🍃با انگشت سبابهام عکسی را لمس میکنم که با همه سکوتش خیلی چیز ها را فریاد میزد ، تمام#آرمان های یک #بسیجی یا اصلا بهتر بگویم همه آمال و آرزوی یک#مدافع در همین عکس روی تابوت نقش بسته بود واژه#شهید ، که منتهی الیه آرزوی هرکسی میتواند باشد ولی برای مدافعان اسلام مفهومی عمیق تر به همراه دارد.
🍃برای مهدی هایی که آزاده چون اربابشان زندگی کردند و همسرانشان که #زینب وار پا به پای آنها جنگیدند این واژه میتوانست اجر ایستادگیشان باشد.
🍃ولی تصویری که رو به روی من بود چیزی ورای اجر و مزد را نشانم میداد. حسرت خوابیده در چشمان ریحانه را نشانم میداد که دست خواهرش مهرانه را سفت گرفته بود و مهرانه با چشمانی که برق اشک در آن هویدا بود نوشته روی #تابوت را زمزمه میکرد. در عالم سه سالگی با خود کلنجار میرفت که شهید یعنی چه؟! اصلا شهید به چه کسی میگویند؟😢
🍃به گمانم این دخترک سه ساله وقتی مفهوم شهید را درک کرد که روی تابوت را باز کردند و چهره نورانی#پدر آشکار شد و آنگاه فهمید شهید یعنی بابامهدی که در تابوتی چوبی خوابیده ولبخند به لب دارد.
🍃پس با خود اندیشید که که روزی #فرشته ها هم از این دنیا میروند! ولی با بال خونین و در آغوش خدا!
✍نویسنده. #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_مهدی_نعمایی
📅تاریخ تولد : ۲۹ شهرویور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٩٩
🥀مزار : امام زاده محمد_کرج
#گرافیست_الشهدا
#استوری_شهدایی
🍃در دفترت نوشته بودی : شهادت را با هیچ چیز عوض نمیکنم حتی زیارت حرم ارباب در #اربعین، اما از آنجایی که هنوز فکر میکنم اندازه شهادت نشدهام دلتنگ حرم #اربابم، مثل همیشه❣
🍃فکر میکردی هنوز جامه #شهادت اندازهات نشده، یعنی در واقع تو اندازه آن نشدهای، اگر تو اینگونه فکر میکردی پس وای به حال ما، که هنوز خیلی فاصله داریم تا اندازه شهادت شویم و همچنان #حسرت به دل، به آنها که پر کشیدهاند مینگریم.
🍃مهدی، مردی از تیپ #فاطمیون از جنس غیرت و مردانگی، با قلبی آکنده از حبِّ اهل بیت، به دل میدان زد و مثل هزاران #مدافع دیگر از دین، ناموس و #حرم_عمه_سادات، دفاع کرد🙃
🍃آن لحظه که میخواست عملیات آغاز شود حال خوشی داشت، روی زمین نبود، در فضای دیگری سیر میکرد. آخر آن عملیات، عملیات آخرش بود، شوق پریدن داشت، #اشتیاق رسیدن به معشوق!
🍃امکان نداشت جایی حرف از علی اکبرِ حسین باشد و او آنجا نباشد، اگر امکانش بود حتما آنجا حاضر میشد و هرکاری که باید انجام میداد، به عشق علیاکبر لیلا، به عشق حضرت #مادر😍
🍃اصلا همین #عشق و ارادت خاصش به این خاندان بود که باعث شد هرچه سریعتر بار سفرش را ببندد.
🍃مادرت میگفت:«امام زمان از حرم عمهاش نگهداری میکند، بمان و به کشورت خدمت کن.» و تو جوابش را اینگونه دادی که مگر #فرمانده سرباز نمیخواهد؟ پس #امام_زمان هم سرباز میخواهد♡
🍃دعا کن ماهم بشویم سرباز مولایمان. خدمت کردن در راه این خاندان لیاقتیست که نصیب هرکس نمیشود، ولی تو لایق آن شدی که جانت را هم فدا کنی.
🍃محتاج دعایت هستیم، کاش که سفارش ما را هم بکنی!😔
✍️نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_مهدی_صابری
🎨نقاش: #آتنا_شاعری
📅تاریخ تولد : ۱۴ فروردین ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۹ اسفند ۱۳۹۳. درعا،سوریه
📅تاریخ انتشار : ۱۳ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : قم، بهشت معصومه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃محمد زهره وند
از آن دهه شصتی های #باغیرت و با ایمان زمان بود.قبل از #سوریه در ماموریت های مختلفی از جمله درگیری با گروهک هایی همچون پژاک سینه سپر کرده و زخمی شده بود.اما وقتی خبرهای سوریه را شنید، راهی شد.به قول خودش آرزویش #شهادت بود اما برای دفاع از حرم #عمه_سادات رفت.
🍃مزد نماز شب و#مناجات سحرگاهیش را با شهادت در عملیات گرفت.خاک سوریه پیکرش را به امانت در آغوش گرفت. در ایران ،همسرش در برزخ بی خبری می سوخت و دل نگرانش را با دعا آرام می کرد.اما ندایی در درونش خبر از شهادت میداد. کم کم خودش را برای پرواز پرستوی خانه اش آماده کرد🕊
🍃بعد از نزدیک به ۷۰ روز پیکرش به ایران برگشت. در #وصیت_نامه اش از همسرش خواسته تا حجاب فاطمی را رعایت کند و به دخترش #حجاب را بیاموزد.
🍃در جنگ نرم این روزها که دارند هویتمان را می دزدند و در پی #مد های زیبا و دل فریب با #چادرها غریبه شده ایم، نمی دانم جواب #خون_شهدا چه می شود؟
🍃یادمان رفت #مدافع هستیم و سلاحمان، #چادر هایمان است. شهید جان با اینکه غافل و بی معرفت شده ایم ، اما #تولدت_مبارک ♥️
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز تولد
#شهید_محمد_زهره_وند
📅تاریخ تولد : ۱۷ فروردین ۱٣۶۵
📅تاریخ شهادت : ٩ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱٨ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اراک
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃اون ک چشیده طعم این عشقو، غیر تو هیچکس و نمیشناسه
هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن #رایه العباسه
🍃ریشهای خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک #پاسدار نمیاندازد؟🤔
🍃نامش #امیر بود. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش را دیدم و یک بیت معروف نوحههای حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این #شهید به رایه العباس چیه؟
🍃مثل همیشه راهکار علامه گوگل. سرچ که کردم علامت سوالهایم بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها #چریکی و #بسیجی که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست، یاد حرف #شهید #حججی افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا #شهادت یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه #معبری تنگ که حتی مختصات روی نقشهاش هم نیست.
🍃امیر سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی هاست ؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه #هیات امام حسین.
🍃همهی ما #اربعین دست و پا میزنیم برا پابوس آقامون.اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور میداریم و آخر قبولی #زیارت بدست اونه.
🍃رفت پیش عمه #سادات که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود و غصه و غمهاش بیشمار.
🍃ما اول مسیر و اون آخر مسیر بیصدا و بیریا رسید به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت.
🍃سیاوش وسط آتش اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب
🍃امیر جان ما ماندهایم راه #انقلاب که سرخ است از لخته خون شهیدان، ما ماندهایم و #سم پاشی ناامیدی لیبرالهای سگ سفت غرب زده، ما ماندهایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما ماندهایم باسنگینی #سینه های پر از سرب و #خردل، پاهای کِرِخت و بدون احساس، ما و آنهایی که #ترکش ها در بدن های لاغرشان قایم باشک بازی میکنند و...
اما ته همه ما ماندهایم و #حسرت و آه #یتیمان و پوزخند مدیران
✍🏻نویسنده: #محمد_صادق_زارع
🌹به مناسبت سالروز تولد #شهید_امیر_سیاوشی
📆تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱۳۶۷
📆تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴
🕊️محل شهادت : خانطومان سوریه
🌹مزار شهید: تهران.امامزاده علی اکبر چیذر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #شهید_امیر_سیاوشی #مدافع #شهدا_گاهی_نگاهی
🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از #حسرت .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما #اسیر دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ...
🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای #زیارت_عاشورا جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت #اهل_بیت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد.
🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به #سوریه را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با #حسین عجین کرده بود مانع شود برای #دفاع از حریم خواهر حسین.
🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو #شهید شو اما #اسیر نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد.
🍃طلبه عاشق، #بورسیه_آلمان را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به #فاطمیون و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد.#غسل شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند.
🍃حال مادرش #دلتنگ می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم #آخرت فرزندش بود که #سعادتمند شد و براستی که #بهشت زیرپای مادران است....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_امین_کریمیان
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
📆تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب
🥀مزار : جاوید الاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#مدافع
🍃از آن روز که بارسفر بستی و رفتی شش سال می گذرد شاید هم هفت سال... خیلی چیزها عوض شده. فاطمه ثنا، دختر شیرین زبان و دردانه ات بزرگ شده، دلتنگی هایش هم قد کشیده اند اما به قول خودش بیشتر از سنش می داند، دلتنگ می شود اما همه را به #قهرمان بودنت می بخشد.
🍃حسین بزرگ شده. ببخشید محمد حسین. ثبت احوال هم گاهی اوقات تنها چیزی را که نمی تواند ثبت کند، احوال ِ پریشان است. می خواستند در روزهایی که داغ نبودنت دل می سوزاند، نام فرزند تازه متولد شده ات را حسین بگذارند تا مرهم شود برای روزهای بدون تو اما گفتند نمی شود پدر و پسر هم نام شوند. مسئول ثبت احوال نامش را محمد حسین ثبت کرد اما همه او را با نام تو می شناسند.
🍃حسین بزرگ شده. آقا شده. برای خودش مردی شده. مثل پروانه دور خواهرش می چرخد، نگران بودی برای روزهایی که دخترت پشتیبان و پناهی نداشته باشد. دوست داشتی پسری داشته باشی که هوای دردانه ات را داشته باشد؛ و #خدا مراد دلت را داد.
🍃حالا حسین در خاطرات خواهرش به دنبال تو می گردد. حسرت یکبار آغوش تو را به دل دارد. بابایش خلاصه می شود در یک قاب عکس که چهره همیشه مهربان تو را بغل کرده و دل تنگش را با یک بوسه بر سنگ مزارت آرام می کند.
🍃از همسرت بگویم، سپری کردن روزگار بدون تو برایش سخت می گذرد چنان که ثانیه شمار، بارِ ساعت را به دوش می کشد. راستش جای خالی تو را هیچ چیز نمی تواند پر کند اما از همان روز که گفتی دوست داری #مدافع شوی، به عشق #حضرت_زینب راهی ات کرد. حال، همراه خوبی است برای مرور خاطرات فاطمه ثنا با تو. راستی باید راوی خوبی باشد تا از تو برای حسین بگوید...
🍃آقا حسین، از همان روز که مهمان #ارباب شدی تا هرروز که نفس می کشیم مدیونیم. به تو، به #دلتنگی های فاطمه ثنا، به حسرت های حسین ،به بی قراری های همسرت، به دل داغدار مادر و کمر خمیده پدرت. آقا حسین...شرمنده ایم....💔
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حسین_دارابی
📅تاریخ تولد : ٢٧ مهر ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱٩ مرداد ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : آمل
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃پاییز با حسرت دستِ مهر، بر سر آذر می کشد و برگ های درختان را فدای بیست و چهارمین روز می کند؛ چون تو چشم به این دنیا گشودی.
🍃خوش به حالِ سال هایی که بزرگ شدن، #مجاهد، مدافع و #شهید شدنت را دیدند. اصلا تو برای ماندن، خلق نشده بودی. فقط، مدتی قلم سرنوشت ماندن را بر دفتر زندگی ات، ثبت کرد؛ تا راه و رسم عاشقی را یاد بدهی. ماندی تا راوی تاریخ آغشته به خون #شهدا باشی.
🍃این محاسن سفید شده درآسیابِ #جهاد، هرکدام قصه شهیدی را می گویند که دست رد به سینه ی دنیا و زیبایی هایش زد تا امروز آه حسرت بر دل هایمان بنشیند.
🍃فرمانده، سرلشکر و هزاران اسم دیگر در مقابل #ابووهب بودنت قد خم کرده اند. تا خواستیم، قدر بودنت را بدانیم جمله گاهی چه زود دیر می شود باورمان شد و افسوس ها نامه عبرت دلمان...
🍃حبیب حرم شدی و پس از سال ها دعا، آرزوی شهادت، جامه ی حقیقت بر تن کرد و به کاروان #عشاق رسیدی.
🍃فرمانده قلب ها، در سیم خاردار نفس، اسیر شده ایم وتوان رهایی نداریم .به دعایت محتاجیم تا به سنگر توبه برسیم. و مجاهدِ تقوا و #مدافعِ ایمانمان باشیم.
☆#شهادتت_مبارک حبیب قلب ها☆
🌹به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حسین_همدانی
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
📆تاریخ تولد : ۲۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای همدان
🕊محل شهادت : حومه، حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃خیال میکنند هر چه بیشتر بنویسی، #قلم راحت تر کلمات را بر زبان جاری میکند اما گویا در این وادی، همه چیز برعکسِ همیشه است.
🍃اینجا، در دیار حبیبانِ بی شمارِ #حسین، هر چه بیشتر بدانی، کلمات کمتری را میهمان کاغذ میکنی؛ اصلا آنقدر در این راه متحیر میشوی و شگفت زده، که خیال میکنی جوهر کافی برای وصف #مردانگی هایشان در جهان نیست.
🍃تازه! اگر مخاطبت شهید حجت الله اصغری شیبانی باشد که دیگر مات میمانی و تنها خیره به کاغذ سفید مقابلت میشوی. تصور کن باید تمامِ آن سال زندگی را، #شهامت را و همه ی قهرمانی هایش را خلاصه کنی در یک متن چند بندی.
🍃باید بنویسی و بگویی که او مرید #اباعبدللّه بود؛ در هیئات پایه ثابت دلدادگی و در شیطنت ها روی کودکانه اش را نمایان میکرد. حجت البته نه! بهتر است بگویم #طاها؛ با این نام وارد فضای مجازی شده بود تا هم #افسر_جنگ_نرم شود و هم با این نامِ #جهادی گمنام بماند. دیگر پس از این همه مدت، ورد زبانمان شده که زهرای مرضیه (س) گمنام میخرد.
🍃طاهای #جهادگر داستان! رسم دلبری را از بر بود، گویا شب های روضه قدم به قدم با شرمندگی آقا ابالفضل همراه میشد و تا #بین_الحرمین میرفت؛ او هم در درون شرمنده بود. شرمنده دیوار های #حرم که محل تیر و ترکش ها شده بودند، شرمنده امام زمان (عج) که نتوانسته بود برای عمه شان #مدافع شود.
🍃اما قصه قرار بود جورِ دیگری به پایان برسد، صدای حجت یا همان طاهای جهادگر به گوش #علمدارِ حسین (ع) رسید و روحِ او بود که روز #تاسوعا با جسمی بی دست به ملاقات خانواده ی آسمانیاش رفت.
✍️نویسنده : #اسما_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حجت_اصغری_شربیانی
📅تاریخ تولد : ١ فروردین ١٣۶٧
📅تاریخ شهادت : ١ آبان ١٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ٣٠ مهر ١۴٠٠
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : شهر ری
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃محمد زهره وند، از آن دهه شصتی های #باغیرت و با ایمان زمان بود. قبل از #سوریه در ماموریت های مختلفی از جمله درگیری با گروهک هایی همچون پژاک سینه سپر کرده و زخمی شده بود.اما وقتی خبرهای سوریه را شنید، راهی شد. به قول خودش آرزویش شهادت بود اما برای #دفاع از حرم #عمه_سادات رفت.
🍃مزد نماز شب و #مناجات سحرگاهیش را با شهادت در عملیات گرفت. خاک سوریه پیکرش را به امانت در آغوش گرفت. در ایران، همسرش در #برزخ بی خبری می سوخت و دل نگرانش را با دعا آرام می کرد. اما ندایی در درونش خبر از شهادت میداد. کم کم خودش را برای پرواز پرستوی خانه اش آماده کرد🕊
🍃بعد از نزدیک به ۷۰ روز پیکرش به ایران برگشت. در #وصیت_نامه اش از همسرش خواسته تا حجاب فاطمی را رعایت کند و به دخترش #حجاب را بیاموزد.
🍃در جنگ نرم این روزها که دارند هویتمان را می دزدند و در پی #مد های زیبا و دل فریب با #چادرها غریبه شده ایم، نمی دانم جواب #خون_شهدا چه می شود؟
🍃یادمان رفت #مدافع هستیم و سلاحمان، #چادر هایمان است. شهید جان با اینکه غافل و بی معرفت شده ایم، اما #شهادتت_مبارک♥️
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_زهره_وند
📅تاریخ تولد : ۱۷ فروردین ۱٣۶۵
📅تاریخ شهادت : ٩ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اراک
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍂 هدایت کننده اطرافیانش بوده و همه راوی داستان پرهیزگاری اش هستند .تلاقی خوبی هایش ختم می شود به شناسنامه اش که نام #هادی_زاهد برای دنیا به یادگار مانده است.
🍂 قریب به شش سال زائر #سوریه بوده و آنقدر دلش را برداشته و رفته به خدمت خواهر ارباب که بالاخره حاجت روا شده و آخرین بار به جای خودش ، پیکرش به آغوش خانواده بازگشته است.
🍂می گویند نیکی به پدر و مادر خط اول زندگی اش بوده و تا توانسته به انها خدمت کرده .خادم خانواده بوده و مگر تا به حال دعای خیر پدر و مادر بدون اجابت مانده است..
🍂 از او شاگردهایی به جا مانده که درس #دفاع و خدمت آموخته اند و حال عده ای با اسم #مدافع و عده ای با اسم شهید مدافع ، از #حرم عمه سادات #پاسداری می کنند...
🍂 به قول برادرش کسی را توان مقابله و مبارزه با او نبود مگر مین که کار خودش را کرد و او را به آرزویش رساند.
🍂آخرین قولی که همسرش در وداع آخر از تن بی جان او گرفت، اشک همه را دراورد و همه دست به دعا شدند تا #شهید #شفاعت کند همسرش را و مگر رسم #شهدا جز دست گیری است؟
🍂از هادیِ زاهد ِخادم ِ صابر ِ #شهید ، دو فرزند به یادگار مانده که دل تنگی های پدر و مادر، با بوییدن و بوسیدن آنها آرام می شود ...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_هادی_زاهد
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۵۸
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت : حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دلم بی تاب است. #وضو می گیرم. دفتر دل نوشته هایم راباز می کنم. قلم در دست می گیرم اما نمی دانم چرا ساعت شنی دلهره ام امروز پایانی ندارد. حافظه ام #شرمنده ی دلم شده و جملات امروز توانِ بودن ندارند.
🍃خواهر شاه خراسان، #خادم خود را به #عمه_سادات هدیه کرده است و من برای درک این اتفاق خیلی کوچکم. شاید هم دخیل های #پنجره_فولاد جواب داده است، نمی دانم.
🍃خوش به حالت ۱۴ سال با افتخار خادم بانوی #قم بودی، راست می گویند؛ #رفیق_شهید، شهیدت می کند. با آمدن خبرِ شهادتِ #شهید_قریب، کبوتر دلت به سوی آسمانِ شهادت پرواز کرد. در گریه های شبانه ات در حرم، جواز #مدافع شدن را گرفتی. چشم سر را برتمام وابستگی های دنیا بستی و با چشم دل راهی سرزمینی شدی که #عشق را به بهای شهادت می آموزند.
🍃بیست و یکمین روز آذر را با #شهادتت آذین بستی و دنیا و آدم هایش را داغدار نبودنت کردی. اما چرخ گردون #روزگار چرخید و این بار شهیدِ خادم شدی و حرم را زیارت کردی.
🍃این روزها فرزندت با افتخار برای #حضرت_معصومه، خادمی می کند و راهت را ادامه می دهد. میدانم این ها از دعای خیر تو است. دعا کن برای #اسیران_نفس که زنجیرهای #گناه بر وجودشان سنگینی می کند. توان راه رفتن در این برزخ را ندارند. دعا کن راه را گم کرده ایم. برای منتظرهای محتاجِ دعایت، دعا کن.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مهدی_ایمانی
📅تاریخ تولد : ۸ خرداد ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آذر ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : قم، حرم حضرت معصومه
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدا #مدافع_حرم #شهید_خادم
🍃پاییز با حسرت دستِ مهر، بر سر #آذر میکشد و برگهای درختان را فدای بیست و چهارمین روز میکند؛ چون تو چشم به این دنیا گشودی.
🍃خوش به حالِ سالهایی که بزرگ شدن، #مجاهد، مدافع و #شهید شدنت را دیدند. اصلاً تو برای ماندن، خلق نشده بودی. فقط، مدتی قلم سرنوشت ماندن را بر دفتر زندگیات ثبت کرد؛ تا راه و رسم عاشقی را یاد بدهی. ماندی تا راوی تاریخ آغشته به خون #شهدا باشی.
🍃این محاسن سفید شده در آسیابِ #جهاد، هر کدام قصه شهیدی را میگویند که دست رد به سینهی دنیا و زیباییهایش زد تا امروز آهِ حسرت بر دلهایمان بنشیند.
🍃فرمانده، سرلشکر و هزاران اسم دیگر در مقابل #ابووهب بودنت قد خم کردهاند. تا خواستیم، قدر بودنت را بدانیم جمله گاهی چه زود دیر میشود باورمان شد و افسوسها نامه عبرت دلمان...
🍃حبیب حرم شدی و پس از سالها دعا، آرزوی شهادت، جامهی حقیقت بر تن کردی و به کاروان #عشاق رسیدی.
🍃فرمانده قلبها، در سیم خاردار نفس، اسیر شدهایم و توان رهایی نداریم. به دعایت محتاجیم تا به سنگر توبه برسیم و مجاهدِ تقوا و #مدافعِ ایمانمان باشیم.
☆#تولدت_مبارک حبیب قلبها☆
🌹به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_همدانی
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
📆تاریخ تولد : ۲۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای همدان
🕊محل شهادت : حومه، حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی