eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
368 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای چشم عالم از کرامات تو روشن ای روشن از مهرت دل ناقابل من ای با دل من از خودم هم مهربان‌تر هرگز ندیدم از تو یا رب همزبان‌تر از هر چه غیر از خود رهایم کن، رهاتر تا با تو باشم از همیشه آشناتر چشم مرا روشن کن از نور نگاهت بگذار باشم تا همیشه در پناهت راهم بده این بار در حصن حصینت در سایۀ لطف امیرالمؤمنینت با عشق مولا دل شده آیینه‌کاری تا نور تو باشد در این آیینه جاری ذکر لب من یا علی و یا عظیم است من خوب می‌دانم که مولایم کریم است از تو چه می‌خواهم به جز نور ولایت جز یک نگاه لطف و لبخند رضایت روشن کن از نور نگاهت چشمِ دل را سرشار کن از نور این سرچشمه، دل را جان مرا با یک نگاهت شعله‌ور کن از من جدایم کن به خود نزدیک‌تر کن تا با نگاهی محرم اسرار گردم فانی شوم محو جمال یار گردم جان مرا غرق تبسم کن الهی با من به لطف خود تکلم کن الهی تا با تماشایت شبی مدهوش گردم هم لب ببندم هم سراپا گوش گردم تا بنگرم با چشم جان، اعجاز حق را با لهجۀ مولا بگویی راز حق را تا بشنوم با گوش جان سِرّ جلی را در بند بند خود طنین یا علی را هر کس که از تو راز پنهانی شنیده‌ست دیگر از این دنیای فانی دل بریده‌ست :: دنیا برای مرد حق همچون سراب است دنیای او خاک قدوم بوتراب است هر نیمه‌شب دارد دلی از بیم لرزان دارد دلی لرزان‌تر از اشک یتیمان لطفش همیشه می‌شود چون چشمه جاری تا سهم مظلومی نباشد بی‌قراری قلبش به یاد دردمندان بی‌شکیب است لطفش پناه بی‌پناهانِ غریب است با او برای داغداران مرهمی هست یعنی برای بی‌کسان هم همدمی هست ای دل! بیا ما هم سراغ از خویش گیریم راه علی را مدتی در پیش گیریم با اشک، گرد غربت از دل‌ها بگیریم گاهی سراغ از غربت مولا بگیریم ای دل! ببین این زندگی‌ها زندگی نیست راه من و تو، راه و رسم بندگی نیست این لحظه‌ها فانی‌ست، پس کاری کن ای دل! امشب بیا و آبروداری کن ای دل!... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلا بیا ز خدای علی گدایی کن به خاک درگه توحید، جبهه‌سایی کن صدا بزن که خدای علی! مرا به علی در این مسیر مقدس تو رهنمایی کن به یک نگاه علی یا «محول الاحوال» تمام زندگی‌ام را بیا خدایی کن تو قلب و چشم مرا یا «مقلب الابصار» ز نور رحمت خود غرق روشنایی کن بدون حب علی نیست طاعتی مقبول بیا عبادت و ذکر مرا ولایی کن به پاس بوسه به خاک مقدس حیدر کبوترانه دلم را خودت هوایی کن به هر زمان که مرا در نجف فرا خواندی مرا ز راه نجف باز، کربلایی کن یدلله است علی و گره گشای همه ز دوستان علی خود گره گشایی کن صدا بزن که ز دوزخ تو را رها کردم محیط قلب مرا شاد از این رهایی کن مدبر همه خلقت، کنار کعبه‌ی خویش ز روی مهدی زهرا تو رونمایی کن بگو به منتقم خون سیدالشهدا نگاه مرحمتی هم تو بر «وفایی» کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش کسی که حجت بحث ولایت است زکاتش کسی که شیفتۀ نامه‌های اوست بلاغت کسی که چشمۀ جوشان حکمت است دواتش علی‌ست او که زمین مفتخر شده‌ به حضورش علی‌ست او که زمان معتبر شده به حیاتش علی‌ست معنی حیّ علی الصلاة من و تو علی کسی‌ست که میزان سنجش است صلاتش هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش علی معادل عدل است آن عدالت دلخواه بگو به دهر که تنها علی‌ست راه نجاتش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم در سینه می‌کوبد به دیوار قفس سر را خودت بیرون بیاور از درونم این کبوتر را پُرم از شیطنت‌های زمان کودکی اما در آغوشت بگیر این بار هم این کودک شر را من از تنهایی و بی سرپناهی سخت می‌ترسم دقیقاً مثل آن طفلی که گم کرده‌ست مادر را صدایت می‌زنم بابا، قبولم کن به فرزندی کجا پیدا کنم بابای خوبی مثل حیدر را من از بازار از کوچه به سمت خانه برگشتم خودت با دست‌هایت باز کن بر روی من در را به من هم جا بده یک گوشه از ایوان طلا امشب همانطوری که جا دادی کنار خویش قنبر را تو نوکرهایی از من خوب‌تر داری فراوان، من کجا پیدا کنم غیر از تو یک ارباب بهتر را خدا رحمت کند، می‌گفت بابایم: تو نوکر باش علی از خانه‌اش بیرون نخواهد کرد نوکر را به شوق بردن نام تو بود اصلاً از اول هم اگر گفتم در آغاز اذان الله اکبر را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هستی ما کیست در دنیا، امیرالمؤمنین شافع ما کیست درعقبی، امیرالمؤمنین بوده قبل از آدم وحوا، امیرالمؤمنین صالح و نوح نبی، موسی امیرالمؤمنین هم سلیمان است وهم عیسی، امیرالمؤمنین قدر او از آسمان‌ها هم فراتر بود و هست اختیار کهکشان در دست حیدر بود و هست نور پاکش از ازل تا روز محشر بود و هست هم علی آیینه و جان پیمبر بود و هست هم پیمبر بوده سرتا پا امیرالمؤمنین یاد او پاییز جان‌ها را بهاری می‌کند چشمه‌ها را در کویر خشک جاری می‌کند چشم‌ها راغرق در چشم انتظاری می‌کند نیمه‌شب وقتی یتیم کوفه زاری می‌کند می‌رسد با نان و با خرما امیرالمؤمنین تا نجف شد قبله‌گاه مردم یکتاپرست دست ابراهیمی‌اش بتخانه را در هم شکست ما ازاین میخانه برگشتیم هرشب مست مست طبق قول اهل سنت، شرح سیصد آیه است در فضیلت‌های مولانا امیرالمؤمنین بای بسم الله راز اوست در ام الکتاب هر لنایی لاست بی نون جناب بوتراب تحت فرمان علی هستند خاک و باد و آب ذره‌ها را با نگاهش می‌نماید آفتاب قطره‌ها را می‌کند دریا امیرالمؤمنین تا که بر فرق علی مواج شد دریای خون سهم ما شد در دل امواج، یک دنیا جنون سر به تعظیمش فرود آریم اِنّی راکعون کی به وصلش می‌رسیم، انا الیه راجعون بارالها می‌شود آیا امیرالمؤمنین.. دست ما را مثل دستان سحرخیز نسیم در پناه خود بگیرد مثل طفلان یتیم بعد از آن در سایه‌ی لطف کریم ابن الکریم روزی ما می‌شود بی شک صراط المستقیم نیست راه راستی، الا امیرالمؤمنین باید اوصاف علی را با دلی آگاه گفت آنچنان که حضرت حق در اطیعوا الله گفت راز رد الشمس را، شق القمر با ماه گفت گر چه عمری دردهایش را فقط با چاه گفت هست راز عَلَّم الاسما امیرالمؤمنین تا به جا آورده باشد رسم استقبال را زیر پای زائرش می‌گستراند بال را بشنو از جبریل شرح آیه‌ی اکمال را یا بخوان شأن نزول سوره‌ی زلزال را کوه‌ها را می‌کَند از جا، امیرالمؤمنین ما کجا و درک فیض پهنه‌ی دریا کجا دم زدن از خاندان حضرت زهرا کجا این تن خاکی کجا و ساحت مولا کجا او کجا و او کجا و او کجا و ما کجا راه بسیار است از ما تا امیرالمؤمنین 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه چرخ زده بر مدارِ مولا حق که در شعاعِ علی گشته‌ است معنا حق گسستنی نبُوَد رشته‌ی محبتِ دوست چنان که خورده گره نام مرتضی با حق فقط به قامت مولا ظهور خواهد کرد اگر بناست تماشا شود به سیما حق علی‌ست با حق و حق با علی‌ست، من ماندم، چگونه بین سقیفه شده‌ست حاشا حق؟! علی خلیفه‌ی بر حق احمد است و چه باک که جای او بنشینند غاصبان ناحق وَ نامِ علی را به عینه خواهی دید به هر کجایِ جهان که شده‌‌ست برپا حق قسم به علی، لا اله الّا الله برای وصف علی، لا کلامَ الّا حق قسم به ، عوضِ گفتنِ "خداحافظ" همیشه ذکر لبم "یا علی"ست یا "یا حق" :: جهان بی تو مگر چیست؟ هیچ! بخشیدم، عطاش را به لقایش، "علی مدد! یا حق...!" و روی برگه شعرم نوشته خواهد شد قبول، شاعر مولا قبول! امضا: حق ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چگونه دم بزند ذره از نهایت تو؟ که هیچ غم نرسیده به درک محنت تو چگونه شعر به لکنت نیفتد از وَصفت و کوه خم نشود پیش عزم و همت تو؟ به پای سفره‌ی شعریم... رزق ما برسان کرامت است و عنایت، همیشه عادت تو تو مرد اول ایمان، تو شیر حق بودی چگونه سر نسپردند بر اطاعت تو؟ عبادت همه‌ی جن و انس تا محشر نمی‌رسد به تو... حتی به شأن ضربت تو! تویی عبودیت‌ محض در برابر حق دگر چه وصف کنم از تب عبادت تو حسود همت و عزمت، فراریانِ اُحد که زخم و صبر، کم آورد پیش طاقت تو فقط تویی حق و، غیر از تو باطلند همه ولایتت، یکی از آن همه حقیقت تو به مرگ خویش چرا دشمن تو می‌بالد؟ که در مصاف، ندید از تو جز مروّت تو به پای جرأت تو، مَرحب است زانو زد و کودکانِ یتیمند محو الفت تو به زیر سایه‌ی تیغ چهل نفر خُفتی کجاست آنکه رسیده به پای جرأت تو؟ یتیم‌های تو در کوچه‌های هنوز به جستجوی تو و جلوه‌ی کرامت تو به نان سفره‌ی عدل تو سخت محتاجند جهان، یتیم تو ماند از شب شهادت تو به لهجه‌ی تو که عدل است غبطه‌ها خوردیم جهان، تعجب محض است از صراحت تو یتیم دیدن عدل توئیم و منتظریم امام عدل، تجلی کند به هیئت تو دم از عدالت موعود می‌زنیم، ولی هراس در دلمان هست از عدالت تو... ✍ (دوم فروردین‌ماه ١۴٠۴) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی دکان نگشوده‌ست بی‌جواز علی که رزق هیچ کسی نیست بی‌نیاز علی خدا به داد ترازوی عادلان برسد اگر حساب بسنجند با ترازِ علی جهان سؤال بزرگی‌ست، کشف خواهد شد اگر که چاه بگوید چه بود راز علی گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟ چه خواستی که نداده‌ست دست باز علی؟! بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید چه دیده از دو دم تیغ یکه‌تاز علی به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست، نماز هیچ کسی را به جز نماز علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنان‌که پاس حرمت حیدر نداشتند ایمان به‌ذات خالق اکبر نداشتند گر با علی شدند مخالف، عجب مدار تصدیق زابتدا به پیمبر نداشتند گوش همه ز فضل علی در غدیرخم پُر شد ولی چه سود که باور نداشتند افشاند شه ز لعل گهرها و مفلسان همت به ضبط آن دُر و گوهر نداشتند چندی به احمد ار گرویدند از نفاق جز ملک و مال، مقصد دیگر نداشتند هرگز نداشتند به محشر عقیده‌ای ور نه چگونه خوف ز محشر نداشتند! کردند هر جفا که برآمد ز دستشان ز آن‌روز که اعتقاد به کیفر نداشتند گشتند چیره سخت به عنقای قاف قرب زاغان که کرّ و فَرِّ کبوتر نداشتند دین ثابت از علی‌ست؛ بلی آن فراریان قدرت به فتح قلعه‌ی خیبر نداشتند در رزم خندق آن همه لشگر به‌جز علی مردی حریف عمرو دلاور نداشتند بی‌شک مقرر است به‌دوزخ حمیم‌شان آنان‌که حُبِّ ساقیِ کوثر نداشتند من خاک پای پاکدلانی که جان و سر دادند و دل ز مهر علی برنداشتند جوید صغیر، یاری از آن شه که انبیاء جز او پناه و ملجاء و یاور نداشتند ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علی که رشته‌ی خلقت به دست قدرت اوست مقدرات جهان بسته بر نظارت اوست مقام او به تصور نمی‌رسد که خیال شکسته بال‌تر از اوج بی نهایت اوست علی که هرچه که خوبی‌ست توأمان دارد علی که هر چه که پاکی‌ست در طریقت اوست علی که حج و نماز و دعا و صبر و رضاست علی که آینه‌ی کفر و دین، مودت اوست علی که نقطه‌ی باء است باء بسم الله علی که شرط قبول عمل، ولایت اوست غدیر فصل خطاب است بر کبیر و صغیر که حرف اول و آخر، فقط محبت اوست نهاده کیسه‌ی خرما به دوش، در پی کیست؟! شهی که تکه‌ای از نان خشک قسمت اوست لباس وصله بر اندام هیچ شاهی نیست که همترازی با اهل فقر، عادت اوست همان علی که به هنگامه‌ی رکوع نماز زکات، چشمه جوشنده‌ی سخاوت اوست همان علی که علمدار فتح خیبر شد همان علی که ظفر وام‌دار رأیت اوست همان که تیغ اگر خورد، پای پس نکشید همان علی که اُحُد جلوه‌ی اطاعت اوست چنانکه در تب و تاب نبرد ثابت کرد که ذوالفقار، برازنده‌ی شجاعت اوست دلاوری که چنان او نزاده مادر دهر امیر مقتدری که کرم سجیت اوست همان علی که به خندق خلوص ضربت او نماد روشنی از قله‌ی عبادت اوست "حماسه" واژه‌ی گنگی‌ست در نبرد علی به وقت جنگ، زمین عرصه‌ی قیامت اوست اگرچه خفته جهان بود، خفت جای نبی که ترس واژه‌ی بی معنی هویت اوست به کهکشان علی هر ستاره خورشیدی‌ست علی که نورتر از نور، واقعیت اوست کمال هرچه کمال و جمال هرچه جمال چکیده از سر انگشت با کرامت اوست خدا که گنج نهان است رخ نموده در او علی تجلی انسانی حقیقت اوست :: حقیقتی که به خون غرقه گشت در حقیقتی که به دل‌ها غم شهادت اوست به فکر قاتل خود نیز بود و وا عجبا از آن امیر دلیری که عدل، خصلت اوست زن یهودی و خلخال و آهِ تلخ علی دلیل تلخی این آهِ تلخ، غیرت اوست نه از علی نتوان دید ظلم بر موری از آن علی که جهان در کف کفایت اوست عقیل، عدل علی را چشیده است و زمان هنوز در عجب از جلوه‌ی عدالت اوست به غیر گوهر از آن لب نکرده بذل، علی به گونه‌ای که بیان قاصر از فصاحت اوست علی که هر چه که گفتیم از فضایل او به قدر سایه‌ای از کاروان شوکت اوست به جز کلام خدا، آیه‌های روشن وحی کدام جمله سزاوار وصف و مدحت اوست جهان ندیده چنان او امام مظلومی هر آنچه مانده ز اسلام، رنج و محنت اوست به شقشقیه قسم خار در میانه‌ی چشم چو استخوان به گلو بازگوی غربت اوست چه غربتی که فقط چاه همدمش شده بود چه غربتی که فقط مرگ، خواب راحت اوست به پشت در که رسید اشک شد به گونه چکید چو دید دختر یاسین پی حمایت اوست گرفته قاطبه‌ی کفر تازیانه به دست به خون کشیدن آیات وحی، نیت اوست کسی نبود بگوید مزن حرامی پست که این کبوتر زخمی تمام عزت اوست علی شکست در آن صبر ناگزیر که دید تلاش دشمن غدار، هتک حرمت اوست از این عریضه‌ی غم‌بار و تلخ می‌گذرم از این عریضه که مردن، سزای صحبت اوست نباشد آنکه نبیند علی ولی خداست بمیرد آنکه به دل در پی عداوت اوست هزار شکر خدا را که شیعه‌ایم و هنوز هر آنچه لطف به ما می‌رسد به برکت اوست به نام نامی زهرا قصیده خاتمه یافت که نام فاطمه باب شروع رأفت اوست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در همان عصری که فرمان برد خورشید از علی چشمه چشمه، اشک غربت‌خیز جوشید از علی خطبه‌ی بی نقطه را کوفه شنید اما دریغ خطبه‌ی با آه را جز چاه، نشنید از علی مو به مو آگاه بود از سرّ عالم، حیف حیف... دشمن از تعداد موی ریش پرسید از علی!! شأن او را روزگار آورد پایین... روزگار، آنچه که باید بفهمد را نفهمید از علی عدل بود و داد، داد از قوم اشباه الرجال عدل را این طایفه کِی می‌پسندید از علی تا قیامت هم عقیل اصرار اگر می‌کرد... باز غیر از این برخورد، برخوردی نمی‌دید از علی :: آی حاجی‌های بیعت کرده! از سمت غدیر خانه برگردید... اما برنگردید از علی دوخت چندین وصله‌ی نو بر عبای غربتش بد به دنیایی که آخر چشم پوشید از علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند که هرگز از تو و از خاندانت دل نخواهم کند و ایمان دارم ‌ای مهرت قیامت‌ها به پا کرده گنهکارانِ چون من عاشقت را زود می‌بخشند پر از حس غریب روزهای آخر سالَم پر از دودی که برمی‌خیزد از خاکستر اسفند دلم امشب شبیه کوچه‌های تا حرم تنگ است دلم در حسرت ایوان دلباز شما تا چند؟ و غمگینم به قدر شانۀ سنگین گاری‌ها که ساکم را به سختی تا خیابان تو آوردند و مسکینم به قدر آن گدایانی که در غربت... فقط امّید دارم از تو ‌ای شاه نجف لبخند نشستم گوشۀ صحنت برایت شعر می‌خوانم اگر این لحظه‌ها حس می‌کنم هستم سعادتمند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e