eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
373 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای هزار آینه حیران تو یا ثارالله صبح سر زد ز گریبان تو یا ثارالله... عجبی نیست اگر از سر جان برخیزد هر که زد دست به دامان تو یا ثارالله ای خوش‌ آن قوم که در مکتب هفتاد و دو تن سر سپردند به فرمان تو یا ثارالله چشم تاریخ ندیده‌ست و نبیند دیگر به وفاداری یاران تو یا ثارالله رو به منظومۀ چشمان تو سر زد خورشید ماه شد آینه‌گردان تو یا ثارالله... ریخت در دامن شب آینه در آینه نور شور تو، عشق تو، ایمان تو یا ثارالله به فتوّت، به عدالت، ابدیت بخشید شرف و غیرت و وجدان تو یا ثارالله آب از خون گلو خورد که سرسبز شود چمن لاله و ریحان تو یا ثارالله خون شد از غم جگر دجله که هرگز نگرفت بوسه‌ای از لب عطشان تو یا ثارالله حنجرت چشمۀ خون بود ولی می‌ترسید خنجر از سایۀ مژگان تو یا ثارالله هَیجان داد به قاموس شهادت به خدا شوق آمیخته با جان تو یا ثارالله... آخرین لحظۀ تو اوّل معراج تو بود بود آغاز تو پایان تو یا ثارالله خیمۀ عترت یاسین و دل اهل حرم سوخت در شام غریبان تو یا ثارالله می‌کند خاطر طوفان‌زدگان را آرام صوت داوودی قرآن تو یا ثارالله... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنان‌که داده خدا اختیار را به حسین بده عنان دل بی‌قرار را به حسین ببین چگونه دعا مستجاب خواهد شد فقط قسم بده پروردگار را به حسین یقین به کام تو خواهد گذشت هرروزش سپرده باشی اگر روزگار را به حسین خودش دوباره تو را زود می‌برد به حرم تو عاشقی کن و بسپار کار را به حسین چنان‌که جانب خورشید می‌رود ذره خدای من! برسان این غبار را به حسین همه دعای قدم‌های اربعین این است که ای خدا برسان آن سوار را، به حسین اگر محبّ حسینی نترس از محشر چراکه داده خدا اختیار را به حسین ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 ... 🔰از «حسین بن ثُوَیر» نقل شده است: من و «یونس بن ظَبیان» و «مفضّل بن عمر» و «ابو سلمه سرّاج» نزد امام صادق (علیه‌السلام) نشسته بودیم. از بین ما، یونس که از همه ما بزرگتر بود، سخن می‌گفت. یونس به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد: فدایتان شوم، من خیلی یاد امام حسین (علیه‌السلام) می‌افتم. (در چنین حالتی) چه بگویم؟ حضرت فرمودند: بگو: 🌴 «صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ» این را سه بار تکرار کن؛ چراکه سلام، به ایشان می‌رسد، چه از نزدیک و چه از دور. 📚الكافي، ج۴، ص۵۷۵ ↳ @hosseinieh_net
؛ دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریحِ شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این قبر غریب‌الغربا خسرو طوس است این قبر مغیث‌الضعفا شمس شموس است خاک در او، مرجعِ ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاک در، افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این روضۀ پرنور، به جنت زده پهلو مغز ملک از عطر نسیمش شده خوش‌بو بشنید نسیم سحری رایحۀ او کز بوی بهشتیش چنین بی‌خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف اینجاست که تاج از سر هر تاج‌وَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد اولاد علی شافع یوم عرصات‌اند دارای مقامات رفیعُ‌الدّرجات‌اند در روز قیامت همه اسباب نجات‌اند ای وای بر آن‌کس که به این درّه، درافتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سَقَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد هر کس که به این سلسلۀ پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد... ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای با خلائق روز و شب هم‌درد سیّد آخر خدا هم انتخابت کرد سیّد داغت عیان در اشک دانه‌دانۀ ماست هجران تو باری گران بر شانۀ ماست تلفیق کردی خادمی را با ریاست یعنی دیانت داشتی عین سیاست استان به استان رفته‌ای با سخت‌کوشی دیگر به پایان آمده خانه‌به‌دوشی ای سیّدابراهیم، همت داشتی تو با سعی خود در هر قدم گل کاشتی تو دیگر پس از این، خواب راحت کن رئیسی راحت شدی، خوب استراحت کن رئیسی اما تو مردم‌داری‌ و بیداری امروز چون اشک، جا در چشم مردم داری امروز.. گفتی که زیر سایۀ شمس‌الشموسم گفتی به عالم خادم سلطان طوسم این هشت گل، دسته‌گلی از مردم ما با عشق تقدیم امام هشتم ما اینان که هم‌تعداد درهای بهشتند با خون شهادت‌نامۀ خود را نوشتند این هشت تن از نور تقوا جامه دارند مهر رضا را در شهادت‌نامه دارند وقت سفر دیدند امامان را یکایک «قِیلَ ادخُلِ الجَنَّة» شنیدند از ملایک این هشت گل دلدادگان هشت و چارند نیمی از اینان سیّد والاتبارند اینان که درس از مکتب‌الزهرا گرفتند سرمشق از منشور عاشورا گرفتند وقتی حساب کار با «رب الکریم» است فیض شهادت «ذلک الفوز العظیم» است یک‌سو قلوب مردم از دنبال آمد یک‌سو امام هشتم استقبال آمد راز «فَاِنَ العِزّةَ لِلّه» اینجاست هم اول و هم آخر این راه اینجاست این افتخار این عزت دائم مبارک فیض شهادت بر تو ای خادم مبارک دیدی که ملت، ملتی دردآشنایند گفتی که این مردم عزیزان خدایند در عین مردم‌داری‌ات، دشمن‌ستیزی در چشم آقایت، رئیسی عزیزی در راه خدمت خستگی نشناختی تو با مردمت دل بردی و دل باختی تو با مؤمنین عمری برادروار بودی اما «اشداء علی الکفار» بودی کشتی‌ات از طوفان کنار ساحل آمد در جنت اوقات فراغت حاصل آمد اجرت به قرآن «نِعمَ اَجرُ العامِلین» است اجر جهاد فی سبیل الله این است تو رنج‌ها از جور نااهلان کشیدی زخم زبان و طعنه و بهتان شنیدی این غربت و مظلومی‌ات در راه دین بود اشکت ولی وقف امیرالمؤمنین بود با شادی ملت فقط مسرور بودی تو در حقیقت خادم جمهور بودی عمر گرانقدر تو شد وقف فقیران بی‌وقفه کوشیدی به آبادی ایران گفتی امید اهل‌بیت این سرزمین است ایران ما ملک امیرالمؤمنین است در «سیّدابراهیم» صد حرف نگفته‌ست در ابجد این نام، اسراری نهفته‌ست نهج‌البلاغه این زمان لب باز کرده از سیصد و سی و سه، کشف راز کرده این حکمت از نور امیرالمؤمنین است اینجا سخن از مؤمنان راستین است هم «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» تعریف آن‌هاست هم «حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ» توصیف آن‌هاست صادق، مقاوم، مقتدر، صابر، مجاهد مخلص، امین، مشغول، شاکر، عبد، زاهد بر گفتۀ مولای خود مصداق بودی الگوی تقوا، اسوۀ اخلاق بودی باز آمدی در سایۀ خورشید هشتم در روز سوم، ماه سوم، سال سوم ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده بر بیت‌المقدس بی‌قراریم دنیا نگاهش بر حضور ماست امروز هر انتخاب ما جهان‌آراست امروز وقتی تبر در دست ابراهیم باقی‌ست یعنی به قلب بت‌پرستان، بیم باقی‌ست اکنون که اشک ما روانه از دو عین است در سینۀ ما سوز «فَابکِ لِلحُسین» است هرچند یک شب بر زمین ماندند پرپر اجساد این گل‌ها شناسایی شد آخر باید به جای اشک، خون دل فشانیم قدری به مقتل از دل زینب بخوانیم یارب «گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را» یارب «به هر گل می‌رسم می‌بویم او را» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از خاک بُریدنت مبارک باشد تا اوج رسیدنت مبارک باشد تو عاشق سینه سرخ خدمت بودی بی بال پریدنت مبارک باشد @hosseinieh_net
نه چشم به مدح و ذمّ اشخاصش بود نه برتری از مخاطب احساسش بود دنبال رضایت خدا بود فقط محبوبیتش حاصل اخلاصش بود@hosseinieh_net
عدالت در میان مردمی برپا اگر باشد چه‌جای عیب اگر سهم فقیران بیشتر باشد؟ برای شاه «با رعیت نشستن» فخر خواهد بود اگر حتی غذای سفره‌‌ها خون جگر باشد کسی پیدا نخواهد کرد توفیق سعادت را مگر بیداری‌اش بسیار و خوابش مختصر باشد چگونه خواب راحت داری ای فرمانروا؟ وقتی که چشم یک‌نفر از زیردستان تو تر باشد...؟ نه طوفان...!، باد درمی‌آورد از جا درختی را که با خون آبیاری شد، ولی بی‌برگ‌وبر باشد «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» یعنی مرد در میدان برای دشمنان باید که چون تیغ دوسر باشد سکوت لاله‌ها اینجا صدای روشنی دارد نباید خون سربازان کشور بی‌ثمر باشد :: «رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 متن شعرخوانی شاعر آیینی جناب آقای در مراسم وداع با پیکر در دانشگاه تهران دیروز اگر بودند دوشادوش مردم امروز برگشتند در آغوش مردم آن‌ها که محو عالم لاهوت هستند آری، همین‌هایی که در تابوت هستند پس چیست پایان دل آشوبی خدایا لانعلم منهم به جز خوبی خدایا یا رب ببین چشمان ما مبهوت‌ها را باور نداریم عکس بر تابوت‌ها را باور نداریم این چنین از ما گذشتند در اوج می‌رفتند، از دنیا گذشتند تا بی‌نهایت، تا خدا پرواز کردند راه شهادت را دوباره باز کردند این‌ها رها کردند پشت میزها را تاریخ خواهد گفت خیلی از چیزها را تاریخ خواهد گفت در روزی بهاری در امتداد جاده‌ی خدمتگزاری در گوشه‌ای از مرزها در جای دوری در راه‌های ابری و صعب‌العبوری مردی که عشق مردمش در سینه‌اش بود شوق شهادت حسرت دیرینه‌اش بود مردی که می‌فهمید درد کشورش را آورد بین روستاها دفترش را مردی از اقلیم بلند روشنایی شد نسخه‌ی اصلی تکرار رجایی یادآور تصویر لبخند بهشتی از هر نظر مظلوم، مانند بهشتی این مرد در آن‌روز با همسنگرانش پرواز کرد و رفت سوی آسمانش آهسته پر زد سوی میقاتش، نیامد این دفعه ابراهیم از آتش نیامد اینَک من و این چشم‌ها که اشک‌ریز است بر شانه، تابوت رئیسیِ عزیز است درد و دریغ! آن روح افلاکی نیامد آن مرد با عمامه‌ی خاکی نیامد برخیز ای آیینه! با تو کار داریم ما به دویدن‌های تو اقرار داریم رفتی و بعد از سال‌ها آرام خفتی چیزی به ما از خستگی‌هایت نگفتی رفتی که درد دل کنی با حاج قاسم امروز حتماً هست اینجا حاج قاسم مهر فداکاری به نامت تا ابد خورد مردم! رئیسی خستگی را با خودش برد تاریخ خواهد گفت از راهش، مرامش قبل از خیابان‌ها دل ما شد به نامش تاریخ امروز است، فردا می‌نویسند این جمعیت تاریخ ما را می‌نویسند این جمعیت یعنی که نامش ماندگار است یعنی رئیسی همچنان خدمتگزار است او یادمان داده است که هر لحظه دیر است خدمت بدون میز هم امکان‌پذیر است تاریخ بنویسد که ما را آزمودند جلادها از رفتنش خوشحال بودند تاریخ بنویسد هر آن چیزی که دیده است این صحنه فرق بین جلاد و شهید است آری ادامه دارد آن راهی که رفتش راه رئیسی، راه سال شصت و هفتش تاریخ خواهد گفت که او کیست مردم پایان کار او شهادت نیست مردم :: ای سید ما! مرشد ما! رهبر ما! ای تکیه‌گاه مطمئن کشور ما! دلگرمی مایی، تو مثل آفتابی ای که سَرِ خُمِّ میِ این انقلابی این جمعیت با شوق دیدارت رسیده آقا بیا که از سفر یارت رسیده خورشید اگر باشی، چُنان ماهند این‌ها آقا بیا که خسته‌ی راهند این‌ها هر کس وفا کرده است با تو، روسفید است آنکه فدای امر تو گردد، شهید است آری! حیات ما، ممات ما حماسی‌ست لبخندها و اشک‌هامان هم سیاسی‌ست از جان گذشتن ادعا نه، پیشه‌ی ماست «یا لیتنا کنا معک» اندیشه‌ی ماست بیزار از مرگ به ناکامی‌ست این جان قربان جمهوری اسلامی‌ست این جان نصرت نصیب ما شود تا صبر با ماست «یا لیتنا کنا معک» تا قبر با ماست :: ای عشق! ای آیینه! ای دلدار زینب «یا لیتنا کنا معک» سالار زینب آیینه! چِل منزل کنار سنگ بودی ای سر! فراز نیزه هم در جنگ بودی ما بی‌قرار داغ مظلومی غریبیم گریه کنان روضه‌ی ابن الشبیبیم یابن الشبیب! امید آخر را بریدند بعد از سه ساعت عاقبت سر را بریدند یابن الشبیب! این داغ، داغی بی‌نظیر است جای کفن بر پیکر پاکش حصیر است یابن الشبیب! آیینه را آخر شکستند دستان اهل بیت را تا شام بستند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
«رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد... ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد @hosseinieh_net
رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل‌ها را پریشان کرد میان کوه، در مه، در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحرخیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن‌کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می‌شوی مثل رجایی‌ها و می‌دانم تمام دردها را می‌شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا این‌گونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت بر تو آتش‌های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه‌ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی‌های تورا این‌گونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می‌شود این داغ را در سینه پنهان کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تازه باران داشت بر گل‌های ایوان می‌چکید باز خون تازه در رگ‌های گلدان می‌دوید پنجره خوشحال بود از آسمان تازه‌اش بعد عمری در‌به‌در ماندن به حقّش می‌رسید داشت احیا می‌شد آن دریاچه‌های دوردست داشت کم‌کم قلب ماهی‌ها به عشقش می‌تپید؛ روزگار خشکسالی زخم بستر داشت رود دست می‌شست از تلاطم، دل ز رفتن می‌برید خانه‌ی ما تازگی‌ها بوی نان تازه داشت روزگاری نانش آجر بود و حسرت می‌کشید مرد همسایه شبیه ساعتش خوابیده بود تازگی‌‌ها باز طعم خستگی را می‌چشید داشت بت با چشم خود می‌دید دنیا دست کیست داشت دنیا هم هیاهوی تبر را می‌شنید آیه‌ی یأس از کجا آورده‌ای؟! قرآن بخوان قل کفی باللّه باید خواند از داغ شهید 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e