#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است
بیجهت نیست که اسمش علی اکبر شده است
حرکات و سکنات و وجناتش طاها
مادرش آمنه بودهست مگر یا لیلا؟
با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
این پیمبر چقدر تازه مسلمان دارد
ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست
«پیرهنچاک و غزلخوان و صراحی در دست»
سنگ در دستش از اعجاز قمر میگردد
گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخاست
نفس پنج تن آل عبا برمیخاست
ذاتش آیینه در آیینه پیمبر گشته
بارها از شب معراجِ خودش برگشته...
بینقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است
به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است
چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم خواجۀ شیراز نوشت:
«شاه شمشادقدان، خسرو شیریندهنان
که به مژگان شکند قلب همه صفشکنان»
زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر مؤذنزاده
کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود
تشنۀ صوت اذان علی اکبر شده بود
أشهدُ أنّ... به این مرد ولی باید گفت
اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است
أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است
باد آورده به همراه، شمیم #صلوات
میوزد بر سر کوی تو نسیم صلوات
ابر رحمت تویی و تشنۀ الطافِ تو دشت
مشک از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات
باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات..
✍ #مسعود_یوسف_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
خدا را جلوهی دیگر مبارک
یم توحید را گوهر مبارک
سپهر نور را اختر مبارک
علی بر آل پیغمبر مبارک
کند دلْ دم به دم یاد محمّد
که شد تکرار میلاد محمّد
خِرَد را، رهبری آگاه دادند
جوانان را، چراغ راه دادند
سپهر معرفت را، ماه دادند
ولایت را، ولیُ الله دادند
ولی اللَه ولی در بر گرفته
محمّد یا علی در بر گرفته
سپهر عصمت و تقوی قمر زاد
عروس حضرت زهرا پسر زاد
به خَلق و خُلق و خو پیغامبر زاد
که خیر الخلق را خیر البشر زاد
شگفتا باز احمد آفریدند
محمّد را محمّد آفریدند
سراپا نخلهی طور است این طفل
همه نورٌ علی نور است این طفل
تمام شور عاشور است این طفل
بگو قرآن منشور است این طفل
کلام یوسف زهرا گواهیست
که او ممسوس در ذات الهیست
تماشایش ز زهرا میبَرَد دل
تجلاّیش ز بابا میبَرَد دل
نه او تنها ز لیلا میبَرَد دل
ز اهل البیت یکجا میبَرَد دل
حسین بن علی را نور عین است
علی آری علیّ بن الحسین است
دعای نور در مرآت رویش
نوای وحی در خون گلویش
حدیث عشقِ بابا گفتگویش
نگاه حضرت عبّاس سویش
امامت از جمالش در تجلاّست
نگاهش گه به زینب، گه به لیلاست
دو چشمش چشم حقّبینِ پیمبر
دو ابرو ذوالفقار شیر داور
دو بازو بازوی عبّاس و حیدر
دو لعل لب نه، دو یاقوت احمر
از او بیت ولایت گشته گلشن
حسین بن علی! چشم تو روشن
سیادت بندهی او بندهی او
شهادت زندهی او زندهی او
شرف، ایمان، ادب، پایندهی او
پیام کربلا در خندهی او
چه گویم هر چه گویم بهتر است این
تعالی الله علیّ اکبر است این
دلش دریای ایمان حسین است
درون پیکرش جان حسین است
جمالش عید قربان حسین است
ببوسیدش که قرآن حسین است
به خاکش دل به پایش جان فشانید
به چشم و ابرویش قرآن بخوانید
سلام از مات ای روح معانی!
علی اکبر! رسول اللهِ ثانی!
