eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
657 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مجمعی در امتداد (پایانی) 🔺یکی از صفات برجسته امام خمینی این بود که علاوه بر تشخیص خوب و زود توطئه دشمن، رویارویی با آن را نیز خوب می‌دانست. از این رو پیش از آنکه شعار ''_واحده بتواند میان مردم جا باز کند و ابهام و اشکال ایجاد کند، در اعلامیه‌ای زیربنای آن را زد و آن توطئه را خنثی ساخت. 🔺امام با آن افشاگری و پرده‌برداری از توطئه‌ها و بازگویی این واقعیت که به منظور پشتیبانی از و عمال آن در ایران و زمینه‌چینی برای به رسمیت شناختن آن رژیم اشغالگر، این جمله را بر سر زبان‌ها انداخته است، توانست تمام نقشه‌های عریض و طویل و خود فروخته را یکجا نقش بر آب سازد و توطئه ارتجاعی آنان را خنثی کند. 🔺این اعلامیه امام در داخل و خارج از کشور بازتاب مثبت و گسترده‌ای داشت و نشان داد که امام به هیچ گروه و سازمانی وابستگی ویژه‌ای ندارد. همچنین این موضع امام گام برجسته‌ای بود که در راه وحدت نیروهای مبارز برداشته شد. 🔺برای بدست آوردن انگیزه مخالفت امام با تاسیس و نگرانی‌های شدید او در این مورد، بهتر از هر موضوع، مطالعه در وضع این موسسه و بر خورد رژیم شاه با آن می‌باشد. 🔺رژیم شاه که بدلیل نداشتن پایگاه در میان حوزه و روحانیت همیشه در نگرانی بود، در پی بنیاد این کمبود خود را به وسیله این موسسه جبران کرد. [شاه] با فرستادن میهمانان مذهبی خود به موسسه خود را هوادار اسلام و پشتیبان روحانیان جا می‌زد و حقایقی را که از طریق امام خمینی و پیروان او مبنی بر خیانت‌های شاه به اسلام و جنایات او نسبت به روحانیت و ملت مسلمان ایران نشر میافت، مغرضانه و دور از واقعیت جلوه می‌داد. 🔺امام عقیده داشت که تشکیلات مورد سواستفاده رژیم شاه قرار خواهد گرفت و یا از آغاز با هدف‌های شاهی تاسیس شده است. 📚نهضت امام خمینی، ج۱، ص۹۹۷_۹۸۳. 🆔 @Bonyadtarikh
🔴 نشریه انتقام کاری از آیت‌الله مصباح یزدی در دوران اخنتاق سیاسی 🔹 ، نشریه‌ای مخفی که محمدتقی مصباح یزدی در دورة اختناق سیاسی- از 29 آذر 1343 تا 15 مهر 1344- آن را در هشت شماره و به صورت منتشر کرد. 🔸پس از 1342 و علنی شدن نهضت اسلامی ایران به رهبری حضرت (ره)، روحانیان مبارز پیرو حضرت امام، را به کانون فعالیتهای انقلابی تبدیل کردند. طی سالهای اختناق سیاسی، و انتشار نشریات مخفی ، سرآمد نمونه‌های مبارزة مخفیانه بود. از مشهورترین این نشریات می‌توان به و انتقام اشاره کرد. 🔹پس از دستگيری امام خمينی (ره)، گروهی از ياران ایشان اقدام به چاپ و انتشار نشريه‏ای با نام بعثت كردند. نشریه بعثت تا جایی که امکاناتش اجازه می‌داد، جریاناتی را که در به‌وقوع می‌پیوست، مرتباً منعکس می‌کرد و به آگاهی خوانندگان خود می‌رساند. با اوج و گسترش مبارزات مجاهدین حوزه علمیه قم، نشریه دیگری به نام «انتقام» آغاز به‌کار کرد. 🔸آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی از فعالان و نویسندگان اصلی نشریه بعثت بود که همِّ عمده خود را بر تشریح مبانی فکری و تئوریک و پاسخ به شبهات گذاشته بود . وی از آذر 1343 تصمیم گرفت به صورت نشریه‌ای تحت عنوان را با لحنی به مراتب انقلابی‌تر از نشریه بعثت منتشر کند. در این نشریه، تمامی امور از تهيه مقالات تا چاپ و تكثير و پخش آنها برعهده ایشان بود . 🔹نشریه انتقام با روشی انقلابی‌تر از بعثت، از ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... حکومت انتقاد می‌کرد و در تمام مقالات، را حفظ می‌کرد؛ این گمنامی باعث سردرگمی عوامل بود. ویژگی متمایزکننده انتقام در قیاس با بعثت علاوه بر لحن انقلابی‌تر آن، جنبه ایدئولوژیک قوی‌اش بود، در حالی که بعثت رویکردی سیاسی‌تر داشت. 🔸چاپ اين نشريه در زيرزمين منزل پدر آیت‌الله مصباح یزدی در تهران انجام مي‏شد و توزيع آن نیز بسيار سرّی بود. تهیه و چاپ این نشریه - چه در قم و چه در شهرستان‌ها با شيوه‏های بسيار پيچيده‏ای انجام می‏شد. 🔹آیت‌الله مصباح یزدی می‌گوید: «البته توزیعش دیگر زحمتی برای ما نداشت و هیئت‌های مؤتلفه توزیع می‌کردند؛ چون مرحوم آقای از این جریان اطلاع داشتند، یکی از اعضای هیئت مؤتلفه را به‌عنوان رابط معرفی کرده بودند که ما نشریات را تحویل ایشان بدهیم». البته، این برخلاف آنچه برخی اعلام کرده‌اند به معنای وابستگی تشکیلاتی انتقام به هیئتهای مؤتلفه نبود . چنانکه مصباح یزدی می‌گوید‌: «نشریه انتقام، ارگان هیچ سازمان و تشکیلات سیاسی– مذهبی نبود، بلکه در واقع بود. البته برخی از دوستان در توزیع آن شرکت داشتند که اجرهم علی‌الله» . 🔸انتقام سلسله مباحث خود درباره ایدئولوژی اسلامی را در آخرین شماره‌اش در 15 مهر 1344 کامل می‌کند و ذیل عنوان «: » ضمن تفکیک میان شرایط در فتوا با شرایط و ، طرح روشنتری از حکومت اسلامی مطرح می‌سازد‌. در این شماره، حضرت امام خمینی(ره) با عنوان «» معرفی شده‌اند. همچنین آورده شده است: 🔹«یکسال است که ، پیشوای بزرگ دین، مرجع عالیقدر جهان تشیع ربوده شده است ... یکسال است که زبان گویای ملت که از حقوق ستم‌زدگان و از حریم دین و قرآن دفاع می‌کرد از ملت جدا شده و خاموش مانده است ...» 🔸شماره هشتم، آخرین شماره نشریه انتقام بود که به دلیل دستگیری عوامل انتشار و متواری شدن محمدتقی مصباح یزدی به‌عنوان گرداننده اصلی نشریه، دیگر منتشر نشد. 🆔 @Bonyadtarikh
📌کنکاشی در آخرین روزهای بازگشت امام به تهران 🔷 درباره سوابق و مقدمات بازگشت حضرت امام به میهن اسلامی متأسفانه کمتر مطالعه و پژوهش صورت گرفته است. لذا این مقاله شاید از جمله بررسی‌های نادری باشد که می‌تواند هم نسل جدید را با این موضوع آشنا نماید و هم به عنوان طرح مسئله مورد توجه و تعمق محققان تارخ انقلاب و علوم سیاسی قرار گیرد. در این مقاله ضمن اشاراتی به سوابق احتمالی بازگشت امام در اواسط مهرماه سال 57 پس از اخراج از عراق، به بررسی تفصیلی این مسئله در دوره زمانی 26دی تا 12بهمن سال 57 که بازگشت امام قطعیت یافت، پرداخته شده است. این مقاله تأملی است بر یکی از مهمترین رویدادهای مؤثر در سقوط نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران. 🔶 حضرت امام از همان روز نخست که در 13آبان سال 43 به اجبار رژم شاه، دستگیر و به ترکیه و سپس به عراق و بعد هم به فرانسه تبعید شد، همواره درصدد بازگشت به ایران بوده است، تا از درون کشور و در کنار مردم انقلابی به مبارزات خود علیه حکومت پهلوی ادامه دهد. اما شاه و سازمان‌های امنیتی، سیاسی و نظامی او هرگز اجازه بازگشت او و یارانش را به ایران نمی‌دادند و در صورت ورود خود و طرفدارانش بازداشت و روانه زندان می‌شدند. 🔷 رژیم از این که امام وارد ایران شود به شدت هراس داشت. چنان که وقتی در اوایل مهر سال 57 مسئله اخراج امام از عراق مطرح شد و رژیم صدام با همدستی حکومت ایران فشار زیادی برای خروج او از نجف به عمل آورد و دولت کویت نیز حاضر به پذیرش امام نشد، دستگاه امنیتی شاه ضمن بررسی ابعاد مختلف این موضوع و احتمال ورود امام به ایران، گزارش مفصلی تهیه و برای مطالعه شاه ارسال نمود که بسیار حائز اهمیت می‌باشد. 🔶 بنا به اسناد ساواک تهران- مورخ 17مهر سال -57 حتی عکس و مشخصات امام به کلیه مرزهای هوایی و دریایی بحرین فرستاد شده بود، مبنی بر اینکه نامبرده ممنوع الورود است و حق ورود به کشور بحرین را هم ندارد. 🖇ادامه متن مقاله فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی بخوانید. 🆔 @Bonyadtarikh
📌روزهای حماسه و نور 🔷 در بهمن به عنوان یکی از انقلاب‌های بزرگ قرن بیستم و در یک بستر تاریخی شکل گرفت. این انقلاب که به رهبری حضرت امام خمینی (س) و با مشارکت گسترده همه اقشار جامعه انجام شد، تغییرات اساسی در ایران به وجود آورد. این واقعه به هیچ منطقه خاصی محدود نبود و تمامی شهرها و مناطق ایران در آن نقش داشتند. مردم با اتکا به نیروی الهی و وحدت کلمه، به مبارزه با رژیمی پرداختند که از حمایت قدرت‌ها و ابرقدرت‌های آن زمان برخوردار بود. این قیام تاریخی نه تنها حیرت همگان را برانگیخت، بلکه الگویی برای دیگر کشورها در مسیر رهایی و نجات شد. 🔶 در نیمه اول دی‌ماه، حکومت با بحران‌های جدی مواجه بود. تهدیدهای افزایش یافت و این سازمان از شعب خود خواست تا ساختمان‌ها را تخلیه و اسناد را نابود کنند. افشای اسامی اعضای بلندپایه ساواک به تضعیف این سازمان کمک کرد و حملات به نیروهای نظامی، احتمال بروز توطئه‌ای برای ایجاد شکاف میان ارتش و مردم را افزایش داد. آیت‌الله طالقانی و امام خمینی از مردم خواستند تا آرامش خود را حفظ کنند. با اعلام نخست‌وزیری ، اعتراضات مردمی شدت گرفت و یکی از مقامات اسرائیلی اعلام کرد که «کار رژیم شاه تمام است». در دهه سوم دی، نظامیان نیز خواستار برپایی جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی شدند. خروج شاه از ایران در ۲۶ دی و راهپیمایی‌های گسترده در و در ۲۹ دی، ضربه دیگری به رژیم پهلوی وارد کرد. 🔷 با شروع بهمن، اخبار ورود امام خمینی به ایران در رسانه‌ها منتشر شد درحالی که در صبح ۵ بهمن، فرودگاه توسط نظامیان اشغال و پرواز «پرواز انقلاب» که قرار بود امام را به ایران بازگرداند، لغو شد. به دستور شاپور بختیار، فرودگاه‌ها بسته شدند و امام در پیامی تاریخ بازگشت خود را اعلام کرد. هرچند، مردم در همان روز برای استقبال از امام و گوش سپردن به سخنان ایشان جمع شده بودند، اما پس از اطلاع از عدم ورود ایشان، به سمت دانشگاه تهران تظاهرات کردند و علیه بختیار شعار دادند که در نتیجه تیراندازی مأموران، تعدادی شهید و مجروح شدند. 🖇 کامل متن مقاله فصلنامه پانزده خرداد را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی بخوانید. 🆔 @Bonyadtarikh
📌 بازخوانی حقارت رژیم پهلوی و غارت منافع ملی ایران در خاطرات سفرای امریکا و انگلیس 🔷 ، بی‌شک یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی بین‌المللی عصر حاضر محسوب می‌شود که توجه بسیاری از محققان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در کانون تحلیل ریشه‌های این انقلاب، نوع رابطه ایالات متحده آمریکا و انگلستاندو کشور مدعی دموکراسی و حقوق بشر – با اهمیتی کلیدی دارد. حمایت این دو قدرت از یک رژیم استبدادی و سرکوبگر در دهه‌های منتهی به انقلاب، به وضوح نشان‌دهنده اولویت منافع استراتژیک و اقتصادی آن‌ها بر اصول و حق تعیین سرنوشت ملت‌ها بود. 🔶 آنچه از نگاه واشنگتن و لندن دارای ارزش و اهمیت واقعی بود، منافع کلانی بود که می‌توانستند در پرتو چنین روابطی با یک رژیم وابسته به دست آورند. ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در تهران، صراحتاً دلیل انتخاب خود برای این سمت را نیاز به دیپلماتی با تجربه در کشورهای با حکومت‌های متمرکز و استبدادی بیان می‌کند که بتواند "با یک زمامدار مقتدر و خودکامه کار کند." سر آنتونی پارسونز، همتای بریتانیایی او، نیز با وجود آگاهی از سابقه سوء رژیم شاه در زمینه حقوق بشر، بر این نگاه عملگرایانه مهر تایید می‌زند. 🔷 در سایه این رویکرد مبتنی بر منافع، ایران تحت حاکمیت پهلوی به بهشت بازرگانان آمریکایی و انگلیسی و بزرگ‌ترین بازار فروش تسلیحات برای این کشورها تبدیل شد. خریدهای افراطی و غیرمنطقی تسلیحاتی شاه()، که بخشی از آن ناشی از تمایلات شخصی و بخشی دیگر در چارچوب دکترین نیکسون (۱۹۷۲) برای تبدیل ایران به "ژاندارم منطقه" صورت می‌گرفت، به فرصتی برای آمریکا جهت تحمیل هزینه‌های حفظ منافع خود در منطقه بر ایران تبدیل شد. بدین ترتیب، منابع عظیم نفتی کشور که می‌بایست صرف عمران، آبادانی و توسعه پایدار شود، در مسیر پاسخگویی به تمایلات شخصی شاه، تضمین منافع قدرت‌های بزرگ غربی و دامن زدن به فساد گسترده اقتصادی در سطوح بالای حکومتی به کار گرفته شد که یکی از دلایل اصلی عقب‌ماندگی کشور علی‌رغم درآمدهای بالا بود. 🔶 این رویکرد مبتنی بر منافع خارجی، به ساختار سرکوب‌گر داخلی دامن زد و نارضایتی عمومی را تشدید کرد. سرکوب بی‌رحمانه توسط ، سانسور شدید، فقدان آزادی‌های سیاسی، تلاش برای ترویج ارزش‌های غربی و اسلام‌زدایی (که در رویدادهایی نظیر جشن هنر شیراز نمود یافت)، و شکاف عمیق طبقاتی ناشی از فساد و توزیع ناعادلانه ثروت، همگی در چارچوب سیستمی قابل تحلیل هستند که با حمایت خارجی منافع قدرت‌ها را تضمین می‌کرد و در مقابل، با واکنش روزافزون و فزاینده مردم روبه‌رو شد. 🔷 در ماه‌های پایانی عمر رژیم، سرعت تحولات و موضع‌گیری‌های قاطعانه به عنوان رهبر انقلاب، تمامی طرح‌ها و برنامه‌های شاه و حامیانش را بی‌اثر ساخت. تغییر پی‌درپی دولت‌ها و اقدامات نمایشی و دیرهنگام مانند بازگرداندن تاریخ هجری شمسی یا دستگیری برخی مقامات فاسد مانند هویدا و نصیری، هیچ تاثیری در اراده رهبری و مردم برای سرنگونی رژیم نداشت. فساد ذاتی این رژیم برای همگان محرز بود و این اقدامات دیرهنگام، صرفاً فریب‌کاری آشکار تلقی می‌شد که نتیجه‌ای جز تسریع در روند انقلاب نداشت. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 یک منبری ضد صهیونیست ⭐️ به مناسبت سالروز شهادت در تاریخ ۳۰ تیرماه سال ۱۳۵۷ شمسی 🔷 در روزگاری که جامعه از انواع فساد و فشار رنج می‌برد، کافی نوجوان مشهدی بود که پس از شفا یافتن پدر بزرگش در حرم امام رضا(ع)، خانواده‌اش در این شهر سکونت دائمی یافتند. ریشه‌ی حضور در مشهد، پیوندی بود میان شفای پدر بزرگ و عشق به محضر اهل بیت. دغدغه اول، شناخت درد مردم و یافتن راه علاج بود؛ همین شد که قدم در راه تحصیل دین گذاشت و از کودکی طلبگی را در مدارس آغاز کرد. 🔶 روحیه‌اش با گره خورد؛ از همان سال‌ها، وجودش وقف روضه‌خوانی و احیاء مجالس اهل بیت شد. این علاقه، کافی را تا نجف کشاند تا از اساتید بزرگ مانند آیت‌الله خویی و شهید مدنی بهره بگیرد. حضور در عتبات و پیاده‌روی‌های عاشورایی، او را با درد مشترک مسلمانان و آرمان‌های جهان اسلام آشنا ساخت. بازگشت به مشهد، آغازی بود بر تبلیغ جدی و گره خوردن بیشتر با مسائل اجتماعی مردم. 🔷 فعالیتش فقط منحصر به منبر نبود. دلش برای محرومان می‌تپید و دست یاری به سوی نیازمندان دراز می‌کرد. سخنرانی‌های کافی، همیشه مرور دغدغه مردم بود؛ مقدار زیادی از انرژی‌اش صرف کمک به فقرا، ساخت و توسعه مراکز خیریه و حتی حمایت از خانواده‌های زندانیان سیاسی شد. 🔶 کم کم پایگاهی به نام مهدیه، نخست در تهران و بعد در شهرهای مختلف سر برآورد؛ خانه‌ای برای عاشقان دعا و نیایش که کافی با شب‌های متوالی، جلساتش را درآنجا برپا کرد. وقتی جمعه می‌شد، او با عشق به تهران بازمی‌گشت تا دعای ندبه را با جمع مؤمنان بخواند و دوباره به مأموریت‌های تبلیغی دور و نزدیک رهسپار شود. 🔷 تحولات سیاسی و دینی روزگار، نه فقط بی‌تفاوتش نکرد؛ بلکه او را به صحنه کشاند. سخنانش بازتاب دردها بود، علیه ظلم شمشیر زبان می‌کشید و فضای منبرش، تبدیل شد به پناهگاهی برای اعتراض آرام و آشکارتری مقابل استبداد و فساد. همزمان، از و او حمایت همه‌جانبه کرد و در ایام حساس، همراه انقلاب شد؛ همین حمایت و پیروی، خیلی زود برای دستگاه خطر بالقوه‌ای ساخت. 🔶 اقدامات ضددینی، شکنجه و سرکوب مخالفان ـ چه از سوی چه عوامل دیگر ـ بی‌پاسخ نمی‌ماند. کافی آشکارا جلوی طرح‌ها و لایحه‌هایی چون لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی ایستاد؛ بدون لکنت، در منابرش از خطر صهیونیسم و یهود پرده برداشت و پافشاری بر رسالت اجتماعی علما را فریاد زد. 🔷 با این مواضع، چندین بار بازداشت و ممنوع‌المنبر شد. تلاش‌هایی برای اعزام او به سربازی یا تبعید کافی به شهرهایی چون سراوان و آمل به اجرا درآمد و در مقابل، کافی سفرها و مجالسش را پناهگاه اعتراض ساخت. صراحتش در حمایت از فلسطین و محکومیت اسرائیل، باعث شد بارها مورد تذکر و بازجویی قرار بگیرد؛ اما حتی پشت دیوارهای زندان هم صدایش خاموش نشد. 🔶 اخلاق اجتماعی کافی، از مردمی‌بودن و دلسوزی برای محرومان جدا نبود. آثار کمک‌هایش به خانواده‌های مستمند و یاری به بی‌پناهان هنوز هم یادگار آن روزهاست. اعتقادی جدی داشت که دین و روحانیت باید در قلب جامعه باشد؛ دغدغه مردم را از جمله مسئولیت اصلی خود می‌دانست و همیشه از میان مردم و برای مردم سخن می‌گفت. 🔷 در تمام این مسیر، همبستگی‌اش با و مشارکتش در جریان مبارزه، کافی را عنصر مزاحم برای رژیم کرد؛ خطری که سرانجام با شهادتش در سال ۱۳۵۷ به نقطه اوج رسید. صدایش که خاموش شد، وجهه او به عنوان یک آخوند اجتماعی و مردمی، الگویی ماندگار برای جویندگان راه حق و مقاومت باقی ماند؛ نمونه‌‌ای از یک مبارز ضدصهیونیست، یاوری دردمند برای مردم، و سربازی برای اسلام و انقلاب. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسراییل 🔷 در سال‌های پس از و تثبیت قدرت ، ارتباطات و ، در سایه سیاست‌های ، ابعاد گسترده‌ای یافت. پیوند استراتژیک این دو کشور با تاکید بر نفوذ آمریکا، تعاملات نظامی و امنیتی را در پیش گرفت که در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی، با هدف مقابله با نفوذ شوروی و جریان‌های چپ‌گرا و عربی دنبال شد. ایران و اسرائیل به عنوان بازو‌های منطقه‌ای آمریکا، نقش قدرت‌های محلی را برعهده داشتند و در کنار ترکیه، پایه‌های همکاری سه‌جانبه در منطقه را شکل دادند. 🔶 همکاری‌ها در چند سطح گسترش پیدا کرد؛ از تامین نفت اسرائیل و صادرات کالاهای استراتژیک گرفته تا آموزش نیروهای نظامی، خرید تسلیحات، انتقال فناوری و ایجاد بستر عملیاتی مشترک در خاورمیانه و آفریقا. با راهنمایی و حمایت ، دوره‌های تخصصی آموزش اطلاعات، ضدجاسوسی و مخابراتی را دریافت کرد. برخی منابع، نقشه برنامه‌ریزی هماهنگ سیای آمریکا و MI6 بریتانیا برای نزدیک کردن ایران و اسرائیل را مطرح کرده‌اند. نمونه‌هایی چون پروژه‌های تسلیحاتی مشترک و توسعه موشک‌های دوربرد و قراردادهای محرمانه نظامی میان تهران و تل‌آویو، نشان‌دهنده عمق همکاری‌هاست. 🔷 در این دوره، اسرائیل با انتقال تجربه و فناوری نظامی و آموزش نیروهای ویژه ساواک، الگوی رفتاری خود را وارد ساختار اجرایی سیستم امنیتی ایران کرد. گزارش‌ها از تاثیر مستقیم عناصر اسرائیلی بر روند گزینش، آموزش عملیاتی و برنامه‌ریزی‌های امنیتی ایران حکایت دارد. همچنین قراردادهای خرید سلاح، تجهیز نیروی هوایی و تهیه جنگ افزارهای مدرن، ایران را به یکی از مشتریان اصلی تسلیحات اسرائیلی تبدیل کرد. 🔶 ایران و اسرائیل نه‌تنها همکاری نظامی، بلکه پروژه‌های اطلاعاتی و عملیاتی برای نفوذ در کشورهای منطقه و مهار جریانات عربی و فلسطینی را دنبال کردند. قدرت‌های غربی، به‌ویژه آمریکا، از طریق ساختارهای اطلاعاتی و نظامی، حمایت و پشتیبانی راهبردی خود را بر این ائتلاف استوار ساختند. با پیروزی انقلاب اسلامی، این همکاری‌ها متوقف گردید و واسطه‌های ارتباطی، متخصصان و مستشاران نظامی اسرائیل ایران را ترک کردند. در این مقاله هیچ اشاره‌ای به امام خمینی نشده است. 🖇 متن کامل فصل‌نامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 بررسی حادثه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ 🔷 در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، همچون دیگر شهرهای کشور عرصه اعتراض و حرکت‌های مردمی علیه حکومت بود. از آغاز در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تبعید ایشان به عراق، این شهر به دلیل نزدیکی جغرافیایی به مرز، به یکی از پایگاه‌های انتقال اعلامیه‌ها و پیام‌های نهضت بدل شد. با درگذشت سید مصطفی خمینی و اوج‌گیری مبارزات، مردم آبادان و با برگزاری مجالس بزرگ مذهبی، عزاداری‌ها، و راهپیمایی‌ها مخالفت خود را با رژیم نشان دادند. 🔶 پس از واقعه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم، بازارها تعطیل شد، نماز جماعت‌های اعتراضی برگزار گردید و مردم در تظاهرات خیابانی شرکت جستند. چهلم شهدای قم در ۲۹ بهمن همان سال، موجی تازه از اعتراضات در سراسر خوزستان به پا کرد. در اهواز، عزای عمومی و مراسم مسجد جزایری به صحنه‌ای برای مقابله با نیروهای رژیم تبدیل شد که به شهادت یک نفر انجامید. دانشجویان دانشگاه جندی‌شاپور نیز در حمایت از مردم، کلاس‌ها را تعطیل کردند. 🔷 در چنین فضایی، شامگاه ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، مصادف با ۱۵ رمضان، حادثه‌ای رخ داد که نه تنها آبادان بلکه سراسر ایران را در بهت فرو برد. ، واقع در منطقه‌ای کارگرنشین و در نزدیکی اداره شهربانی، هنگام آخرین شب نمایش فیلم «گوزن‌ها» مملو از تماشاگر بود. تعداد زیادی بلیت فروخته شده بود و با احتساب کودکان چندماهه تا خردسال که بدون بلیت و در کنار والدین آمده بودند، شمار حاضران به بیش از هزار نفر می‌رسید. 🔶 بر اساس گزارش‌ها، آتش حوالی ساعت ۲۱:۲۰ شعله‌ور شد و طبق اعلام در ۲۲:۱۰ به اوج رسید. درهای خروجی از بیرون بسته شده و تماشاگران در میان دود خفه‌کننده و شعله‌های مهیب گرفتار ماندند. مأموران آتش‌نشانی با سه خودرو به محل آمدند اما خودروها فاقد شیلنگ فشار قوی، نوار آب‌رسانی، و حتی بلندگو برای هشدار به مردم بودند. مسیر دسترسی به آب بسته بود؛ شیر اصلی زیر لایه آسفالت پنهان شده و پیدا نمی‌شد. آتش‌نشانی شرکت نفت با تأخیر فراوان رسید و اعلام کرد تعهدی نسبت به حریق‌های شهری ندارد. مدیر سینما هم به‌عادت هر سانس، درها را برای صرفه‌جویی در هزینه نگهبان بسته بود و این قفل‌ها به تله مرگ تبدیل شدند. 🔷 در کمتر از ساعتی، حادثه به بدل شد. ۳۷۷ نفر بنا بر آمار رسمی و بیش از ۴۲۰ نفر طبق برخی منابع جان باختند، که میان آن‌ها زنان و کودکان نیز بودند. اجساد سوخته و پیکرهای غیرقابل‌ شناسایی، صحنه ویران‌شده سالن، و بوی سوختگی تا روزها در شهر ماند. شاهدان از سهل‌انگاری سنگین دستگاه‌های مسئول گفتند: تأخیر در اعزام نیرو، نداشتن تجهیزات، نبود نگهبان و مدیر در محل، و حتی ترک پست برخی مأموران و قفل‌کردن خودروهای آتش‌نشانی. مجموعه‌ای از بی‌تدبیری‌ها که مهار آتش را ناممکن کرد و فاجعه را تا این اندازه مرگبار ساخت. 🔶 پس‌لرزه‌های اجتماعی و سیاسی حادثه گسترده بود. شهر آبادان و نقاط مختلف کشور با برپایی مراسم و تظاهرات، یاد قربانیان را گرامی داشتند. پیام از نجف، حادثه را جنایتی سازمان‌یافته از سوی رژیم معرفی کرد و اهداف آن را بدنام کردن نیروهای مذهبی و ایجاد رعب دانست. علما و فعالان سیاسی با بیانیه‌ها و سخنرانی‌های خود، حکومت پهلوی را مسئول مستقیم دانستند. چهلم قربانیان به یکی از بزرگ‌ترین تجمعات اعتراضی پیش از انقلاب بدل شد. شمارش روزها از این تراژدی تا سقوط رژیم، سرعت گرفت. آتش سینما رکس نه تنها شعله‌هایی بر پرده یک سالن سینما بود، که به شراره‌های انقلاب در دل مردم ایران بدل شد — آتشی که خاموش نشد تا وقتی که نظام پهلوی فروپاشید. 🖇 متن کامل مقاله را در وب‌سایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 راهبرد سازمان سیا در بهره‌وری از برخی روحانیون علیه رهبر جمهوری اسلامی ایران در دهه شصت 🔷 در روزهای پس از پیروزی ، ایران پر از هیاهو و بازی قدرت بود. در همین فضای پرآشوب،، ، با نگاهی تیزبینانه در جستجوی روزنه‌هایی برای ورود به ساختار تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی بود. تجربه‌های پیشین این سازمان در کشورهای مختلف نشان داده بود که گاهی یک شکاف کوچک در میان نیروهای داخلی می‌تواند به بحرانی بزرگ بدل شود. 🔶 چشم سیا این بار بر ، مرجع تقلیدی پرنفوذ، متمرکز شد. سابقهٔ او از سال‌های پیش از انقلاب برایشان آشنا بود؛ سال ۱۳۴۲ که در تبریز مردم به خیابان آمدند، او فراخوان به سکوت داد. گزارش‌های و مکاتبات سفارت آمریکا نشان می‌داد که شریعتمداری در آن سال‌ها بیشتر پذیرای تعامل با حاکمیت بود تا تقابل با آن. ساواک حتی در سال‌های پایانی حکومت ، با چاپ و توزیع رسالهٔ او در کشورهای همسایه، جایگاهش را تقویت کرد؛ اقدامی که بی‌تردید برای کاستن از نفوذ مفید بود. 🔷 با تغییر شرایط و سقوط ، سیا رویکرد تازه‌ای طراحی کرد. از طریق واسطه‌هایی مانند فرانک باروز، رئیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا، و سپس با ورود حسن شریعتمداری ارتباطات شکل گرفت. اسناد به‌جامانده از ایستگاه سیا در تهران می‌گویند که آنها تمایل شریعتمداری به دریافت اطلاعات از دولت آمریکا را فرصتی «عالی» می‌دانستند؛ فرصتی برای اجرای عملیات مخفی و شکل دادن به جریان‌های مخالف خط امام. 🔶 حزب خلق مسلمان، که بسیاری از هواداران شریعتمداری را گرد هم آورده بود، به بستری برای این تحرکات بدل شد. مأموران سیا از علاقه‌مندی به حمایت و هدایت این جریان سخن می‌گفتند، اما هشدار می‌دادند که هرگونه تماس باید با حداکثر احتیاط انجام شود تا اتهامات علنی امام خمینی درباره تلاش آمریکا برای ایجاد شکاف، تأییدی عینی پیدا نکند. با این حال، برنامه‌ها ادامه یافت: دیدارهای منظم حسن شریعتمداری با مأموران، ردوبدل شدن پیام‌ها، و تلاش برای نفوذ به حلقه‌های میانه‌رو. 🔷 در این میان، امام خمینی نسبت به این جریان بی‌خبر نبودند. سخنان و مواضع علنی ایشان در همان سال‌ها به‌روشنی نشان می‌داد که از نقش‌آفرینی دشمنان خارجی با استفاده از برخی چهره‌های داخلی آگاه است. همین هوشیاری، همراه با اقدامات امنیتی و سیاسی، موجب شد که فعالیت‌های طراحی‌شدهٔ سیا در این مسیر به بن‌بست برسد. 🖇 متن کامل را در وب‌سایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی بخوانید. 🆔 @Bonyadtarikh
سرنوشت نکبت‌بار یک گانگستر سیاسی؛ مهدی هاشمی، آغاز و پایان یک مرداب.pdf
حجم: 1.71M
💢سرنوشت نکبت‌بار یک گانگستر سیاسی؛ مهدی هاشمی، آغاز و پایان یک مرداب 🔶آنچه شخصیت و سرنوشت را رقم زد، مبانی فکری در بین چهل تا پنجاه سالگی بر اساس بی‌تجربگی و علی‌رغم مشاوره با نیک‌اندیشان، پیرو تفکرات روحانی گمراهی به نام که دارای افکاری مشابه وهابیون بود را استاد عالیقدر خود دانسته و در همه سخنرانی‌های خود به دلیل بدبینی به علمای تشیع، آنها را وابسته به دربار پادشاهان و سرمایه‌داران معرفی می‌کرد. 🔷وی تحت تاثیر اندیشه‌های انحرافی از حوزه بیرون رفته و ضمن نابودی کتاب‌های خود، به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت. اگر چه پس از دستگیری توسط و آزادی از زندان با تعهد، خدمت سربازی را به همکاری با آن سازمان در بخش نویسندگی دادرسی کل ژاندارمری شاهنشاهی منصوب و بعد از آن، دوباره راه انقلابی را با الهام‌گیری از رهبر انقلابی کمونیستی چین، قهدیرجان را تبدیل به پایگاه مبارزه‌های علیه رژیم کرد. به دلیل روحیه خودخواهی، مورد تایید رژیم شاه، روحانیون و یا انقلابیون نبود و بهمراه گروه خود، به دلیل اعتقاد التقاطی، مجهز به سلاح سرد و گرم بودند و مانند رفتار گانگسترهای قرن هجده غرب وحشی با مردم و مخالفان، تمایل به دست گرفتن اصفهان داشتند. 🔶سید مهدی هاشمی برخلاف مبارزه با رژیم شاه، در اصل برای اهداف نفسانی خود در اوایل دهه پنجاه اقدام به تشکیل گروهی معروف به "گروه هدفی‌ها" نمود. زیرا را دینی یک‌بعدی می‌پنداشت و اسلام و مکتب تشیع را تنها یک "هدف انقلابی" می‌دانست. 🆔 @Bonyadtarikh
شهید سید مصطفی خمینی راوی بصیرت انقلابی و جریان‌شناس نهضت امام خمینی.pdf
حجم: 210.9K
📌شهید سید مصطفی خمینی راوی بصیرت انقلابی و جریان‌شناس نهضت امام خمینی سخن سردبیر 🔺شیوه زیست سیاسی شهید و اثراتش در شگفت‌آور و جهت‌دهنده بود که او را می‌توان راوی بصیرت انقلابی و ایمن‌ترین جریان‌شناس نهضت امام خمینی دانست. به طوری که هرفردی با هر انگیزه‌ای متوجه آن بود که برای نفوذ در اطراف امام، گذشتن از ایشان کاری دشوار و غیرممکن بود. 🔺گزارشات نشان می‌دهد که سید مصطفی خمینی نقش مهمی در انسجام علاقه‌مندان به نهضت امام خمینی و ارتباط با مراجع تقلید داشته و نشان‌دهنده ترس ساواک از احتمال جایگزینی سید مصطفی به جای پدرش در رهبری نهضت اسلامی و ادامه خط امام پس از او بود. به همین دلیل، ساواک به فکر نقشه قتل و شهادت سید مصطفی بود، زیرا از ظهور یک رهبر جدید از حوزه علمیه نگران بود. 🔺شهید سید مصطفی خمینی فردی صادق و مسئولیت‌پذیر بود که در امور مهم عصر خود فعالانه مشارکت می‌کرد و به عنوان فردی تلفیقی از عقل، حرکت و سیاست اسلامی شناخته می‌شد. شهادت او آغازگر فرآیندی در تاریخ بود که به کمک پیروزی انقلاب اسلامی و تحولات امروز منجر شد. یکی از سیاست‌های کلیدی او ایجاد ارتباط میان امام و مردم بود که به انتقال سیاست‌های امام به توده‌های مردم کمک کرد و تمایل به جایگزینی نظام مردمی به جای نظام شاهنشاهی را تقویت و انسجام و ایثار را در نهضت امام خمینی افزایش داد. 🆔 @Bonyadtarikh
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سید مصطفی خمینی؛ جان نهضت امام (ره) سید مصطفی خمینی (ره)؛ فرزندی که نه تنها عالم دین بود، بلکه جانِ نهضت امام خمینی (ره) محسوب می‌شد! در روزگاری که ساواک برای حذف او نقشه می‌کشید، سید مصطفی نماد بصیرت دینی و سیاسی و همراهی بی‌وقفه با امام بود. 🆔 @Bonyadtarikh‌