eitaa logo
احمدحسین شریفی
7.1هزار دنبال‌کننده
419 عکس
432 ویدیو
29 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
◻️در محضر قرآن: مراتب چهارگانه هدایت الهی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هدایت به معنای راهنمایی کردن و دلالت کردن است. در اصطلاح قرآنی هدایت یعنی «تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن». هر موجودی که کمال او عین ذاتش نیست؛ برای دستیابی به کمال مناسبش نیازمند هدایت است. ، اعم از تکوینی و تشریعی، و صرف نظر از دایره و گستره آن، در مقایسه با مقصد و مقصود، دو گونه یا دو نوع است: هدایت به معنای «راهنمایی» یا «ارائه طریق» و هدایت به معنای «راهبری» یا «ایصال الی المطلوب» (رساندن به مقصد) بر اساس آیات می‌توان چهار مرحله و مرتبه برای «هدایت» ذکر کرد: یک. هدایت همگانی یا هدایت تکوینی که برای همه موجودات و مخلوقات خداوند هست، اعم از جاندار و بی‌جان و اعم از موجودات مختار و بی‌اختیار: «رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» (طه، ۵۰) ««وَ اَلَّذِي قَدَّرَ فَهَدی» دو. هدایت خاص انسان: که خود این به دو صورت انجام می‌گیرد: یکی از طریق پیامبر درونی یعنی فطرت و عقل و سایر قوای ادراکی و دیگری از طریق وحی که از نوع هدایت تشریعی است: فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (شمس، ۸) إِنَّا هَدَيْناهُ‏ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (انسان، ۳) وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْن‏ (بلد، ۱۰) سه. هدایت ویژه مؤمنان: نوعی از هدایت الهی هست که ویژه مؤمنان و پارسایان است. قرآن کریم عهده‌دار این نوع از هدایت است. هدایت مسلمین «هُدی وَ بُشْری لِلْمُسْلِمِینَ»، مؤمنین «هُدی وَ بُشْری لِلْمُؤْمِنِینَ» و متقین «هُدی لِلْمُتَّقِینَ» به بهترین و استوارترین راه‌ها و روش‌ها: إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبيراً (اسراء، ۹) چهار. هدایت ویژه خواص مؤمنان: اینکه قرآن کریم می‌فرماید: خدای متعال مؤمنان و نیکوکاران را هدایت می‌کند و غیرمؤمنان را هدایت نمی‌کند، به نظر می‌رسد که ناظر به این سطح از هدایت باشد: إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِإيمانِهِمْ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ في‏ جَنَّاتِ النَّعيم‏ (یونس، ۹) إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْديهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم‏ (نحل، ۱۰۴) در سوره انعام بعد از آنکه نام پیامبرانی همچون ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوح، داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی، هارون، زکریا، یحیی، عیسی، الیاس، اسماعیل، یسع، یونس و لوط را بیان می‌کند، می‌فرماید اینها کسانی‌اند که ما آنها را «برگزیدیم» و به «صراط مستقیم» هدایت کردیم و بالاخره می‌فرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ (انعام، ۹۰) به نظر می‌رسد مراد از «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم‏»، که هر انسان مسلمان و مؤمنی روزانه دست کم ده بار این دعا را در نمازهای واجب خود می‌خواند، چنین سطح و لایه‌ای از هدایت باشد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️مصیبت‌های قدرت‌افزا: بحثی در اهمیت «آرمان» و «آرمان‌خواهی» 🔸رنج گنج آمد که رحمتها در اوست 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️یکی از نکات بسیار مهم معرفتی که در دیدار رمضانی رهبر معظم انقلاب با دانشجویان بیان شد این بود که ایشان با اشاره به یک نمونه تاریخی و قرآنی فرمودند علیرغم همه رنج‌ها و مصیبت‌ها و زخم‌هایی که در یک سال اخیر بر پیکر جبهه مقاومت وارد شد، مقاومت نه تنها زنده است بلکه زنده‌تر و قوی‌تر و بالنده‌تر از قبل است. در هیچ حوزه‌ای عقب‌گرد نداشته است. توضیح آنکه، علیرغم شکست ظاهری پیامبر اکرم(ص) در سال سوم هجرت و در جنگ احد و علیرغم از دست دادن فرماندهانی بزرگ، شجاع و کم‌نظیر همچون حمزه، (ص) و سپاهیان اسلام به مراتب قوی‌تر و مقتدرتر از قبل شدند. این نشان می‌دهد که در منطق اهل مقاومت و مجاهدت «از دست دادن شخصیّت‌های برجسته به ‌هیچ ‌وجه به معنای عقب‌گرد، عقب‌رفت، ضعیف شدن نیست.» البته قدرت‌افزایی مصیبت‌ها و رنج‌ها و شکست‌ها مشروط به وجود دو شرط اساسی در جبهه مقاومت است: «آرمان» و «تلاش». «اگر این دو عامل در یک ملّتی وجود داشته باشد، بودن و نبودن شخصیّت‌ها خسارت است منتها به حرکت کلّی ضربه‌ای نمی‌زند.» (۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) 🔹در توضیح این نکته حکمیانه چند مطلب را تقدیم می‌کنم: یک. وجود «آرمان» چه در زندگی فردی و چه در زندگی جمعی و سیاسی، موجب «شادابی»، «نشاط»، «تحرک»، «تمرکز» و «فعالیت» می‌شود. در مقابل، «بی‌هدفی» و «بی‌آرمانی» یا «بی‌توجهی به آرمان‌ها» زیستی متغیر، آشفته و منفعل به بار می‌آورد. غم‌ها و شادی‌ها در یک زندگی بی‌آرمان، «سطحی»، «بی‌پایه»، «بی‌معنا» و «بی‌هدف» خواهد بود. دو. آرمان، به مثابه خطی روشن و افقی واضح می‌ماند که می‌تواند جهت زندگی فرد و جامعه را مشخص کند. آرمان‌ موجب می‌شود جامعه هیچگاه مسیر حرکت خود را فراموش نکند؛ در بزنگاه‌ها و بحران‌ها جهت حرکت خود را گم نکند؛ و هرگز به سمت اهداف خیالی دشمن حرکت نکند. سه. توانایی و تلاش هر فرد و جامعه‌ای به میزان آرزوها، آرمان‌ها و مقاصدشان بروز می‌یابد. آرزوهای کوچک، فرد و جامعه‌ای کوچک را شکل می‌دهند؛ و آرزوهای بلند، فرد و جامعه‌ای بلندنظر و بلندقامت را پدید می‌آورند. آرمان‌های متعالی و بلند، تلاش‌ها و فعالیت‌های بلند و تعالی‌جویانه و متعالی را سامان می‌دهند. چهار. داشتن آرمان و هدف متعالی آنقدر مهم است که یکی از راهبردهای دائمی شیطان، دستبرد زدن به آرمان‌های مؤمنان و حتی پیامبران بوده و هست. شیطان با دست بردن در آرمان‌ پیامبران تلاش می‌کند در مسیر دعوت آنان انحراف ایجاد کند: «وَ ما أَرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّی أَلقَی الشَّیطانُ فی‏ أُمنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ ما یُلقِی الشَّیطانُ ثُمَّ یُحکِمُ اللَّهُ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»(حج، ۵۲) هيچ رسول و پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هرگاه آرزو می‌کرد و طرحی برای پيشبرد اهداف الهىِ خود می‌ریخت، شيطان در آن دسیسه می‌کرد و با آن مقابله می‌نمود؛ امّا خداوند القائات شيطان را از ميان مى‌برد، سپس آيات خود را استحكام مى‌بخشد؛ و خداوند دانا و حكيم است. پنج. آرمان‌هایی مثل «عدالت‌خواهی»، «برچیدن ظلم و ستم از گیتی»، «دفاع از مظلومان و ستمدیدگان عالم»، «جامعه‌پردازی» و «تمدن‌سازی اسلامی»، توانسته‌اند بخشی از استعدادها و توانمندی‌های اعجازگونه ایرانیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام را آشکار سازند. امام کاظم علیه السلام در حدیثی می‌فرماید: «الشِّیعَةُ تُرَبَّی بِالأَمَانیّ؛ شیعه به وسیله آرمان‌ها و آرزوها (آرزوی‌های واقع‌بینانه و درست) رشد و پرورش می‌یابد». @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«جوان‌گرایی»، «پایداری» و «ماندگاری» بر ارزش‌ها 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸رهبر فرزانه انقلاب در دیدار رمضانی خود با دانشجویان نکات کلیدی و مهمی را مطرح کردند که جا دارد نویسندگان و اندیشمندان و علاقمندان به پیشرفت و عزت و سربلندی کشور، ابعاد مختلف این سخنرانی بسیار مهم را مورد تحلیل قرار دهند. این بنده هم سعی می‌کنم علیرغم بضاعت اندکم، وظیفه خود را در این زمینه عمل کنم. در فرسته پیشین (https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/3325 ) نکاتی را درباره اهمیت و نقش «آرمان» و «تلاش» در غلبه بر مشکلات و مصیبت‌ها بیان کردم. در این نوشته هم درباره «جوان‌گرایی» و شرایط لازم جوانان برای ورود به مدیریت‌های کلان جامعه نکاتی را تقدیم می‌کنم. 🔹توضیح آنکه، رهبر فرزانه انقلاب، در بخشی از سخنان خود و در پاسخ به نقد یکی از دانشجویان که گویا ایشان از تأکید بر و واگذاری کارها به جوانان پشیمان شده است، فرمودند: «امید بنده فقط همین شما جوانها هستید. [بنده] معتقدم به تکیه به جوانها؛ منتها [مشروط به آنکه] بر مواضع خودتان ماندگار باشید، «استقامت» کنید؛ این‌جور نباشد که به یک تحلیلی برسید، یک قضاوتی بکنید که انقلابی است، درست است و مورد قبول است، بعد بر اثر حتّی یک مانع کوچک، یک تردید، از آن مبنا منصرف بشوید و تبدیل بشوید به یک آدم بی‌تفاوت.» (۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) ♦️رهبر حکیم انقلاب در این بیان کوتاه، نکته بلند و بسیار مهمی را متذکر شدند: «لزوم استقامت بر مواضع حق». تجربه تاریخی بیش از نیم قرن اخیر در کشور ما نشان می‌دهد یکی از آسیب‌ها و آفت‌های بزرگی که نیروهای انقلابی و ارزشی‌ را تهدید کرده است، «تذبذب»، «تردید»، «بی‌ثباتی در مواضع»، «ناپایداری در تصمیم‌گیری‌ها»، «وسط‌بازی» و «ژله‌ای بودن» پاره‌ای از مدعیان بوده است. به تعبیر دیگر «عدم استقامت» بر مواضع حق بزرگ‌ترین آسیب و آفتی بوده که برخی از نیروهای انقلابی و ارزشی را تهدید کرده است. رهبر معظم انقلاب نیز در این بیان کوتاه بر همین مسأله انگشت گذاشتند و فرمودند شرط لازم برای تکیه بر جوانان این است که استقامت بر مواضع حق داشته باشند؛ در اثر مخالفت‌ها یا شکست‌های مقطعی، مسیر خود را تغییر ندهند. با مشاهده موانع، عقب‌نشینی نکنند. 🔸اما نکته مهم آن است که برای تحقق این مهم چه باید کرد؟ به نظر این بنده، برای «ماندگاری» بر مواضع حق و «پایداری» و «استقامت» بر ارزش‌های انقلابی لازم است: اولاً، بنیان‌های معرفتی انقلاب اسلامی را به درستی و عمیقاً فهم کنیم؛ بنیان‌های هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی انقلاب اسلامی را بدانیم. زیرا مهم‌ترین و اساسی‌ترین بنیان «ترجیحات نظری» و «تصمیمات علمی» هر فرد و جامعه‌ای، «نظام باورها و بینش‌ها»ی او است. «بینش‌های پایدار»، شرط لازم برخورداری از «گرایش‌های پایدار» و انجام «کنش‌های پایدار» است. ثانیاً، تمایزات انقلاب اسلامی را با فرهنگ‌های رقیب به ویژه لیبرالیسم، در همه سطوح (اعم از تمایزات بنیادین، و تمایز در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی و اقتصادی و تمایز در سبک زندگی) بدانیم. و الا ممکن است ناخواسته در زمین دشمن بازی کنیم: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا بگو: «آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟» [آنان‌] كسانى‌اند كه كوشش‌شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‌پندارند كه كار خوب انجام مى‌دهند ثالثاً، مسأله تهذیب نفس و اصلاح اخلاق و تقویت اخلاص را جدی بگیریم. زیرا بدون تقوا، حتی «معرفت یقینی» هم راهگشا نیست چه رسد به معرفت‌های غیریقینی؛ مگر نه اینکه فرعون و فرعونیان علیرغم «یقین درونی» به حقانیت موسی، به دلیل دو رذیله اخلاقی (ظلم و خودبرتربینی)، او را انکار می‌کردند: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا (نمل، ۱۴)؛ و با آنكه دل‌هايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️علی و غم فراغ یاران 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه بعد از حمد و ستایش خدا و سفارش مردم به پرهیزگاری و پارسایی، ناگهان به یاد یاران از دست‌رفته خود می‌افتد. یاد عمار و ابن تیِّهان و ذوالشهادتین و ... یاد کسانی که با همدیگر پیمان جانبازی در راه خدا و مبارزه با ظلم بسته بودند. دستی بر محاسن مبارک می‌کشد و گریه می‌کند؛ گریه‌ای طولانی. در روزهای پایانی عمر مبارک خود، حسابی احساس بی‌کسی می‌کند. علی احساس تنهایی می‌کند. حسرت و دریغ خودش را از فقدان این یاران باوفا با بیان ویژگی‌های آنان ابراز می‌کند. اینان کسانی بودند که: تَلَوُا اَلْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ؛قرآن را تلاوت می‌کردند و به کار می‌بستند؛ وَ تَدَبَّرُوا اَلْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ؛ در فرائض الهى تدبّر مى‌کردند و به پا مى‌داشتند؛ أَحْيَوُا اَلسُّنَّةَ وَ أَمَاتُوا اَلْبِدْعَةَ؛ سنّت را زنده كردند و بدعت را ميراندند؛ دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا؛ به جهاد خوانده شدند و مشتاقانه پذيرفتند؛ وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ؛ به رهبر خود اطمينان داشتند و از او پيروى کردند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸در فضیلت آرمان‌گرایی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیعیان از جمله آرمان‌گراترین و آرمان‌خواه‌ترین ملت‌های جهان‌اند. مهم‌ترین عامل تربیتی آنان در حوزه‌های زیست فردی و اجتماعی و سیاسی نیز همین آرمان‌گرایی آنان بوده و هست. (ع): «الشِّیعَةُ تُرَبَّی بِالأَمَانیّ؛ شیعه به وسیله آرمان‌ها و آرزوها رشد و پرورش می‌یابد». همین آرمان‌گرایی از آنان ملتی بردبار و مقاوم و در عین حال رزمنده و شجاع ساخته است. ملتی که نه «فریفته» موفقیت‌های مقطعی شده است و نه «سرخورده» شکست‌های مقطعی. افق نگاه او همواره برقراری حکومت علم و عدل و فضیلت بوده‌ است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️مواجهه ایرانیان با غرب 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸در ادامه تشریح ابعادی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار رمضانی خود با دانشجویان (در تاریخ ۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) به توضیحی مختصر درباره یکی دیگر از بخش‌های آن سخنرانی می‌پردازیم. رهبر فرزانه انقلاب در بخشی از سخنان خود با تفصیل بیشتری به تبیین دو تجربه مواجهه ایرانیان با مدرن پرداختند. توضیح آنکه ♦️ایرانیان، در نخستین مواجهه خود با غرب، دچار نوعی شیفتگی تمام عیار در برابر جلوه‌های ظاهری تمدن غرب از یک طرف و خودباختگی فرهنگی از طرف دیگر شدند. غرب را مظهر پیشرفت و موفقیت و قدرت یافتند و ایران را نمونه‌ای از عقب‌ماندگی و انحطاط و ضعف. این یافت هر چند یافتی مطابق با واقع بود، اما مدیران و نخبگان جامعه به جای آنکه آن را عاملی برای «خودیافتگی» قرار دهند، در روحیه «خودباختگی» و «ما نمی‌توانیم» در برابر غرب دمیدند! به گونه‌ای که حتی هیچ تأملی در داشته‌های اخلاقی و فرهنگی خود هم نکردند. بلکه همه چیز خود را پیش پای مظاهر تمدن غرب قربانی کردند. حتی ایمان و صفا و برادری و خانواده و حیای اجتماعی و امثال آن که از برجستگی‌های فرهنگ ایرانیان بود، به عنوان نقاط ضعف و ضد تمدنی و عواملی برای انحطاط و پس‌رفت اجتماعی تلقی شدند! 🔸منورالفکرهای خودباخته بیشترین نقش را در تقویت این احساس و نهادینه‌سازی فکر وابستگی به غرب داشتند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بزرگ‌ترین مقصرهای آن دوره افرادی مثل تقی‌زاده، فروغی و حکمت بودند که اینها ده‌ها سال کشور ما را عقب نگه داشتند.» (۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) می‌گفت: باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم؛ یعنی همه سبک زندگی ما باید سبک زندگی غربی باشد از لباس گرفته تا اخلاق. معتقد بود که ايران همچون آستينی بی‌حرکت است و تا زمانی که دست انگليس در اين آستين نباشد، حرکت نخواهد کرد! علی‌اصغر حکمت،‌ که وزیر معارف رضاخان بود، افزون بر ترویج اندیشه وابستگی به غرب، در مقام عمل نیز همه همّ و غم خود را بر ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی غربی در میان ایرانیان به کار گرفت. به عنوان مثال، میدان‌دار اصلی و طراح برنامه اجرایی و عملیاتی داستان غم‌انگیز «کشف حجاب» علی‌اصغر حکمت بود. 🔹نقش مخرب این روشنفکران غرب زده کار خود را کرد. متأسفانه به جای آنکه تجربه غرب موجب تلاش و کوشش بیشتر برای ارتقاء سطح علمی و تکنولوژی کشور باشد، موجب از دست رفتن خلقیات و اخلاقیات خوب ایرانیان هم شد. دانشگاه تأسیس کردند؛ اما حتی یک دانشمند برجسته را هم نتوانستند تربیت کنند! هیچ اختراعی را نتوانستند ثبت کنند! به تعبیر مخبرالسلطنه هدایت (از رجال سیاسی دوره قاجار و پهلوی) در آن دوران، نگاه به بولوارهای شهرهای غربی بود و نه به لابراتوارها و کتابخانه‌های آنها. ♦️اما بعد از مدتی عده‌ای از آگاهان و خیرخواهان ایران متوجه ظلمت‌ها و تاریکی‌های تمدن غربی شدند. به عظمت داشته‌ها و ثروت‌های مادی و معنوی نهفته در ایران متفطن شدند. روحیه تمامیت‌خواهی غربیان را فهمیدند؛ دیدند که غرب در حال چپاول همه سرمایه‌های ملی ایران است؛ دیدند که غربیان حتی ایرانیان را انسان هم به حساب نمی‌آورند. خلاصه آنکه آرام آرام برای بسیاری از مردم معلوم شد که «ورای این ظاهرِ اتوکشیده‌ی روشنِ گاهی با لبخند، یک باطن خبیث وجود دارد، یک باطن خائن وجود دارد.» این آگاهی موجب شد که آن شیفتگی اولیه نسبت به غرب و تمدن غربی کمرنگ شود. مردم متوجه شدند که راه پیشرفت و عزت، از غرب و تکیه بر غرب نمی‌گذرد. برای پیشرفت باید روی پای خود بیاستند. تکیه بر غرب موجب عقب‌ماندگی کشور خواهد شد. 🔸این موضوع را بدون تردید مدیون روشن‌بینی‌ها و روشنگری‌های و شاگردان باورمند و اندیشمند ایشان هستیم. او بود که ما را به داشته‌های خود متوجه کرد؛ استعدادهای علمی و فرهنگی و مدیریتی و سیاسی نهفته در ملت مسلمان را شکوفا کرد؛ خودباوری و منطق «ما می‌توانیم» را در مردم زنده کرد. و او بود که پایه‌های معرفتی و عملی شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی را پی‌ریزی کرد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸بازگشت به نهج البلاغه 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹رهبر فرزانه انقلاب: «من توصیه می‌کنم امسال فعالان عرصه فرهنگی به مطالعه نهج البلاغه و آموزش نهج البلاغه توجه ویژه‌ای داشته باشند» (۱/ ۱/ ۱۴۰۴) فعالان عرصه فرهنگ باید این توصیه حکیمانه را جدی بگیرند و «تعلیم و تعلم نهج البلاغه» را برای سطوح مختلف مخاطبان (از مردم عادی گرفته تا جامعه نخبگانی)، به عنوان مهم‌ترین فعالیت فرهنگی خود در سال جاری قرار دهند. نهج البلاغه میراث علمی به یادگار مانده از است؛ میراثی بی‌نظیر از شخصیتی بی‌بدیل؛ شخصیتی که بدون شک در طول تاریخ بشریت در قله عدالت و تقوا و ایثار و شجاعت و زهد و خدمت و خیرخواهی بوده است. کسی که برترین انسان‌ها بعد از پیامبر اکرم(ص) است. نهج البلاغه او نیز دریایی از حکمت و معرفت و معنویت است. نه تنها «نهج و روش بلاغت» است که «نهج الحیات» هم هست؛ «نهج الحِکمه» هم هست؛ «نهج الحکومت و السیاسه» هم هست؛ «نهج العداله و الفضیله» هم هست؛ «نهج الدرایه و البصیره» هم هست. 🔻پس فرصت را مغتنم بشماریم و امسال را سال نهج البلاغه بدانیم و تلاش کنیم هم خود و هم دیگران را چند قدم به علی و فرهنگ علی‌پسند نزدیک‌تر کنیم. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸«قدر» و «عدل» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹برترین ملائکه الهی و نیروهای خیر در هستی، در شب قدر، شب شهادت «عدل مجسم»، به محضر حضرت «عدل منتَظَر» شرفیاب می‌شوند و همه امور عالم را با او در میان می‌گذارند. 🔸افتخار باورمندان به سلسله امامت آن است که نخستین امامشان «عدل مجسم» بود و واپسین امامشان «عدل منتظر» است و صدها سال است که خود نیز به «عدلیه» معروفند. 🔻خدایا سرنوشت ما را چنان مقدر کن که همواره در مسیر تحقق عدالت باشیم و همچون مولایمان امیرالمؤمنین نیز در همین راه به شهادت برسیم. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️در محضر قرآن: 🔻دوقطبی‌سازی‌ قرآنی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قرآن کریم در یک قطب‌بندی ارزشی و الهی، جوامع و گروه‌های مردمی را به دو قطب اصلی تقسیم می‌کند: «مؤمنین» و «مفسدین» یا «متقین» و «فجّار»: أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ (ص،‌۲۸) آیا مؤمنان و نیکوکاران را مانند مفسدان در زمین قرار می‌دهیم؟! آیا پارسایان را همچون بدکاران قرار می‌دهیم؟! «فاجر» یعنی کسی که پیشِ روی خود را باز می‌بیند؛ هر کاری که دوست داشته باشد انجام می‌دهد و هیچ مانع و رادعی را پیش روی خود نمی‌بیند. انسان دریده؛ انسان بی‌بند و بار؛ رهای از هر گونه قید و بندی؛ تابع هوا و هوس؛ کسی که به هیچ ارزش ثابت و مطلقی پایبند نیست. «متقی» یعنی کسی که خود را نگه می‌دارد؛ از خودش مراقبت می‌کند؛ به ارزش‌های ثابت و مطلقی پایبند است؛ خود را متعهد به اصول و قواعدی می‌داند؛ کسی که هر چیزی را نمی‌خواهد؛ خواسته‌های او مقید به ضوابطی هستند؛ از نگاه قرآن، معیار کرامت و بزرگی و ارزشمندی «تقوا» است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (حجرات، ۱۳) البته تقوا هم امری تشکیکی است. یعنی «جامعه پرهیزگاران» نیز درجات و مراتب فراوانی دارند. هر کس پرهیزگارتر و باتقواتر باشد، در نظام رتبه‌بندی الهی، گرامی‌تر، ارجمندتر و بزرگوارتر است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️پیشگیری؛ مهم‌ترین راه کنترل غرایز 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غرایز و امیال نفسانی، تا وقتی حالت غلیان پیدا نکرده‌ و به جوش نیامده‌ باشند، قابل کنترل و تربیت‌اند؛ اما وقتی غریزه‌ای به جوش آید، کنترل آن اگر محال نباشد، بسیار دشوار است. غریزه تحریک‌شده را نمی‌توان خاموش کرد. کمتر کسی می‌تواند شهوت یا غضب برانگیخته شده را کنترل کند. آنچه که شدنی است و باید انجام گیرد این است که جلوی تحریک غریزه را بگیریم؛ مانع غلیان آن شویم؛ اجازه برانگیختگی به آن ندهیم. توصیه تربیتی قرآن کریم هم همین است. برای مدیریت شهوات، به مناظر شهوت‌انگیز نگاه نکنید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» (نور، ۳۰-۳۱) (ره) نقل می‌کردند که در دوران کودکی از مرحوم شیخ‌ علی‌اکبر برهان، امام جماعت مسجد لرزاده تهران شنیدم که می‌گفت: «دعا کنید دیگ شهوت جوش نیاید، وقتی جوش آمد دیگر نمی‌شود خاموشش کنید تا جوش نیامده فکری کنید!» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
♦️از «عدالت فردی» تا «عدالت اجتماعی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عدالت درونی مقدمه عدالت بیرونی است. فردی که نتواند قوای نفسانی خود را تحت کنترل عاقله درآورد و نتواند میان خواسته‌ها و اقتضائات آنها عدالت برقرار کند، به احتمال زیاد نخواهد توانست در محیط بیرونی و پیرامونی خود نیز عدالت برقرار سازد. علیه السلام در بیان ویژ‌گی‌های انسان‌های خوب و شایسته می‌فرماید که آنها اهل عدالت‌اند؛ اما عدالت‌ورزی را از خود شروع می‌کنند. هر گونه هوا و هوس را از خود دور می‌کنند: قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ؛ (نهج البلاغه،‌ خ۸۷) خود را ملزم به عدالت نموده و نخستين گام عدالتش، بيرون راندن هوا و هوس از دل خويش است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸واپسین سفارش‌های نجات‌بخش 🖊 احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻واپسین سخنان هر کسی، مهم‌ترین و کلیدی‌ترین سخنان او هستند. عصاره دغدغه‌ها و نگرانی‌های او هستند. چکیده هم و غم او هستند. به همین دلیل، بسیار مغتنم‌اند و راهگشا؛ به ویژه اگر سفارش‌های حضرت «پدر» باشند. 🔸 علیه السلام، در واپسین ساعات عمر مبارکشان دو وصیت مهم برای جامعه اسلامی دارد: «محافظت از توحید» و «تباه نکردن سنت پیامبر اکرم»: وَصِيَّتِي لَكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ شَيْئاً وَ مُحَمَّدٌ صلى‌الله‌عليه‌وآله فَلاَ تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ أَقِيمُوا هَذَيْنِ اَلْعَمُودَيْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ اَلْمِصْبَاحَيْنِ وَ خَلاَكُمْ ذَمٌّ (نهج‌البلاغه، نامه ۲۴)؛ سفارش من به شما، آن كه به خدا شرك نورزيد، و سنّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را تباه نكنيد. اين دو ستون دين را بر پا داريد، و اين دو چراغ را روشن نگهداريد، آنگاه سزاوار هيچ سرزنشى نخواهيد بود.» 🔻معتقدم راه‌کار اصلی حل بسیاری از مشکلات و معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی و امت مسلمان توجه به همین دو نکته است: یک. «توحید» و خدامحوری در اندیشه و عمل؛ و زدودن همه جلوه‌های شرک از زندگی فردی و سیاسی و اجتماعی؛ دو. «سنت نبوی» که در حقیقت توحید مجسم و تحقق‌یافته در همه عرصه‌های زیست فردی و اجتماعی و حکومتی است. این دو، ستون‌های خیمه‌گاه دین‌ و چراغ‌های روشنی‌بخش راه یقین‌اند. بدون آنها جهان ما، جهان کفر است و تاریکی. شاید نتوانیم همه اقتصائات زیست توحیدی و نبوی را فراهم کنیم؛ اما نمی‌باید از هیچ کوششی در این راه دریغ ورزیم. @Ahmadhoseinsharifi 🌹