🍃 ردپای اشک های جامانده بر روی #سنگر #جبهه را که دنبال کنی و گوش هایت را بسپاری به صدای ناله ی جامانده های کاروان #شهادت ، چشم هایت روشن می شود به ضریح #عقیله_بنی_هاشم.
🍃 همانجا که یادگاران #جنگ، آنرا مامن امن می دانند برای فرار از ظلمات دنیا و وضعیت قرمزش.بی شک #ابوحامد های بسیاری این راه را رفته اند.شاید عده ای همچون من نام شهید #داریوش_درستی برایشان غریبه باشد و او را نشناسند اما شناسنامه فرزندان #حضرت_زهرا مهر گمنامی خورده است.
🍃 بدنش راوی روزهای جنگ و تیر و #ترکش بوده اما روحش از سرزمین جبهه تا حرم #عمه_سادات در جست و جوی شهادت بوده است.
🍃 عاقبت #شهادتنامه اش به واسطه خواهر ارباب امضا شد. شاید اشک هایش در روضه ها واسطه شدند شاید هم سفارش دوستان شهید #قطعه_۵۲ بهشت زهرا بود که پهلویش را تیرها شکافتند و به آرزوی دیرینه اش رسید.
🍃 آه سردار،#پهلوی_شکافته_ات ، روضه پهلوی شکسته حضرت مادر را برایم تداعی کرد.چه بگویم از پیکرت که طعم اسارت چشید و چشم های همسرت که همچنان #منتظر است تا خبری از تو برسد.
🍃 چه خوب شد که #انگشترت جاماند و حالا تنها یادگار و مرهم دلتنگی های همسر توست.امان از عصر عاشورا و انگشتری که چشم #ساربان را گرفت و دل و ایمانش را برد...
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_داریوش_درستی
📅تاریخ تولد : ۳۱ شهریور ۱۳۴۲
📅تاریخ شهادت : ۹ شهریور ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۹ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حماه سوریه
🥀مزار شهید ( یادبود ) : بهشت زهرا(س) قطعه۲۹ ردیف ۱۹ شماره ۱۱
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم ربّ الزهرا(س)♡
🍃قلم آماده، دفتر آماده اما نمی دانم چرا مغزم همراهی نمیکند؟! به راستی چگونه باید از آنهایی که جان را نه متعلق به خود بلکه برای #معشوق میدانستند نوشت؟ چگونه باید از آنهایی که میان حرف و عملشان فاصلهای نبود، دم زد؟ آنها را تنها #خدا شناخته و بس...اما بازهم برای آشناکردن آنها با شما، با قلم ناتوانم مینویسم...
🍃در مهد هنر و کاشیکاری، در خطهای که معروف به نصف جهان بود، پا به عرصه وجود گذاشت. در دامان پر مهر مادری #عفیف و دلسوز و پدری باایمان و زحمتکش، درخت وجودش پرورش یافت.
🍃پس از مقطع دبستان، درس را کنار گذاشت و به #قرآنآموزی روی آورد. دوسال بعد که خانواده را در مزیقه و وضعیت بد مالی دید، دست در دستان خسته پدر، مشغول کار شد.
🍃چندسالی از شروع #جنگ میگذشت و داوود در روزهای پایانی سربازیاش نفس میکشید که به #کردستان اعزام شد. چندی بعد نیز به شهرهای مختلف اعزام شد. آخرین محل اعزامش سنندج بود. گویی قرار بود قطار زندگی او در این شهر به ایستگاه پایانیاش برسد. به ایستگاه مرگ یا #شهادت؟!
🍃مگر مرگ هم برای چون اویی سزاوار بود؟ اویی که معلمها و اهل روستا هم شیفته #اخلاق و رفتارش بودند. اویی که عاشق بود، عاشق خدا...
آری! خون پاکش گواه اصالت این #عشق شد...!
✍نویسنده : #محدثه_کربلایی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_داودد_جوادی
📅تاریخ تولد : ۱ آبان ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۹ مهر ۱۳۶۲
📅تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : علی آباد کویر
🕊محل شهادت : سنندج
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم ربّ الزهرا(س)♡
🍃قلم آماده، دفتر آماده اما نمی دانم چرا مغزم همراهی نمیکند؟! به راستی چگونه باید از آنهایی که جان را نه متعلق به خود بلکه برای #معشوق میدانستند نوشت؟ چگونه باید از آنهایی که میان حرف و عملشان فاصلهای نبود، دم زد؟ آنها را تنها #خدا شناخته و بس...اما بازهم برای آشناکردن آنها با شما، با قلم ناتوانم مینویسم...
🍃در مهد هنر و کاشیکاری، در خطهای که معروف به نصف جهان بود، پا به عرصه وجود گذاشت. در دامان پر مهر مادری #عفیف و دلسوز و پدری باایمان و زحمتکش، درخت وجودش پرورش یافت.
🍃پس از مقطع دبستان، درس را کنار گذاشت و به #قرآنآموزی روی آورد. دوسال بعد که خانواده را در مزیقه و وضعیت بد مالی دید، دست در دستان خسته پدر، مشغول کار شد.
🍃چندسالی از شروع #جنگ میگذشت و داوود در روزهای پایانی سربازیاش نفس میکشید که به #کردستان اعزام شد. چندی بعد نیز به شهرهای مختلف اعزام شد. آخرین محل اعزامش سنندج بود. گویی قرار بود قطار زندگی او در این شهر به ایستگاه پایانیاش برسد. به ایستگاه مرگ یا #شهادت؟!
🍃مگر مرگ هم برای چون اویی سزاوار بود؟ اویی که معلمها و اهل روستا هم شیفته #اخلاق و رفتارش بودند. اویی که عاشق بود، عاشق خدا...
آری! خون پاکش گواه اصالت این #عشق شد...!
✍نویسنده : #محدثه_کربلایی
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_داوود_جوادی
📅تاریخ تولد : ۱ آبان ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۹ مهر ۱۳۶۲
📅تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : علی آباد کویر
🕊محل شهادت : سنندج
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃 بر لوح افتخارِ جای جای این آب و خاک، حکاکی نام تو و پرستو های چون تو را زیبا و تابناک میابم. پرستو هایی که چون تو رد پای اولیای خدا سرمشق زندگیشان بود، همان هایی که #ذکر حق ورد زبانشان بوده.
🍃قصه بدین سان شد؛ آن موعدی که نفس های #جنگ، امید حیاتمان را تار کرده بود و شهرِ کمر خم کرده، پاهای خسته اش را با مشقت و سختی روی زمین نگه داشته بود، آنگاه قدم های سبزت را برداشتی تا #متجاوزان بعثی را به هلاکت برسانی...
🍃آری! ای جان #کشور، تو به همراه دیگر جانان برخواستید و با قدوم پر صلابتتان در شریان های شهرها و روستاها خون روان ساختید و #امید حیاتمان را باز پس گرفتید. ستایش میکنمت که رسم #جوانمردی را بر جانِ این سرزمین حک ساختی و #الماس وجودت بانی حیاتش گردید.
"سیره ات جاوید و راهت پر رهرو باد
ای_باران_رحمت_الهی"
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_کمال_ذاکری
📅تاریخ تولد : ۴ آبان ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ٨ فروردین ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای مشاء دماوند
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃بسم ربّ الزهرا(س)🍃
🍃شروع و #پایان دفتر زندگیاش در فصل برگ ریزان رقم خورد. در بحبوحه #جنگ به دنیا آمد و روحیه از خود گذشتگی را از جامعه آن روز به ارث برد.
🍃علاقهاش او را وارد دنیایی مملو از فداکاری و #ایثار کرد. نجابت و مهربانی و #ایمانش را چشمانش گواهی میدهند و این یعنی او لایق آنچه که بدان رسید را داشت. در استان محل زندگیاش، زندگیاش را در دست میگرفت و در بخش مبارزه با #مواد_مخدر خدمت میکرد.
🍃آرزوی #دفاع از حریم با عظمت #عمه_سادات را در دل میپروراند، اما او باید میماند برای دفاع از حریم امن شیعه و #ائمه_معصوم. آن روز متفاوت از همیشه از همسرش خداحافظی کرد و رفت. آن روز اصابت #گلوله قاچاقچیان مواد مخدر به سرش، او را به آرزویش رساند.
✍️نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_کلاته_نایبی
📅تاریخ تولد : ١ مهر ١٣۶٣
📅تاریخ شهادت : ٧ آبان ١٣٩۶
📅تاریخ انتشار : ۷ آبان ١۴٠٠
🕊محل شهادت : خوسف
🥀مزار شهید : بیرجند
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃چه بگویم که حتی #قلبِ در و دیوار خانه را که هر لحظه، بغض آلود شاهد زخم ها و سرفه های تو بودند، به تنگ آوردی...
🍃روزگار از تو می گوید ای برادر خوش لفظ دنیا، از یل #پهلوانی که سلامتی اش پلی شد برای رسیدن به امنیت #وطن و #ناموس، همانی که سی سال با تاول های بدنش خو گرفته بود و همدردی برای زخم های تنش شده بود. #جانبازی که با زخم های کهنه اش درس #شجاعت و شهامت را به خودی خود به کائنات میداد و با نفَس های بهاریش چون باران آسمان و زمین را بهم پیوند میداد، نَفَس هایی که نوایش از جبهه و #جنگ به یادگار مانده بود...
🍃علی آقا، به راستی که حقیقت این است تو همان نقطه ی اوج شکفتنی که #خدا تو را نخواست به یکبار از سر بگیرد. خواست که بند بندِ تو را شهید کند و امروز من زنجیر به اعتراف میگشایم که حقیقتا تو همان بهار سرسبز و زیبایی هستی که در تلاطم چون دریایی، همان دفتر خاطرات جنگی که چون #مهتاب به دل های چنگ زده دنیای ما می تابی و به خدا سوگند که راستی #معلمی هستی که خطر اعجاز را با عمل به ما آموختی همانی که تاول های به روی تختهی پیکرش کلید حل معادله های زندگیمان شد.
🍃آری یقیناً تو آن #ققنوس خوش پروازی هستی که تا اوج قله ی زیبایی پرواز کرد، خدا خواست که ذره ذره همه ی تو را شهید کند.
✨#زمینی_شدنت_مبارک
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_خوش_لفظ
📅تاریخ تولد : ٨ آبان ۱٣۴٣
📅تاریخ شهادت : ٢٩ آذر ۱٣٩۶
📅تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جانباز دفاع مقدس که بعد از سالها در بیمارستان به شهادت رسید
🥀مزار شهید : مزار شهدای همدان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بارها با خود فکر کرده ام آیا انسان ها خودشان #سرنوشت شان را انتخاب می کنند یا سرنوشت است که آنهارا انتخاب کرده و گل چینشان می کنند. در مواردی این سوال برایم پر رنگتر می شود و یکی از آن موارد #زندگی شهید علی خاقانی است که در دوران کودکی به بیماری سختی دچار شد تا جایی که امیدی به زنده ماندنش نبود و به طرز #معجزه آسایی از #مرگ رهید تابماند و علیه #ظالمان و مستکبران مبارزه نماید.
🍃دانش آموز بود و با ورود به دوران راهنمایی که مصادف با شروع جریانات #انقلاب_اسلامی بود در تظاهرات شرکت می کرد و در آگاه سازی دوستانش نقش بسزایی داشت. با شروع #جنگ تحمیلی با وجود سن و سال کمش عازم #جبهه های نبرد شد، تا از خاک کشور دفاع نماید. دفاع از#کشور اسلامی و #تحصیل در مسلخ عشق از او مردی مقاوم و صبور ساخت. خاقانی سرانجام در تاریخ ۱۰\ ٨\۱٣۶۱ در حالیکه ۱۶ سال بیشتر نداشت در جریان عملیات محرم خاک خونین عین خوش را به خون خویش مزین ساخت و پیکر این نوجوان ۱۶ ساله ایران اسلامی در گلزار شهدای رهنان به خاک سپرده شد.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_خاقانی
📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش
🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهر رهنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
انالله و انا الیه راجعون🖤
🍂روحِ بلند #جانبازِ سرافرازِ اسلام "محمدجعفر نصر اصفهانی" به ملکوت اعلی و خیلِ عظیم شهدا پیوست🕊
🍂زمان در همین لحظه متوقف میشود و بازمیگردم به گذشته ها به دیماه سال ۳۹ که سرما، استخوان را میسوزاند اما #تولد او، کانون خانواده را گرم کرد. پسری اهل "منارجنبانِ اصفهان" که دل به حضرت روحالله_رحمتهاللهعلیه_ داد و با شروع قیامهای مردمی اعلامیه پخش میکرد.
🍂صورِ #جنگ که زده شد، داوطلبانه به #جبهه رفت و #دفاع کرد از خاک کشورش. در سال ۶۱ ، به توصیه شهید "صیادشیرازی" خدمت در ارتش را به عنوان شغل دائم برگزید و وارد #دانشکده شد.
🍃جوانی کاردان، باهوش و با #اخلاق که در کنار مجروحیتهایش، در سال ۶۷ با تک شیمیایی #دشمن، آلودگی شیمیایی نیز پیدا کرد و امروز، با وخامتِ مجروحیت گذشته و تحمل درد و رنج فراوان، به خیلِ عظیم یارانِ شهیدش پیوست.
#شهادتت_مبارک فرمانده✨
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمدجعفر_نصراصفهانی
📅تاریخ تولد : ۱۰ شهریور ۱٣٣٩
📅تاریخ شهادت : ۱٩ آبان ۱۳۷۵
📅تاریخ انتشار : ۱٩ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : بیمارستان ارتش
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨بسم ربّ الزهرا(س)
🍃پسری بود متولد فصل هزار رنگ. #پاییزی که از آسمانش برگهای رنگی میریزد. اما او اینگونه فرو نریخت بلکه #آرام و سبکبال به سوی آسمان شتافت و این دلیلی بر همراه بودن اصالت اوست.
🍃دو برادرش در #جنگ پر کشیدند و خونشان را فدای #اسلامی کردند که آنها را به حقیقتشان رسانده بود. برادر دیگری داشت که آثار #دلاوریهایش در جنگ در جایجای بدنش نمایان بود و او قلبی داشت سرشار از #عطوفت و مهربانی که از هیچ کمکی به برادر ناتوانش دریغ نمیکرد.
🍃تواضع، مهربانی، #خوشاخلاقی، دلاوری، ایمان و... چیزهایی هستند که امثال من لفظیت آنها را دیده و شعار خود کردهاند اما #عبدالرشیدها آنها را به فعلیت تبدیل کرده، در پردهای از خضوع و #خشوع تقدیم خدا کردهاند.
🍃او که از میعادگاه عاشقان در آن #هشت_سال جامانده بود، دیگر صبر نکرد تا دوباره نردبان #آسمان را جمع کنند. موقع اعزام سر از پا نمیشناخت. شور و اشتیاقش از #عباس دیگری شدن برای #دختر_علی(ع)، بود.
🍃نزدیک روز #ازدواج دخترش بازگشت اما نمیدانم آنجا چه دیده بود و #عشق چه رویی از خود را برایش نمایش داده بود که همسرش هم فهمیده بود، طوطی طبعش اینجا سیر نمیکند. میل بازگشت دارد و میخواهد همانجا #جاودانه شود.
🍃خدا هم اشکهای شبانهاش را برای گرفتن حاجت، بیجواب نگذاشت. روح #بیقرارش را به آغوش کشید و #آرامش و حیاتی جاودانه برایش رقم زد.
✍نویسنده : #محدثه_کربلایی
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_عبدالرشید_رشوند
📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۶ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده محمد
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سالهاست از #جنگ_تحمیلی میگذرد ولی هنوز یاد آن روزگاران در خس خس سینه ای حس میشود، در فریاد های موج گرفته ای که از نجات بچه ها و #سقوط شهر میگوید شنیده میشود، در نقص عضو هایی دیده میشود. اینان واژه جنگ را با تمام وجود لمس کردند. بعضیهایشان دل جا گذاشتهاند در اروند، فکه، #طلاییه و...
🍃بعضی ها نگاه دلتنگشان سر پست، نگهبانی میدهد که اگر ردی یا اثری از گمشدهشان پیدا شد آگاه شوند! یک سری هایشان هم در میدان قدم به قدم جای پای #رفیقهای_آسمانیشان میگذارند تا بلکه به آنها برسند🕊
🍃در این میان آنها که #جنگ ندیده اند قلم به دست گرفته و راوی صحنه های #مقتدرانه ای میشوند که به نام های مختلفی ثبت شده. قلم من، روایتِ صحنه ای به نام #علیاصغر_بشکیده را عهده دار شد.
🍃صحنه ای از مقاومت بچه های گردان #عمار به فرماندهی علیاصغر که در فاز دوم عملیات تنها یک گروهان مانده بود و او، که #یاعلی گویان برخاست برای حفظ خط با چند نفر!
🍃صحنه ای که پروردگار تقوایش را آزمود و او سربلند از این #آزمون بیرون آمد! صحنه همسفره شدن با کارگرانی که غذای اعیانیشان آبِگوشت بود آن هم روزهای بسیار خاص. قلمم مفتخر به نوشتن برای او بود، اویی که دلنوشته اش را اینگونه نگاشته بود: خدایا دوست دارم تنها و #گمنام باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم!
🍃و عمق این مفهوم را آن زمان درک کردم که دیدم ما دیریست زیر خروارِ #گناهانمان دفن شده ایم و مدفنی متعفن ایجاد کرده ایم. این افتخار نیست و نبود برای منی که مقابلم اسوه ای از #ایثار و گذشت ایستاده و از خداوند طلب گمنامی میکند.
🍃وباز زمین سیصد و شصت و پنج روز به گرد خورشید گشت تا رسید به آن روز که علیاصغر در تاریخچه ذهن ها #غریب و گمنام ماند. به روز پرکشیدنش که اجر اخلاصش بود، به روز شهادتش. به وقت #عروج ملکوتیاش!
✨#تولدت_مبارک
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_اصغر_بشکیده
📅تاریخ تولد : ٩ آذر ۱٣٣٨
📅تاریخ شهادت : ٢۰ اردیبهشت ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۸ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : خرمشهر
🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سوغات ماه آخر #زمستان است. شاید هم بهار چشم روشنیاش را پیش کش کرده است. آغوش گرم خانواده #مذهبی پذیرای وجودش شد و نامش را #احمد نهادند.
🍃به قول مادر، از کودکی به دنبال مادر راهی #روضه ها بود و زیر چادر مادر حال دلش را با عشق حسین رو به راه می کرد. پا به پای جسمش روحش هم بزرگ شد و عشق حسین جوانه زد و رشد کرد. صدای #یازهرا ها و #یاحسین های رزمنده حواس دلش را از درس و مشق پرت کرد و راهی #جبهه شد.
🍃دل عاشقش او را ساکن #شلمچه کرد و همانجا به بزم عاشقی لبیک گفت. می گویند در عملیات ها آنجا که همه چیز قفل میشد دو رکعت نماز به #حضرت_زهرا هدیه می کرد و در پایان نماز تمام مشکلات رفع می شد.
🍃می گویند همیشه چشم سرش بسته و با چشم دل #دعای_توسل را زمزمه میکرده و آنقدر حالش قشنگ بود که هنوز هم فامیل به پیروی از او دعای توسلی جمعی برگزار می کنند.
🍃می گویند ارادت خاصی به #امام_زمان داشته و ذکر لبش موقع شهادت #یامهدی بوده است. به گمانم منتظر خوبی بوده که امامش موقع #شهادتش آمده است.
🍃آقا احمد! حال این روزهای ما خوب نیست. #شرمنده خون شهدا شده ایم و خودمان خون به جگر. امام زمان از گناهان ما در #غیبت، اشک میریزد و از خدا طلب مغفرت می کند. هوا آلودهی #گناه است و همه نفس کم آورده ایم. اینجا #جنگ دیگری برپاست و ما سخت در محاصره ایم. برگرد و با دوستانت چاره ای کن به حال #مضطرمان...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_احمد_صغیرزاده
📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۹ آذر ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت قاسم
🕊محل شهادت : شلمچه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
◇بسم ربّ الزهرا(س)◇
🍃در میان هیاهوی این روزها، #نبض کشور با یاد شما میزند و در میان غبارآلودگی هوا، این #نور شماست که ما را به خود میآورد و از ادامه مسیر #ظلمت باز میدارد. این روزها که دلم زیاد به جاده خاکی میزند، یکی را میخواهد که دستش را بگیرد و با کلام خداییاش او را به فراز قله #سعادت برساند.
🍃یکی مثل #سید_مهدی. کسی که سرشت پاکش او را وارد #حوزه_علمیه_قم کرد. در آنجا شهد شیرین آموزههای #اسلام با جانش عجین شد و اندکاندک او را #عاشق و شیفته خود کرد. مهربانی و #اخلاص خفته در کلامش، دلهای آماده زیادی را به این وادی کشاند.
🍃#جنگ حیلتی بود برای پارهپاره کردن #خیمه_اسلام و دفن کردن آن زیر خاک #جهل و #غرب_پرستی. مردم اما از پاکباختگان #ایثارگری بودند و اراده کردهبودند در این راه چون مولایشان، #حسین_بن_علی(ع)، جانشان را با خدا معامله کنند.
🍃"آنان از #شرف و انسانیت خود در برابر #استکبار جهانی دفاع کردند تا به آزادی برسند، تا در زیر سایه اسلام به شکوه و بالندگی برسند."*
🍃سید مهدی نیز در با آنان همصدا بود. او که پیش از آن دل از این دنیای گذرا کنده بود و آماده #سفر شده بود، اصابت ترکشی به سرش، روحش را از #قفس تن رهایی بخشید و همنشین #افلاکیان شد.
*اشاره به وصیتنامه شهید
✍️نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیدمهدی_اسلامی_خواه_سبزواری
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت : ۱۴ آذر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : سبزوار
🕊محل شهادت :بستان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی