eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دری را که مَلَک با احتیاط - آهسته - وا می‌کرد که حتی کوبه‌اش هم حق تعالی را صدا می‌کرد که حتی طرز دق البابش آداب و رسومی داشت چه آسان آسمان را از زمین، آن در جدا می‌کرد همین که بسته می‌شد‌، باز می‌شد بغض دلتنگان همین که باز وا می‌شد، گره بسیار وا می‌کرد کسی آن سوی در می‌زیست که عالم به قربانش! که عطر نان خود را نیز تقدیم خدا می‌کرد زنی بود آنچنان که قاصرم از مدح و توصیفش که وصفش را کسی هم‌چون علیِ مرتضا می‌کرد همین که باخبر می‌شد فقیری پشتِ در مانده سراسیمه نماز مستحبش را رها می‌کرد کمک می‌کرد هر خلق خدا را بی گمان، حتی اگر آتش درِ آن خانه عرض التجا می‌کرد به دست و پاش می‌افتاد اگرکه تازیانه‌ هم زنِ این خانه بی‌شک حق رحمت را ادا می‌کرد چه آسان خاک کوچه، چادرش را - آه - می‌بوسید کسی که خاک را با یک نظر چون کیمیا می‌کرد یتیم آمد، فقیر آمد، اسیر آمد، محبت دید زن این خانه حتی دشمنش را اعتنا می‌کرد * * * تویی که هیزم آوردی برای شعله - یادم هست - تو را مادر به نام کوچکت هر شب دعا می‌کرد! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اَلا انسیةالحورا! اَلا خیرالنسا! زهرا بخوانم با کدامین یا چه بنویسم تو را؟ زهرا! نه تنها حمد و توحیدی و والعصری و والشمسی تویی تو کوثر و تطهیر و فجر و إنّما، زهرا! تویی که چادرت چون سایه‌ای روی سر دنیاست -چرا پوشیده می‌گویم؟- تویی نور خدا! زهرا خوشا بر تو! محمد از نگاهت وام می‌گیرد علی با دیدنت آرام می‌گیرد، خوشا زهرا! چه می‌شد لایق "الجار ثم الدارِ" تو باشیم که ما بسیار محتاجیم "الغوثِ" تو را زهرا نیاوردیم ما هیزم، نخندیدیم بر اشکت دعایی کن برای ما! الا روح دعا زهرا * * نبوده روضه‌هایی بازتر از آن درِ بسته نبوده کربلایی مثل داغ کوچه‌ها زهرا علی می‌گفت: حالا که جهان قهر است با حیدر تو هم کم‌صحبتی با من! چرا زهرا؟ چرا زهرا؟ * * گره بسیار و ره دشوار؛ باکی و هلاکی نیست که هم مشکل‌گشا زهراست و هم رهنما زهرا نه... تشبیه رسایی نیست: ما و خاک پای او کجا ما بی سر و پایانِ سَردَرگُم، کجا زهرا؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنان ز کعبه آمده برون کسی خدای‌گون که گوییا ز خانه‌ی خودش نهاده پا برون هنوز بعد سال‌ها، نمانده جای چند و چون عزیزکرده مثل او کسی ندیده تا کنون عزیزکرده‌ی خدا فقط علی‌ست تا ابد به کوری تمام منکران بگو: "علی مدد" خدا نخوانمش که نیست هیچ باب میل او اگرچه در زمین و آسمان همه طُفیل او علی نشسته صدر مجلس و جهان به ذیل او چقدر رشک می‌برم به مالک و کمیل او که مست می‌شدند باده باده از میِ علی جهان به سوی هیچ رفت و آن دو در پی علی نگویمش که بنده بود؛ کفر نعمت است این به "مستجار" خیره شو! خود قیامت است این دلیل واضحی برای اهل حیرت است این به کعبه نسبتش اگر دهم جسارت است این دهان کعبه باز شد که "من کجا و او کجا؟ شکست‌خورده جام‌ می کجا و آن سبو کجا؟" چگونه می‌توان به عرش رفت آن‌چنان که او؟ خطابه داشت با خدای خود به آن زبان که او؟ مگر جز او کسی نهاده پا به آسمان؟ که او- رفیق بوده با خدا! نشان به آن نشان که او- همیشه جمله‌های تازه داشته است از خدا نگفت تا کجا اجازه داشته است از خدا به ناگهانِ تیغ مرتضا میانِ معرکه به آن چکاچک عظیم و حیرت ملائکه که می‌روند دشمنان یکی یکی به مهلکه قسم به بازوان او، کسی ندیده‌ است که جدا شود دمی ز ذوالفقار دست مرتضا ندا رسید از آسمان که "ناز شست مرتضا" چون آفتاب می‌کِشد عبای خویش بر زمین که پرتوی عنایتش رسد به آن رسد به این به وقت رزم، خشم او چقدر وحشت‌آفرین میان کوچه‌ها چُنان، میان معرکه چُنین نگو تناقض است این! ابوالعجایب است او امیر مشرق است او، امام مغرب است او صحاح ستِّه مُعترِف به منصبِ الوهی‌اش محیرالعقولی‌اش، و فاتح‌الفتوحی‌اش نمی‌رسد خلیفه‌‌ای به اوج باشکوهی‌اش خوشا نماز صبح در نجف خوشا صَبوحی‌اش خوشا به آن اذان که اشهدش به نام مرتضاست کبوتر حریم او چقدر "کاشف‌الغطاست" خوش‌ست این قبیله را مَوالیِ علی شدن که اهلی علی و از اهالیِ علی شدن غلام آن صفات لایزالی علی شدن فقط به مجتبی رواست تالیِ علی شدن مباد آن که هر دهان نشُسته را امیر گفت فقط سزاست بر علی مرتضا امیر گفت مرا ببر به کوچه‌های "انما ولیّکم‌" ببر به آن دیار که کسی در آن نگشت گم بزرگ راهی است راهِ خاکیِ غدیر خم که از حِجاز و از عِراق می‌رسد به شام و قم مرا ببر به خلوتی که چاه بود و مرتضا به کوفه‌ای که اشک بود و آه بود و مرتضا چقدر خالی است تا همیشه جای فاطمه چقدر غصه می‌خورد علی برای فاطمه نمی‌رود ز خاطرش ولی صدای فاطمه صدا صدای گریه‌های های های فاطمه دلش چه تنگ می‌شود برای همسری که داشت برای عطر خانه‌ی ز عرش بهتری که داشت جهان حلالیت طلب نکرد آخر از علی ولی شد آخرالزمان چقدر محشر از علی قیام می‌کند کسی محمدی‌تر از علی که ارث برده راه و رسم فتح خیبر از علی کسی که می‌برد به سوی تیغ ذوالفقار دست از آن سلاله‌ی علی همین هم انتظار هست! 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا شب است و می‌تکاند آسمان از دامنش آرام همه ته‌مانده‌های نور را بر سفرۀ صحرا میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا خوشا لیلا که در دامان جوانی این‌چنین پرورد که دارد خوف از پروردگار خویشتن، تنها تعالی‌الله رویش را که «وَالْفَجْر» است تفسیرش تعالی‌الله مویش را که «وَ اَللَّيْلِ إِذٰا يَغْشىٰ» ملاحت می‌چکد از ساحت پیشانی‌اش هر بار که در نزد پدر پایین می‌اندازد سر خود را کسی چون او پر از سُکر خدا گشته‌ست پا تا سر که نشناسد میان سجده‌های خویش سر از پا علی اکبر است او یا نبیّ دیگر است او یا علیّ‌بن‌ابی‌طالب مهیا گشته بر هیجا! که او تا بر زمین پا می‌گذارد، راه می‌افتد میان آسمان‌ها بر سر پابوسی‌اش دعوا «اگر امر خدا جنگ است باید رفت» گفت و رفت نه از شمشیرها ترس و نه از سرنیزه‌ها پروا بلاجوی و بلی‌گوی و عطش‌نوش و رجزخوان بود هجوم آورد بر میدان چه رعدآواز و برق‌آسا «منم من زادۀ زهرا، منم آیینۀ حیدر!» ولی نشناختند او را ولی‌نشناس‌ها... دردا ! نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا... امیدم سوی الطاف علیِ اکبر است، ای کاش بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تندیس حقوقِ بی‌بشر: اسرائیل آمیزه‌ای از جنون و شر: اسرائیل ای دل! به هواخواهی یاران شهید فریاد بزن که @dobeity_robaey
هنوزم جمعه‌ها چشم‌انتظارن برای عطر و بوی جمکرونی‌ت بیا با ذوالفقار عدل و دادت بیا با اون عبای آسمونی‌ت بیا ای روز موعود خدایی! بیا ماه تمامِ نیمه شعبان! تمام جمعه‌های بی‌قراری به قربانِت، امام نیمه شعبان! نبودی آسمون از دوری تو میون آه و غم گریه‌ش گرفته دعای ندبه می‌خونیم براتو دعای ندبه هم گریه‌ش گرفته بیا تا آسمونا پُر بشه از شکوه پرچمای یالثارات بیا واسه تمومِ منتظرهات بیا واسه نگاهِ نوجوونات بیا تا با قدوم آسمونی‌ت خدایی باشه فرداهای عالم بیا تا پرچم این انقلابو به دست تو بدیم، آقای عالم! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه سفره‌اش وا بود؛ با ما مهربانی کرد هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد دلش اندازه‌ی ریگ بیابان بی‌وفایی دید ولی اندازه‌ی آغوش دریا مهربانی کرد نگاهش شرح نابی بود از "الجار ثم الدار" اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش؟ آن مردی- که با دشنام‌گوی خویش حتی، مهربانی کرد اگر سبز است باغات مدینه از نگاه اوست که پنهان لطف‌ها فرمود و پیدا مهربانی کرد :: چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصه و غم را؟! چرا با مهربانی‌های او نامهربانی کرد؟! خودت دیدی که با مردم -خدایا!- مثل مردم بود خودت دیدی که با مردم -خدایا!- مهربانی کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ز شرمساری از تو چشمه گِل شده است، رود هم کَرَم چقدر نزد تو خجل شده است، جود هم عدم چه ذوق می‌کند ز بودنت، وجود هم قیام بوسه می‌زند به سجده‌ات، قعود هم فلک چه خاک بر سر است اگر حضور تو نبود مَلک چقدر احقر است اگر که نور تو نبود اگر که سرنوشت ما تویی، خوش است سرنوشت اگر بهشت وعده‌ی خداست، پس تویی بهشت بهشت، خانه‌ی تو در مدینه بود، خشت خشت چه خوب شد چه خوب شد ، خدا تو را حَسَن نوشت حسن شدی حسن شدی، حسن تمامِ خوبی است خوشا خوشا چنین امام! حسن امامِ خوبی است اگر حسن به صلح می‌رود، خوشا مصالحه! خوشا که با عدوی خود نداشته مسامحه چقدر ظلم‌ها شده به او در این مواجهه بخوان به دینِ بی‌جهاد تا همیشه فاتحه شکوه صلح مجتبی کم از قیام کربلا نبوده و نبوده این دو لحظه‌ای ز هم جدا برادرش که بوده جز حسین؟ جان ما حسین امام تشنه‌لب، امام مهربان ما حسین همان‌که نام او خوش است بر زبان ما: حسین جوانی و جنون ما همه جهان ما حسین اگر حسین را در این جهان مقام سروری‌ست حساب کن برادر بزرگ او چه محشری‌ست! دعا بخوان دعا! که ربّنا حریص می‌شود "کرامت" آه می‌کشد، "عطا" حریص می‌شود به ببخششت غریب و آشنا حریص می‌شود میان کوچه‌ می‌روی، گدا حریص می‌شود گدا کشیده روی دیده خاکِ مقدمِ تو را کریمی و کسی ندیده در جهان کمِ تو را نوشته‌اند مجتبی غریب و بی‌پناه بود نوشته‌اند شاه ما همیشه بی‌سپاه بود خلافت تو در زمین حدود هشت ماه بود که چند ماه اشک بود و چند ماه آه بود ولی امامت تو در زمان ندارد انتها تویی تو رود بی‌کران، تویی تو چشمه‌ی بقا تویی تو جان ما حسن، تویی جهان ما حسن تویی تو مصطفی حسن، تویی تو مرتضی حسن چقدر تو مدینه‌ای، چقدر کربلا حسن چه خوب شد که در جهان شدی امام ما حسن تپش تپش پُر از تو شد، تمام قلب من حسن حسن حسن، حسن حسن، حسن حسن، حسن حسن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سکوتم را شما دیدید اما بی‌صدا بودید به سوی قبله اما روی‌گردان از خدا بودید   سراغم آمدید اما چه دیر! آن روز که باید- به دادم می‌رسیدید، آه ای مردم کجا بودید؟!   ز غربت با شما می‌گفتم ای بی درد دین‌داران! اگر اندازه‌ی این چاه با من آشنا بودید   تمام زندگی من میان کوچه روزی سوخت چه می گویم؟! شما خود در میان کوچه‌ها بودید!   شما بودید و می‌دیدید من تنها شدم، آری! همان‌ها که مرا آتش زدند آن شب، شما بودید!   شما باشید و این دنیا! علی و یک جهان ماتم شمایی که از اول هم به دنیا مبتلا بودید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مباد اشک از آفاق این نگاه بیفتد که عرش، اشک یتیم است؛ پس مخواه بیفتد خدا نکرده مبادا یتیم اشک بریزد مخواه سیل بلا ناگهان به راه بیفتد کجاست نغمه‌ی جانکاهِ "الله الله" حیدر؟* کجاست تا همه دنیا به اشک و آه بیفتد؟ جهان بدون علی طفل بی‌پناهِ یتیمی‌ست که ممکن است به آنی، ز پرتگاه بیفتد :: یتیم کوفه اگر سایه‌ی علی به سرش داشت بعید بود به دریوزه‌ی گناه بیفتد بعید بود به ابن زیاد دل بسپارد بعید بود به فکر مقام و جاه بیفتد بعید بود که انگشتر از حسین بدزدد بعید بود نگاهش به خیمه‌گاه بیفتد :: :: یتیم کوفه! مزن! آه این یتیم حسین است مخواه گوشه‌ی این دشت بی‌پناه بیفتد خدا نکرده مبادا یتیم اشک بریزد که عرش، اشک یتیم است؛ پس مخواه بیفتد ✍ *امیرالمؤمنین عليه السلام: وَاللّه اَللّه فِى الاَْيْتامِ فَلا تُغِبُّوا اءَفْواهَهُمْ وَ لا يَضيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ.[نامه ۴٧ نهج‌البلاغه] خدا را! خدا را! درباره يتيمان (در نظر آريد و) مبادا آنان گاه گرسنه و گاه سير بمانند. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هیچ جا چون مرقدت با خویش راحت نیستم آمدم زائر بمانم؛ فکر حاجت نیستم خوب می‌دانم خودت آورده‌ای مشهد مرا من وگرنه آنقَدَرهم بالیاقت نیستم آب سقّاخانه کاسه کاسه مستم کرده‌است رعیت خود را ببخش، اهل رعایت نیستم گفته‌ای آخر به داد زائرانت می‌رسی قول تو قول است؛ پس فکر قیامت نیستم :: می‌شود با یک غذای حضرتی مهمان شوم؟ تا سخن‌چینان نگویند آشنایت نیستم... ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
#امام_جواد_ع_شهادت در زیر آفتاب تو ماندی، حسین هم ای تشنه! دور از آب تو ماندی، حسین هم پیر و جوان
[در زیر آفتاب تو ماندی، حسین هم ای تشنه! دور از آب تو ماندی، حسین هم محسن ناصحی] با حلق پاره پاره نبودی، حسین بود نزد شراب‌خواره نبودی، حسین بود با طفل در بغل که گلویش بریده شد در انتظار چاره نبودی، حسین بود! وقت فرود نیزه به پهلوی بی‌پناه بر مرکبی سواره نبودی، حسین بود زخم از ستاره بر تنت افزون و بی‌شمار بر روی سنگ خاره نبودی، حسین بود وقت هجوم لشکر دشمن به خیمه‌ها در حالت اشاره نبودی، حسین بود در زیر آفتاب تو ماندی و او، ولی با جسم پاره پاره نبودی، حسین بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e