eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
45.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
374 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز شاعر: @dobeity_robaey
با غیر بگو: ثوابْ در دستِ علی‌ست دنیاست سراب و آبْ در دستِ علی‌ست چرخاندنِ ذوالفقار در جای خودش چرخاندنِ آفتابْ در دستِ علی‌ست شاعر: @dobeity_robaey
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز 🌷میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، بر تمام شیعیان عالم مبارک باد.
به مناسبت هرلحظه جهان دچار تغییر شود مگذار تشکر از پدر، دیر شود امروز تورا مجال تقدیرش نیست فردا پدری نیست که تقدیر شود شاعر: •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
🌷از زبان فرزندان شهدا به مناسبت او بود که «الله الصمد» یادم داد او مهر و وفاء بی عدد یادم داد روح «پدرم» همیشه غرق رحمت… او گفتنِ «یاعلی مدد» یادم داد شاعر: •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
خدا دلدار بود و بی گمان دلداده حیدر بود زمین مست، آسمان مست، آن زمان که باده حیدر بود نه تنها در شب هجرت و یا بَدر و اُحد بلکه کسی که قبل خلقت، امتحان پس داده حیدر بود شب معراج تا جایی که چشم کهکشان می‌دید شگفتا ابتدا و انتهای جاده حیدر بود قسم بر شرح "لولاکُ " و قسم بر خلقتِ افلاک که تنها لایق یاسِ پیمبرزاده حیدر بود جهانداری که از دستش جهان روزی طلب می‌کرد ولی سر کرده خود، با قرص نانی ساده حیدر بود شهادت می‌دهد محراب مسجد آن کریمی که توانگر کرده سائل را سر سجاده حیدر بود کسی که در مصافش مرحبا گفتند مرحب‌ها کسی که قلعه‌ی خیبر به پاش افتاده حیدر بود چه در خیبر، چه در خندق، چه احزاب، آن یلی که بود برای جانفشانی هر زمان آماده حیدر بود یتیمان در دل کوفه پس از شق‌القمر گفتند مگر آن ماه شب گرد، آن یلِ آزاده حیدر بود؟ یقیناً حیدر آباد است اگر دل با علی باشد خدا می‌داند از اول، بهشتْ آبادِحیدر بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امان از این و آن برده‌است امن عشق دل‌خواهش «امین الله» می‌خوانند‌ مردم کنج درگاهش نمی‌دانم چه باید خواند از معبود و عبد او را که قرآن هم به سمت اوست مایل قل هو الله‌ش بلند آوازه‌ی عالم که حتی عرش اعلی هم به دامانش تمسک جسته با دستان کوتاهش علی را هر کسی با چشم جان دیده‌است می‌داند که جبرائیل و میکائیل می‌آیند همراهش اگر برّنده‌تر از ذوالفقارش نیست در دنیا تعجب نیست، تیزش می‌کند مظلوم با آهش نمی‌دانم چه حرفی داشت در عمق دلش اما نشد در کوفه پیدا محرمی جز خلوت چاهش دل عشاق او در بین دل‌ها سر برآورده که هر مُلکی بزرگی می‌کند با حشمت شاهش.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از ابتدای سخن انتهاش معلوم است هر آنکه گفت از ایشان بهاش معلوم است رسیده ام به خدا چون رسیده ام به علی که ارتباط علی با خداش معلوم است و مصطفی شب معراج با تعجب دید به جای جای جنان ردپاش معلوم است چنان برای حضورش دونیم شد کعبه هنوز هم که هنوز است جاش معلوم است همان قَدَر که حرامیِ منکرش معلوم حلال زادگی شیعه هاش معلوم است نه اینکه چند مسیحی شدند دلداده اش خود مسیح شده مبتلاش معلوم است چه احتیاج به تخت و چه احتیاج به تاج غلام‌حضرت حیدر بهاش معلوم است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای پدران و به مناسبت دست‌هایم به زخم عادت داشت و به دست پدر شباهت داشت دست بابا اگرچه خالی بود قدر یک آسمان سخاوت داشت دشت بود و چقدر آرامش کوه بود و چقدر هیبت داشت پدرم روضه خوان نبود ولی در دلش روضه بی‌نهایت داشت خانه از چشم او‌ حسینیه بود خانه با اشک او طراوت داشت "مشقِ" نام "حسین" بود و "حسین" هر چه پیشانی پدر "خط" داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باء بسم الله عالم، اشرف الانسان علی شد مرز بین حق و باطل، قاطع البرهان علی شد چشم دریا خیره مانده، تشنه را باران علی شد جان احمد جان حیدر، پس جهان را جان علی شد مست کرده حق جهان را باده را داده به دستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش ذکر او اصل عبادت، خانه اش سمت هدایت کوه ایمان، شاه مردان، نسل او نسل سیادت کعبه سینه چاک او شد در همان بدو ولادت بوده زهرا در کنارش؛ با ولایت تا شهادت خوش به حال او که مانده بر همان عهد الستش لافتی الا علی لا سیف الا چشم مستش عرش را بی تاب کرده لحن جانسوز کمیلش یوسف آمد بر درش تا پر شود از عشق کیلش شک ندارم قلب جنت سمت قلب اوست میلش هر برات کربلامان اسم مولا هست ذیلش من فدای مهربانی های جان حق‌پرستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش نوح کشتی را نشانده تا که اسمش بر لب آمد برق شمشیرش چو رعدی بر سپاه مرحب آمد نور او قلب جهان را همچو ماهی در شب آمد خطبه هایش جان گرفت و بر لبان زینب آمد شور و شیدایی در عالم از وجود اوست هستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش میثمت کو تا ببازد پای عشق تو سرش را چشم بگشا عدل مطلق، آشنای راز شبها قصه ی دست عقیلت شد نیاز هر شب ما بارالها قلب مان را شیعه ی نابش بفرما تیر عشقش بر دلم زد نازشستش، ناز شستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من نه آن اللهی‌ام، مولا! نه این اللهی‌ام جای من، امن است در ایمان، «امین اللهی‌»ام شاعر: @dobeity_robaey
سخت همچون تندباد و نرم مانند نسیم بوده ای همواره انسان را صراط المستقیم هم به هنگام قیام و هم به هنگام قعود نام تو همسایه با لب های ما هست از قدیم نام تو جاری ست آیه آیه در قرآن ما نام تو معنای بسم الله الرحمن الرحیم هیچ کس بالا و پایین را چنین یکجا ندید گاه بر دوش رسولی گاه بر دوشت یتیم هر کجا از آستانت در هوای عشق تو هر کبوتر را که دیدم داشت ذکر یاکریم خاک اگر باشد طلایش میکنی با یک نگاه زیر ایوان طلایت هر که را باشد مقیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e