🔴🔶 جای خالی
همه ی صندلی ها پر شده بود. عصا دستش بود. نمی دانست ، چادرش را بگیرد یا ، میله ی اتوبوس را.
چادرش ول شده بود ، زیر پایش.
راننده تازه کار، بد می رفت.اتوبوس ترمز کرد.دستش به چادر بود .
میخواست ، میله را بگیرد.
محکم، خورد به صندلی. اما هیچکس تکان نخورد.
دختر کوچولو، از جایش بلند شد
-«خانم بیا اینجا بشین .»
به مامانش نگاه کرد. مامان ، دست خانم را گرفت. یواش یواش آورد، کنار دست خودش نشاند. .
📖«یسارعون فی خیرات »
⚜مومنون/۶۱⚜
#داستانک_قرآنی
#روز_هشتم
#گروه_تبلیغی_مسطور
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🔵٩ توصیه عالی از مرحوم آيت الله كشميرى برای ماه مبارک رمضان:
🔻 کمیتگرا نباشید
١- "کمیت گرا نباشید؛ کیفیت جو باشید!"
دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید؛ بلكه در پی هضم آنها باشید! غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جان تان شود. بزرگترین مشکل ما قشرینگری به دین و شریعت است. با خود فکر کنید آنقدر در سال های قبل با ولعِ زیادخوانی اعمال انجام دادید، به کجا رسیدید؟!
آغاز ماه رمضان حتماً نیت کنید فقط براى الله روزه بگیرید؛ فقط الله! آداب روزهداری را تا آنجا که نشاط دارید، انجام دهید:
🔻٢- تفکر
حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزهداری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «تفکر»! با خود و خدای خود خلوت کنید.
خصوصاً به نوع رابطه حضرت حق با خودتان بیندیشد؛ امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود.
🔻٣_ یکی از مهمترین حالات بندگی خصوصاً در ماه رمضان، حالتی است که توصیهى مؤکد نبی مکرم است و آن «سجده طولانی» است.
فقط خدا و اولیاء الهی میدانند هنگام سجدهى عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سر شما میبارد. حتماً در روز یک سجدهى طولانی داشته باشید.
🔻۴- حتیالمقدور در خانه خود افطار کنید؛ حتی در مساجد افطار نکنید.
بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظهی افطار به خانواده و خانهى شما تعلق گیرد.
در ضمن، هنگام افطار دِلال کنید!
"دِلال يعنى ناز کردن"
هنگام افطار برای خدا ناز کنید! چون براش روزه گرفتید وحضرتش خوان کرم گسترده؛ لقمهى اول را نزدیک دهان ببرید، اما نخورید! دعا کنید؛ یعنی به خدا عرض کنید: "اگر حاجتم را بدی، افطار میکنم!"
این حالت معجزه میكند!
🔻۵- رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای«حُسن خلق» است.
با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد کنید. لحظهى عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهی است!
🔻۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای «اشک» به ساحل نجات می رسد! از خدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحار سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید.
🔻۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدفگذاری شما "لیلة القدر” باشد که جان رمضان است.
در این خصوص، سخن زیاد است؛ لکن، «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز» فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود نه در ماه!
🔻۸- این ماه ماه «ربیع القرآن» ماست.
در این بهار قرآنی هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید. امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد!
🔻۹- در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزهدار حقیقی و انسان کامل یعنی امام عصر نباید منقطع شود.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
🍃چرا_یاعلی_هنگام_خداحافظی
✍🏻...از پيغمبر سئوال شد:يارسول الله،ما وقتي صحبتمون،حرفمون با يکي تموم ميشه، پايان کلاممون، او را به خدا مي سپاريم،
به بيان پارسي مي گوييم:خداحافظ و به زبان عربي مي گوييم:في امان الله
اگر بدون خداحافظي کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشيم،نوعي بي ادبي مي پنداريم...
✍🏻...شما وقتي در معراج با خدا هم صحبت شديد ، پايان جمله که نمي توانستيد به ذات خدا عرضه بداريد:تو را به خدا مي سپارم!آخرين جمله ي رد و بدل شده ، بين شما و خدا چه بود؟
✍🏻...حضرت فرمودند:پايان صحبت،خداوند سبحان به من "ياعلي" گفت،من نيز به خداي خود
"يا علي" گفتم.اين آخرين جمله بين من و ذات مقدس خدا بود.
📚منبع: #کتاب_سخن_خداص٧١
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
بیا
برگرد
خیمه
ای
علمدارم...
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
#مرا_به_نام_مادرم_صدا_بزن
🏴 تلاشی نمادین و موثر برای تکریم یک نام بزرگ، هر ساله در روز دهم رمضان سالروز وفات خدیجه کبری(س) هر مسلمانی دخترش را با نام مبارک «خدیجه» صدا کند.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)💠
﷽ #کلام_امام #روایت_محبت_اهل_بیت 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 شیخ صدوق از ابی سعید خدری نقل می كنند؛ رسول الله(ص
#کلام_امام
#روایت_محبت_اهل_بیت
ادامه ی تأثیرات محبت اهل بیت در کلام رسول الله صلی الله علیه وآله
3️⃣ سوم:
«وَ الرَّغْبَةُ فِی الْعِبَادَةِ»، این محبت نسبت به بندگی خدای متعال، شوق، اشتیاق و رغبت می آورد.
4️⃣ چهارم:
«وَ التَّوْبَةُ قَبْلَ الْمَوْتِ»، این محبت موجب رجوع الی الله می شود، قبل از اینكه فرصت از دستش برود. چنین انسانی حتماً توبه و رجوعی خواهد داشت.
5️⃣ پنجم:
«وَ النَّشَاطُ فِی قِيَامِ اللَّيْلِ»، از آثار محبت اهل بیت (علیه السلام) این است كه نشاطی در شب بیداری و شب زنده داری برای آن هایی كه محب اهل بیت (علیه السلام) هستند پیدا می شود.
ادامه دارد
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺توضیح و #عذرخواهی #امین_زندگانی بابت #چالش_رقص در روزهای ابتدایی ورود #کرونا به ایران
فکر نمیکردم کسی برنجه.. قصدم رنجیدن شما نبود.. باز دمت گرم که مردانگی داری از اشتباهت برمیگردی.. کاش بقیه #سلبریتی ها هم یاد بگیرن
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺وقتی #روزه میگیریم چه اتفاقی توی بدن مون میفته ؟😳☺️👆
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#داستان_مدیریتی
🔹روزي مرد نابينايي روي پلههاي ساختماني نشسته و کلاه و تابلويي را در کنار پايش قرار داده بود. روي تابلو نوشته شده بود:
من کور هستم لطفا کمک کنيد.
روزنامه نگارخلاقي از کنار او مي گذشت. نگاهي به او انداخت، فقط چند سکه در داخل کلاه بود. روزنامه نگار چند سکه داخل کلاه انداخت و با مرد کور درد و دل کرد.
مرد کور خيلي آه و ناله مي کرد و از اينکه مردم بينا به فکر امثال او نيستند، شِکِوه و شکايت داشت.
روزنامه نگار، ايده ايي به ذهنش رسيد و بدون اينکه از مرد کور اجازه بگيرد، تابلوي او را برگرداند و اعلان ديگري روي آن نوشت و تابلو را کنار پاي او گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عصر آن روز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است! حال مرد کور را پرسيد. مرد کور از صداي روزنامه نگار، او را شناخت و از او پرسيد که بر روي تابلو چه چيزي نوشته که امروز خيلي از مردمان رهگذر به او کمک نمودند؟
روزنامه نگار نوشته بود: امروز بهار است، ولي من نمي توانم آن را ببينم!
💖وقتي کارتان را نمي توانيد پيش ببريد استراتژي خود را تغيير دهيد، خواهيد ديد بهترين ها ممکن خواهد شد.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
☑️ حضرت خدیجه: مبارزه با #ربا در «فرهنگ جاهلی»
💎 علامه جوادی آملی
🔴این عصر، #عصر_جاهلیت است که فرهنگ، #فرهنگ_تقلید است، «دلالی» است، نه تحقیق و نه استدلال! در چنین عصری خدیجه کبریٰ عالمه، عابده، زاهده، موحده ای بود، مادرمان این است. ما فخر می کنیم که چنین مادری داریم! درست است او دوازده معصوم و معصومه به بار آورد؛ اما مادر ما هم هست. قدر این مادرها را بدانیم! چه کسی آن روز او را موحّد کرد؟ در کدام مکتب درس خواند؟ این «حنفاء» قبلاً این طور بودند، این بخش فرهنگی که وجود مبارک مادر ما، خدیجه کبریٰ (عَلَیها آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء)، آمده فرهنگ عقلانیت را در فضای جاهلی پیاده کرد.
🔶چون آن فرهنگ «فرهنگ جاهلی» بود، #اقتصاد_جاهلی هم داشتند، اقتصاد جاهلی در محدوده #ربا دور می زند.
🔵 در «جاهلیت کهن» که دین در سوره «احزاب» به ما گفت، نه جاهلیت کهنه، نه جاهلیت تازه «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى» (احزاب/۳۳) در آن جاهلیت که #ربا یک پیمان تجاری و اقتصادی رسمی بود، از یک سو؛ دامن فروشی یک تجارت رسمی بود که فرمود: «لا تُكْرِهُوا فَتَیاتِكُمْ عَلَی الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنا»(نور/۳۳)
📗از سوی دیگر؛ هر دو را حضرت خدیجه خط بطلان بست، مال فراوان داشت، هم #ربا را تحریم کرده بود، هم #بغاء را، این کار مادر ماست. آن ثروت کلان، نیازی نداشت که انسان کالای «مال التجارة» را در آن راه ناامن از شام به مکه و از حجاز به مکه ببرد، این با #ربا می توانست آسوده زندگی کند، هم جلوی ربا را گرفت، هم به آیه نیامده: «لا تُكْرِهُوا فَتَیاتِكُمْ عَلَی الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنا» که تجارتِ رسمی عده ای بود، امروز هم در فضای مجازی تجارت رسمی یک عده است، همان جاهلیت کهن است، جلوی آن را گرفته است، این کار مادر ماست.
📘پس «فرهنگ» را عوض کرده، «اقتصاد» را عوض کرده، طهارت را عوض کرده، #ربا را تحریم کرده عمل کرده، این کار مادر ما بوده است.
📙 پس بنابراین ما اگر بخواهیم ببینیم آن ره آوردش در اسلام چیست؟ الآن امروز ما باید همین کار را بکنیم،
1⃣تبدیل «فرهنگ جاهلیت» به
«فرهنگ عقلانی» یک؛
2⃣تحریم #بانکهای_ربوی، دو؛
3⃣تحریم «مراکز فساد» در فضای مجازی و غیر مجازی، سه؛
☑️اینها کار مادر ما بود، اگر این مادر بخواهد از ما راضی بشود، باید راه او را طی کنیم.
📚 سخنرانی در همایش ملی ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها)
⏰ تاریخ: ۱۳۹۵/۱۰/۰۲
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
يک خانم معلم رياضي به يک پسر هفت ساله رياضي ياد ميداد. يک روز ازش پرسيد: اگر من بهت يک سيب و يک سيب و يکي بيشتر سيب بدهم تو چند تا سيب خواهي داشت؟
پسر بعد از چند ثانيه با اطمينان گفت: ۴ تا!
معلم نگران شده انتظار يک جواب صحيح آسان رو داشت.
او نا اميد شده بود. او فکر کرد : شايد بچه خوب گوش نکرده است ... تکرار کرد: خوب گوش کن، خيلي ساده است, اگر به دقت گوش کني ميتوني جواب صحيح بدهي.
اگر من به تو يک سيب و يک سيب ديگه و يکي بيشتر سيب بدهم تو چند تا سيب خواهي داشت؟
پسر که در قيافه معلمش نوميدي ميديد دوباره شروع کرد به حساب کردن با انگشتانش. تلاش او براي يافتن جواب صحيح نبود تلاشش براي يافتن جوابي بود که معلمش را خوشحال کند. براي همين با تامل پاسخ داد: 4 تا !!!
نوميدي در صورت معلم باقي ماند و به يادش اومد که پسر توت فرنگي رو دوست دارد.
او فکر کرد شايد پسرک سيب رو دوست ندارد و براي همين نميتونه تمرکز داشته باشه.
در اين موقع او با هيجان فوق العاده و چشمهاي برقزده پرسيد: اگر من به تو يک توت فرنگي و يکي ديگه و يکي بيشتر توت فرنگي بدهم تو چند تا توت فرنگي خواهي داشت؟
معلم خوشحال بنظر ميرسيد.
پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد. و سپس با تامل جواب داد: 3تا!
حالا خانم معلم تبسم پيروزمندانه اي داشت. براي نزديک شدن به موفقيتش او خواست به خودش تبريک بگه ولي يک چيزي مانده بود.
او دوباره از پسر پرسيد: اگر من به تو يک سيب و يک سيب ديگه و يکي ديگه بيشتر سيب بدهم تو چند تا سيب خواهي داشت؟ پسرک فوري جواب داد : 4 تا !!!
خانم معلم مبهوت شده بود و با صداي گرفته و خشمگين پرسيد: چطور؟ آخه چطور؟!
پسرک با صداي پايين و با تامل پاسخ داد : خانوم اجازه ؟! براي اينکه من قبلا يک سيب تو کيفم داشتم !!!
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir