eitaa logo
شعر هیأت
11.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
201 ویدیو
20 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌‌السلام 🔹بهشت چیست؟🔹 مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟ که وقت دیدن او ماه بود مدهوشش نیافتند یتیمان هنوز هم، وطنی یتیم‌خانه‌تر از سرزمین آغوشش هزار نکتۀ باریک‌تر ز مو پیداست میان هر نخی از وصله‌های تن‌پوشش امیر زهد و قناعت به گوش این دنیا چقدر خطبه که خواند و نرفت در گوشش زمانه می‌برد او را ز خاطرش؟ آری! زمانه‌ای که خدا می‌شود فراموشش تمام هستی‌ات ای دل، محبت مولاست بهشت چیست؟ چنین کودکانه مفروشش! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3750@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹جراحت دل🔹 اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت علی جراحت سر را همیشه در دل داشت نه پنج سال خلافت، که پیش از آن هم نیز دلی به سینه چنان مرغ نیم‌بسمل داشت دمی که آینهٔ آب چاه را می‌دید هزار حنجره فریاد در مقابل داشت همیشه دست کریمش ز دیده پنهان بود چو بوته‌ای که در آغوش خاک حاصل داشت به نخل عاطفه‌اش دست هیچ‌کس نرسید به ذره چون دل خورشید، مِهر کامل داشت اگر شبانه به اطعام سائلان می‌رفت -به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/415@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹نذر محرّم🔹 گریه کن لؤلؤ و مرجان، که هوا دم کرده چاهِ کوفه عطشِ چشمۀ زمزم کرده ذوالفقاری‌ست که سر خم نکند پیشِ کسی پشتِ ابروی تو را خونِ جگر خم کرده شانه‌ای محرمِ غم نیست که این ابرِ حزین رو به چاه آورده، پشت به عالم کرده: «آه! ای چاه، به این قومِ وفادار بگو که علی خوبی در حقّ شما کم کرده؟» صبر کن صبر، علی! کرب‌وبلا نزدیک است مزدِ احسانِ تو را کوفه فراهم کرده مصحف این‌بار به شمشیر ورق خورد و علی ختمِ قرآنش را نذرِ محرّم کرده 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4667@ShereHeyat
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش دلم زبانهٔ آتش، دلم خرابهٔ شام مرا به خاطر این خانهٔ خراب ببخش.. تمام عمر حواست به حال و روزم بود تمام عمر خودم را زدم به خواب، ببخش اگر شکسته‌پر و روسیاه آمده‌ام مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش همیشه جانب او گفتم «السلام علیک...» مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش شنیده‌ام که تو با کودکان رفیق‌تری مرا به گریهٔ شش‌ماههٔ رباب ببخش 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1478@ShereHeyat
استاد کریمخانی؛ شکسته‌دل.mp3
9.91M
🔹شکسته‌دل🔹 «چرا تو ای شکسته‌دل! خدا خدا نمی‌کنی خدای چاره‌ساز را، چرا صدا نمی‌کنی» برای درد بی‌دوا، چرا دعا نمی‌کنی بیا چو مرغ شب بخوان، ترانۀ خدا خدا الا که نامه‌ای سیه، به دست خالی‌ات بود سر شک تو نشانه‌ای، ز خسته حالی‌ات بود دل شکسته شاهدِ شکسته‌بالی‌ات بود شکسته بال من بیا، سفر کنیم تا خدا شبی بیا و تا سحر به هر ستاره سر بزن از این قفس به آسمان، کبوترانه پر بزن به خاک عجز و بندگی، گلاب چشم تر بزن شتاب کن که می‌خرد، سِرشکِ توبه را خدا خدا به اشک نیمه‌شب، ثواب می‌دهد بیا خدا به نالۀ سحر، جواب می‌دهد بیا خدا براتِ دوری از عذاب می‌دهد بیا بیا و آشتی کن ای دل رمیده با خدا الا که بذر معرفت، به سینه کاشتی بیا شبی که اشک حسرتی، به دیده داشتی بیا بیا به درگه خدا، برای آشتی بیا بیا که می‌خرد ز ما‌، طاعت بی‌ریا خدا بیا و شست‌وشو بده، ز دل غبار کینه را چرا صفا نمی‌دهی، حریم پاک سینه را چرا صدا نمی‌زنی، شهیدۀ مدینه را به حرمت حبیبه‌اش، نظر کند به ما خدا چرا به خیل عاشقان، تو اقتدا نمی‌کنی؟ چرا به یاد نینوا، چو نی، نوا نمی‌کنی چرا به پای دل سفر به کربلا نمی‌کنی حسین اگر رضا شود، شود ز ما رضا خدا اگر که جام دیده‌ات، ز گریه لب به لب شود اگر به رسم عاشقی، دلت خدا‌طلب شود سفینة‌النجات ما، حسین تشنه‌لب شود خداست با حسین ما، حسین ماست با خدا 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5011@ShereHeyat
دور از تو تمام روزها غمگین است بغض همۀ ثانیه‌ها سنگین است سالی که تو را داشته باشد بی‌شک هر ساعت آن اوّل فروردین است 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹آیات فروردین🔹 ای چشم‌هایت جاری از آیات فروردین سرشارتر از شاخه‌های روشنِ «والتّین» لبخندهایت مهربان‌تر از نسیم صبح پیشانی‌ات سرمشق سبز سورۀ یاسین ای با تو صبح و عصر و شب «فی أحسَنِ التقویم» ای بی‌تو صبح و عصر و شب دل‌مرده و غمگین ای وعدۀ حتمی! بگو کی می‌رسی از راه کی می‌شکوفد شاخه‌های آبی آمین؟ رأس کدامین ساعت از خورشید می‌آیی صبح کدامین جمعه‌ها با عطر فروردین؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1316@ShereHeyat
🔹بهار چیست؟🔹 چه ابرها که خسیس‌اند و دشت خشکیده‌ست و قرن‌هاست گلی در زمین نروییده‌ست چگونه بی‌تو بخندد شکوفه وقت سحر بساط خندۀ گل را غم تو برچیده‌ست چه شوربخت و غم‌انگیز و دربه‌در خورشید هزار و این همه مدت پی تو چرخیده‌ست مگر دروغ‌تر از سررسیدها هم هست؟ که گفته که یکِ یک، بی‌تو معنی‌اش عید است؟ لباس سبز به تن دارد و دلش سرد است بهار چیست؟ زمستان که سبز پوشیده‌ست 📝 🌐shereheyat.ir/node/4986@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹بهار عدالت🔹 یکی از همین روزها، ناگهان تو می‌آیی از نور، از آسمان تو می‌آیی و شب، زمین می‌خورد و قد می‌کشد نور، در آسمان قفس با ظهور تو خط می‌خورد زمین می‌شود سهم آزادگان به سر می‌رسد فصل سرد سکوت ترک می‌خورد بغض فریادمان تو می‌آیی از فصل عدل علی به تقسیم لبخند، تقسیم نان تو از سمت طوفان شبی می‌رسی به دست تو تیغی عدالت‌نشان تو می‌آیی و با سرانگشت تو ورق می‌خورد سرنوشت جهان تو در باغ آدینه گل می‌کنی بهار عدالت، امام زمان! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1403@ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚙️ هم‌اکنون؛ رهبر انقلاب: توصیه میکنم فعالان عرصه فرهنگی امسال به مطالعه و آموزش نهج‌البلاغه توجه ویژه داشته باشند ✏️ اول فروردین ۱۴۰۴؛ سخنرانی نوروزی در جمع اقشار مختلف مردم، حسینیه امام خمینی(ره) تهران 📲 پخش مستقیم👇 Farsi.Khamenei.ir/live
علیه‌السلام 🔹عروة الوثقی‌🔹 دارد از جایی بشارت‌های پنهان می‌دهد بیشتر نهج البلاغه بوی قرآن می‌دهد عروة الوثقی‌ست «بسم الله الرحمن الرحیم» هرچه کم داری بخواه از او، به قرآن می‌دهد این اگر «جناتُ تجری تحتها الانهار» نیست پس چرا یک جرعه از آن مرده را جان می‌دهد چشم می‌بندم میان بارش رحمانی‌اش سطر سطر آیه‌هایش بوی باران می‌دهد بعد قرآنش خدا با «هذهِ عَذبٌ فرات» جامی از این می‌چشاند جامی از آن می‌دهد این همان ذکر است یعنی «نحنُ نزّلنا علی» تا کتاب الله ناطق را به انسان می‌دهد گوش کن فریاد «اُوصیکِم بِتَقوَی الله» را دردها را با همین یک نسخه درمان می‌دهد آخرت جای خودش مردم، ولی هر حکمتش کار دنیای شما را نیز سامان می‌دهد مالک اشتر علی را خوب می‌فهمد نه ما او که با سر پای فرمان علی جان می‌دهد مکتب عشق است و شاگردی یک درس علی منصب «سَلمانُ مِنّا» را به سلمان می‌دهد جرج جرداق مسیحی هم حواری علی‌ست این مسیحی با علی بوی مسلمان می‌دهد... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3922@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹چه چشمه‌های حیاتی🔹 چه حرف‌های زلالی که رودهای روانند چه نورها، چه سخن‌ها که با تو در جریانند چه چشمه‌های حیاتی که از لب تو تراوید چه مهربان‌کلماتی که آفتاب‌نشانند بیا و خطبه بخوان بر فراز منبر تاریخ که واژه‌های تو نهج‌البلاغه‌های جهانند اگر نگاه جهانی به دستخط تو باشد اشاره‌های تو مولا، هنوز نامه‌رسانند غزل به سجده می‌افتد در آستان کلامت که جمله‌های قصار تو قلّه‌های زبانند هزار دفتر اگر سیّدِ رضی بگشاید ثنای مرتبه‌ات را چکامه‌ها نتوانند تو کیستی که شبیهت نیامده‌ست به عالم تو کیستی که برایت نبوده هیچ همانند تو بوترابی و آن نفحه‌های در کلماتت به قلب‌ها همه نور و به جسم‌ها همه جانند قدم گذار در این کوچه‌های حزن و خموشی که گام‌های تو بر خاکِ مرده چون ضربانند چنین که درگهِ تو ذرّه‌پرور است در آفاق بعید نیست مرا هم به آسمان برسانند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5024@ShereHeyat