نبوّت را کتاب آسمانی
ولایت را فروغ جاودانی
علی، زهرا، پیمبر، بر تو نازد
پدر تا صبح محشر بر تو نازد
تو حقّ را از ازل در خویش دیدی
تو در قلب پدر شور آفریدی
تو دل از هر چه جز جانان بریدی
تو بانگ ارجعی را میشنیدی
به پاس حقّ مقاوم ایستادی
به «میثم» نه به عالَم درس دادی
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
آنانکه عابدند، به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند، به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نگار، یکی ناز میکند
عشاق روزگار، یکی در میان خوشند
نانی که میپزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد از بیا، بروست، ولی با بمان خوشند
ما میخوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معاملههای گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست، همه با کمان خوشند
در نقطه نقطهی دل شیعه حرم زدند
بر بام خانه مشعل دارالکرم زدند
وقتی دخیلها گره این درند و بس
این خانواده نیز گداپرورند و بس
اینان که سنگ را به نظر فضه میکنند
از کودکی قبیلهیشان زرگرند و بس
در آستان شمع که طور مقدسست
پروانهها همیشه مقربترند و بس
دل دادن و ندادن ما دست ما نبود
اینان به شیوهی خودشان دلبرند و بس
بگذار بشکنند دلم را یکی یکی
اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس
ارباب زادهها همه ارباب میشوند
چون بندهزادهها که همه نوکرند و بس
این خانوادهای که مرا صید کردهاند
حالا اسیر زلف علی اکبرند و بس
وقتی میان کوچهی ما راه میرود
یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس
ای بهترین! یگانهترین آفریدهها!
پیغمبر تمام پیمبر ندیدهها!
بیدار بود از سر شب تا سحر، پدر
میزد صدات با همه جای جگر، پدر
آهویی و به دام تو افتاده است شیر
عمه اسیر توست، ولی بیشتر، پدر
لیلا زیاد محضر آن دو نمیرسید
تا خوب ارتزاق کند از پسر، پدر
خیلی نیاز داشت زبان واکنی علی
خیلی نیاز داشت بگویی: پدر، پدر
تو یوسفی و دور مشو از مقابلش
وابسته است بر روی تو آنقدر پدر
پیش پدر رسیدی اگر، قد بلند کن
در آرزوی سرو رشید است هر پدر
ای مظهر صفات نبی! هیچ کس به تو
این قدر احترام نکرده مگر پدر
به به! به این مقام که پایین پا پسر
به به! به این مقام که بالای سر پدر
از بس نشسته موی تو را شانه کرده است
حالا دلش به گیسوی تو خانه کرده است
حاضر شدم برای اویس قرن شدن
شهر مدینه رفتن و دور از وطن شدن
حاضر شدم برای "تو" ازخویش بگذرم
دیگر مرا بسست گرفتار "من" شدن
لبهای تو همین که به خود آب میزند
نزدیک میشود به عقیق یمن شدن
میل رسول دیدن تو چارهش آینهست
پس واجب است محو درین خویشتن شدن
تنها تو میتوانی ازین کارها کنی
ابن الحسین بودن و ابن الحسن شدن
دل آن زمان که خانهی مهر تو میشود
اقرار میکند به بهشت عدن شدن
ای خاک پای مرکب تو کیمیای من
جنت برای مردم و خاکت برای من
وقتی که نیست خاک رهت، سر برای چه؟
وقتی که نیست در حرمت، پَر برای چه؟
اهل کرم مقابل در ایستادهاند
با این وجود پس، زدنِ دَر برای چه؟
وقتی تو سُفرهی حسنی پهن کردهای
پس سرزدن به سُفرهی دیگر برای چه؟
گر تو ادامهی علی کوفه نیستی
پس آمدهست این همه لشگر برای چه؟
ای خاک بر سر همه، تاج سرم شکست
افتاده زیر پا علی اکبر برای چه؟
