هدایت شده از کانال | علی محمدی هوشیار
فرقه شناسی.pdf
حجم:
1.62M
#کتاب_جدید
📜درسنامه فرقه شناسی
دوازده درس با مثال های عینی از فرقه های انحرافی
✍به قلم علی محمدی هوشیار
🌹هدیه به روح بلند شهید حاجی زاده
#دانلود_رایگان
این کتاب قابلیت آن را دارد که توسط #مبلغین و #مبلغات، برای گروه های مختلف و در هر سطحی تدریس شود و نیاز به تخصص و پیش نیاز ندارد.
@ali_m_hoshyar
هدایت شده از جامعةالمصطفی (ص) خراسان
🔰 روز سوم مدرسه تابستانه بررسی اندیشههای نواخباریگری
▫️به گزارش روابط عمومی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان در روز سوم این دوره حجت الاسلام و المسلمین دکتر هوشیار عضو هیئت علمی گروه جریان شناسی مهدویت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در موضوع «جریان شناسی نواخباری گری» به ارائه بحث پرداختند.
📮علم و معرفت برای همه انسانها؛
📲 ایتا | پژوهش | آموزش | وب | پژوهشکده
خوف و خطر؛ مانع غیبت یا همراه ظهور؟
✍علی محمدی هوشیار
برخی بر این باورند که علت تامه غیبت امام زمان(ع) و طولانی شدن غیبت مساله «خوف و خطر» است و باید شرایطی برای رفع آن فراهم آورد تا حضرت ظهور کند.
اما روایات نشان میدهد که این برداشت کامل نیست؛ زیرا لحظه آغاز ظهور با خوف همراه خواهد بود:
🔹 يَا أَبَا حَمْزَةَ لَا يَقُومُ الْقَائِمُ(ع) إِلَّا عَلَى خَوْفٍ شَدِيد...
یعنی قیام قائم(ع) بر بستری از خوف شدید شکل میگیرد؛ پس امام، ظهور را در فضای امن و آرام آغاز نمیکند.
🔹أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّةَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا يُدْرِكُهُ حَتَّى يَدْخُلَ مَكَّةَ خائِفاً يَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ...
یعنی حتی لحظه ورود حضرت به مکه که آغاز رسمی مأموریت الهی اوست، با حالت «خائفاً يترقب» مانند موسی(ع) توصیف شده است.
بنابراین؛ خوف و خطر در دوره غیبت میتواند یکی از علل پنهانزیستی باشد، اما علت تامه غیبت نیست. با این بیان؛ ظهور مشروط به نبود خطر نیست.
🔹کانال علی محمدی هوشیار🔹
کوهی که موش زایید
این تصویر منتسب به دختری به نام زینب است که با پیروی از فرقه بابیت و با پوشیدن لباس رزم و تغییر نام به رستمعلی در قلعه بابیان #زنجان با مسلمانان جنگید و در همین جنگ کشته شد. قرار بود علی محمد شیرازی او را به سعادت برساند اما چه شد و کجا رسید...
فرقه ها متخصص تغییر اندیشه، تبدیل هویت و تنظیم رفتارهای شما با خواسته های خود هستند. زن مسلمانی را جذب کرده، حجاب از سر او برداشته و نامش را به رستم تغییر داده و جانش را حراج اهداف خود می کنند.
این حرف ها داستان تاریخی نیست، می تواند سرنوشت فرقههایی همچون احمدالحسن و یا منصور هاشمی باشد.
🔹کانال علی محمدی هوشیار🔹
زمینه سازی ظهور، آری یا خیر؟
✍علی محمدی هوشیار
بحث از زمینهسازی برای ظهور، از دیرباز در میان اندیشمندان محل گفتوگو و حتی اختلاف بوده است. دستهای بر این باورند که عملکرد ما میتواند بهطور مستقیم در تقدیم یا تأخیر ظهور اثر بگذارد؛ به همین دلیل، آمادهکردن شرایط ظهور و دعوت مردم به آن را وظیفهای خطیر و فوری میدانند. در مقابل، گروه دیگری قرار دارند که زمان ظهور را در علم الهی و از پیش معین دانسته و تغییر آن با رفتار بشر را غیرممکن تلقی کرده اند.
با وجود تفاوت در نتیجهگیری، یک دال مرکزی در استدلال هر دو گروه وجود دارد و آن؛ پنداشت مقطعی بودن تأثیر رفتار ما بر ظهور میباشد که هر دو، مقطع خاصی را به عنوان پنجره اثرگذاری مستقیم بر زمان ظهور میپندارند و مخالفان نیز همان بازه را بسته و تغییرناپذیر تلقی میکنند. اگر چارچوب بحث زمینه سازی از حالت مقطعی و جزئی به فرایندی و کلان تغییر کند، امکان جمع میان این دیدگاهها بیشتر میشود. در این نگاه، ظهور نه یک نقطه صرف در آینده، بلکه نتیجه یک جریان بلندمدت تاریخی و تکوینی خواهد بود. همچنین، اثر عملکرد انسان، نه محدود به نسل یا برههای خاص، بلکه بخشی از روند پیوستهای است که از آغاز تاریخ تا کنون در حال شکلگیری است.
در چنین دستگاه تحلیلی، مفهوم زمینهسازی معنای گستردهتری پیدا میکند. بدین صورت که همه نسلها، با انباشت معرفت، تجربه، و ظرفیتهای اجتماعی و اخلاقی، بخشی از این بستر را فراهم کردهاند. در نتیجه، تعارض سنتی میان «امکان تقدیم و تأخیر با اراده بشر» و «ثبات زمان ظهور با تقدیر الهی» رنگ میبازد، زیرا هر دو در یک حرکت کلان و ممتد تکوین ظهور جای میگیرند.
فیض الهی نیز در این چارچوب نه در انتظار یک تصمیم ناگهانی بشری، بلکه همراه با روند تدریجی بلوغ انسان عمل میکند. این روند به صورت همزمان در حوزه فهم نظری، ظرفیتسازی اخلاقی، و همگرایی ارادههای جمعی پیش میرود. از اینرو، «زمینهسازی برای ظهور» یک مأموریت انحصاری برای عصر غیبت محسوب نمیشود، بلکه امتداد یک فرآیند تاریخی-تکوینی است که تمامی دورانها و نسلها، هر یک به سهم خود، در تکمیل آن نقش داشتهاند.
ثمره اصلی کلان دانستن زمینه سازی، جلوگیری از شکلگیری یا پذیرش ادعاهای شتابزده و سادهانگارانه است. چنین نگاهی مانع از آن میشود که جریانهایی مانند منصور هاشمی خراسانی مدعی شوند که خود یا پیروانشان بستر کامل ظهور را فراهم میکنند و سایرین صلاحیت این کار را ندارند، یا حرکتهایی نظیر انجمن حجتیه که تصور کنند با برگزاری مراسمات استغاثه جمعی میتواند علت تامه و مستقیمی برای تحقق ظهور باشند.
از این منظر، نگاه مقطعی به زمینه ساز بودن مردم، نه با شواهد عقلانی سازگار است و نه با پیچیدگی روندی که ظهور در آن شکل میگیرد. چنین نگاهی جریانات را به سمت برداشتهای مکانیکی و حتی ابزاری، از مفاهیم دینی میکشاند، در حالی که تحلیل فرایندی این خطر را به حداقل میرساند و فهمی واقعبینانهتر از جایگاه تاریخی و مسئولیت جمعی ما ارائه میدهد.
🔹کانال علی محمدی هوشیار🔹
چرا احمدالحسن را مشروع نمی دانم؟
✍علی محمدی هوشیار
۱. احمداسماعیل، مشهور به احمد الحسن البصری، ادعای وصایت و ارتباط مستقیم با امام مهدی(عج) دارد که از نظر کلام شیعی، نیازمند نصّ معتبر و معجزه آشکار است، و چنین دلایلی ارائه نشده است.
۲. روایتهایی که برای اثبات خود نقل میکند، عمدتاً جعلی یا ضعیفالسند هستند، یا تولید و تفسیر شخصی می باشند.
۳. ادعای «یمانی بودن» او با شاخصهای روایات معتبر درباره یمانی حقیقی، از نظر محل خروج، زمان ظهور و صفات، انطباق ندارد.
۴. بخش مهمی از آموزهها و قرائتهای او از احادیث، با مبانی قطعی قرآن و عترت ناسازگار یا تحریفگونه است.
۵. مسیر دعوت و گفتمان او، گاه به تخریب مرجعیت شیعه و تضعیف نهاد دینی و اشاعه تکفیر منجر شده که این برخلاف سنت تاریخی حفظ شبکه هدایت در عصر غیبت است.
۶. بسیاری از پیشبینیها یا وعدههای زمانی او یا بیاثر شدند یا تحقق نیافتند.
۷. جایگاه فقهی و علمی او با معیارهای صحیح علمی سازگار نیست.
۸. نحوه شکلگیری جریان احمد الحسن و گسترش آن، در بستر سیاسی–اجتماعی عراق پس از سقوط صدام، با دخالت عوامل مبهم همراه بوده است.
۹. شواهد عقلی و نقلی کافی برای قبول مقام یا نقش ویژهای که او مدعی آن است، در دسترس نیست.
۱۰. بر اساس این دلایل، احمدالحسن را ادامهدهنده اصیل خط امامت و اتصال مشروع به امام مهدی(عج) نمیدانم.
🔹کانال علی محمدی هوشیار🔹
گاو صاحب الزمان(ع)
✍علی محمدی هوشیار
سال ۱۲۶۵ هجری قمری و در میدان صاحبالأمر تبریز، قصابی قصد داشت گاوی را ذبح کند. این حیوان از دست او گریخت و به مسجد صاحبالزمان(ع) پناه برد. تلاش قصاب برای بیرون کشیدن گاو بینتیجه ماند و در جریان کشمکش با گاو، قصاب ناگهان جان باخت.
این حادثه برای مردم شگفتآور بود؛ گروهی آن را معجزه پنداشتند و شور و هیجان مذهبی در شهر برانگیخته شد. در فضای کمآگاهی عمومی نسبت به معارف اصیل مهدویت، شایعات فراوانی دهان به دهان چرخید و آن گاو را «گاو امام زمان» دانستند. بزودی مسجد چراغانی شد و مردم برای دیدن گاو به این مکان میآمدند و از آن تبرک میجستند، گاه مو یا پارچهای از آن میبردند و برای خود یادگاری نگاه میداشتند.
برخی افراد بانفوذ – که خود نیز ممکن بود گرفتار باورهای نادرست زمانه باشند – این جریان را تأیید و بزرگنمایی کردند. عوامل بیگانه نیز فرصت را مغتنم شمردند تا با هدایا و تشویقها، فضای عمومی را به سمتی ببرند که از آشوب حاصل، سود سیاسی ببرند.
خوراندن همه نوع نذورات از جمله نقل و نبات به گاو، باعث بیمار شدن و مرگ آن شد. پس از آن، مراسم تشییع و دفن مفصلی انجام گرفت و آرامگاه گاو در گوشه مسجد پدید آمد. در ادامه، این مکان تبدیل به محل نذر و حاجتخواهی شد، و قصهها و باورهایی روایت گردید که ارتباطی با چهره حقیقی مهدویت نداشت.
مدتی بعد، با ورود نیروی حکومتی و تدابیر امیرکبیر، این جریان مهار شد و نقش دستهای خارجی در تشویق و هدایت این باورهای غلط روشن گردید.
این ماجرا، تصویری روشن از این حقیقت است که محبت و ارادت به امام مهدی(عج) زمانی به ثمر مینشیند که همراه با شناخت عمیق و آموزش درست باشد. در غیر این صورت، امکان دارد حتی حادثهای ساده، جریانی مانند گوساله #سامری را برای مردم تکرار کند و دستاویز تحریف و سوءاستفاده قرار گیرد و جامعه را از مسیر هدایت دور کند.
🔹کانال علی محمدی هوشیار🔹