#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام🔹
شگفتا کرامات ماهی تمام
چه ماهی که خورشید صبح است و شام
چه ماهی که فرزند اُمُّالقُری
چه ماهی که لبخند بیتالحرام
چه ماهی چه مردی سلامٌ علیه
چه مردی چه ماهی علیهالسلام
چه حسن شروعیست ماه رجب
چه حسن ختامیست ماه صیام
همه عمر او یک نماز است و بس
سکوتش قعود و خروشش قیام
دم از حق زده دم به دم تیغ او
اگر در مصاف است اگر در نیام
چه ژرف است آری چه ژرف و شگرف
کلامُ الامیرِ، امیرُ الکلام
در اوصاف آن حسن بیخاتمه
رسید این ترنم به حسن ختام
به لب دارم این نغمه را دم به دم
به سر دارم این سایه را مستدام
امیری حسینٌ و نعم الامیر
امامی علیٌ و نعم الامام
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/435
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹أین عمار🔹
مَردمِ كوچههای خوابآلود، چشم بیدار را نفهمیدند
مرد شبگریههای نخلستان، مرد پیكار را نفهمیدند
وصلههای لباس و پاپوشش، و یتیمان مست آغوشش
راز آن كیسههای بر دوشش، در شب تار را نفهمیدند
مردمِ دلبریده از بعثت كه فقط فكر آب و نان بودند
مثل اشراف عهد دقیانوس، قصهٔ غار را نفهمیدند
با تبر باغ را درو كردند، حالی از باغبان نپرسیدند
خم به ابرویشان نیاوردند، در و دیوار را نفهمیدند
نیمهشب بود و سایهها آرام، كوچه را خیس اشک میكردند
گفت مولا كه زود برگردیم، تا غم یار را نفهمیدند
لاتهایی كه عبدود بودند، ابتدا با هبل بلی گفتند
بعد از آن هم كه یاعلی گفتند، «أین عمّار» را نفهمیدند
آخر قصهاش بهاری بود، سورهٔ انفطار جاری بود
عالمان قرائت و تفسیر، شوق دیدار را نفهمیدند
كودكانی كه باخبر بودند، از همه روزهدارتر بودند
بس كه لبتشنهٔ سحر بودند، وقت افطار را نفهمیدند
📝 #احمد_حسینپور_علوی
🌐 shereheyat.ir/node/1460
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹غریب🔹
مانند تو غریب، زمین و زمان نداشت
انبوه دردهای تو را آسمان نداشت
افسوس... با تمام بزرگی، زمین ما
جایی برای ماندن تو در میان نداشت..
محراب مانده بود در آن صبح فتنهخیز
میخواست نعره سر دهد امّا توان نداشت
بعد از شهادت تو سخاوت به خاک رفت
دستان مهربان تو را آسمان نداشت
پیش از تو ای بهانۀ هر آفرینشی!
هستی هنوز هستی خود را گمان نداشت
آری عدالتی که بنا ریخت در جهان
جز کینه از برای علی ارمغان نداشت
گاهی کنار نخل و زمانی کنار چاه
شبهای سوگ فاطمه چشمت امان نداشت
یا مرتضی! پس از تو جهان تیرهروز شد
زیرا بدون تو پدری مهربان نداشت
من خاک را قدم زدم و هیچ جا دلم
جز سایهسار مِهر علی سایهبان نداشت
یا مرتضی! ببخش اگر در رثای تو
شعر «خروش»، قدرت شرح و بیان نداشت
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/2505
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹مهمانِ علی🔹
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حقشناس
ماند در آیینه سیمای درخشان علی
از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی
گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی
چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی
از دهانی بر دهانی میرود چون بوی گل
قصهٔ از گوشهای خَلْق پنهانِ علی
در میان آید اگر پای عدالت، مینهد،
داغ بر دست برادر، خشم سوزان علی
پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی
کودک باهوشِ عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل، پرورده دامان علی
در کویر خاک، باغ لالهپوش کربلا
هست چشمانداز سبزی از گلستان علی
کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینهچاکان علی!
نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی
ای غم! از درد علی، بویی نیاوردی به دست
عودسان هر چند عمری سوختی جان علی
نالهٔ مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان فرق میزان علی؟
داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت، لطف حیران علی
در میان تنگدستیها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی
کی شهادت با علی یکدم جدایی داشتهست؟
بوده این مسکین تمام عمر، مهمان علی!
با شهادت از رگ گردن علی نزدیکتر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی
نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربان علی
📝 #قادر_طهماسبی
🌐 shereheyat.ir/node/1452
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث | #رباعی
💠 #امام_حسین (علیهالسلام)
«اَلْبُكَاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ نَجَاةٌ مِنَ النَّارِ»
گریه از خوف خدا، سبب نجات از آتش است.
📗 مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۴۵
🔹نجات از آتش🔹
هر خسته دلی، که نفس سرکَش دارد
پیداست، که خاطری مشوّش دارد
امروز اگر بگریَد از خوف خدا
فردا سپرِ نجات از آتش دارد
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹گرهگشایی هست...🔹
هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست
گاه انسان رسد به بنبستی
که نه راهی نه رهنمایی هست
نه غباری ز گَرد قافلهای
نه نشانی ز نقش پایی هست
نه ز یاران و رفتگان خبری
نه پیامی ز آشنایی هست
از کران تا کران، افق تاریک
نه بدایت نه انتهایی هست...
جاده پر پیچ و غیر ظلمت هیچ
وه چه وحشتفزا فضایی هست
دو دلی، اضطراب، ظلمت شب
گم شدن را عجب بلایی هست
ناگهان مژده آورد هُدهُد
که سلیمانی و سبایی هست...
هاتفی مژدهام سرود از غیب
گوش جان باز کن صدایی هست
از گرههای کار بسته مترس
که به عالم گرهگشایی هست
وحشتی از خروش موج مکن
که در این بحر، ناخدایی هست
این جهان خود به خود نمیگردد
که به غیب جهان خدایی هست...
📝 #سیدمحمدعلی_ریاضی_یزدی
🌐shereheyat.ir/node/2707
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹آینۀ حیرت🔹
به کدام واژه بخوانمت
به کدام واژۀ نارَسا؟
به کدام جلوه بجویمت؟
متعالیا و مقدّسا!
همهجا نشان جمال تو
همه سو شکوه جلال تو
همه در ثنای تو نغمهخوان
همه در حریم تو جبههسا
ورقی گشوده در این چمن
صفحات دفتر حُسن تو
که شکفته بر لب هر گلی
به ستایشت غزلی رسا..
نه همین تبسم فطرتم
که هزار آینه حیرتم
به کدام جذبه سفر کنم
به رواق مهر تو ذرّهسا
چو نی از ترنّم حزن خود
چه ترانهها که شنیدهام
همه شب در این غم دلنشین
به صباح میرسم از مسا
سُبحات روی تو دلنشان
نَفَحات کوی تو گلفشان
فَبِنور وَجهِکَ غَشِّنی
لِیَصیرَ لیلیَ شامِسا
بِسَماع ذِکرِکَ لَذّتی
و اِلی هواکَ صَبابَتی
فَلَقَد قَصَدتُکَ والهاً
و لَقَد اَتَیتُکَ آنِسا
به مدیحۀ تو نمیرسم
نه به تازی و نه به پارسی
مگر آنکه وصف تو بشنوم
به زبان مردم پارسا
سخنم تمام و هنوز هم
عطشی نهفته به جان من
کلمات افاقه نمیکند
به سکوت میرسم ای بسا!
📝 #زکریا_اخلاقی
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹نام تو را میخوانند🔹
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
چه فقیران که به شکرانۀ یک تکۀ نان
یا مُعینَ الضُّعَفا! نام تو را میخوانند
چه غریبان که به شکرانۀ یک نیمنگاه
باز با حمد و ثنا، نام تو را میخوانند
میتوان از نفَس پاک درختان فهمید
که شب و روز، چرا نام تو را میخوانند
مرگ، حق است ولی عالم و آدم بیشک
لحظۀ خوف و رجا، نام تو را میخوانند
گه «بلال حبشی»، گاه «مؤذنزاده»
همه با بانگ رسا، نام تو را میخوانند
از ازل تا به ابد، جملۀ ارکان وجود
زیر لب، وقت دعا نام تو را میخوانند
📝 #سارا_جلوداریان
🌐shereheyat.ir/node/2691
✅ @ShereHeyat
#مناجات
#غزل
🔹آینۀ بندگی🔹
آسمان دل اگر ابری و پرباران است
گوشهای هست که خورشید در آن پنهان است
ناامید از کرم دوست نشاید بودن
سایۀ مغفرت امید گنهکاران است
ای خیال خوش! محبوب شبانگاه رسید
چشم دل منتظر آمدن مهمان است
ای خداوند ببخشای و فرو پوش از ما
تو بزرگی و تو را شیوه فقط احسان است
نورت از پرتو جانبخش کلامت پیداست
یادت آرامش مطلوب دل انسان است
این رکوع آینۀ بندگی مطلق ماست
این سجود از سر صدقیست که در ایمان است
روشنای دل پاکان حقیقتپرداز
بهرههاییست که سرچشمۀ آن قرآن است
📝 #محمدجواد_محبّت
✅ @ShereHeyat
#مناجات
#مثنوی
🔹به حق شاه مردان🔹
خدایا! کشتیام بیبادبان است
دلم را دل نگو، آتشفشان است
پر از تنهاییام، یاری ندارم
گرفتارم، کس و کاری ندارم
کویرم، روسیاهم، سوت و کورم
الهی! هرچه هستم از تو دورم
دلم خالیست، امیدی ندارم
به جز لبخند تو عیدی ندارم
مرا گر صبح و ظهر و شام طی شد
پر از قهر و پر از دشنام طی شد
خداوندا! غم نان غافلم کرد
غم نان غافل از حال دلم کرد
سراپا گریهام، صبری ندارم
درون پلک خود ابری ندارم
تنم خشکیده، بارانی به من ده
از این جان خستهام، جانی به من ده
خداوندا! «به حق شاه مردان»
مرا آنی جدا از خود مگردان..
::
شناساندی به من یکتاییات را
نمایاندی به من زیباییات را
مرا خواندی به رستاخیز نورت
مرا سرشار کردی از حضورت
اسیرم کن که آزاد تو باشم
خرابم کن که آباد تو باشم
دچار راه و رسمی باطلم من
کویری تشنه و بیحاصلم من
همه از من گناه و شرمساری
همه از تو صبوری، بردباری
نشد روزی که خوارم کرده باشی
به مردم واگذارم کرده باشی
شنیدم عاشقان را دوست داری
بگو دست مرا هم میفشاری؟
به فضل خود مرا دریاب، یا رب
مرا بیدار کن از خواب، یا رب
به جز تو هیچ امیدی ندارم
به جز خوشنودیات عیدی ندارم
به جز نامت نخواهم نام دیگر
کجا جز بام مهرت بام دیگر؟
در لطف تو بر من باز باز است
به سوی تو وجودم در نماز است
مبند ای ماه! درهای دعا را
اجابت کن نوای بینوا را
به امید تو دل بستن چه زیباست
به دریای تو پیوستن چه زیباست
کویرم، بر سرم از نور قرآن
بباران و بباران و بباران
📝 #ناصر_حامدی
🌐 shereheyat.ir/node/5506
✅ @ShereHeyat
#مناجات
#غزل
🔹مهربانترین🔹
کابوس نیست اینکه من از خود فراریام
عینِ خودِ عذاب شده بیقراریام
لبتشنهتر ز بوتۀ خشکیده در کویر
چشم انتظار بارش ابر بهاریام
در شأن کبریایی تو نیست ای لطیف
راضی شوی که خلق ببینند خواریام
تو مهربانترینی و والاتر از همه
بگذر ز من! به حقِّ همین اشکِ جاریام..
آنی مرا رها کنی از دست رفتهام
محبوب من! به دست چه کس میسپاریام؟
با آنکه در گناه و بدی غوطهور شدم
من حاضرم قسم بخورم دوست داریام
ای یارِ آنکه جز تو ندارد رفیق و یار
میخواهم از تو با همۀ شرمساریام -
- لا یمکن الفرار... مبادا خدای من!
یک آن مرا به حال خودم واگذاریام
📝 #مریم_سقلاطونی
🌐 shereheyat.ir/node/2227
✅ @ShereHeyat
#مناجات
#رباعی
🔹شرمنده🔹
کی میشود از مهر تو، شرمنده نشد؟
یا بندهنوازی تو را بنده نشد؟
از خشم تو بندۀ گنهکار گریخت
اما به کسی جز تو پناهنده نشد
اشک آوردم، آتش آه آوردم
هم نامه و هم روی سیاه آوردم
هرکس به تمنای تو چیزی آورد
من هیچ نداشتم، گناه آوردم
با آنکه دمی نبوده خرسند از من
هرگز نبریده است پیوند از من
از این همه عیبپوشیاش حیرانم
انگار حیا کرد خداوند از من!
📝 #میلاد_عرفانپور
🌐 shereheyat.ir/node/5224
✅ @ShereHeyat