#نماز_ظهر_عاشورا
#قصیدهواره
🔹قد قامتِ الصَّلاة🔹
صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
صلاة ظهر شد، از جنگ دست باید شست
که دل به جلوۀ آن یار مهربان بدهید
صلاة ظهر به «محراب و قبله و به نماز»
ـ شما که سینه سپر کردهاید ـ جان بدهید
صلاة ظهر شد، اول نماز بگزارید
به این فریضۀ خود روح جاودان بدهید...
رسید موقع «قد قامتِ الصَّلاة» آری
به این دو رکعت خود عرش را تکان بدهید
همین که آیۀ «ایّاکَ نَستعین» خواندید
فرشتگان زمین! دل به آسمان بدهید...
اگر چه زخم زبان میزنند، باز شما
پیامِ نور به آیینۀ زمان بدهید
زمانِ سینه سپر کردن است و وقت سفر
شکوهِ تازه به این باغ ارغوان بدهید
پرنده را که ز پرواز تیر، پروا نیست
به حلقههای زره رنگ پرنیان بدهید
در این مقام که احرام عاشقی بستید
به دشمنان، هنرِ عشق را نشان بدهید
به عاشقانهترین سجده سر فرود آرید
به مهر سایه، به محراب سایهبان بدهید
از این نماز به معراج میرسید آری
اگر چه در وسط «حمد و سوره» جان بدهید
«سعید» غرق سعادت شد از وفای به عهد
به این گذشته ز جان، مژدۀ جنان بدهید
نماز آخر من، باز عصر عاشوراست
شما خبر به شهیدان و قدسیان بدهید
نمیرسید به فیض حضور یار، «شفق»
مگر در آینۀ عشق امتحان بدهید
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/4185
✅ @ShereHeyat
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#قصیدهواره
🔹از باب جبرائیل...🔹
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
جایی که سرسبز است با شوق کبوترهاش
جایی که تصویرش برای ذهنها زیباست...
از شش جهت نور است در آیینههای آن
از شش جهت انگار تصویر خدا پیداست...
عاشق شدن حرف کمی از وسعت آن است
در هم گره خوردهست این دلها که از بالاست
آنسوتر از این عرش، آبادی نمیبینم
این بارگاه نور، بیشک آخر دنیاست...
از باب جبرائیل تا منبر غزلخوان است
هر چشم بارانی که در این شهر پابرجاست
روزی هزاران آیه میبارد بر این مردم
اینجا همان باغ بهشتی... جنة الماواست...
با لهجۀ خورشید میآید سروشی ناب
این جذبه از چشمان سبز سید بطحاست
اینجا شبستان در شبستان روز در روز است
اینجا حریم خاندان لیلة الاسراست
زیر عبای خویش میگیرد زمین را، او
پیغمبر امروزها... پیغمبر فرداست...
اینجا هوا ابریست باران در نفس دارد
اینجا هوا بغض است... بغضی در گلوی ماست
از کوچههایی که به جنت میزند پهلو
عطر غریبی میوزد... این عطر اعطیناست
بغضی گرفته جان من را خوب میدانم
بغض گلوگیر زمین در ماتم زهراست...
پژواک درد و داغ تو در شهر پیچیدهست
غربت پس از این روزگاران باز هم پیداست...
📝 #حامد_حجتی
🌐 shereheyat.ir/node/3758
✅ @ShereHeyat
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹اشک حسرت🔹
مردِ جوان دارد وصیت مینویسد
میگرید و ذکر مصیبت مینویسد
دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت مینویسد
از شرح حال خود سخن میراند اما
انگار در توصیف غربت مینویسد
کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست
از درد خود در کنج خلوت مینویسد
غربت درِ این خانه را از پشت بستهست
مهمان ندارد؛ جای صحبت، مینویسد
خمس و زکات شیعیان را می شمارد
سهم فقیران را به دقت مینویسد
در چند خط میگوید از حج و ثوابش
این بند را با اشک حسرت مینویسد
پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله
از خاطراتش چند رکعت مینویسد
زندان به زندان با نماز و روزه و عشق
دربان به دربان درسِ عبرت مینویسد
حتی برای خشم شیرانِ درنده
با چشمهایش از محبت مینویسد
بعد از شکایت از جفای این زمانه
در سر رسید فصل غیبت مینویسد ـ
من زود دارم میروم اما میایم
با احتیاط از رازِ رجعت مینویسد
مینوشد آب و یاد اجدادش میافتد
با رعشه از آزار شربت مینویسد
سر را به پای طفل گندمگون نهادهست
بر طالعش حکم امامت مینویسد
فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر
از مرگِ او جای شهادت مینویسد
بازارهای سامرا خاموش و گریان
بر در حدیثِ حفظِ حرمت مینویسد
با دستهای کوچکش یک طفلِ معصوم
نام پدر را روی تربت مینویسد
📝 #انسیه_سادات_هاشمی
🌐 shereheyat.ir/node/1073
✅ @ShereHeyat
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#قصیدهواره
🔹صحیفۀ صلوات🔹
امشب شکوه عشق جهانگیر میشود
روح لطیف عاطفه تصویر میشود
امواج سربلندی و آزادی و شرف
از هر کران مکّه سرازیر میشود
قرآن ببوس و «اَشرَقَتِالاَرض» را بخوان
این آیۀ مبارکه تفسیر میشود
تبریک باد آمنه را کز حریم او
نور است و نور و نور که تکثیر میشود..
از انعکاس نور وی از مکّه تا به شام
هر سنگ خاره، آینهتأثیر میشود
الله اکبر از نفسش کز فرشتگان
هر سو بلند نغمۀ تکبیر میشود..
چون کاخ باشکوه مدائن، ز هیبتش
در لرزه کاخ فتنه و تزویر میشود..
داروی دردها و جواب سؤالهاست
قرآن کتاب او که جهانگیر میشود..
در سایۀ عدالت و اخلاص و وحدت است
تکبیر او که چیره به شمشیر میشود..
در آسمان، تجلی هر روز آفتاب
خُلق عظیم توست که تصویر میشود..
گردد صحیفۀ صلوات فرشتگان
بر صفحهای که نام تو تحریر میشود..
تنها همین نه آیۀ تطهیر مدح توست
یادت همیشه مایۀ تطهیر میشود
نام تو زندهتر شده، یاد تو تازهتر
چندان که دهر، کهنه، جهان، پیر میشود..
محتاج یک نگاه توأم ای که هر کجا
خاک از نگاه لطف تو اکسیر میشود..
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 shereheyat.ir/node/5228
✅ @ShereHeyat
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#قصیدهواره
🔹رحمت خدا🔹
تو آمدی و در رحمت خدا وا بود
و غرق نور، زمین، بلکه آسمانها بود
بهار بود و ربیعش از آن جهت خواندند
که این سلالهای از شاخسار طوبی بود
در آسمانِ شب مکّه، قدسیان گفتند
خدا، ستارۀ احمد چقدر زیبا بود
گرفت نور تو جغرافیای عالم را
شب ولادت خورشیدِ عالمآرا بود
زمین زمین همه میسوخت در لهیب گناه
و ذات پاک تو از هر بدی مبرّا بود...
از آسمانها بوی فرشته میبارید
شگفت واقعهای در تمام دنیا بود
ألَم یَجِدکَ فقیراً خدات روزی داد
ألَم یَجِدکَ یَتیماً خدات مأوا بود...
نیافرید جهان را مگر به خاطر تو
اگر که خلقت، منظور حقتعالی بود
عبور کردی از آفاق و انفسِ عالم
از آن مسیر که مسدود بر مسیحا بود
همای سدرهنشینِ مقام أو أدنی!
به کُنهِ جاه تو اندیشه را کجا جا بود؟
برای نافله وقتی قیام میبستی
بهشت، گوشۀ سجادۀ تو پیدا بود
چه آیه میخواندی که حجابها میرفت
و قفلهای جهان پیش روی تو وا بود
بنازم این همه شوکت که عبد درگاهت
ولیّ ایزد منّان، علیّ أعلا بود...
ز مکّه رفتی و تاریخ هم دگرگون شد
اگر که هجرت آن روز یک معمّا بود
فدای این همه مهر و عطوفت و رحمت
که در دقایق آخر تو را غم ما بود
زبان الکن ما بسته است در مدحش
«خروش»! این همه یک قطره پیش دریا بود
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/2508
✅ @ShereHeyat
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹آفتاب مهر🔹
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات، در سجود
اى میر عسکرىلقب، اى فاطمىنسب
آن را که نیست مهر تو از زندگى چه سود؟
علمت محیط، بر همه ذرات کائنات
فیضت نصیب، بر همه در غیب و در شهود
تاریخ تابناک حیاتت، گر اندک است
بر دفتر مفاخر اسلامیان فزود
عیسىدمى و پرتو رأى منیر تو
زنگار کفر از دل نصرانیان زدود
این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانۀ تو مصلح کل دیده برگشود
اى قبلۀ مراد که در برکةالسّباع
شیران به پیش پاى تو آرند سر فرود
قربان دیدهاى که به بزم تو فاش دید
جاى قدوم عیسى و موسى و شیث و هود
قرآن ناطقى تو و قرآن پاک را
اَلحَق مفسّرى، ز تو شایستهتر نبود
دشمن بدین کلام ستاید تو را که نیست
در روزگار، چون تو به فضل و کمال و جود
شادى به نزد مردم غمدیده نارواست
جانها فداى لعل لبت کاین سخن سرود
مدح شما، ز عهدۀ مردم برون بُوَد
اى خاندان پاک، که یزدانتان ستود
از نعمت ولاى شما خاندان وحى
منّت نهاد بر همگان، خالق ودود...
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 shereheyat.ir/node/1137
✅ @ShereHeyat
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹چگونه وصف تو گویم؟🔹
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا
تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی
اگر پرندهٔ جانم سلام من نرساند
«مَنِ المبلّغُ عَنّی اِلی سُعادَ سلامی»
چگونه وصف تو گویم که در کلام نگنجی
چه از قیام تو گویم، که قامتی ز قیامی
سخن ز صبر نگویم، که خویش اسوهٔ صبری
رسالتت نستایم، که در پیام تمامی
تویی تو، زینت «اَب» زینب ای عصارهٔ عصمت
تو حلم فاطمه، علم علی، تو روح پیامی..
جمال عشق درخشید با پیام تو آنسان
که در کمال بدین جلوه کس ندید کلامی
سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن
که زان خطابه بلرزد ز خشم، دشمن خامی
اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید
کجا ز عهده برآید ز وصف چون تو مقامی
تو سایهبان یتیمان، طلایهدار حسینی
صلای نهضت حق، قسط و عدل را تو دوامی..
مراست آرزوی آنکه آستان تو بوسم
تو ای فروغ دل ما، تو ای که زینت شامی
خوشا طواف سر کوی دوست کردن و مردن
چنین خوش است «سپیده»! سفر به حُسن ختامی
📝 #سپیده_کاشانی
🌐 shereheyat.ir/node/1183
✅ @ShereHeyat
سیدحمیدرضا برقعی، گلهای عالم را معطر کرده بویت.mp3
زمان:
حجم:
8.87M
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹رازِ مگو🔹
گلهای عالم را معطر کرده بویت
ای آن که میگردد زمین در جستجویت
یادش بهخیر آن روزها ریحان به ریحان
میچید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت
سیارهها را در نخی میچیدی آرام
میساختی تسبیحی از خاک عمویت
برداشتند از سفرهات نان، مردم شهر
جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت
درهای رحمت باز میشد با دعایت
دردا که میبستند درها را به رویت
تاریخ میداند فدک تنها بهانهست
وقتی بهشت آذین شده در آرزویت
وقتی منزّه گشته خاک از سجدههایت
وقتی مطهّر میشود آب از وضویت
چادر حمایل میکنی از حق بگویی
حتی اگر یک شهر باشد روبرویت
برخاستی با آن صفتهای جلالی
اینبار آتش میچکید از خلق و خویت
حتی زمان میایستد از این تجسّم
تو سوی مسجد میروی، مسجد به سویت
از های و هو افتاد دنیا با سکوتت
دنیا به آرامش رسید از های و هویت
از بانگ بسم الله الرحمن الرحیمت
از شکوههایِ الذین آمنویت
تو خطبه میخواندی و میلرزید مسجد
ذرات عالم یکصدا لبیکگویت
خطبه به اوج خود رسید آنجا که میریخت
مدح علی، حیدر به حیدر از گلویت
گفتم علی... او قطره قطره آب میشد
آن شب که روشن شد سپیدیهای مویت
آن شب که زخم تو دهان وا کرد، آرام
زخم تو آری زخم... آن رازِ مگویت
هنگام دفن تو علی با خویش میگفت
رفتی... ولی پایان نمییابد شروعت...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1268
✅ @ShereHeyat
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹نماز آیات🔹
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشت واهمهای
کسی که کفو علی میشود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولیالله دردسر دارد
کسی که شهر سر سفرۀ قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟!
صدا زد: «اشهد ان علی ولیالله»
ولی دریغ که این شهر، گوشِ کر دارد...
کنیز بیت علی خاک را طلا میکرد
سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد...
بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد...
بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟
هنوز چادر او کار با بشر دارد...
دهان تیغ دو دم را عجیب میبندد
وصیتی که علی از پیامبر دارد
فدای محسن شش ماههاش که زد فریاد
سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد
به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه
حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد
اگر خمیده علی، از نماز آیات است
در آسمان غمش هاله بر قمر دارد
شبانه گشت به دست ستارهها تشییع
که ماه، الفت دیرینه با سحر دارد
میان شعله دعایش ظهور مهدی بود
که آه سوختگان بیشتر اثر دارد
📝 #مجید_تال
🌐 shereheyat.ir/node/1272
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹کوثر کثیر🔹
هرکس هر آنچه دیده اگر هرکجا، تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
در تو خدا تجلّی هر روزه میکند
«آیینۀ تمامنمای خدا» تویی
میلاد تو تولد توحید و روشنیست
ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی
چیزی ندیدهام که تو در آن نبودهای
تا چشم کار میکند، ای آشنا! تویی
نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمۀ فقاهت آل عبا تویی
غیر از علی نبود کسی همطراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علیست در دل آیینه، یا تویی؟
شوق شریف رابطههای حریم وحی
روح الامین روشن غار حرا تویی
ایمان خلاصه در تو و مهر تو میشود
مکّه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی
زمزم ظهور زمزمههای زلال توست
مروه تویی، قداست قدسی! صفا تویی
بعد از تو آن زنان که به پاکی زبانزدند
سوگند خوردهاند که خیر النسا تویی
شوق تلاوت تو شفا میدهد مرا
ای کوثر کثیر! حدیث کسا تویی
آن منجی بزرگ که در هر سحر به او
میگفت مادرم به ـ تَضَرُّع ـ بیا! تویی
آن راز سر به مهر که «حافظ» غریبوار
میگفت صبح زود به باد صبا تویی
هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست
تنها تویی شفیعۀ روز جزا تویی
در خانۀ تو گوهر بعثت نهفته است
راز رسالت همۀ انبیا تویی
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
بی تو چه میکنند؟ تویی کیمیا تویی
قرآن ستوده است تو را روشن و صریح
یعنی که کاشف همۀ آیهها تویی
درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد
آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی
من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم
ای چلچراغ سبز اجابت! دعا تویی...
پیچیده در سراسر هستی ندای تو
تنها صدا بماند اگر، آن صدا تویی
گفتم تو ای بزرگ! خطای مرا ببخش
لطفت نمیگذاشت بگویم «شما» تویی
باری، کجاست بقعۀ قبر غریب تو؟
بر ما بتاب، روشنی چشم ما تویی
📝 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🌐 shereheyat.ir/node/148
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹روضۀ رضوان🔹
یک چله انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
برگی دگر کتاب خزان را ورق زدیم
وقت مرور فصل زمستان رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصل «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست
دریای نور لؤلؤ و مرجان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر هم نشینیاش
فضّه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث بلای او به شهیدان رسیده است
مهدیهای که پرتو نور هدایتش
از جمکران به پیر جماران رسیده است
منصورهای که سورهٔ نصر است آیتش
حزبش به داد ملت لبنان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🌐 shereheyat.ir/node/3590
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹بهشت مصطفی🔹
ای بهشت جاودان، ای ملیکۀ جهان
ای گل محمدی، ای بهار بیخزان
بضعة النبوتی، حُجَةٌ علی الحُجَج
اسم آسمانیات، سُبحۀ فرشتگان
ای حبیبۀ خدا، ای عزیز مصطفی
لایق تو کیست کیست؟ جز امیرمؤمنان
هم بهشت مصطفاست، آن نگاه غرق مهر
هم بهشت مرتضاست، آن نگاه مهربان
وصلههای چادرت، رشتۀ نجات خلق
بوریای خانهات، سرپناه آسمان
ای سحابِ رحمت و مغفرت دعای تو
سجدههای روشنت، چلچراغ عرشیان
ای قنوت مستجاب، آفتاب در حجاب
هر طرف نشانهایست، از تو ماه بینشان
ای نماز ناتمام، ای قیام مستدام
خطبۀ تو باشکوه، ندبۀ تو بیامان
ای رضایت خدا، بسته بر رضایتت
وصف قهر و مهر تو، وصف دوزخ و جنان
آستان رحمتت، نور، روشنا، امید
وسعت سخاوتت، بیکران و بیکران
پر شده مشام شهر، از شمیم یاس تو
از بهشت خانهات، عطر «تنفقوا» وزان
دست خالی آمده، سائلی به خانهات
چون یتیم بیقرار، چون اسیر نیمهجان
در بهار لطف تو، «یطعمونَ» داده گل
روزۀ سه روزهات، بینیاز از آب و نان
نور و قدر و هل أتی، فجر و کوثر و ضحی
لحظه لحظۀ تو را، آیه آیه ترجمان
بیتهای ما کجا؟ قدر و هل أتی کجا؟
برتر از گمان ما، ساحت تو همچنان
در مدیح تو هنوز، واژهها چه ابترند
ای فراتر از سخن، ای رساتر از بیان
📝 #یوسف_رحیمی
✅ @ShereHeyat