مغرب نیامدهست هنوز ای مؤذنم
بالای نیزه رفتهای آخر برای چه؟
ما سعی میکنیم ولی یک عبا کم ست
اصلاً شدی تو چند برابر برای چه؟
عمه اگر برای من و تو نیامدهست
پس دست برده است به معجر برای چه؟
ای سایهی تو بر سر عمه! بلند شو
به احترام معجر عمه بلند شو
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
چشمانمان بر دست ذرهپرور لیلاست
مستی ما از نام مستیآور لیلاست
یک قافله حور و پری، دور و بر لیلاست
در شهر تنها صحبت از تاج سر لیلاست
دل میتپد وقتی که حرف از دلبر لیلاست
کوری چشم هرکه ما را بی نوا خوانده
محبوبمان مارا به دیدار خدا خوانده
دل را به دنبال خودش تا هر کجا خوانده
ما را برای جشن فرزندش فراخوانده
این مُهر و دعوتنامه لطف دیگر لیلاست
امشب برای شمس دین، قرص قمر آورد
بانو برای شاه عالم، شیر نر آورد
یک دسته گل، یک پارچه آقا، پسر آورد
صاحب نفس، صاحب لوا، صاحب جگر آورد
میلاد مولود سراپا اطهر لیلاست
در مرتبت محمود و در عزّ و جلال احمد
در مهربانی فاطمه و در کمال احمد
در بین میدان مرتضی و در جمال احمد
ابرو و چشم و گیسوان و خط و خال احمد
این تازه مولود مدینه، محشر لیلاست
"والیل" قطعاً مدحت گیسوی او باشد
مصداق ناب "والضحی" هم روی او باشد
عرش خدا مدهوش عطر و بوی او باشد
"إنا هدیناه السبیل "اش سوی او باشد
شمس و ضحا و قدر و نور و کوثر لیلاست
با یک نظر از مُهر تربت، باده میسازد
سجادها از وصلهی سجاده میسازد
"قد قامتِ…" او قبله را آماده میسازد
با یک نفس، صدها مؤذنزاده میسازد
الله اکبر! او علیِ اکبر لیلاست
در خاک دشمن میدهد جولان به تنهایی
با نعرههایش میکند طوفان به تنهایی
با ذوالفقار تشنه و بُرّان به تنهایی
سر میزند مثل سپهداران به تنهایی
شیر حسین بن علی و حیدر لیلاست
رود زلالی هست و دریا میشود گاهی
در شب چو خورشیدی هویدا میشود گاهی
مثل عموی خویش، سقا میشود گاهی
جمع تمام آینهها میشود گاهی
عباس و عبدالله و عون و جعفر لیلاست
با روضهاش، راز پریشانی ششگوشهست
مرثیهی همواره طوفانی ششگوشهست
هم رونق شبهای روحانی ششگوشهست
هم شک ندارم باعث و بانی ششگوشهست
کربُبَلا سرمست سیب نوبر لیلاست
::
قطعاً تحمل کردن زخم زبان سخت است
بوسه گرفتن از عزیز نیمهجان سخت است
راهی شدن تا کوفهی نامهربان سخت است
داغ جوان دیدن برای مادران سخت است
مرثیه ی محزون و گریه آور لیلاست
تا کوچه وا کردند و در دام بلا افتاد
غرق به خون از پشت مَرکب، بی هوا افتاد
با "یا أبا"یش ولوله در خیمهها افتاد
این ارباً اربایی که زیر دست و پا افتاد
ای کربلاییها! جوانِ پرپر لیلاست
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
میايستم امروز خدا را به تماشا
اي محو شکوه تو خداوند سراپا
اي جان جوانمرد! به دامان تو دستم
من نيز جوانم، ولي افتادهام از پا
آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را
اي عشق مينداز از امروز به فردا
آتش بزن آتش به دلم اي پسر عشق
يعني که مکن با دل من هيچ مدارا
با آمدنت قاعدهي عشق به هم خورد
ليلاي تو مجنون شد و مجنون تو ليلا
تا چشم گشودي به جهان، ساقي ما گفت:
"المنة للَه که درِ ميکده شد وا"
ابروي تو پيوسته به هم خوف و رجا را
چشمان تو کانون تولا و تبرا
اي منطق رفتار تو چون خلق محمد
معراج براي تو مهياست، بفرما!
