السلام علیک یا مولای یا اباصالح المهدی روحی فداک
چند روز قبل دل نوشتهای دیدم از بیماری که از چنگ کرونا رها شده بود.
از سختیهای متعددِ روزهایی که با درد و ضعف و سرفه و ناله و تنهایی، نوشته بود .
نوشته بود هر شب از صمیم قلب خدا را می خوانده است که باز بتواند نفسی را که فرومیبرد، به راحتی برآورد.
نوشته بود هر شب از خدا می خواسته که بتواند باز هم روشنای صبح را ببیند و صبحگاهان با خوشی تمام، خدا را برای دیدن طلوعی دیگر شکر کرده است...
نوشته بود که او که پیش از این حتی برای سرماخوردگی هم قرص نخورده بود ، مرضی را تجربه کرده که دارو و درمان نمی شناسد ...
نوشته بود آیا برای شما پیش آمده است که شب از ترس خفگی نتوانید بخوابید؟ پیش آمده سرتان را زیر آب ببرید و به جایی برسید که نتوانید نفس بکشید؟
سخت است وقتی بدانید که دارویی و درمانی ندارد و به عبارت بهتر:
هیچ کس نمی تواند به شما کمکی بکند و دردتان را التیام ببخشد...
و من می اندیشم که این درد سخت تر و تلخ تر است یا مرضی که همین درد و رنج را هم نداشته باشد و آلامش حس نشود...
چند بار شبیه یک بیمار اسیر کرونا، در حسرت یک نفس حضورِ او، درد کشیدهایم؟
و چند بار خداوند را از صمیم جان برای صبح روشن ظهور مولای مان، خوانده ایم؟
مولای من
ما به نبودن شما که - تنفس زندگی ما هستید- عادت کرده ایم...
مصیبت زده ایم...
ما به شب های تیره جهانِ بی شما، خو کرده ایم...
ما را چه شده است؟
اما نه...
دنیای بی شما...؟!!
ما متنعمانی هستیم که ولی نعمت خود را فراموش کرده ایم...
ما :
ماهیان ندیده غیر از آب / پرس پرسان ز هم که آب کجاست؟
آقای ما
ما غرق در حضور و توجه حضرت تان هستیم.
ما هر لحظه مدیون دعای شما و رحمت خداوندیم
هرچند تنگ شدن نَفَس خود را فراموش می کنیم...
علی مخدوم
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#رنج_فراق
#دعا
ارتباط موثر
مولای مهربان ما باز هم زائرتان نیستم، از دور سلام يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الض
خیال کن که غزالم
بیا و ضامن من باش
🌺مولای مهربان من؛
باز هم زائرتان نیستم، از دور سلام...
۲۳ ذیقعده روز زیارتی امام رئوف علیه السلام
@ertebatmoaserdini
#معنویت
#مهربانی
#رنج_فراق
.
هدایت شده از ارتباط موثر
السلام علیک یا مولای یا اباصالح المهدی روحی فداک
چند روز قبل دل نوشتهای دیدم از بیماری که از چنگ کرونا رها شده بود.
از سختیهای متعددِ روزهایی که با درد و ضعف و سرفه و ناله و تنهایی، نوشته بود .
نوشته بود هر شب از صمیم قلب خدا را می خوانده است که باز بتواند نفسی را که فرومیبرد، به راحتی برآورد.
نوشته بود هر شب از خدا می خواسته که بتواند باز هم روشنای صبح را ببیند و صبحگاهان با خوشی تمام، خدا را برای دیدن طلوعی دیگر شکر کرده است...
نوشته بود که او که پیش از این حتی برای سرماخوردگی هم قرص نخورده بود ، مرضی را تجربه کرده که دارو و درمان نمی شناسد ...
نوشته بود آیا برای شما پیش آمده است که شب از ترس خفگی نتوانید بخوابید؟ پیش آمده سرتان را زیر آب ببرید و به جایی برسید که نتوانید نفس بکشید؟
سخت است وقتی بدانید که دارویی و درمانی ندارد و به عبارت بهتر:
هیچ کس نمی تواند به شما کمکی بکند و دردتان را التیام ببخشد...
و من می اندیشم که این درد سخت تر و تلخ تر است یا مرضی که همین درد و رنج را هم نداشته باشد و آلامش حس نشود...
چند بار شبیه یک بیمار اسیر کرونا، در حسرت یک نفس حضورِ او، درد کشیدهایم؟
و چند بار خداوند را از صمیم جان برای صبح روشن ظهور مولای مان، خوانده ایم؟
مولای من
ما به نبودن شما که - تنفس زندگی ما هستید- عادت کرده ایم...
مصیبت زده ایم...
ما به شب های تیره جهانِ بی شما، خو کرده ایم...
ما را چه شده است؟
اما نه...
دنیای بی شما...؟!!
ما متنعمانی هستیم که ولی نعمت خود را فراموش کرده ایم...
ما :
ماهیان ندیده غیر از آب / پرس پرسان ز هم که آب کجاست؟
آقای ما
ما غرق در حضور و توجه حضرت تان هستیم.
ما هر لحظه مدیون دعای شما و رحمت خداوندیم
هرچند تنگ شدن نَفَس خود را فراموش می کنیم...
علی مخدوم
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#رنج_فراق
#دعا