یار و همدم هرشب دگر نمی‌آید پس از دعای فرج با خدای خود گویم مگر که منتقم‌اش از سفر نمی‌آید؟! نداد گریه امان بر «وفایی» و گفتا ز شرح این غم جان‌سوز بر نمی‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💠 (عليه‌السلام): لَقَد فارَقَكُم أمسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الأَوَّلونَ، و لا يُدرِكُهُ الآخِرونَ ديروز مردى شما را ترک كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و کسانی که در آینده می‌آیند به او نمى‌رسند. 📗 الكافی، ج۱، ص۴۵۷، ح۸ شده سهم يتيمان بی‌قراری تمام شهر، غرق سوگواری نفهميدند غم‌های على را پس از او کوفه ماند و شرمساری@hosseinieh_net@dobeity_robaey