اين پردهاي از شور عراقي و حجازيست
پيراهن تو چنگ و جهان دست زليخا
دل مانده که لبهاي تو انگور بهشتي است
يا شيرخدا روي لبت کاشته خرما
عالم همه مبهوت تماشاي حسين است
هر چند حسين است تو را محو تماشا
"چون چشم تو دل ميبرد از گوشهنشينان"
شد گوشهي ششگوشه براي تو مهيا
از گوشهي ششگوشه دلم با تو سفر کرد
ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا
مجنون علي شد همهی شهر، ولي من
مجنون علي اکبر ليلام به مولا
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر
نوشتم اول خط، سیدی علی اکبر
خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر
خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر
خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت
علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت
و جلوه کرد در عالم، علی دوباره علی
که بُرد نام علی را به هر مناره علی
علیست وارث والایی و وقار علی
به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی
حسین بر لبش الله اکبر آورده
خدا برای جهان باز حیدر آورده
به سینه مُهر "أنا فاطمی نسب" دارد
زمانْ زمانِ تبراست، پس غضب دارد
به انتقام، سر از دشمنان طلب دارد
همیشه نعرهی یا فارس العرب دارد...
علی کنار ابالفضل، مثل جان و تناند
بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسناند
اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد
اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد
قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد
ولی مقابل زینب همیشه زانو زد
حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت
اگر نبود... علمدار من رفیق نداشت
میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_
_علی شده، که برای حسین جان بدهد
چرا بهانه به دست حرامیان بدهد
نخواست تا به اماننامهها امان بدهد
نظام لشکر خودکامه را به هم میزد
همین که دور و بر خیمهها قدم میزد
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
عطر گل میآید و گلزار رنگین میشود
زندگی در کام اهل نور شیرین میشود
گلشن سبز ولایت تا نفس تازه کند
این چمن از عطر گل، غرق ریاحین میشود
آفتابی شد مهی، کز جلوهی رخسار او
دامن هفت آسمان عشق، زرین میشود
جبرئیل از آسمان گوید به شادی حسین
کوچههای آسمانها باز تزئین میشود
با فروغ اشبه الناس به ختم المرسلین
زنده یک بار دگر انوار یاسین میشود
بر جوانان این پسر الگوی ناب زندگیست
گر که بر روز جوان، امروز تعیین میشود
هرکه گردد پیرو این رهبر ایمان و عشق
در تمام زندگی خود، خدابین میشود
او کریم بن کریم است و به هنگام کرم
حاتم طایی بر این درگاه، مسکین میشود
باز میماند ز اوج فضل او در آسمان
هرکه در پرواز اندیشه، چو شاهین میشود
جای دارد هستی عالم به قربانش شود
چون که با هستی خود او حافظ دین میشود
هر کسی در مزرع دل کاشت بذر مهر او
توشهی فردای او امروز تضمین میشود
باز هم حال و هوای کربلا دارد دلم
این دعای معنوی، محتاج آمین میشود
ای «وفایی» با نگاه التفاتی از حسین
زائران اکبرش پیوسته گلچین میشود
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
چقدر این حُجبِ مردانه، به این لبخند میآید!
تو زیبایی و یک دنیا، زبانش بند میآید!
چنان آکنده از ابهام و ژرفای شب قدری
که در تقدیرِ تو، "تقدیر"، ارادتمند میآید!
تو پنهانی میان هر قسم در آیهها شاید...
چقدر این قدّ و قامت، در خورِ سوگند میآید!
گل رخسارهات را چشمهای شور، در راهند
خدا را شکر، آغاز بهار، اسپند میآید!
"هزار الله اکبر"! هر کسی با دیدنت گفته:
"اذان، تنها به این رعنای بی مانند، میآید!"
✍ #سیده_اعظم_حسینی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
خبر از عرش الهی به زمین میآید
که به انگشتریِ عشق، نگین میآید
معنیِ سبزِ اجابت متجلی گردید
آیِنهدارِ امامت متجلی گردید
"عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد"
با قدومش، همهی نور، عیان خواهد شد
متجلی شده در صورتِ او پیغمبر
در وجودش شده تکرار، دقیقا حیدر
چِقَدَر خُلقِ کریمانهیِ او زهراییست
کارِ او مثل پدر تا به ابد آقاییست
مثلِ دریاست عطایش، علنی میبخشد
به گدایانِ سَرایش، حسنی میبخشد
او دلاور یلِ هاشم نسبِ دوران است
مثلِ عباس عمویش، غضبش طوفان است
شبِ تاریکِ غم و غصه، دگر سر آمد
نوهی حیدر و زهرا، علی اکبر آمد
متحیر شدهاند از رُخِ زیباش، همه
ای به قربان قد و قامت رعناش، همه
::
او عصایِ پدرش بود، ولی تا افتاد
به رویِ دوشِ حرم، سختیِ دنیا افتاد
تا که دیدند علی رویِ زمین افتاده
"همه گفتند حسینبنعلی جان داده"
گرچه بالای سرش آمده اما، دیگر...
همه جا پر شده از اکبرِ لیلا دیگر
در کنارِ بدنِ او به پدر میخندند
جگرش خون شده بر خونِ جگر میخندند
✍ #علی_گلچین_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
گفتم: ای دل! به جان رسیدم، گفت:
زچه؟ گفتم: از آن چه دیدم، گفت:
ز چه خم گشته قامتت، گفتم:
از غم هجرِ او خمیدم، گفت:
تو کجا و غمش کجا؟ گفتم:
حق به این فطرت آفریدم، گفت:
خوش بلاییست عشق او، گفتم:
این بلا را به جان خریدم، گفت:
عجب از اشک و آه تو! گفتم:
به خدا! زین دو رو سپیدم، گفت:
با گناهان چه میکنی؟ گفتم:
که علی میدهد نویدم، گفت:
به که دل بستهای؟ بگو؛ گفتم:
کشتهی عشق آن شهیدم، گفت:
دیدهای کربلای او؟ گفتم:
این بُوَد منتها امیدم، گفت:
در مدیحش بگو سخن، گفتم:
من ز پیر خِرد شنیدم، گفت:
که در او بین جلال سَرمد را
صورت و سیرت محمد را
::
دل ز دنیا گسستهام امشب
خوش از این دام رَستهام امشب
تا شود خانهی محبت دوست
دل ز دنیا گسستهام امشب
پیِ تجدیدِ عهد با جانان
همه عهدی شکستهام امشب
در هوای طواف کعبهی عشق
باز اِحرام بستهام امشب
مژده آمد که میرسد از راه
آن نگار خجستهام امشب
به امیدی که دست من گیرد
سر راهش نشستهام امشب
تا ز دیدار او صفا یابد
این دل و جان خستهام امشب
ارمغانم به آستانهی او
بُوَد این گل که بستهام امشب
که در او بین جلال سرمد را
صورت و سیرت محمد را
::
عقل کُل را نظیر میآید
عشق کُل را وزیر میآید
نهر دیگر جدا شد از کوثر
یا که خیر کثیر میآید
بارش رحمت خدا امشب
بر کبیر و صغیر میآید
امشب از تودهی گنهکاران
نالهی "یا مجیر" میآید
هردم از بندگان خاکنشین
بانگ "نِعمَ الاَمیر" میآید
ز سرا پردهی جلال حسین
طُرفه ماهی منیر میآید
کز تجلّای روی زیبایش
مهر گردون، حقیر میآید
پسری داده برحسین، خدا
که پدر را نظیر میآید
اوست روح کرامت و کرمش
خلق را دستگیر میآید
شیری از بیشهی علی برخاست
که چو او شیرگیر میآید
خونِ خونِ خداست دربندش
که چنین دلپذیر میآید
او علی اکبر است و در مدحش
نغمه از عقل پیر میآید:
که در او بین جلال سرمد را
صورت و سیرت محمد را
::
چرخ دین، جلوهای دگر دارد
ماهی از مِهر، خوبتر دارد
آسمان را بگو برون آرد
ماه از این خوبتر، اگر دارد
پسری در کمال زیبایی
جای در دامن پدر دارد
شد ز لطف خدا حسین، پدر
پسرت یا علی! پسر دارد
جای زهرا در این میان خالیست
کز رُخ طفل، بوسه بر دارد
نیست زهرا ولی بُوَد زینب
که چو جان طفل را به بر دارد
دید حق، بر حسین و داغ دلش
کز غم "سَیدُ البَشر" دارد
خواست کز خاطرِ خطیر حسین
این غم جانگداز بردارد
داد او را یگانه فرزندی
که نشان از پیامبر دارد
میکند یاد جدّ اَطهر خویش
تا به رخسار او نظر دارد
او علی اکبر است و در وصفش
این سخن را مَلَک ز بر دارد:
که در او بین جلال سرمد را
صورت و سیرت محمد را
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
چون گشودند زهم دفتر دانایی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدایی را
کرد پُر نور خدا این شب رؤیایی را
تا ببینند همه جلوۀ زیبایی را
هاتفی گفت: درِ رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبر لیلا شده است
این گل سرخ که رخسارهی احمد دارد
خال برگونهی خود ابروی ممتد دارد
رنگوبو از چمن گلشن ایزد دارد
صورت و سیرت خود را زمحمّد دارد
همه گلها بنشستند به نظارهی او
تا که بابا بزند بوسه به رخسارهی او
شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهرهی فرزند حسین
همچو غنچه زده لبخند به لبخند حسین
ام لیلا همه دم غنچهی خود میبوید
با حسین بن علی شکر خدا میگوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هالهی نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسهی بابا رویش
بوسه زد بر رخ او، کرد چو غنچه بویش
گفت ای نوگل من! یوسف لیلا هستی
بهتر از ماه شب عید، تو زیبا هستی
خوبرویان جهان محو جمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبر از جاه و جلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار و وصالش هستند
بنگرد هرکه ورا جلوهی سرمد دیده
هم علی اکبر و هم روی محمّد دیده
در وجودش ز ازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
در قدوقامت او شور رشادت دیدند
قدسیان در دل او شوق شهادت دیدند
شادی و غم شب میلاد علی درهم شد
غم چو آمد طرب و شوق و مسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل تولا باشیم
ای «وفایی» همه آسوده به فردا باشیم
گر محبان علی اکبر لیلا باشیم
هرکه در راه خدا با علی اکبر باشد
روز محشر همهجا با علی اکبر باشد
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
صدف در خویش، گوهر میپسندد
دلم دریاست، کوثر میپسندد
لبم چون ذکر حیدر میپسندد،
مرا بابای اکبر میپسندد
صدای گریهاش پیچیده اینجا
اذانگوی حسین آمد به دنیا
دهد ذکر علی جان، جان به لیلا
رسیده جزئی از قرآن به لیلا
سلام خالق منّان به لیلا
قریش آورده است ایمان به لیلا
ببین در طور، نور منجلی را
علی بن حسین بن علی را
همین در را بزن، باب المراد است
گدایی پشت این در، فوق العاده است
کسی که پای سائل ایستاده است ...
علیِّ اوّلِ این خانواده است
خدا تا که خدای عالمین است ...
"علی" اسم پسرهای حسین است
عجب شوری همین آغاز دارد
پیمبر زاده است، اعجاز دارد
دو تا چشمِ کرامتْساز دارد
به دوش عمه زینب، ناز دارد
کسی که بر لبش صدآفرین است
بجای فاطمه، ام البنین است
خریدارش اویس صد قرن شد
قدش طوبای جنات عَدَن شد
مقامش رفت بالا، پنج تن شد
علی بن الحسین، ابن الحسن شد
همیشه سفرهدار مجتبی بود
وجودش خرج آن دولتسرا بود
نگاهش نور مصباح الهدی داشت
به دستش پرچمِ صاحب لوا داشت
از اول در مدینه، کربلا داشت
عبا از خامس آل عبا داشت
ببین یکجا در این شهزاده اکبر
جوانی علی را با پیمبر
سحرگاهان دعا را دوست دارم
غم خون خدا را دوست دارم
اگر کرببلا را دوست دارم
همان پایین پا را دوست دارم
میان زائرانش در خروشم
صدای اکبرش خورده به گوشم..
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e