eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)💠
11.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
124 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 نجس بودن لباس نمازگزار 💠 سوال: اگر بعد از متوجه شود که لباسش بوده، آیا نمازش باطل است و باید اعاده شود؟ ✅ جواب: اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است ولی اگر قبلاً نجاست آن را می دانسته و فراموش کرده و با آن نماز خوانده است، نمازش باطل است. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🌼 طناب کشی 🌼 💎 همه از کار جوان تعجب کرده بودند و با نگاه عجیبی به او نگاه می کردند و احیاناً بعضی نیز او را مسخره می کردند. جوان که قد بلندی هم داشت و آستین لباسش را بالا زده بود؛ 💎 طناب بلندی به دست گرفته و آن را از در خانه ای تا پیامبر (صلی الله علیه و آله) می کشید. عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان، مشغول کار خودش بود. 💎 یکی از رهگذران پرسید: مشغول چه کاری هستی؟ جوان بدون اینکه دست از کار بکشد، گفت: پیرمرد نابینایی که همسایه ماست از من درخواست کرده طنابی را از در خانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد و برسد. 💎 رهگذر با تعجب پرسید: حالا مگر چه می شد را در خانه اش می خواند؟ جوان در حالی که طناب را به دست داشت و به جلو حرکت می کرد، گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرموده، این کار را انجام دهد تا از نماز جماعت محروم نباشد. 💎 رهگذر که در حال رفتن بود، آرام با خودش گفت: پس ما که چشم داریم و سالم هستیم، اگر در نماز جماعت شرکت نکنیم دیگر... . 📒 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۷۸ به نقل از تهذیب الأحكام، ج 3 ص 266. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📚 سی سال نماز قضا، به خاطر پرستش پُست مردى سى سال را در مسجد و در صف اول جماعت مى خواند. روزى ديد كسى جايش را گرفته است. ابتدا ناراحت شد، بعد کمی به فکر فرو رفت و متوجه شد که ناراحتی او نه به خاطر از دست دادن ثواب صف اول بلکه به دلیل از دست دادن جایگاهش بوده! او در اين سى سال اين پست را مى پرستيده نه را، لذا تمام سى سال نماز را قضا كرد منبع : يادداشت هاى استاد مطهرى جلد2، ص129 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
4.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | اینجا هم فرمانده‌ام! 🔸 اول وقت هم در دنیا مفید است و هم در آخرت 🔺 به مناسبت سالروز شهید مهدی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
حل مسئله علمی به کمک نماز 🔻 : من یک جایی خواندم که یک شب تا دیروقت روی یک پیچیده‌ای کار می‌کرد و نتوانست آن را حل کند. شاگرد او نقل می‌کند که شهید مبالغ زیادی کار کرد، بعد که نتوانست این مسئله را حل کند، گفت برویم مسجد دانشگاه - گمانم دانشگاه شهید بهشتی- رفتیم داخل مسجد، دو رکعت خواند با حال، با توجه، بعد از نماز گفت فهمیدم، راه حل را خدای متعال به من نشان داد؛ بلند شد آمد و مسئله را حل کرد. این است، راه خدا اینجوری است. 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۱۲ @DasTanaK_ir | داناب
🌼 طناب کشی 🌼 💎 همه از کار جوان تعجب کرده بودند و با نگاه عجیبی به او نگاه می کردند و احیاناً بعضی نیز او را مسخره می کردند. جوان که قد بلندی هم داشت و آستین لباسش را بالا زده بود؛ 💎 طناب بلندی به دست گرفته و آن را از در خانه ای تا پیامبر (صلی الله علیه و آله) می کشید. عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان، مشغول کار خودش بود. 💎 یکی از رهگذران پرسید: مشغول چه کاری هستی؟ جوان بدون اینکه دست از کار بکشد، گفت: پیرمرد نابینایی که همسایه ماست از من درخواست کرده طنابی را از در خانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد و برسد. 💎 رهگذر با تعجب پرسید: حالا مگر چه می شد را در خانه اش می خواند؟ جوان در حالی که طناب را به دست داشت و به جلو حرکت می کرد، گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرموده، این کار را انجام دهد تا از نماز جماعت محروم نباشد. 💎 رهگذر که در حال رفتن بود، آرام با خودش گفت: پس ما که چشم داریم و سالم هستیم، اگر در نماز جماعت شرکت نکنیم دیگر... . 📒 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۷۸ به نقل از تهذیب الأحكام، ج 3 ص 266. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1bش
طنز😍 خروس و شيرى باهم رفيق شده و به صحرا رفته بودند . شب که شد خروس برای خوابيدن روى يک درخت رفت و شير هم پاى درخت دراز کشيد . هنگام صبح خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد . که در ان حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت امده و به خروس گفت: بفرمائيد پائين تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانيم! خروس گفت : همان طورى که مى بينى بنده فقط هستم ، پيش نماز پاى درخت است او را بيدار کن .. روباه که تازه متوجه حضور شده بود ، با غرش شير پا به فرار گذشت . پرسید : کجا تشريف مى بريد؟ مگر نمى خواستيد جماعت بخوانيد؟ روباه در حال فرار گفت : دارم مى روم تجدید وضو کنم !😂😂 پ.ن: دشمنان جمهوری اسلامی ایران بدانند که زیادی پای درخت تنومند انقلاب آماده هستند؛ الکی دور ور ایران‌ پرسه نزنند باور ندارند، امتحان کنند و شیران خفته را بیدار کنند😁 @DasTanaK_ir | داناب 👈
باز آمد محرمی دیگر پی کاری شگرف می گشتم تا از این ماه توشه برگیرم پی جز قول و حرف می گشتم غرق در بحر فکر می گفتم از چه شد شاه عشق مرد قیام این چه مقصود و عهد والایی است که شود بهر آن شهید، امام در کنار شریعه ای پر آب کشته شد عشق با لبی عطشان بعد از داغ اصغر و اکبر رجم کفتارهای بی ایمان برود شهر تا به شهر سرش به غنیمت برند پیرهنش به اسیری برند اهلش را خیزران را زنند بر دهنش هر چه در خطبه های او گشتم هیچ حرفی نبود از ماندن حرف از اصلاح وضع امت بود سوی معروف توده را خواندن راه را گم نموده بود امت واژگون گشته بود اسلامش هیچ حرفی نمانده بود از دین بیم آن بود گم شود نامش باید این جسم مرده را جان داد سینه ها را جلای ایمان داد جان گذاری اگرچه در این راه صد هزارت اگر رود بیداد آنکه بعضی خراب آن هستند هست شخصی به جز امام حسین چون که او رفته است تا نرود روزه و مذهب و نماز از بین اجتماع نقیضتین اینجاست که بگویی تو از حسین و علی بعد یا قبل مجلس ارباب بروی از پی یزید ولی چند روزی اگر شود تامین سود دنیاییت ادامه دهی چون که سد شد حسین بر دنیات پس علیه امام نامه دهی ۳۰ تیر ۱۴۰۲ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
🚫بخشی از باورهای غلط مردم درباره احکام دینی 👇 ⛔️زن می تواند بدون اجازه شوهر از اموال خودش کند! ⛔️زن باید همیشه برای ، از شوهرش اجازه بگیرد! ⛔️دادن در جایز است! ⛔️بجا آوردن قضای نمازی که در زمان ادا نشده باشد، واجب نیست! ⛔️برخی زنده را نجس می دانند! ⛔️عمل نکردن به حرام است! ⛔️نمی توان یک مستحبی را به دو نیت خواند! ⛔️با دست و صورت خیس، نمی‌توان وضو گرفت! ✅ هدف ما، اصلاح درباره دینی است❗️ 🍃🍃🍃 | عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/39976963Ca74763d797
🌼 طناب کشی 🌼 💎 همه از کار جوان تعجب کرده بودند و با نگاه عجیبی به او نگاه می کردند و احیاناً بعضی نیز او را مسخره می کردند. جوان که قد بلندی هم داشت و آستین لباسش را بالا زده بود؛ 💎 طناب بلندی به دست گرفته و آن را از در خانه ای تا پیامبر (صلی الله علیه و آله) می کشید. عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان، مشغول کار خودش بود. 💎 یکی از رهگذران پرسید: مشغول چه کاری هستی؟ جوان بدون اینکه دست از کار بکشد، گفت: پیرمرد نابینایی که همسایه ماست از من درخواست کرده طنابی را از در خانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد و برسد. 💎 رهگذر با تعجب پرسید: حالا مگر چه می شد را در خانه اش می خواند؟ جوان در حالی که طناب را به دست داشت و به جلو حرکت می کرد، گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرموده، این کار را انجام دهد تا از نماز جماعت محروم نباشد. 💎 رهگذر که در حال رفتن بود، آرام با خودش گفت: پس ما که چشم داریم و سالم هستیم، اگر در نماز جماعت شرکت نکنیم دیگر... . 📒 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۷۸ به نقل از تهذیب الأحكام، ج 3 ص 266. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
❣ اهل دلی می‌گفت: 🏡 خونه‌مون خیلی شلوغ بود، من غرق بودم، یهو بچه می‌اومد و می‌گفت: بابا آب می‌خوام! اون رو راه می‌نداختم، یه ربع بعد صدای خانم بلند می‌شد: نون نداریم، برو نون بخر! خلاصه مراجعات خانوادگی زیاد بود و منم کلافه...🥴 💭 همیشه با خودم فکر می‌کردم اگه بچه‌ها و خانمم چندروزی خونه نباشن، چه‌ها می‌کنم؟! به اندازه دو ماه می‌خونم؛ ها رو نگو، چه نمازهای باحالی بخونم؛ دیگه صدای تلویزیون نیست، دیگه نیست که بیاد مُهرم رو برداره و حواسم رو پرت کنه🤩 🌐 تا اینکه چرخ روزگار چرخید و چندروزی خانمم با بچه ها رفتن خونه باباش‌اینا....😁 💯 فرصت رو غنیمت شمردم😍 و سخت مشغول فعالیت شدم؛ ولی هر کاری کردم، دیدم توفیقات گذشته رو ندارم! حالِ عبادت به‌اندازهٔ ایام شلوغی خونه رو ندارم، حسّ درس هم ندارم و تا دو خط درس می‌خونم، خسته می‌شم😮‍💨😵‍💫 ❌ چندین بار این قضیه تکرار شد، دیدم تا وقتی بچه ها و خانواده هستن، در عین شلوغی به خیلی از کارام می‌رسم و در عبادت هم حسّ و حال خوبی دارم؛ ولی وقتی نیستن، یهو همه‌چیز اُفت می‌کنه🤔 ⁉️ این مسئله معمای ذهن من شده بود! ⁉️ 🕋 یه‌بار دیگه که این ماجرا تکرار شد، از خواستم علتش رو بهم بفهمونه! 🌀 یه دفعه به دلم الهام شد و به قول خودمون به دلم افتاد، واقعاً صدای افتادنش هم اومد! ☄ 💠«آی عمو! همون توفیقاتی هم که قبلاً تو فضای خانواده داشتی، از خودت نبود، بلکه به حضور و تو به اونها بود؛ به همین خاطرم وقتی نیستن، دیگه از او توفیقات هم خبری نیست». 💠 «همین که به بچه ها رسیدگی می‌کردی و گاهی به خانواده کمک می‌کردی، باعث توفیقاتت بود، ولی فکر می‌کردی از خودته»👌 ✅ اینجا بود که دیگه کانون گرم و شلوغ خانواده رو به هر جای خلوت و دِنجی ترجیح می‌دم. 💝 دوستان! قدر فضای خانواده و رسیدگی به اونها رو بدونیم 💝 💯 اعضای خانواده و خصوصاً همسر ما، نزدیک‌ترین مخلوقات و بندگان خدا به ما و محتاج‌ترین مردم به نگاه، توجه و رسیدگی ما هستن؛ تا کانون خانواده هست، جای دیگه‌ای به‌دنبال خدمت به خلق نباش. 🌷 امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «اِبدأ بِمَن تَعُول: از خانواده شروع کن». ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b