1_149013551.mp3
زمان:
حجم:
9.52M
▫️خوشا آنانکه مشتاق حضورند
به دیدار رخش امّیدوارند...
#داستان_تشرف زیبای حاج علی بغدادی خدمت وجود مقدس حضرت ولیعصر علیه السلام و گرفتن پاسخ سوالات خویش از آن حضرت.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند.
🆔 @dastanak_ir
چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند. آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد. تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید و بعد من از بین شما یکی را برای نخست وزیری انتخاب می کنم.»
پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود. آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند. نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود! آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد، باز شد و بیرون رفت! و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند.
آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته! وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته و من نخست وزیرم را انتخاب کردم».
آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند: «چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل کند؟»
مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم.
به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟ نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت. هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است.»
پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید. در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید. این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد.»
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
شهيد مدافع حرم موسى جمشيديان به روايت همسر گرامی
🔻هر سفر زیارتی که میرفتم از خدا میخواستم حتی یک ثانیه بعد از آقا موسی نباشم😔. یاد زیارت #جامعه_کبیره که نذرش کردم افتادم. بارها در این دعا میخوانیم بأبي أنت و امي و ..💔 دعای من مستجاب شده بود. جنس گریههایم بعد از #شهادت موسی حسابی فرق کرد.
از ناحیه گردن و پهلو ترکش خورده بود 😔و میشد چهرهاش را دید. هیچ شکی نیست که مصیبت ما در برابر مصیبت آقا اباعبدالله (علیهالسلام) هیچ است. اما وقتی صورتش را دیدم همهاش این جمله #امام_حسین (علیهالسلام) بعد از شهادت حضرت #علیاکبر (علیهالسلام) بر زبانم جاری میشد؛ بعد از تو خاک بر سر این دنیا ...😭😭
🔺اسم من را در گوشیاش پرتو فاطمه ذخیره کرده بود. وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: «آخر ما شیعیان شعاعی از نور #حضرت_زهرا (سلامالله علیها) هستیم».✨🌹
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
چه دنیایه عجیبیه صد سال پیش همه اسب داشتند وفقط افراد ثروتمند ماشین داشتند الان همه ماشین دارند و فقط افراد ثروتمند اسب دارن 🤔
استاد درس فارسی می داد. شاگردی دست بلند کرد و گفت: استاد چند تا سوال دارم. چرا کلمه خمسه از چهارحرف تشکیل شده، ولی کلمه اربعه از پنج حرف؟ و چرا کلمه «با هم» از هم جداست، ولی کلمه «جدا» با هم هست؟
استاد گریه اش گرفت و تدریس را رها کرد و مغازه فلافلی باز کرد. شاگرد رفت سراغ مغازه استاد و پرسید: استاد؟ میگم مفرد کلمه فلافل چی میشه؟ (مفرد ندارد) استاد دیوانه شده و برایش نوبت بستری شدن درآسایشگاه روانی گرفتند.
الان شاگرد سه روزه که دنبال استاد می گرده که بپرسه: آیا روان همان روح است؟ اگر هست، پس چرا به دیوانه میگن روانی و نمیگن روحانی
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
#ما_چقدر_فقیر_هستیم ....❗️
✿ روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟
〽️ پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست!
〽️ با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
🔹 اصغر فرهادی به فرانسه مالیات میدهد اما به ایران نه!
فیلم «همه میدانند» ساخته اصغر فرهادی، محصول مشترک اسپانیا، فرانسه و ایتالیا است که فروش جهانی آن تا رقم ۱۸ میلیون دلار بوده است. البته این فیلم با بودجه ۱۲ میلیون دلار ساخته شده است و میتوان گفت جزء آثار ضررده سینمای جهان بوده است.
با وجود اینکه رقم قرارداد اصغر فرهادی برای این فیلم اعلام نشده، اما قطعا فرهادی همانطور که از پرداخت مالیات در ایران معاف است در کشوری همچون فرانسه اینگونه نیست و باید تا ۶۰ درصد درآمد شخصیاش را برای مالیات بپردازد. این نکته درمورد کشوری همچون اسپانیا هم صدق میکند. ۵۶ درصد از درآمد شخصی افراد مشمول دریافت مالیات خواهد بود. این نکته درمورد سایر بازیگرانی که در کشورهای غیر از ایران فعالیت میکنند نیز صدق میکند. مثلا پیمان معادی که این روزها جزء بازیگران پردرآمد سینمای ایران است هم در سالهای اخیر در فیلمهای هالیوودی همچون «۶ Underground» بازی کرده است و واضح است که از معافیت مالیاتی در آمریکا برخوردار نیست. مالیات بر درآمد شخصی در آمریکا حدود ۴۰ درصد است.
🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇
🆔 @shobhe_shenasi
به روحانی گفتن چرا در مراسم روز دانشجو شرکت نکردی؟.
گفت؛ من خبر نداشتم.
امروز صبح از خواب بیدار شدم گفتن دیروز روز دانشجو بوده.😀
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 در نماز سوره حمد بخوانید!
#تصویری #نماز
#پناهیان
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
🔻خندههای روحانی از سوز دل بود!
سخنگوی دولت درباره علت خنده روحانی در جلسهای بعد از گران شدن بنزین گفت: گاهی خندههایی به لب میآید که از سوز دل است!
اما من متاسفم برای کسانی که خندههای سرمستی سردادند و گفتند خداراشکر که برای این دولت این مسائل پیش آمد!
🔹آقای ربیعی نشان داد که در #توجیه کردن نه تنها از نوبخت هیچ کم ندارد، بلکه به زودی از عراقچی هم سبقت میگیرد و مرزهای آن را کیلومترها جابجا می کند!!!
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همشو بده ....!
#ازدواج
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
از پله های سن بالا آمد، جایزه ی قلم طلایی ونیز را از هیئت داوران تحویل گرفت و برای سخنرانی پشت جایگاه ایستاد.
کاملا میدانست که قرار است چه جملاتی را به زبان بیاورد. کلمه به کلمه ی جملاتش را بارها با خودش تکرار کرده بود.
گفت:«یه روز معلممون بهم گفت هدف اون چیزیه که اگه تلاش کنی بهش میرسی. آرزو اونه که اگه علاوه بر تلاش، کمی خوش شانس هم باشی بهش میرسی. ولی رویاها ساخته شدن واسه نرسیدن.» مکث کرد و دوباره ادامه داد:«بین تموم روزهای هفته همیشه جمعه هارو بیشتر دوست داشتم. جمعه ها پدرم استراحت میکرد، سر کار نمیرفت.
من کمتر عذاب وجدان سربار بودن داشتم.
تو تموم اون روزایی که بابا هنوز آفتاب طلوع نکرده از خونه میزد بیرون، فقط یه رویا داشتم. اینکه یه روز از در خونه بیام تو، تو صورتش زل بزنم و بگم:
دیگه کار نکن،من به اندازه ی هممون پول در میارم، به اندازه ی خودم، مامان و تو. دیگه نیازی نیست بری سر کار.
دیگه میتونی صبح ها تا هروقت دلت میخواد بخوابی»
بغضش را قورت داد و ادامه داد:«حق با معلممون بود. من تو همه ی این سالها تموم تلاشم رو کردم که ثابت کنم حق با اون نیست، اما نشد. رویاها انگار واقعا ساخته شده بودن واسه نرسیدن.
پدرم هیچ وقت زیر دِین کسی نرفت.
زیر دِین منم نرفت.
خیلی زودتر ازاینکه اون روز برسه، خوابید. اینبار اما برای همیشه.»
بعد سرش را دور تا دور سالن چرخاند و گفت:«میدونم که اینجایی، میدونم که صدامو میشنوی. پولی که با بردن این جایزه بهم میرسه، از قیمت تموم میوه ها و غذاهایی که نخوردیم، از تموم قسط های ماشین و خونه، از هزینه ی تموم سفرهایی که با هم نرفتیم، بیشتره. اما نمیتونه منو به رویام برسونه. نه این، و نه حتی بیشتر از این. نویسنده خوبی شدن هدف من بود، بردن این جایزه آرزوی من، اما رویام هنوزم همون رویای بچگی هامه».
بعد پله های سن را به آرامی پایین آمد و از سالن خارج شد.
محمدرضا_جعفری
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
از عالمی پرسیدند: چگونه میتوان به میزان عقل کسی پی برد؟
جواب داد از حرفی که میزند.
پرسیدند: اگر چیزی نگفت چه؟
جواب داد: هیچکس آنقدر عاقل نیست که همیشه سکوت کند!
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir