ea57f01426ce4340b715ca92ecff938a (1).pdf
حجم:
3.28M
فایل کتاب دوران حيرت
اثر حجت الاسلام مسعود عالی
@estentagh
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
حجت الإسلام علی کشوری، از پژوهشگران الگوی اسلامی پیشرفت، اعتقاد دارد که در دوره غیبت برای همه مسائل مورد احتیاج بشر در کتاب و سنت راه حل وجود دارد. او یکی از ادله این امر را روایت امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به جناب کمیل میداند که فرمودند من همه علوم را برای شما افتتاح کردم؛ يا كُمَيلُ ، ما مِن عِلمٍ إلّا وأنَا أفتَحُهُ (تحف العقول، ص۱۷۱).
این اعتقاد فراتر از مسئله جامعیت اسلام، در مورد دوران غیبت هم هست یعنی مدعی در مورد محدودیتهای غیبت امام سکوت میکند و بلکه نادیده میگیرد. در اينجا بر سر جامعیت اسلامی و امکان تحقق علومی همچون طب اسلامی و فقهی نیست بلکه بر فرض جامعیت اسلام، پرسش این است که در دوران غیبت هم راهحل همه مسائل مورد احتیاج بشر در کتاب و سنت در دسترس است؟
آیا معنای افتتاح همه علوم توسط امام دسترسی پیروان ايشان به آن علوم است؟ لزوماً از این حدیث برداشت نمیشود که امام همه علومی که افتتاح کردهاند را در اختیار دیگران قرار داده اند چون عموم مردم ظرفیت فهم همه مسائل را ندارند. در ترجمه آقای کشوری عبارت "برایشما" به متن افزوده شده است در حالی که پرسش این است که این افتتاح عمومی است یا خصوصی؟ برای پاسخ به این پرسش متن حدیث مجمل است از بلکه از مخاطب کلام، کمیل که حامل اسرار بود، میتوان حدیث را ناظر به اسرار دانست. پس افتتاح این علوم میتواند علاوه بر علوم عمومی به میراث های مخفی اهل بیت همچون کتاب علی و جفر و جامع عمومی اشاره داشته باشد که یا فقط خود اهل بیت یا محرمات حامل اسرار از آن خبر دارند.
بلکه بر اساس دیگر روایات، غیبت امام محدودیتهایی پیش میآورد که مانع مبسوط الید شدن شیعیان میشود. از جمله روایاتی که غیبت را دوران حيرت مینامد.
این نوع نگرش به میزان محدودیتهای دوران غیبت میتواند جایگاه انتظار را کم و زیاد کند و معیت با امام را تعریف کند. این حدیث امام به کمیل تتمهای دارد که آن را به قائمربط میدهد وَ مَا مِنَ سِرٍّ إِلَّا وَ الْقَائِمُ ع یخْتِمُه. امام از همان ابتدا نظر به دوران بعد از غیبت هم داشته و نباید اعلام افتتاح علوم را به معنی دسترسی به همه اسرار دانست، آنچنانکه عبارت "راه حل برای مسائل" این تصور را تداعی میکند. مگر آنکه بگوییم اسرار حاوی مسائل مورد احتیاج بشر نیستند!
میراث اهل بیت افتتاح شده ولی هنوز اختتامیه برگزار نشده است.
@rezakarimi
المیزان - نور.pdf
حجم:
616.2K
چکیده چکیده تفسیر سوره نور:
-دو تعبیر انزلنا در ابتدای سوره نشان می دهد که علاوه بر آنکه باید آیات هر سوره را بفهمیم خود سوره را هم باید درک کنیم.
- دروغ دو نوع است: دروغ شرعی و دروغ عرفی. ممکن است کسی عرفاً دروغ نگوید ولی شرعاً دروغ باشد!
-علامه طباطبایی نور را به وجود تفسیر می کند. این تفسیر آشکارا رنگ فلسفی دارد. اگر نور را وجود بدانیم می توانیم بگوییم آیه نور توضیح عالم خلقت است.
-تعبیر «نور علی نور» وحدت در کثرت را توضیح می دهد.
-در حدیث آمده که خدا مثل ندارد ولی علامه میگوید مثل نوره میتواند به خدا برگردد.
- علامه طباطبایی نظر آلوسی را، که با استناد به نهج البلاغه مصداق آیه استخلاف را صدر اسلام دانسته، با استفاده از بازخوانی همان منبع نقد کرده است.
چکیده را دانلود کنید👆
#گروه_مطالعاتی_المیزان
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
noor.MP3
زمان:
حجم:
25.67M
جلسه #گروه_مطالعاتی_المیزان
پنجشنبه 13آبان ماه1400
-تمثیل هم برای عوام و هم برای علماست.
-نور علی نور وحدت در کثرت را توضیح می دهد.
-لاشرقیه و لاغربیه یعنی نه مسیحی و نه یهودی.
- نار و نور در دعای نور
-نور در مؤمن تجلی دارد و حقیقت بیوت رجال است و آداب دخول در بیوت برای ایجاد اهلیت است.
-خطبه 222 نهج البلاغه به فهم آیه نور کمک می کند.
لیک عضویت:
http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a
@estentagh
5.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نتیجه گیری #سردار_سلیمانی از حكمت ۱۵۰ #نهجالبلاغه:
وقتی ظاهر و باطن دوتا میشود نوعى سردی در انسان به وجود میآورد که اثرگذاری را از بین می برد.
@estentagh
1.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای رائفیپور کهف را تاويل می کند. در #گروه_مطالعاتی_المیزان این تاويل را بر اساس مبانی قرآنی انجام دادیم و در مورد معنای رقیم همتحلیلی ارائه شد.
#علامه_طباطبایی جامع چند خصلت است اول از همه اینکه فهیم است و به ادراک مراتب بالای علم رسیده است دوم اینکه در علوم مختلف شناخت دارد و حتی به شناخت ادیان و دنیای غرب علاقه نشان می داد و سوم اینکه به فهم این مراتب بالا نه فقط با بیان حکمی و عرفانی بلکه با زبان قرآن رسیده است. بسیاری واجد صفت یک یا دو صفت از این صفات هستند. برخی بزرگان اهل تأویل قرآن بوده اند و برخی افکار خود را با ظاهر قرانی عرضه می کردند. اما قرآن متنی است که برای عوام و خواص سخن دارد اما برخی قرآن را برای خواص می خواهند و برخی برای عوام. چگونه می شود که بین این دو جمع کنیم؟ هر چقدر زبان یک عالم قرانی تر شود و در توضیح قرآن قرآنی عمل کند به این هدف نزدیک می شود. در تفسیر المیزان گرچه بیان روان و ساده دیده نمی شود اما کمتر سخنان فلسفی تأویلی که بدون شواهد و استدلال و زبان قرانی باشد می بینیم. او اندیشه اش را به قرآن عرضه می کند. برای همین است که سخنان پرده درانه و شطحیات در کلام او وجود ندارد چون او مؤدب به ادب قرآنی در مواجهه با مردم است.
#ملاصدرا در کتاب اسرارالایات مقداری قرآن و عرفان را به هم نزدیک می کند اما هرگز مانند علامه طباطبایی به زبان قرآنی آراسته نمی شود.
به عنوان مثال علامه طباطبایی همانند عرفاء به مقام بلند امام واقف است پس مانند اخباریون و ظاهرگرایان در بند توصیفات اولیه از امام نیست اما به جای تعابیری همچون صادر نخستین و انسان کامل، کلام قرآنی «هدایت بامر» را تفسیر می کند. این اصطلاح شفافیت و راهنمایی بیشتری برای شناختن دیگر شئون امامت را پیش پای طالب حقیقت می گذارد.
@estentagh
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
نامه۳۱-۲.m4a
زمان:
حجم:
3.05M
Quran and Parallel Worlds-Rezakarimi.MP3
زمان:
حجم:
8.13M
نقد و بررسی کتاب «قرآن و جهان های موازی»
پنجشنبه ۴آذر ۱۴۰۰
@estentagh
@rezakarimi