eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
در منی كه غير از اين يک ماه، قرآن هم نمی‌خوانم به لطف صاحبِ خانه، سر اين سفره مهمانم نخواهی دستم از دامان پرمهرت جدا گردد! اگرچه خوب می‌دانی كه من آلوده دامانم چه شب‌هايی نشستم توبه كردم، قول‌ها دادم نماندم لااقل يک بار روی عهد و پيمانم... نمی‌ترسم كه می‌بينی گناهان مرا اما از اين‌كه پيش مردم وا شود مشتم، هراسانم! خودت گفتی كه در اين ماه، بی‌اندازه می‌بخشی ولی من اين شب‌های رحمت را نمی‌دانم نمی‌چرخد زبانم... آه... اما در سرم غوغاست پشيمانم، پشيمانم، پشيمانم، پشيمانم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
الهی با نگاهی جلوه دادی صبحگاهان را و بخشیدی به چشمانِ جهان، خورشید تابان را شب تاریک دنیا را چراغان کرده آیاتت میان آسمان آویختی ماهِ فروزان را برای ما فرستادی چنان نورٌ عَلی نوری که روشن کرده شام تیره و تاریک، انسان را زمین گهوارۀ امنی‌ست در دستان پُر مهرت به ما بخشیده‌ای یک‌جا امان و امن و ایمان را در آشوب و تلاطم‌ها به دستان تو دلگرمم ندارد این پَر و بال شکسته، تاب طوفان را شبیه تو ندیدم مهربانی در همه عالم در آغوشت بگیر این‌بار هم عبد هراسان را نگیر از من نگاهت را، نگاه مهربانت را که با جان و دلم حس می‌کنم این مهر پنهان را الهی «تُخرِجُ الْحیَّ مِنَ المَیّت» که می‌خوانم خبر دارم دلم مرده‌ست، امشب زنده کن آن را گمانم نیست برگردانی از سرچشمۀ لطفت خدایا بنده‌ای حیران و سرگردان و عطشان را :: به حق کاشف الکرب حسین، ای کاشف غم‌ها! بگیر این دست‌های سرد، این دستان لرزان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر عفو بی‌حسابت، این نکته‌ام گواه است گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی، دَر بَر رویم ببندی آخر کجا گریزد، عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و، پرونده‌ام سیاه است باز آمدم به سویت، برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن، یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرآن به سر گرفتنم از سر شروع شد با فرق زخم‌خورده‌ی حیدر شروع شد تا آتش محبت مولا به دل شکفت باران لطف‌های مکرر شروع شد از اشک توبه راه به هر روضه باز شد گفتم علی و روضه‌ی اکبر شروع شد گفتم علی، دل در و دیوار گفت آه همراه آه، روضه‌ی مادر شروع شد گفتم علی، شکست دلم، خُرد شد دلم یک باغ، داغ لاله‌‌ی پرپر شروع شد داغ پدر که از سر این خاندان گذشت هی داغ پشت داغِ برادر شروع شد دست مرا گرفت خدا، پای روضه‌ها با روضه زندگی من از سر شروع شد گفتم گناه کردم و کارم تمام... نه قدر آمد و ثواب مقدر شروع شد امشب دلم رها شده از هرچه غیر عشق آن دل تمام شد، دل دیگر شروع شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
«چرا تو ای شکسته‌دل! خدا خدا نمی‌کنی خدای چاره‌ساز را، چرا صدا نمی‌کنی» برای درد بی‌دوا، چرا دعا نمی‌کنی بیا چو مرغ شب بخوان، ترانۀ خدا خدا الا که نامه‌ای سیه، به دست خالی‌ات بود سر شک تو نشانه‌ای، ز خسته حالی‌ات بود دل شکسته شاهدِ شکسته‌بالی‌ات بود شکسته بال من بیا، سفر کنیم تا خدا شبی بیا و تا سحر به هر ستاره سر بزن از این قفس به آسمان، کبوترانه پر بزن به خاک عجز و بندگی، گلاب چشم تر بزن شتاب کن که می‌خرد، سِرشکِ توبه را خدا خدا به اشک نیمه‌شب، ثواب می‌دهد بیا خدا به نالۀ سحر، جواب می‌دهد بیا خدا براتِ دوری از عذاب می‌دهد بیا بیا و آشتی کن ای دل رمیده با خدا الا که بذر معرفت، به سینه کاشتی بیا شبی که اشک حسرتی، به دیده داشتی بیا بیا به درگه خدا، برای آشتی بیا بیا که می‌خرد ز ما‌، طاعت بی‌ریا خدا بیا و شست‌وشو بده، ز دل غبار کینه را چرا صفا نمی‌دهی، حریم پاک سینه را چرا صدا نمی‌زنی، شهیدۀ مدینه را به حرمت حبیبه‌اش، نظر کند به ما خدا چرا به خیل عاشقان، تو اقتدا نمی‌کنی؟ چرا به یاد نینوا، چو نی، نوا نمی‌کنی چرا به پای دل سفر به کربلا نمی‌کنی حسین اگر رضا شود، شود ز ما رضا خدا اگر که جام دیده‌ات، ز گریه لب به لب شود اگر به رسم عاشقی، دلت خدا‌طلب شود سفینة‌النجات ما، حسین تشنه‌لب شود خداست با حسین ما، حسین ماست با خدا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای خالق دادارم، پاکم کن و خاکم کن من جز تو که را دارم؟ پاکم کن و خاکم کن این ناله و این آهم، این اشک سحرگاهم این سوز دل زارم، پاکم کن و خاکم کن سر تا به قدم دردم، رو سوی تو آوردم با محنت بسیارم، پاکم کن و خاکم کن شد حبسً دعای من، العفو خدای من ای خالق غفّارم! پاکم کن و خاکم کن مسکین و تهی دستم، دل بر کرمت بستم من مستحق نارم، پاکم کن و خاکم کن من بنده‌ی شرمنده، تو خالق بخشنده ای در دو جهان یارم! پاکم کن و خاکم کن مولا و حبیب من! محبوب و طبیب من! آلوده و بیمارم، پاکم کن و خاکم کن راه از همه سو بسته، گشتم زگنه خسته رو سوی تو می‌آرم، پاکم کن و خاکم کن با این تن فرسوده، با این دل آلوده من مهر علی دارم، پاکم کن و خاکم کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی تاب و پریشانم، پاکم کن و خاکم کن سرگشته‌ی عصیانم، پاکم کن و خاکم کن تو رودی و من صحرا، من خشکی و تو دریا در حسرت بارانم، پاکم کن و خاکم کن دلسوزتر از مادر، دل‌رحم از بابا حالا که پشیمانم، پاکم کن و خاکم کن دل را به رضا بستم، محتاج دعا هستم همسایه‌ی سلطانم، پاکم کن و خاکم کن هرچند گنهکارم، من حب علی دارم از غیر گریزانم، پاکم کن و خاکم کن یک ماه که نَه یک عمر باز است در رحمت ای حضرت رحمانم! پاکم کن و خاکم کن ✍ *آلوده و بیمارم، پاکم کن و خاکم کن (حاج غلامرضا سازگار) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یا غافر الخطایا، با ما چکار داری؟ با بنده‌ای فراری، اینجا قرار داری؟ از روسیاه عالم، چه انتظار داری؟ راهم اگر ندادی، تو اختیار داری یکسال رفته بودم، دنبال اشتباهم حالا رسیده‌ام با، پرونده‌ی سیاهم عمر و جوانی‌ام را، عصیان تباه کرده این گرگ... یوسفم را، تنهای چاه کرده هرچه گناه کردم، مهدی نگاه کرده آن عبد خودسرش را، خود سر به راه کرده گرچه فریب خوردم، بازنده را بخر باز شرمنده‌ام کن امشب، شرمنده را بخر باز آنکه به شانه بار من را کشیده مهدی‌ست درد نگفته‌ام را، او که شنیده مهدی‌ست آن یار که به دادِ، عالم رسیده مهدی‌ست در سینه‌ی فلسطین، نور امید مهدی‌ست بوی وصالش امشب، قبل اذان می‌آید ما که امیدواریم، آقایمان می‌آید گرد و غبارم امشب، روی عبای حیدر تا صبح سجده دارم، بر خاک پای حیدر خاکم کنید بین، صحن و سرای حیدر شاید طلا شدم در، ایوان طلای حیدر بی او عبادت ما، در اصل ... معطلی بود هر روزه‌ای گرفتیم، کار خود علی بود طاعت برای ما کرد، ضربت برای ما خورد زحمت کشید و جایش، با سائلان غذا خورد در این بهار باید، بین نجف هوا خورد گریان شده کسی که، افطار ... کربلا خورد مولا کنار سفره، خود را به ما رسانده هرشب سلام ما را، تا کربلا رسانده کشتی ما حسین و دریای ما حسین است دنیای ما حسین و عقبای ما حسین است امروز ما حسین و فردای ما حسین است دلدار ما حسین و لیلای ما حسین است زنجیر غم گرفتیم، آن را مدال کردیم با مرتضی و ارباب، تحویل سال کردیم هجران مرتضی نه، هجران دخترش بود چون شمعی آب می‌شد، پروانه دخترش بود حیدر به فکر روز، پایان دخترش بود فکر هجوم کوفه، بر جان دخترش بود زینب برای داغ، دلدار گریه می‌کرد بر غربت حسین و بازار گریه می‌کرد مثل امیر عالم، همدم نداشت زینب پیش حسین و عباس، که غم نداشت زینب در کوفه معجرش رفت، پرچم نداشت زینب دورش شلوغ بود و محرم نداشت زینب خاکستر سرش از، خاکستر حسین است خون سرش به محمل، خون سر حسین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز کن در را به رویم، من گدای هرشبم آشنایم...، آشنایم...، آشنای هرشبم... خواب غفلت ماندم و بار دگر از دست رفت فرصت «یاربّنا...، یاربّنا...»ی هرشبم کاشکی یک‌مرتبه از تو «تو» را می‌خواستم حیف! خرج مال دنیا شد دعای هرشبم تو خدای دست‌گیر و باوفای هرشبی من گدای بی‌حیا و بی‌وفای هرشبم گرچه هرشب حال من از حال دیشب بدتر است با تو بهتر می‌شود حال‌وهوای هرشبم هر سحر با لطف تو پاک از گناهان می‌شوم حیف می‌بازم به نفس مبتلای هرشبم در تمام زندگی تنها امید من شده‌ست؛ پای روضه شور و حال ناله‌های هرشبم تا سر سجاده نام کربلا را می‌برم رنگ‌وبوی روضه می‌گیرد فضای هرشبم این که با لب‌های تشنه قتل صبرش کرده‌اند می‌شود در حین گریه ماجرای هرشبم پا به پای مادرش زهرا زیارت می‌روم اشک؛ امضای برات کربلای هرشبم کاش می‌شد نذر تعجیل فرج باشد فقط ابتدای هرشبم تا انتهای هرشبم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای چشم عالم از کرامات تو روشن ای روشن از مهرت دل ناقابل من ای با دل من از خودم هم مهربان‌تر هرگز ندیدم از تو یا رب همزبان‌تر از هر چه غیر از خود رهایم کن، رهاتر تا با تو باشم از همیشه آشناتر چشم مرا روشن کن از نور نگاهت بگذار باشم تا همیشه در پناهت راهم بده این بار در حصن حصینت در سایۀ لطف امیرالمؤمنینت با عشق مولا دل شده آیینه‌کاری تا نور تو باشد در این آیینه جاری ذکر لب من یا علی و یا عظیم است من خوب می‌دانم که مولایم کریم است از تو چه می‌خواهم به جز نور ولایت جز یک نگاه لطف و لبخند رضایت روشن کن از نور نگاهت چشمِ دل را سرشار کن از نور این سرچشمه، دل را جان مرا با یک نگاهت شعله‌ور کن از من جدایم کن به خود نزدیک‌تر کن تا با نگاهی محرم اسرار گردم فانی شوم محو جمال یار گردم جان مرا غرق تبسم کن الهی با من به لطف خود تکلم کن الهی تا با تماشایت شبی مدهوش گردم هم لب ببندم هم سراپا گوش گردم تا بنگرم با چشم جان، اعجاز حق را با لهجۀ مولا بگویی راز حق را تا بشنوم با گوش جان سِرّ جلی را در بند بند خود طنین یا علی را هر کس که از تو راز پنهانی شنیده‌ست دیگر از این دنیای فانی دل بریده‌ست :: دنیا برای مرد حق همچون سراب است دنیای او خاک قدوم بوتراب است هر نیمه‌شب دارد دلی از بیم لرزان دارد دلی لرزان‌تر از اشک یتیمان لطفش همیشه می‌شود چون چشمه جاری تا سهم مظلومی نباشد بی‌قراری قلبش به یاد دردمندان بی‌شکیب است لطفش پناه بی‌پناهانِ غریب است با او برای داغداران مرهمی هست یعنی برای بی‌کسان هم همدمی هست ای دل! بیا ما هم سراغ از خویش گیریم راه علی را مدتی در پیش گیریم با اشک، گرد غربت از دل‌ها بگیریم گاهی سراغ از غربت مولا بگیریم ای دل! ببین این زندگی‌ها زندگی نیست راه من و تو، راه و رسم بندگی نیست این لحظه‌ها فانی‌ست، پس کاری کن ای دل! امشب بیا و آبروداری کن ای دل!... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با تو از عشق سخن گر به میان می‌آید اعترافی‌ست که از دل به زبان می‌آید ای خداوند بزرگ! این‌همه خوبی از توست گرچه شکر تو نه در شرح و بیان می‌آید درِ توفیق به اخلاص عمل باز شود غیر از این کوشش مردم به زیان می‌آید مرد و زن فرق ندارند به پاداش عمل پیر در ساحت فردوس، جوان می‌آید ما کجا! شکرِ سزاوار تو ای دوست کجا؟ آدم از ضعف در این‌باره به جان می‌آید.. روشنای خِرَد و تجربۀ سود و زیان میهمانی‌ست که با سِیر زمان می‌آید مژدۀ صبح بهشت است و نشاط شب قدر بوی خیری که ز ماه رمضان می‌آید 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای مهربان! به این دل من هم نگاه کن حالم بد است! حال مرا روبراه کن سویت مُجیر، از همه جا رانده آمدم یا رب! نظر به بنده‌ی بی تکیه گاه کن فرصت بده به راه بیایم، اگر نشد، باشد قبول، زندگی‌ام را سیاه کن دارم شکست می‌خورم از لشکر گناه سرباز بی سلاح و سپر را نگاه کن یا اَیُها العزیز! مَسَنا و اَهلَنا رحمی بر این شکسته‌دلِ بی پناه کن طفل چموش نفس مرا زودتر بگیر! با ترکه‌ی محبت خود سر به راه کن باید تو را به ذکر "علی جان" قسم دهم ای مهربان! به این دل من هم نگاه کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e