eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
374 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی خبر آمدی از راه فدای سر تو ای به قربان سر بی بدنت دختر تو سوختی کم شده از وسعت بال و پرتو به روی دامن من ریخته خاکستر تو کاملت برده ولی مختصرت آورده نیزه گردی چه بلایی به سرت آورده @hosenih گفتم آن شب که نباید تو به صحرا بروی بی خداحافظی از عمه و از ما بروی اصلا ای سر چه نیازیست که تنها بروی درخورت نیست به مهمانی نی ها بروی دست به دست رسیدی به تنور خولی بشکند جای سرت کاش غرور خولی @hosenih سرت آرام گرفته ست مراقب دارد بغلش کرده ام و جای مناسب دارد این لب قاری عشق است مناقب دارد خیزران خورده اگر، بوسه ی واجب دارد بشکند دست یزید آه لبت خوب نشد گفتم ای کاش پدر بشکند آن چوب، نشد @hosenih بگو از روشنی پرتوی نورت چه خبر ؟ بگو از کوفه که شد مست حضورت چه خبر؟ بگو از شام، از آن راه عبورت چه خبر؟ از شکسته شدن سرو غرورت چه خبر؟ بگذریم از من و عمه چه خبر ، گریه نکن قول دادیم بخندیم پدر ،گریه نکن @hosenih من خجالت زده از روی به هم ریخته ام جای زخم است به ابروی به هم ریخته ام به همم ریخته گیسوی به هم ریخته ام ای پدر این تو و این موی به هم ریخته ام دو سه روزیست به آشفتگی ام می خندند نامرتب شده چون زندگی ام می خندند @hosenih من از آن دخترک قبل ندارم اثری مایه ی دردسر عمه شدم باخبری آمدی تا بکنی باز برایم پدری بده یک قول به من زود مرا هم ببری عمه از دست زمین خوردن من پیر شده این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده @hosenih گفته بودم برسی این گله را می گویم درد جاماندن از قافله را می گویم غصه ی پای پر از آبله را می گویم خنده ها کرد به ما حرمله را می گویم گله ها دارم از آن دست که احساس نداشت آه از آن روز که این قافله عباس نداشت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
گوهر حیدر، گوهر آورده است جلوه ی قرص قمر آورده است روی دو دستش پسر آورده است ام بنین شیر نر آورده است روز علی رو و شبش موی اوست تیغ علی ، گوشه ی ابروی اوست هان ! ضربانش چه وزین می زند طعنه نگاهش به نگین می زند اخم علی ، ضربه به کین می زند پشت فلک را به زمین می زند مژده که آمد قمر عالمین روی لبش ذکر امیری حسین @hosenih ماه کرم , در خور مدح و ثناست درد بیارید که چشمش دواست طفل نگو ، عاشق تیر بلاست قامت او محشر کرب و بلاست بر لب حور و ملک این نغمه بود ذخر الحسین چشم به دنیا گشود آمده ای یاوری دین کنی هرچه حسین گفت تو تمکین کنی سر بدهم تا که تو تمرین کنی مرگ مرا کاش تو شیرین کنی کاش به دریای تو پاکم کنند زیر قدم های تو خاکم کنند حق به دلت مُهر تولا زده مِهر تو را نیز به دلها زده کشتی امن تو به دریا زده بوسه به دستان تو مولا زده ماه عرب، ماه عجم کیست ؟ تو وارث شمشیر دو دم کیست ؟ تو‌ آمدی از ایل و تباری اصیل مست تماشای تو شد جبرییل جان حسینی و به زینب کفیل بر علم سرخ تو عالم دخیل خورده گره نبض جهانم به تو ای علم افراشته، جانم به تو هر که از اوصاف کرم گفته است از غم هجران حرم گفته است.. حرف مرا..چشم ترم گفته است جای نصیحت پدرم گفته است: بر خم زلفش تو گرفتار باش نوکر عباس علمدار باش روی تو از ماه نشان را گرفت آمد و نبض ضربان را گرفت سر غمت چیست که جان را گرفت نام ابالفضل جهان را گرفت اسم تو شد زینت هر منبری حیدری و حیدری و حیدری بودنت آرامش قلب رباب لب به دعا باز کن ای مستجاب خم نشو تا نهر ای عالیجناب رو نزن ای حضرت دریا به آب آب خودش تشنه ی لبهای توست خاک کجا ؟ عرش خدا جای توست @hosenih سنسیز اولار قلب جهان تار و مار آدین ائدر فصل خزانی بهار قاشلاری تیغ دو دم ذوالفقار سنسن حسین و حسنه هم جوار کیمسه سنین تک شرف الناس اولار قطعا حسین قارداشی عباس اولار شرح کمالین نه بیلر ذی شعور گر ائده عرش اوسته جمالین ظهور عاشق اولار انس و ملک ،جن و حور ای یوزی نور، اللری نور ،آدی نور هانسی گروهین بلِه مولاسی وار شیعه لرین حضرت عباسی وار شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پا به پای سر و این نیزه به هرجا رفته کار عشق است که با آبله ی پا رفته در دل آتش کوچه، پی مولا رفته چقدر غربت این بچه به زهرا رفته هرکه می دید قدش را، به لبش زمزمه بود می شود سن کمی داشت، ولی فاطمه بود به سرش, شوق وصال پدرش را دارد بوسه هم از لب او، دردسرش را دارد او خدا، دست دعا، چشم ترش را دارد اشک او اشک یتیم است، اثرش را دارد سر شب در دل او نور امید آمد و گفت ماه را دید به تاریکی شب زل زد و گفت: @hosenih شب تاریک خرابه! سحرم می آید عمه جان، چشم تو روشن، پدرم می آید دخترش هستم از او باخبرم می آید اشک شوق است به چشمان ترش می آید تا که او هست محال است مرا غم ببرد تازه او گفته قرار است مرا هم ببرد می شود عمه مرا باز تو دردانه کنی تو مرا ناز ترین دختر ویرانه کنی نظرلطف به بال وپر پروانه کنی شدنی بود اگر موی مرا شانه کنی دختر فاطمه ای فاطمه را یاری کن تا نبیند پدرم موی مرا کاری کند @hosenih من خجالت زده از روی به هم ریخته ام جای زخم است به ابروی به هم ریخته ام به همم ریخته گیسوی به هم ریخته ام عمه جان این تو و این موی به هم ریخته ام دوسه روزی ست به آشفتگی ام می خندند نا مرتب شده این زندگی ام، می خندند پدرم را که ببینم گله را میگویم درد جاماندن از قافله را میگویم گله ی پای پر از آبله را میگویم خنده ها کرد به ما، حرمله را میگویم گله ها دارم ازآن دست، که احساس نداشت آه از آن روز که این قافله عباس نداشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام ماه محرم! سلام ماه حسین! نوشته‌اند مرا سائل نگاه حسین هزار شکر که هستیم در پناه حسین نشسته‌ام که بسوزم ز سوز آه حسین سلام ما به شهی که ز صدر زین افتاد بلندمرتبه عرشی که بر زمین افتاد نیامدم به حسینیه‌اش به شوق ثواب... رساندم عرض سلامی به محض دیدن آب هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب دو بیت روضه بخوانم برای طفل رباب «ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند در عوض تبسم کرد» سلام ما به حسین و کتیبه و علمش به استکان و به چای‌اش، به آن بساط غمش سلام ما به جگر‌پاره‌های محترمش سلام ما به علی‌های درهم حرمش... که هر دو خیمه رسیدند با اگر اما یکی به روی عبا و یکی به زیر عبا سلام ما به حسین و عقیله خواهر او که خواند خطبه کنار سر مطهر او سلام ما به حیا و به صبر همسر او گرفت بوسه‌ی تلخی به زحمت از سر او سلام ما به سری که به این و آن دادند که حق دختر او را به خیزران دادند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شرمندگی گرفته درختان بید را چوبی شکست حرمت مویی سفید را لعنت به خیزران که به واقع تمام کرد بی حرمتی به ساحت شاه شهید را می‌رفت بانویی که بگیرد به دست خویش چوبی که داشت سمت لبی می‌دوید را وای از دمی که کر شد و نشنید گوش چوب آهی که مادر علی اصغر، کشید را :: دندان شکست و قافله از آن شکسته‌تر یا رب! مبخش روز قیامت یزید را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق خداست؛ عاشق زهرا، خدای اوست این شعر اگر قبول کند در ثنای اوست تطهیر واژه، شرط شروع قصیده است در مدح بانویی که حسن خاک پای اوست نور دل محمد و تاج سر علی‌ست خاک درش ابوذر و سلمان گدای اوست بالله علی و فاطمه یک روح واحدند زهرا فدای حیدر و حیدر فدای اوست فرزند او به سن کمش هم بزرگ ماست در هر دل شکسته در عالم هوای اوست زهرا دلش شکست، پدید آمد انکسار این اشک ما نواده‌ای از اشک‌های اوست زهراست مستند، به سند احتیاج نیست باغ فدک کم است، دوعالم برای اوست این در، چه سالم و چه شکسته، امید ماست اکسیر جاودانه، غبار سرای اوست در انتظار خوردن پایی به در مباش ای اهل گریه! روضه‌ی زهرا دعای اوست زهرا اراده کرد که پیر علی شود ... تابوت شرمسار غم انحنای اوست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
افتاده از پا، از غم افتادنش بود، جان داد آنکه شاهد جان دادنش بود آتش زده بر هستی‌اش داغ جوانی فریاد زد اسماء بریز آب روانی شرمندگی را در نگاه حیدر آورد... این غسل، یک فتاح را از پا در آورد دست علی باز است، این اوج محن بود حالا به دست فاطمه بند کفن بود امشب شکسته دیدمت نخل امیدم غسلت نفسگیر است ای گیسو سپیدم درد و دل من مختصر باشد عزیزم غسال، کی خود محتضر باشد عزیزم! محروم کردی مرتضی را از وجودت... دق دادی‌ام امروز با روی کبودت... امشب کسی مانند من بی بال و پر نیست مستأصلم من، دفن کار یک نفر نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پُر از توأم دم آخر، ز غیر تو بری‌ام دلم برای تو لک زد، مرا نمی‌بری‌ام؟! به شوق اینکه بگیری مرا در آغوشت من از حیات گذشتم؛ به مرگ مشتری‌ام حباب زیر قدم‌های من نمی‌شکند نمانده هیچ اثری از شکوه حیدری‌ام حسین! چشم تو روشن به شام برگشتم هنوز خانه به دوش مصیبت سری‌ام، که شمر آمد و از تن برید و بر نی زد بریده مثل همان ضجه‌های آخری‌ام حسین! کشته مرا حکمت نفس زدنت هنوز عطر تو جامانده روی پیرهنت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
در راه وصل، ما ندویده بریده‌ایم باری به روی شانه نبرده خمیده‌ایم دوران انتظار به ما خوش گذشته است ما را ببخش تازه به دوران رسیده‌ایم دنیای بی تو نیست به غیر از جهنمی دنیا تویی و ما همه دنیا ندیده‌ایم ... با اولین نسیم گذشتیم از این درخت ما یا کریمِ از سر شاخه پریده‌ایم ... ترجیح داده‌ایم قفس را به پر زدن یوسف فروش‌های اسارت خریده‌ایم در پشت پرده‌های جهالت نهان شدیم در نوع خود به وادی غفلت پدیده‌ایم در عصر انتظار تو یک عمر روز و شب جای نفس، بدون تو ذلت کشیده‌ایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسوز در غم یارت، به چشم یار بیا به شانه بار غمش را بکش، به کار بیا علی‌ست جلوه‌گر و ما بقی همه هیچند به فکر خدمت اویی، غلام‌وار بیا به فکر دیده شدن نه! به فکر ماندن باش برای عرض ارادت سر قرار بیا... علی تو را که ببیند، جهان تو را دیده‌ست سری به دست بگیر و به سمت دار بیا... نجف چه جای قشنگی برای زندگی است از این دیار بِکَن دل، به آن دیار بیا... بخوان خدای علی را، بریز کبرت را انا الذلیل بخوان و عزیز بار بیا... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کار اعجاز تو را با چشم خود دیدیم ما از درخت سیب تو انگور هم چیدیم ما ما کمی آغوش باز از محضرت می‌خواستیم درب را با نیت دست تو بوسیدیم ما... جام کوثر فرض کردیم آب سقاخانه را حکم می را داشت آن آبی که نوشیدیم ما ... نور تو گاهی به ما خورد و کمی سوسو زدیم بین این سوء تفاهم‌ها درخشیدیم ما... این حرم جای گنهکاران بی کس نیز هست زائرت هستیم یعنی قید تأکیدیم ما خادم این خانه نه، خاک در این خانه‌ایم رخت عزت را در این درگاه پوشیدیم ما... ذوق‌مرگان تماشای گل روی توأیم کشته‌ی وصلیم ما، زنده به امیدیم ما ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e