نتایج بداهه سه شنبه ۱ آبان؛
طبق سبک شعر:
از همان اول تو تنها مرد میدان بوده ای
عشق، کاری دست آدم های تنها می دهد
با موضوعات دلخواهی:
لبریز،شانه، ردپا
#ردپای تو هنوزم در غزلهای من است
#شانههایت را برای گریه میخواهم که نیست
_________
من همان احساس کارونم که گاهی آب نیست
بغض باران حسرتی بر ابر تنها میدهد...
_____
پاییزم و #لبریز از زخم تنهایی
یک #شانه میخواهم یک قلب دریایی
_______
در خواب و بیداری دنبال تو گشتم
در آسمان بودی در اوج شیدایی
__________
من نکردم جز همان کاری که تو میخواستی
اینکه میگویی نبوده بوی حاشا میدهد
__________
موی خود را شانه کردم بوی تو پیچید چون
من که لبریز از تو شد جانم همیشه با تو ام
_______
لبریز را با شانهای آوردهام در شعر
بنگر چه زیبا رد پا را کردهام در شعر
________
شانه به شانه آمدی با من
این جاده شد از رد پا لبریز
_______
دلتنگ ردپای توام، زودتر بیا
افتاده بر زمین سرِ من، شانهات کجاست؟
لبریزم از شکایت این روزهای تلخ
سنگ صبور! دوست من! خانهات کجاست؟
________
از همان سالی که مجنون واقعاً دیوانه شد
طفلکی لیلای ما با او مدارا میکند
_________
چون جنون دارد بدون فکر حرفی میزند
چشم خود میبندد و ناگه دهان وا میکند...
_________
شانه ات لبریز من شد چون سرم بر دوش توست
رد پاهایم که نشان از بودن ما می دهد
___________
شانه به شانه با تو من
خانه به خانه آمدم
باز که پاک کرده ای
تو ردپای مهر را
__________
بی خیال لیلی و آن نازهای بد ادا
بار مجنون کج شده عقبا به دنیا میدهد
___
از همان اول خودم فهمیدم این را عاقبت
می کند بیچاره اش او هر دو دنیا می دهد
_______
من که لبریزم از این احوالِ حیرانم ولی
عشق امشب شانههایت را نشانم میدهد
_______
هی تپش،پشتِ تپش،هی اضطراب و اضطراب
قلب من سی سال شد بی وقفه تنها میدود
_____
رفته یادم قصه ی مجنونی خسرو چه بود؟
گفته بودی نوعروس خسروِ مجنون که بود
_______
با خودت خوش باش و در تنهاییات اندیشه کن
شادی آن نوری است کو (که او) در فطرت ما میدود
______
دیگر از بندِ ردیف و قافیه بیرون شدم
شعرم امشب بیمحابا سازِ دیگر میزند
______
گر سلامش من کنم در لحظه ی دیدار او
حضرت مولا جوابِ فردِ رسوا می دهد؟
________
آه زیبای پر از غم، غزه جانم صبر کن
پاسخ صبر تو را حق چونکه یکجا می دهد____________
می کُشد هی می کشد می کشد هی میکشد
می کشد تا که ببیند می شود،پا می دهد
____
لبریز شد این راهها
از رد پایت مهربان
شانهبهشانه با منی
در کوچههای آسمان
#روحانی
#عباسی
#حسنکی
#معین_زاده
#غلام_رضا_پور
#میرنوری
#نقیبی
#نودهی
نتیجه بداهه گویی شب سه شنبه
عرض سلام و ادب دارم خدمت همه عزیزان گروه
امشب هم بداهه گویی داریم
#قافیه_در
#ردیف_نیاوردم
مرا این سو و آن سو می برد با خود
هنوز از کار دل سر در نیاوردم
#محمدعلی_ساکی
🪷 🪷 🪷 🪷 🪷 🪷 🪷 🪷
🌵 🌵 🌵 🌵 🌵 🌵 🌵 🌵
دلم را پر بده عشقم برای تو،
ادای عشق او را در نیاوردم
#سمیه_غلام_رضا_پور
اگر چه ابری ام اما برای تو
کویر خسته ،چشم تر نیاوردم
#فرزانه_قربانی
دو قسطم هی عقب افتاد و مسولش
تشر میزد چرا آذر نیاوردم!
شکسته قلک قلبم از این بابت
ولی روی خودم دیگر نیاوردم
#سماء
به یادش میسرودم شب به شب با اشک
غزلهایی که در دفتر نیاوردم
#معین_زاده
به حزبالله لبنان هدیهاش دادم
و دیگر اسم انگشتر نیاوردم
#معین_زاده
به جای ِجانِ ناقابل، چرا آن شب
برایش هدیهای بهتر نیاوردم؟
#معین_زاده
پشیمانم چرا وقتی جوان بودم
دوسه تا بچه ی دیگر نیاوردم
#مصطفی_زاده
چرا خواهر ندارد دختر نازم؟
چرا شش دختر دیگر نیاوردم؟
#معین_زاده
فرا می خوانی ام هر روز و شب اما
نمی دانم چرا پر در نیاوردم
«««
ببخش آقای من این سرگرانی را
برای یاری ات یاور نیاوردم
«««
برای آنکه قربانت شود جانم
به جز یک جثهٔ لاغر نیاوردم
#حسنی
حرای چشم خود را گشتم و جز اشک
برایت آیه ای بهتر نیاوردم
#فرزانه مومنی
مگر من از سفرهای بهارانه
گلاب ناب از قمصر نیاوردم؟
#غلام_رضا_پور
دری بر آسمان وا می کند شاعر
نمی دانم چرا پر در نیاوردم
#نیره_جهانشاهی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
#ادامه_بداهه_گویی
کِی خاک ز بوی گِل شدن خسته شده؟
با باد، نگاه پنجره بسته شده؟
رگبار شدید حاوی این خبر است
باران به گل و گیاه وابسته شده
#زهرا_سادات_موسوی_مقدم
باران و ... گل و ... پنجره باز است...ولی
باور بکنید هوش مصنوعی نیست
اَلَیسَ الصُّبحُ بِقَریب
مسلمانان مسلمانی دل بی کینه میخاهد
شبیه قطره ی باران صفای سینه میخاهد
هوای هردو چشمانم چنان دلگیر وبارانیست
دلم کرب وبلای یار، شب آدینه میخاهد
#فرزانه_مومنی
ای ابر تیره ! خون گریه کم کن
شاید پذیرا شد توبه ات را...
باران! به کویر دل من سر نزدی
آرام نیامدی چرا؟ در نزدی؟!
من سنگ شدم کنار این سختی ها
ای ابر چرا به سیم آخر نزدی؟
۲-ای کاش به این پنجره باران بزند
شبنم به دل خسته ی بی جان بزند
در روز و شبِ کویریِ دلتنگی
یاد تو سری به این بیابان بزند...
۳_باران مصنوعی، ایوان مصنوعی
در گوشه ی عکسی، گلدان مصنوعی
این هوش مصنوعی پر کرده دنیا را
ترسم به بار آرَد یاران مصنوعی..
#فاطمه_عباسی
باران و گل و آب و هوا، مصنوعیست
عطر خوش این شکوفهها، مصنوعیست
با دیدن تصویر به هوش آمدهایم
این هوش طبیعی است یا مصنوعیست؟
#معین_زاده
آسمان آب پاشش را پشت پنجره ی دلتنگی جا گذاشته بود.
****
بغض آسمان پشت پنجره ی دلتنگی ترکید
*
رنگ صدای باران
آبی تر از بهار است
***
می شود از این اتاق
تا خانه خورشید رفت؟
#غلامرضاپور
باران بیا
تنم
تو را می خواهد
شکوفه آور
لطیف
گل اندام
شکننده
نسیمی خنک
روی گونه ام
کنار پنجره
حس و حال عید
در سبزه زار هایِ بهار
پا به پایت
از تپه ها بالا رفته
و
در دشت ها
سرازیر می شدیم
حس و حالم را
دگر باره
به من بده
ریز ریز
#حورا_اصفهانیان
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom