«نشانههایی از دلِ آسمان»
✍#سیده_الهام_موسوی
ستارهها هر شب در صفحهی سیاهِ آسمان میدرخشند؛ اما برای من و تو، آنها که هزاران سال نوری از ما دورند، انگار نزدیک شدهاند تا با چشمکهایشان پیامی را برسانند.
میدانی… من ستارهها را دوست دارم؛ آنها در دلِ تاریکی امید میپراکنند، گویی میخواهند به دلهای خستهی ما که روی زمین، در رختخوابهایمان، دردها را مرور میکنیم، آرام بگویند:
«خدا هست…
خدا هست…
خدا هست.»
آری، آسمان چه در روز و چه در شب صفحهای پر از نشانههاست:
پرواز پرندگان،
رقص پروانهها،
چرخش قاصدکها،
بالزدن شاهینها،
کوچ دستههای لکلکها و پرستوها،
حرکت آرام ابرها،
نمنم باران،
بارش شهابسنگها…
و هزاران چیز کوچک که اصلاً حواسمان به آنها نیست؛ اما هرکدام نشانهایاند، دعوتی آرام از سوی خدا.
میدانی… در این دنیای بزرگ با میلیونها انسان، بیشتر آدمها تنها هستند؛ بسیاری هنوز نفهمیدهاند که تنها پناه حقیقیشان خداست.
برای من در لحظههای بیشمار ثابت شد که تنها تکیهگاه واقعیام خداست.
و حالا تو که داری این نوشته را میخوانی…
نه اتفاقی، نه از سر تصادف؛ خدا خواسته این کلمات به تو برسد، درست همین لحظه، درست در همین حال و هوا.
پس در سختترین زمانها، در تاریکترین شبها، در بیپناهترین نقطهی زندگیات، نامش را صدا بزن و آرام تکرار کن:
«من خدا را دارم… و تا وقتی او را دارم، هیچوقت تنها نیستم.»
#نجوا
#دلنوشت
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz