یادداشتی از تجربه یک حقوق دان:
✍️ سال ها پیش که دانشجوی حقوق بودم ارتباط بسیار خوبی با اساتید و کارمندهای دانشگاه داشتم و این ارتباط سبب می شد تا هروقت اراده کنم در دادگاه هایی که اساتیدم قاضی آن شعبات بودند حضور داشته باشم و پشت میزی بنشینم و البته دسترسی به پرونده ها و پیگیر روند دادرسی ها در زمان قاضی القضات بودن آیت الله یزدی که دادسرا را برچیده بود و محاکم حقوقی و کیفری در شعبات جداگانه ای نداشت.
یکی از شعباتی که به آن زیاد رفت و آمد داشتم از اساتید ارجمندم به نام قاضی ...... بود و پرونده ای داشت که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.
قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.
سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدرِ دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه؟ چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! و یا این همه بچه را لوس کند؟ قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهید؟ و تاکید کرد واقعیت را بگو.
مادر گفت نه این کار را نمی کنم.
قاضی گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.
سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله ...
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و...و ... دستور های دیگری که برای من عجیب بود.
تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم.
به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر، و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد.
در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.
پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و توجه داشت...
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود ... و پدر رومینا با داس در حالی که دختر خواب بود گردنش را برید...
رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند این دختر ها ، توجه و احترام و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و ...و... بدانیم با این جملات ماهم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را می بریم.
پ ن:
۱. اسم استاد را ننوشتم چون اجازه ندارم اما قاضی شریفی بود در شهر زنجان که استاد من بود و هرجا هست سلامت باشد و دست بوسش هستم.
@ertebatmoaserdini
تذکر: زبان محبت با فرزندان، بهترین پشتوانه قاطعیت و تربیت استوار والدین است.
#ارتباط_موثر
#همدلی
#اخلاق_معاشرت
#تربیت
#مهربانی
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید...
هشتم شوال سالروز تخریب بقاع متبرکه بقیع، توسط دژخیمان سلفی تکفیری ، را به محضر حضرت بقیه الله ارواحنا فداه و رهبر معظم مان و همه مسلمانان تسلیت عرض می کنیم.
@ertebatmoaserdini
#مظلومیت
#جنایت_تکفیری
#معنویت
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
در گلو میشکند نالهام از رقت دل
غصهها هست ولی طاقت ابرازم نیست
یاد امام و شهداء گرامی باد
@ertebatmoaserdini
💢 یک سوزن به خود 💢
به نقل از کانال سید حمید حسینی
🌐 یورگن تودنهوفر (https://web.facebook.com/JuergenTodenhoefer/?_rdc=1&_rdr) نویسنده و روزنامهنگار مشهور آلمانی اخیراً با انتشار ویدیویی در صفحهٔ رسمی خود (https://juergentodenhoefer.de/) ضمن توصیف شرایط مسلمانان و مساجد آلمان، مطالب جالب توجهی را دربارهٔ شرایط غرب در موضوعاتی که بهعنوان ویژگی منفی مسلمانان شناخته میشود مطرح کرده است. از جمله:
✅ حدود ۴۹ درصد از امریکاییها و ۳۱ درصد از اروپاییها با حملهٔ نظامی علیه غیرنظامیان موافق هستند. این در حالی است که در کشورهای خاورمیانه تنها ۱۹ درصد با این اقدام موافقاند.
✅ طبق آمار دادگاه قانون اساسی حدود ۱۲۰۰ اسلامگرای خشونتطلب در آلمان حضور دارند. از این میان ۵۰۰ نفر خطرناک تلقی میشوند. این رقم برابر است با ۰.۰۱ درصد از کل جمعیت مسلمانان در آلمان. این در حالی است که بیش از ۱۱۸۰۰ راستگرای افراطی و خشونتطلب غیر مسلمان در این کشور حضور دارند.
✅ از زمان اتحاد دو آلمان تا کنون هیچکس توسط یک مسلمان افراطی در حملهٔ تروریستی کشته نشده است. این در حالی است که در این فاصلهٔ زمانی حدود ۱۸۰ نفر توسط افراد افراطی و راستگرا به قتل رسیدهاند.
✅ غرب بهویژه در دهههای اخیر نسبت به جهان اسلام خشونتطلبتر بوده است. در ۲۲۰ سال گذشته غربیها بیش از ۶۰ بار به کشورهای مسلمان حمله کردهاند، اما هیچ کشور مسلمانی به غرب حمله نکرده است.
⭕️ @hamidhossaini
@ertebatmoaserdini
#خشم
#خشونت
#مهربانی
#ارتباط_موثر
گفتهاند:
اگر يك آرزو مانع رسيدن به آرزوی ديگری باشد، بايد يكی از آنها كنار گذاشته شود.
اگر آرزوی يك رابطهی صميمی و موثر را داريم؛
بايد آرزوهای متضاد با آن مثل تسلط يافتن ، قدرت داشتن، و همیشه حق به جانب بودن در این رابطه را كنار بگذاريم.
@ertebatmoaserdini
#ارتباط_موثر
#تغییر
#رفع_تعارض
تعریف متفاوتی از اضطراب:
یکی از بهترین تعریفهایی که می شود از اضطراب ارائه کرد این است:
«پیش بینی ناخوشایند یک اتفاق نیفتاده»
در اضطراب(و بسیاری از نگرانی ها) همیشه یک پیش بینی نهفته است.
شخص مضطرب پیش بینی می کند که حتما این اتفاق افتاده است! یا حتما این اتفاق خواهد افتاد!...
و معمولا آن پیش بینی هم پیش بینی بدی(منفی) است!
راجع به اتفاقی که نمی دانیم افتاده یا نه!!!
یا نمی دانیم با چه میزان احتمال ممکن است رخ دهد.
یعنی شواهد و دلائل کافی برای آن نداریم و حداکثر به گمان(ظن) اکتفا کرده ایم.
نکته مهمی که وجود دارد اینکه اغلب زمینه ساز اضطراب این سه عامل است:
۱) احتمال خطر را بالا در نظر گرفتن
۲) قدرت مقابله خودمان با آن را پایین دانستن
۳) پیامد رخداد را بیش برآورد کردن
نتیجه این عوامل ایجاد اضطراب در شخص است.
خبر خوب این است که:
هر سه عامل را می توان با مدیریت ذهن و افکاری که روزانه با آن مشغول هستیم، کنترل کرده و به میزان قابل توجهی از نگرانی ها و اضطراب خود بکاهیم.
@ertebatmoaserdini
#توانمند_باشیم
#مدیریت_ذهن
#اضطراب
#منفی_نگری
#آرامش
كودك با احساس توانمندی فطری به دنيا می آيد، اما كوتاه زماني پس از تولد باور مي كند كه ناتوان است...و اين حاصل "بازی قدرت" والدين با كودك است.
با همدلی و مهربانی حساب شده، به کودکان امکان بدهیم تا توانایی فطری و خدادادشان را حفظ کنند.
@ertebatmoaserdini
#توانمند_باشیم
#همدلی
#ارتباط_موثر
#تربیت_عقلانی
مثالی برای تامل:
ما آدمها، گاهی برای پروازی که اسمش زندگی است،
برج مراقبت میخواهیم.
برج مراقبتی که نه تنها هر وقت کم آوردیم، هر وقت ترسیدیم، هر وقت گرفتار غبار و مه شدیم، برویم سراغش.
بلکه برجی مراقبتی که زمان دقیق برخاستن و فرود آمدن ما را نیز تعیین کند تا از خطر سقوط دورمان کند.
برج مراقبت آدمها با همدیگر فرق میکند، یکی مینشیند سر سجاده اش، یکی شماره مادرش را میگیرد، یکی میرود سراغ رفیقش، یکی درسی و مطالعه ای پیش می گیرد تا بیشتر بداند، یکی شاگردی استادی می کند تا در زندگی خود رفتار و گفتارش قاعده مند شود و بتواند بهتر باشد.
ما برج مراقبتی میخواهیم که مسیر پرواز را بشناسد.
یکی که بداند چه وقتی باید از زمین کند و رفت، چه وقتی باید چسبید به باند و تکان نخورد.
یکی که وقتی هوا طوفانی شد، وقتی جریانهای پر فشار از راه رسید، یادمان بدهد چطور مسیرمان را عوض کنیم.
یکی که اصلا نگذارد کارمان به مسیرهای خطرناک برسد.
یکی که وقتی باید فرود را به تاخیر بیاندازیم، خبرمان کند.
یکی که بداند از روی کدام باند باید بلند شویم، روی کدام باند باید بنشینیم.
یکی که آسمان را بشناسد، پرواز را بشناسد، ما را بشناسد. یکی که حواسش به ما باشد. یکی که نگذارد سقوط کنیم …
نیاز به این برج مراقبت را همه نمی دانند؛ چرا که پرواز موفق آموختنی است و هر کسی آن را نمی داند و نمی تواند.
مراقب برج های مراقبت زندگی باشیم...
@ertebatmoaserdini
#توانمند_باشیم
#موفقیت
#معنویت
یک روش، یک مهارت
در نگاه تئوری انتخاب انسانها دو دسته اند :
انسانهای شاد و انسانهای ناشاد
فرق اين دو در اين است كه انسان های شاد وقتی به مشكل برمی خورند شروع به خودارزيابی می كنند ولی انسان های ناشاد ديگری را مقصر مشكل خود می دانند و همیشه دنبال عوامل بیرونی برای مشکلات و نرسیدن به موفقیت های خود می گردند.
@ertebatmoaserdini
#توانمند_باشیم
#ارتباط_موثر
#مقصر_یابی
#منفی_نگری
#شادکامی
#موفقیت
#خود_شناسی